نویسندگان: دکترسید محمد رضی مصطفوی نیا/ایمان فرخیان
استادیار دانشگاه قم/کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی
علم فقه
یکی دیگر از علوم اسلامی، علم فقه و احکام دین است که پایه و اساس آن از حضرت علی(علیه السلام)است. انطاکی اشاره می کند: بزرگان فرقه های اسلامی به نحوی شاگرد علی(علیه السلام)بوده اند. او در این راستا، به ابن عباس و عمربن خطاب اشاره می کند و در پایان این مبحث، به حدیث پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) گریزی می زند.
وی حضرت علی(علیه السلام) را مؤسس علم فقه می داند:
و المرتضی جعل الفقه المشرف عل
ماذا اصول له تنمی امالیها
و عنه قد اخذالناس التفقه فی
شریعه الله سنیها و شیعیها
(همان)
انطاکی در بیتی دیگر به فقهای صحابه اشاره می کند که آنها نیز فقه را از حضرت علی(علیه السلام)دریافت نموده اند:
علیه قد قرات فقه الشریعه اص
حاب الرسول و ابدت فضل مقریها
فذا ابن عباس عبدالله صاحبه
منه فقا هته الغراء جانیها
و هو ذا عمر احکام امرته
قد کان حسب فتاویه یجریها
(انطاکی، همان، ص 518).
همچنین او اشاره می کند که هر فقیه شیعی، فتاوی خویش را مرهون حضرت علی(علیه السلام)است:
و کل مجتهد فی اهل شیعیه
منه الفتاوی تلقاها و یرویها
(همان)
انطاکی به ائمه اهل تسنن نیز اشاره می کند. او می گوید:
و ما ائمه اهل السنه الفقها
ءالمستجازه فی الدنیا فتاویها
الا تلامیذه عنه لقد اخذت
علومها و عهدناه مربیها
کذا الی المرتضی بالفقه ترجع ار
باب المذاهب فی الاسلام باقیها
(همان، ص 519)
وی در بیتی، به حدیث مشهور «اقضاکم علی» اشاره می کند:
و المصطفی قال: اقضاکم ابوحسن
والناس قد شهدت رشداً بقاضیها
انطاکی در بیتی، فقها را به «علیه»، یعنی خانواده اهل و عیال تشبیه می نماید که حضرت(علیه السلام)سرپرست آنهاست. وی در این تشبیه، به زیبایی نیاز فقها به حضرت(علیه السلام)را ترسیم می کند:
وانما فقهاء المسلمین علیه
علیه حاجها ما انفک کافیها
(همان، ص 518)
علم طریقت و تصوف
یکی دیگر از علوم، علم طریقت و احوال تصوف است. همه ی ارباب تصوف در تمام بلاد اسلامی خود را منسوب به آن حضرت(علیه السلام)می دانند و در شمردن بزرگان خود وقتی به علی(علیه السلام)می رسند، توقف می کنند (سعیدی، 1368، ص 193)؛ چنان که بزرگان صوفیه مانند شبلی و جنید بغدادی و سری مسقطی و ابوزید بسطامی و ابومحفوظ معروف کرخی و دیگران، به این مطلب تصریح نموده اند (همان، حاشیه قصیده علویه، ص 519).
انطاکی نیز سرچشمه علم تصوف را از آن حضرت علی(علیه السلام)می داند:
ان التصوف فی شتی طرائقه
لتابعیه الالی بالزهد تمشیها
جمیعها المرتضی قد کان مصدرها
و عنه قد اخذت سامی مبادیها
بذاک صرح اقطاب الطرائق تصـ
ریحا و نادوا فی الناس تجریها
(انطاکی، همان، ص 519)
علم نحو
یکی دیگر از علوم اسلامی، علم نحو و ادبیات عرب است. همگان اذعان دارند مبتکر این فن، حضرت علی(علیه السلام)است و در حقیقت آن حضرت بود که اصول و قواعد آن را برای ابوالاسود دوئلی انشا و املا نمود؛ از جمله فرمود: کلام بر سه قسم است (سیرافی، [بی تا]، ص 15/زبید، [بی تا]، ص 20).
انطاکی به تأسیس نحو توسط حضرت(علیه السلام)و تقسیم کلمه به اسم و فعل و حرف و نیز تقسیم آن به معرفه و نکره و انواع اعراب و تقسیم حرکات به ضم و نصب و جر و جزم، اشاره می کند:
فقال: الفاظها مهما تنوعت اسـ
م ثم فعل و حرف من تجزیها
و هو الذی قال فی الاسماء معرفه
و شامل نکرات الشیء یعنیها
و هو الذی قسمه الاعراب بینها
رفعاً و نصباً و خفضاً فی تتالیها
و هو الذی جاء فی شتی قواعده
الی ابی الاسود المعروف یرویها
(انطاکی، همان، ص 520-521)
وی در بیتی دیگر، به وجه تسمیه نحو اشاره می کند:
و قال: یا صاح هذا النحو انح بلا
بطء و تمم مهاما کنت بادیها
لذاک قددعیت تلک القواعد نح
واً حسب امر علی و هو موحیها
(همان)
نتیجه
طبق آنچه گذشت، روشن شد شخصیت و سخنان امام علی(علیه السلام) از چنان جذابیتی برخوردار است که نه تنها مسلمانان، بلکه شاعران مسیحی، از جمله انطاکی نیز همدل و همزبان با مسلمانان به ستایش و مدح حضرت(علیه السلام)پرداخته اند.
انطاکی در این راستا (دربیان فضیلت و برتری امام(علیه السلام)) به علوم وی اشاره می کند. از جمله علومی که وی به مدح آنها پرداخته، تفسیر، قرائت، نحو، فقه و خداشناسی است. وی در ذکر این علوم از عناصر بلاغی به ویژه اقتباس و تشبیه کمک گرفته است و سبب آن نیز به مسائل تاریخی باز می گردد که مؤیدات آن، احادیث و روایات وارده در شأن حضرت(علیه السلام)است.
وی سبب سرآمدی امام علی(علیه السلام) در بین اصحاب را ملازمت حضرت با پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم )می داند. انطاکی در بیان هر علمی، در پایان، از «حسن انتها» بهره گرفته که به زیبایی اقتباس را در خود جای داده است. از جمله نتایج دیگر این مقاله، «حسن ابتدا» و «براعت استهلال» در هر بحثی است که وی آغاز می کند.
انطاکی درباره ی علم امیرالمومنین(علیه السلام) از عبارت «بحرالعلوم…»، و درباره ی فضایل حضرت(علیه السلام)از «فضایل المرتضی کالشهب…»، و در تفسیر «لایدرک الای الا الراسخون…»، در قرائت قرآن «ما کان یحفظ الا المرتضی»، در خداشناسی «اسمی العلوم و اعلاها…»، در فقه «المرتضی جعل الفقه…»، در تصوف «ان التصوف… المرتضی…»، و در نحو «ما کانت العرب…» استفاده می کند؛ عبارت هایی که در آغاز هر بحث، سخن را لطیف و جذاب کرده اند؛ به گونه ای که شنونده را برای گوش فرا دادن به همه ی سخن به خود جذب می کند.
منابع تحقیق :
* قرآن
1. ابن جزری، شمس الدین؛ طبقات القراء؛ مصرک مطبعه بولاق، [بی تا].
2. امین، حسن؛ دایره المعارف الاسلامیه الشیعیه؛ بیروت: دارالتعارف للمطبوعات، 2001م.
3. انطاکی، عبدالمسیح؛ القصیده العلویه المبارکه؛ مصر: مطبعه رعمسیس، [بی تا].
4. پورفرزیب، ابراهیم؛ تجوید جامع؛ تهران: سمت، 1374.
5. ترمذی، محمد صالح؛ مناقب مرتضوی؛ [بی جا]: [بی نا]، [بی تا].
6. تستری، قاضی نورالله؛ احقاق الحق و ازهاق الباطل؛ قم: مصطفوی؛ 1401ق.
7. جارم، علی؛ بلاغه الواضحه؛ قم: سیدالشهداء، 1374.
8. جرداق، جرج؛ الامام علی؛ صوت العداله الانسانیه؛ ج6؛ الطبعه الثانیه، بیروت: مکتبه الحیاه. 1970م.
9. زبیدی، محمد حسن ابوبکر؛ طبقات النحویین و الغویین؛ [بی جا]: [بی نا]، [بی تا].
10. سعیدی، سیدابراهیم، علی آیینه حق نما؛ تبریز: آذربادگان، 1368.
11. سیرافی، حسن بن عبدالله؛ اخبار النحویین البصریین، مصر: مطبعه بولاق، [بی تا].
12. شریعتی، علی؛ علی؛ تهران: نیلوفر، 1361.
13. طوسی، محمد بن حسن؛ امالی؛ قم: دارالثقافه، مؤسسه البعثه، 1424ق.
14. فاخوری، حنا؛ الجامع فی تاریخ الادب العربی؛ قم؛ مطبعه ذوی القربی، 1382.
15. قزوینی، جلال الدین؛ الایضاح فی علوم بلاغه، بیروت: مکتبه المصریه، 2004م.
16. قمی، عباس؛ سفینه البحار و مدینه الحکم و الاثار؛ تهران: کتابخانه سنایی، [بی تا].
17. کحاله، عمر رضا؛ معجم المؤلفین؛ ج2، الطبعه الثالثه، بیروت: مؤسسه الرساله، 1993م.
18. گرگانی، محمد حسین؛ ابداع البدایع؛ تبریز: احرار تبریز، 1377.
19. هاشمی، احمد؛ جواهر البلاغه، قم: مرکز النشر، 1371.
منبع: نشریه شیعه شناسی، شماره30.