پوشش ساده امام علی (ع)

پوشش ساده امام علی (ع)

1- جایگاه لباس های ساده
امام علی (ع) گر چه در اوائل زندگی دچار مشکلات فراوانی بود، اما در تداوم زندگی با کار و تولید و حفر چاه و کشاورزی، و احداث باغات فراوان در منطقه «یَنبُع» سرمایه های فراوان در اختیار داشت، اما دست از ساده پوشی برنمی داشت.
لباس های پشمی زِبر و خشن می پوشید و در لباس همانند توده های کم درآمد بود.
امامان عادل هر قدر در ساده پوشی دقت کنند ارزشمند است، اما دیگران آزادند و می توانند برای زن و فرزند خود لباس های قیمتی و نرم بخرند، که دیگر امامان معصوم (ع) نیز چون رهبری امت را در دست نداشتند گر چه از انواع لباس ها استفاده می کردند، اما در ساده زیستی همواره الگو بودند.

• جایگاه ساده پوشی
شخصی به امام صادق (ع) اعتراض کرد که؛
شما که از ساده پوشی حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودید، خودتان چرا لباس نرم و زیبا دارید؟
امام صادق (ع) فرمود:
لباس های علی (ع) در فرهنگ آن روز بد منظره نبود و انگشت نما نمی شد، اگر الان بود و همان لباس ها را می پوشید، انگشت نما می شد،
گر چه قائم ما وقتی ظهور می کند همان لباس علی (ع) را پوشیده به روش علی (ع) رفتار می کند.(1)
علاء بن زیاد حارثی از یاران امام (ع) بود که در جنگ بصره زخمی شد، امام برای عیادت او به خانه اش رفت، و از دیدن وسعت خانه اش در شگفت شد.
فرمود:
این خانه به این وسعت را در دنیا برای چه می خواهی؟
تو که در آخرت به آن بیشتر نیاز داری؟

***

بعد فرمود:
آری، می توانی این خانه را پُلی قرار بدهی برای رسیدن به آخرت، بدینسان که:
در آن از میهمانان پذیرائی کنی.
در آن صله ی ارحام به جای آوری.
حقوق واجب و مستحب را به وسیله ی این خانه وسیع به صاحبانشان برسانی.
در آن صورت با این خانه به آخرت رسیده ای.

• اعتراض به لباس عاصم بن زیاد
علاء بن زیاد گفت:
یا امیرالمؤمنین از برادرم عاصم بن زیاد به شما شکایت می کنم.
فرمود: چه شکایتی؟
عرض کرد: عبائی پوشیده و کار عبادت و رهبانیت پیشه کرده و دست از کار دنیا کشیده است.
امام علی (ع) فرمود:
او را پیش من بیاورید.
چون عاصم آمد، حضرت به او فرمود:
یَا عُدَیَّ نَفسِهِ ! لَقَدِ استَهَامَ بِکَ الخَبِیثُ! أمَا رَحِمتَ أهَلَکَ وَ وَلَدَک ؟! أتَرَی اللهَ أحَلَّ لَکَ الطَّیِّباتِ، وَهُوَ یَکرَهُ أن تَأخُذَهَا؟! أنتَ أهوَنُ عَلَی اللهِ مِن ذلِکَ!
قَالَ: یَا امیرالمُومنین، هذا أنتَ فِی خُشُونَهِ مَلبَسِکَ و جُشُوبَهِ مَأکَلِکَ!
قاَلَ: وَیحَکَ، إنِّی لَستُ کَأَنتَ، إنَّ اللهَ تَعالی فَرَضَ عَلی أئِمَّهِ العَدلِ أن یُقَدِّرُوا أنفَُسَهُم بِضَعَفَهِ النَّاسِ، کَیلا یَتَبَیَّغَ بِالفَقیرِ فَقرُهُ.

***

(ای دشمنک جان خویش، شیطان سرگردانت کرده، آیا تو به زن و فرزندانت رحم نمی کنی؟ تو می پنداری که خداوند نعمتهای پاکیزه اش را حلال کرده اما دوست ندارد تو از آنها استفاده کنی؟ تو در برابر خدا کوچک تر از آنی که اینگونه با تو رفتار کند.
( عاصم گفت، ای امیرمؤمنان، پس چرا تو با این لباس خشن، و آن غذای ناگوار بسر می بری؟ حضرت امیر المؤمنین علی (ع) فرمود:)
وای بر تو، من همانند تو نیستم، خداوند بر پیشوایان حق واجب کرده که خود را با مردم ناتوان همسو کنند، تا فقر و نداری، تنگدست را به هیجان نیاورد، و به طغیان نکشاند.) (2)

***

عاصم گفت:
یا امیرالمؤمنین خودت نیز مانند من هستی، با این لباس خشن که می پوشی و با این طعام خشک و بی خورش که می خوری.
امام علی (ع) فرمود:
قالَ: وَیحَکَ لَستُ کَاَنتَ، اِنَّ اللهَ فَرَضَ عَلَی ائمَّه العَدلِ اَن یُقَدِّرُوا اَنفُسَهُم بِضَعَفَهِ النّاسِ، کَیلا یَتَبَیَّغَ بِالفَقیرِ فَقرُهُ.(3)

***

«وای بر تو من مانند تو نیستم، خداوند بر پیشوایان عادل واجب کرده که خود را با مردم در زندگی برابر کنند تا فقرا را فقرشان به طغیان وادار نکند.»

***

2- آثار ساده پوشی
شخصی در کوفه خدمت امام علی (ع) رسید، دید که لباس های حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) کم قیمت و ساده و وصله دار است.
با شگفتی به امام علی (ع) نگریست و گفت:
چرا لباس شما وصله دارد؟
امام علی (ع) در جواب فرمود:
یَخشَعُ لَهُ القَلب، وَ تَذِلُّ بِهِ النَّفس وَیَقتَدی بِهِ المؤمِنُونَ

***

(لباس وصله دار دل را خاشع، و نفس اماره را خوار می کند، و الگوی مؤمنان می شود).(4)

***

3- اصلاح لباس با دست خویش
لباس هائی که امام علی (ع) برای خود می خرید و می پوشید، اگر آستین، یا دامن آن بلند بود، به خیاطی نمی داد، بلکه خود آن را کوتاه و اصلاح می کرد و سپس می پوشید.(5)

4- پیراهن محدود
ابی اسحاق سبیعی می گوید:
من در کودکی با پدرم به نماز جمعه رفتم. علی (ع) را دیدم که خطبه جمعه می خواند، اما هر چند گاه پیراهن خود را با دست تکان می داد،
از پدرم پرسیدم آیا برای گرما چنین می کند که بخود باد بزند؟
پدرم گفت:
نه بلکه یک پیراهن دارد و آن را شسته و چون هنوز خشک نشده است آن را به حرکت در می آورد که زودتر خشک شود.(6)

5- اعتراض به ساده پوشی امام علی (ع)
زید بن وهب می گوید:
پس از جنگ جمل گروهی از مردم بصره که در میان آنها مردی از سرکردگان خوارج به نام «جعده بن نعجه» بود خدمت حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) رسیدند.
وقتی لباس ساده امام علی (ع) را دیدند، جعده از روی تمسخر گفت:
چه چیز باعث شد که از پوشیدن لباس خوب خودداری می کنی؟
حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) پاسخ داد:
این لباس ساده مرا از غرورزدگی دور می کند. و ساده پوشی بهترین روش است.
جعده به امام علی (ع) گفت:
از خدا بترس تو روزی خواهی مُرد.
حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) فرمود:
به خدا سوگند با ضربتی که بر سرم فرود می آید به شهادت خواهم رسید، و این عهدی الهی است که واقع خواهد شد، اما سیاه روی کسی است که به مردم تهمت و افترا می زند.(7)

***

6- استفاده از لباس بافته شده خانواده
امام علی (ع) به کار و تولید و خودکفائی اهمیت فراوانی می داد، و نیازهای خود را با دست توانای خود برطرف می کرد، و فرزندان و همسران خود را نیز به کار و تولید و سازندگی تشویق می فرمود که لباس های مورد احتیاج را با دست می بافتند، و نخ آن را از پشم ریسی فراهم می کردند.
ابومخنف، « لوط بن یحیی» نقل می کند که:
پس از جنگ جمل حضرت امیرالمومنین علی (ع) سخنرانی هائی برای هدایت مردم داشت و در یکی از آنها فرمود:
ما تَنقَمُون عَلَیَّ یا أهلَ البَصرَه واللهِ إنَّهُما لِمَن غَزلِ اَهلی

***

«مردم بصره! چرا بر من ایراد می گیرید؟
سوگند به خدا این دو لباس مرا که می بینید از بافته های اهل خانه ام می باشد.»

***

سپس به کیسه ای که همراه داشت و در آن مختصر نان خشک بود اشاره کرد و فرمود:
والله مَا هِیَ اِلاّ مِن غَلَّتی بِالمَدینَهِ.
(سوگند به خدا این نیست جز همان خوراک مختصری که از مدینه همراه خود آورده ام)

***

آنگاه خطاب به مردم فرمود:
فَاِن أنَا خَرَجتُ مِن عِندِکُم بِأکثَرِ مِمّا تَرون، فَأنَا عِندَ الله مِنَ الخائِنِین.

***

(پس اگر من از نزد شما مردم بصره خارج شوم، و زیاده از آنچه که دیدید برداشته باشم پس در نزد خدا از خیانتکاران می باشم.) (8)

***

در روایات نقل شد که همین سخنرانی را امام علی (ع) برای مردم کوفه نیز ایراد کرده و مطالب فوق را تذکر داد.(9)

7- پوشش با حوله ای ساده
هارون بن عنتره می گوید:
در قصر خورنق(10)، خدمت حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) رسیدم، فصل زمستان بود، دیدم امام علی (ع) حوله ای بر خود پیچیده و در آن سرما می لرزد و در زحمت است.
گفتم:
یا امیرالمؤمنین! از اموال فراوان بیت المال لباسی برای خود تهیه فرما، چرا با خود اینگونه رفتار می کنی؟
پاسخ داد:
واللهِ ما اَزرَؤُکُم شَیئاً وَما هِیَ اِلاّ قَطیفَتی اَلَّتی اَخرَجتُها مِنَ المدینَهِ.

***

(به خدا قسم بر شما خشم نگرفته ام و ناراحت نیستم، این حوله همان است که از مدینه همراه خود آورده ام.) (11)

***

8- سادگی در لباس
الف- عبدالرّزاق از ثوری و او از ابوحیان نقل می کند:
علی بن ابیطالب (ع) را بر منبر دیدم که می گفت.
چه کسی از من این شمشیر را می خرد؟ اگر بهای لباسی را داشتم آن را نمی فروختم.
مردی به سوی او برخاست و گفت
من بهای لباسی را به تو قرض می دهم.(12)
ب- کیع از علی بن صالح و او از عطا روایت کرد که او گفت: (13)
( بر تن علی (ع) پیراهنی از کرباس نشسته بود.).

پی نوشت ها :

1- اصول کافی ج 1 ص 411 -و- شرح خوئی ج 13 -و- وسائل الشیعه ج 1 ص 279.
2- نهج البلاغه خطبه ی 209 معجم المفهرس مؤلّف
3- نهج البلاغه خطبه ی 209 ( معجم المفهرس).
4- شرح خوئی ج 21 ص 152 -و- نهج البلاغه حکمت 103 معجم المفهرس مؤلف
5- غایه المرام -و- کفایه الخصام ص 648
6- بحار الانوار ج 8 -و- الغارات ج 1.
7- بحارالانوار ج 8 ص 622.
8- منهاج البراعه ج 17 ص 85 -و- بحارالانوار ج 40 ص 325.
9- وسائل الشیعه ج 11 ص 83.
10- قصری که نعمان بن منذر پادشاه حیره به دستور فرمانروای ایران برای بهرام گور از شاهزادگان ایران بنا نمود.
11- حکومت در اسلام ص 350
12- تذکره الخواص ص 109-و- کشف الغمه ج 1 ص 222.
13- تذکره الخواص ص 109 -و- کشف الغمه ج 1 ص 222.
منبع مقاله: دشتی، محمد؛ ( 1380)، امام علی (ع) و اخلاق اسلامی، قم: انتشارات امیرالمؤمنین (ع)، جلد اول چاپ سوم.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید