مبارزه با چاقی در اسلام

مبارزه با چاقی در اسلام

نویسنده: دکتر سید مهدی صانعی

خطرهای چاقی در عصر حاضر
امروزه در آمریکا، چاقی و اضافه وزن، مشکل شایعی است. تخمین می زنند که دست کم 14% از مردان و 24% از زنان، 20% یا بیشتر، اضافه وزن، داشته باشند.
تخمین های بالاتر گویای آن است که این رقم برای مردان تقریباً زیر 33% و برای زنان بالای 35% است. هنگامی که فردی چاق شد، این وضع، خود به خود پایدار می ماند. مکانیزم های درون ساخت و ساز وی با حفظ وزن بالاتر سازگار می شود. اگر اندازه دور شکم، بیش از اندازه بزرگ گردد، حرکت مشکل می شود و شخص، هر چه بیشتر بی تحرک می ماند و در نتیجه، چاقی افزایش می یابد.
اضافه وزن در ایجاد بسیاری از دشواری های بهداشتی سهیم می باشد. بزرگ ترین خطر آن، بیماری قلبی است؛ اما سکته مغزی ناشی از فشار خونی که حاصل چاقی می باشد نیز ممکن است بر اثر اضافه وزن بروز کند. خطر برخی از گونه های سرطان و دیابت بزرگسالی نیز با اضافه وزن ارتباط دارد. (1)
برای تامین حرارت غریزی و تولید نیروی محرّک لازم برای فعالیت های درونی و برونی بدن، موادّ غذایی، ترکیبات قابل احتراق هم چون قند، نشاسته، چربی، پروتئین ها و جز اینها را با خود حمل می کنند تا در بدن سوخته شود و حرارت و نیروی محرکه مورد نیاز را تولید نماید و چون بدن پیوسته، در حال حرکت و فعالیت است، پیوسته به تامین نیروی از دست رفته از راه تغذیه نیازمند می باشد.
اندازه مصرف غذاهای روزانه با میزان کار و فعالیت های گوناگون بدن در طول روز متناسب است. انسان هیچ گاه نمی تواند غذای روزانه را درست برابر نیازمندی بدن خود انتخاب و صرف نماید و همه موادّ غذایی وارد شده به بدن را در راه فعالیت، مصرف کند، بلکه جز در موارد تنگ دستی یا قحطی، موادّ غذایی همیشه افزون بر اندازه نیاز، وارد بدن می گردد و به صورت قند و چربی در بخش های بدن و نسوج گوناگون جمع و ذخیره می شود.
اندازه تجمّع قند و چربی در هر یک از اعضا و نسوج بدن، گوناگون است به گونه ای که در برخی از اندام ها به سبب استعداد جذب ویژه، مقدار قند و چربی بیشتر و در برخی دیگر، کمتر است.
قند در محیط بدن یا به حالت فعال و به صورت «گلوکز» (glucose) است که در خون و اعضاء آماده سوختن و ایجاد نیرو است و یا به حالت قند ذخیره و غیرفعال است که به شکل «گلیکوژن» (glucogene)، به صورت مولکول های درشت تری، در بدن ذخیره می شود.
بنابراین، قند ذخیره شده در اعضا، به صورت قند مبدّلی به نام «گلیکوژن» است. هر عضوی ظرفیّت ویژه ای برای ذخیره آن دارد که در مواد لازم، این قند به گلوکز تبدیل شده و بر اثر احتراق، حرارت و نیروی بدنی را تامین می کند و شخص را مدتی در برابر گرسنگی مقاوم می سازد. میزان قندِ ذخیره (گلیکوژن) در افراد بالغ، بیشتر از اطفال و در جوانان سالم افزون تر از پیران و بیماران است؛ از این رو کودکان و افراد سالخورده کمتر از جوانان و کسانی که تندرست هستند، در برابر گرسنگی مقاومت می ورزند و به همین سبب است که روزه داری برای آنان مشکل و روزه گرفتن بر آنان ممنوع است.
قندهای افزون بر نیاز بدن، که به صورت «گلیکوژن» ذخیره شده اند، پس از تغییر شکل بایسته، می توانند به صورت ذرّات چربی درآمده، در بدن ذخیره گردند. همین گونه تبدیل درباره پروتئین ها نیز صدق می کند؛ یعنی پروتئین ها شایستگی دارند که به چربی تبدیل شوند.
توضیح آن است که قندها و پروتئین ها قابل تبدیل به چربی هستند؛ اما چربی ها هیچ گاه به قند و پروتئین تغییر شکل نمی دهند.
چربی های بدن یا از راه غذا وارد بدن می شوند یا این که خودِ بدن، از مولکول های بسیار ساده ای که دارای کربن و هیدروژن لازم برای تشکیل مولکول چربی است، آنها را می سازد.
چربی در بدن به دو گونه است: یا به صورت فعال می باشد که در جریان فعل و انفعالات لازم، نقش دارد؛ مانند چربی و «کلسترول» موجود در خون و اعضا و یا به حالت ذخیره در اعضای گوناگون ممکن است جمع و متمرکز شود؛ مانند پیه و چربی های اعضا.
چربی های ذخیره در حقیقت منابع انرژی بدن شمرده می شوند که در حالات گرسنگی و کمبود موادّ غذایی، دوباره تغییر شکل داده، قابل احتراق در بدن می شوند و نیروی مورد نیاز را ایجاد نمی نمایند.
تجمّع چربی در اعضای گوناگون، مانند کار و فعالیت طبیعی و آزاد عضو گردیده، در هنگام کار و فعالیت، بیشتر از حالت عادی و سلامت، عضو را به زحمت می اندازد؛ برای نمونه، جمع شدن چربی در اطراف قلب، کار آن را سنگین تر می کند و آن را زیر فشار قرار می دهد؛ افزون بر این، چنین عضوهایی که بر اثر سنگینی به عارضه تنبلی دچار گشته اند، برای جبرانِ کندی فعالیت خود، به ناچار بیشتر از فعالیت عادی خود کار می کنند؛ از این رو زودتر و بیشتر از حالت سلامت، خسته و فرسوده می شوند.
از توضیحاتی که درباره تجمّع چربی ها در اعضا داده شد، نباید تصورکنیم که چربی های یاد شده، همان چربی های موجود در موادّ غذایی است که پس از صرف غذا و هضم و جذب به وسیله گردش خون به همه اعضای بدن می رسند؛ بدین معنا که اگر از مقدار چربی موجود در غذا بکاهند و رژیم غذایی کم چربی انتخاب کنند، می توانند این عارضه را برطرف سازند و چربی ها را از میان ببرند؛ زیرا تحقیقات نشان می دهد که چربی های دور اعضای بدن، تنها منشاء غذایی ندارند، بلکه چه بسا افرادی که اغذیه ی کم چرب، حتی بی چربی، مصرف می کنند؛ ولی چربی های دور اعضای شان روز به روز افزایش می یابد، پس باید بدانیم که چربی های محلول در خون و رسوب کرده در اطراف اعضا، دو منشا کاملاً متفاوت دارند که یکی منشا خارجی و دیگری منشا درونی دارد. در مورد اول، چربی های ساخته شده در طبیعت، همراه با غذای روزانه وارد بدن می گردد؛ مانند کره، روغن زیتون، چربی های گوشت و …؛ و در مورد دوم، بدن از موادّ شیمیایی نخستین، شروع به ساختن چربی در بدن نموده، از این راه می تواند نیازمندی های خود را تامین کند. پس از آن که بدن به سبب نیاز طبیعی، یا استعداد بیولوژیکی و موروثی، عمل «چربی سازی» را انجام دهد و این کار را تکرار نماید، چه این که چربی از راه مواد غذایی وارد بدن شود یا نشود و چه این که بدن به چربی نیاز داشته باشد یا نداشته باشد؛ چون بدن این عادتِ فراگرفته را وابسته به استعداد بیولوژیکی تکرار می کند، مبارزه با چاقی از راه درمان های پزشکی جدّی یا رژیم گرفتن هر چند سخت ترین رژیم ها باشد، عملاً بیهوده است، بلکه باید در همان مراحل نخستین، از تولید چربی و تجمّع آن در اعضا و عادت کردن بدن به تجمّع چربی حتماً جلوگیری شود.
چربی ها پس از آن که مدتی در عضوی بمانند، با گذشت زمان به صورت ذرّات سخت و دیرهضم تبدیل می گردند که از آن پس، احتراق آنها مشکل، بلکه برخلاف چربی های تازه، حتی در برابر عوارض شیمیایی نیز مقاومت دارند. چربی های دور اعضا، هنگامی که تازه شکل یافته اند، و سخت نشده اند، تحت تاثیر عوامل بیولوژیکی، مولکول هایشان به آسانی شکسته شده، به مولکول های کوچک تر و ساده تر تبدیل می شود و قابل احتراق اند و از میان می روند؛ برای نمونه اگر از رژیم غذایی روزانه، چربی را حذف کنیم یا مدتی گرسنگی بکشیم، بدن برای رفع نیاز خود، چربی ها را هضم می کند؛ اما آن گاه که مدتی از عارضه چاقی بگذرد؛ چربی های دور اعضا که سخت شده اند به زحمت قابل هضم خواهند بود و به گونه ناقص قابل احتراق اند.
کوتاه سخن آن است که اگر دور عضوی را چربی بگیرد و مدتی از آن بگذرد تا کهنه شود، سخت و مقاوم می گردد و نمی توان آن را به آسانی از میان برد. روزه یک ماهه در هر سال، یگانه روشی است که کم کم در یک ماه، چربی های اضافی اعضا را که در سراسر سال تولید شده، تازه تازه از میان می برد؛ چون عملی است که هر سال یک بار مرتباً تکرار می شود و مانع از آن است که چربی ها سخت گردد. بر اثر این که از سالی به سال دیگر بماند و لایه هایی بر روی لایه های پیشین متراکم شود، حذف و انهدام آنها مشکل گردد، به گونه ای که در مراحل بعدی حتی با رژیم گرفتن و معالجات عادی رفع آنها ناممکن باشد، روزه گرفتن، چربی های دور اعضا و زاید بدن را همه ساله، تازه به تازه از میان می برد و مانع آن می گردد که چربی های کهنه و روی هم انباشته شوند و در نتیجه، در برابر عوامل برطرف کننده مقاوم گردند. در حالت چاقی، که سال به سال چربی ها افزایش می یابد و هیکل را چاق تر می نمایاند، برطرف کردن چربی ها عملی است مشکل و در مراحلی حتی با رژیم ها و معالجات عادی ناممکن می نماید؛ اما با روزه واجب سالانه و هم چنین روزه های مستحبی که در برخی از موارد، استحباب آنها مورد تاکید قرار گرفته، افراد از زیان های چاقی و افزونی چربی در امان می مانند.

مبارزه با عوارض چاقی
پروفسور «استانلی دیویدسُون» (p.stanly Dayvidson) استاد طب داخلی، در کتابی به نام اصول و نکات عملی طب داخلی با همکاری و نظارت شانزده نفر از استادان و دانشیاران گروه طبّ داخلی دانشکده پزشکی «ادنبورگ» انگلستان تالیف کرده، در مبحثی با عنوان «چاقی» چنین می نویسد:
امروزه در انگلستان و آمریکا و بیشتر کشورهای اروپایی، چاقی، شایع ترین بیماری تغذیه ای را تشکیل می دهد و سلامت عدّه کثیری را مختل می سازد.(2)
چاقی بر اثر غذای زیاد یا فعالیت جسمانی کم و یا بر اثر مداخله هر دوی آنها ایجاد می شود؛ بدین معنا که در همه موارد چاقی، انرژی وارد به بدن، بیش از اندازه مصرفی در بدن است؛ بنابراین درمان منطقی، تصحیح این عدم تعادل است و همگی بر این باورند که همه بیماران چاق با محدود کردن مقدار کالری غذایی شان درمان می شوند و باید بدانیم که کم کردن کالری غذایی، کلید مشکل کاهش دادن وزن است.
با نظر به اهمیت عوارض و بیماری های خطرناک ناشی از پدیده تجمّع چربی در بدن و ابتلا به چاقی و گاهی هلاکت بار بودن آن، ملل غرب به گونه جدّی با این عارضه مبارزه می کنند؛ ولی آیا در میان ایشان این بیماری ها از میان رفته است و توانسته اند بر آنها غلبه کنند؟ یا هنوز بیماری هایی؛ مانند بیماری های قلبی، قند، بیماری های کبدی، سکته های مغزی و … از اهمّ بیماری های ایشان می باشد و مرگ و میرهای حاصل از این پدیده، پیوسته رو به افزایش است؟ با توجهی اندک، روشن می شود که آمار مبتلایان به این گونه بیماری ها با وجود آن که روش های گوناگون برای برطرف کردن آنها به کار گرفته شده، کاهش نیافته است و این بدان سبب است که هر یک از این روش ها با اشکالاتی روبه رو است؛ بنابراین بیشتر روش ها هر چند درست و اصولی باشند، عملاً به نتایج درخشانی نمی رسند.
راه های مبارزه با چاقی عبارت است از: رژیم های طولانی برای کاهش وزن بدن، پرهیزهای سخت از مصرف مواد چربی و قندی و نشاسته ای، ورزش های پیوسته، انتخاب رژیم های سبزی و میوه، استفاده از حمام های بخار، روزه های طبی و موارد سخت حتی 24 ساعت به طول می انجامد و همانند این درمان ها…؛ اما هر یک از این راه ها و دستورها معایبی دارد یا به عللی برای مبتلایان هر چند سودمند هم باشند، اجرا ناشدنی است:
توضیح آن است که این گونه مقررات پشتوانه اجرایی ندارد و بیشتر اشخاص، خود را به انجام این دستورها موظف نمی دانند و بر پایه میل و خواسته خود عمل می کنند؛ برای نمونه، آن گاه که غذایی لذیذ در دسترس شان قرار گیرد، آن را تناول می کنند و از هوا و هوس خود پیروی می نمایند، در نتیجه، امراضی که از چربی و چاقی به وجود آمده معالجه نمیگردد و به حال خود می ماند.
برای نمونه، در ورزش، که یکی از مهم ترین راه های از میان بردن چاقی است، مبتلایان به چاقی برخورد لازم نمی دانند که مرتب از آن بهره مند گردند و بیماری های به بار آمده از چاقی را درمان نمایند.
آمارها نشان می دهد که در فرانسه تنها 12% ورزش می کنند و انتشار چنین آمارهایی موجب نگرانی مقامات بهداشتی فرانسه گردیده است. برای آشنایی با روحیه راحت طلبی ملل غرب، کافی است این انتقاد را از نشریه معروف کاندید نقل کنیم که می نویسد:
وقتی یک فرانسوی با آسانسور خاموش و خراب شده ای روبه رو می شود، عزا می گیرد و به زحمت راضی می شود که از پلّه ها بالا رود. جوانان فرانسوی وقتی مجبور به انجام یک کار عضلانی می شوند به نفس نفس می افتند و عرق می کنند. (3)
از آن چه گفتیم روشن می گردد که راه های مبارزه با چاقی و احتراق ذخایر زاید بدن، فراوان است؛ اما موانع بسیاری نیز برای بهره مند شدن از آن ها وجود دارد؛ از این رو مسئله چاقی و اضافه وزن در جهان غرب، موضوعِ روز است و افکار را به خود مشغول کرده است.

مبارزه با چاقی در اسلام
اسلام در این باره به دو روش دستور داده که یکی پیش گیری و دیگری درمان است.

الف) پیش گیری:
در پیش گیری از زیاد شدن چربی و چاقی، روش اسلام یک مبارزه روزانه است که نه تنها روزی یک بار، بلکه در هر روز، دو تا سه بار، در هنگام غذاخوردن باید مورد توجه هر مسلمانی قرار گیرد. در اسلام مقرر شده هنگامی که انسان هنوز میل به غذا دارد؛ یعنی پیش از آن که سیر شود، دست از غذا بکشد. اکنون پزشکان به این نتیجه رسیده اند که تنها راه مبارزه با چاقی، کم خوری است. چنان که در مباحث گذشته بیان کردیم، اسلام مدت ها پیش، این دستور را به پیروانش اعلام کرده است.
در بیشتر مردم، هوا و هوس بر عقل و منطق چیره می شود؛ از این رو به جای توجه به این نکته که عارضه گرسنگی به سرحدّ محسوس، نیاز طبیعی بدن را به غذا مشخص می نماید نه میل به غذا و هوس را، در مصرف غذا از اشتهای دروغین و هوا و هوس پیروی می کنند. احساس گرسنگی، راه هرگونه افراط و تفریط را گرفته، از بروز هر گونه اختلالی جلوگیری می نماید. گذشته از این، اندازه مصرف غذای روزانه همواره متغیّر بوده، برحسب نوع کار و فعالیت، درجه حرارت محیط زندگی، سن، سلامت، بیماری، اختلالات درونی و جز اینها، تفاوت پیدا می کند، پس گذشته از همه عوامل و عوارض یاد شده، احساس گرسنگی آسان ترین و طبیعی ترین وسیله تشخیص نیاز بدن به غذاست و پیداست که غرض از گرسنگی، گرسنگی طبیعی و اشتهای واقعی است نه اشتهایی که از میل کاذب و هوا و هوس نشئت گرفته باشد.
افزون بر آن چه گفته شد، همه می دانند که در اسلام از پرخوری و شکم بارگی نهی شده و در بحث های پیشین از آن سخن به میان آمد و روایاتی در این باره نقل شد که نیازی به تکرار آن ها نیست. اینها مقرراتی است که نکات بهداشتی فراوان در آنها نهفته می باشد و اسلام در قرن ها پیش به آن ها سفارش کرده است.
ب) درمان: راه دیگر مبارزه با چاقی، مبارزه ای است که در هر سال یک بار تکرار می شود و آن وجوب روزه گرفتن در سراسر ماه رمضان و استحباب آن در دیگر ماه هاست، که برخی از روزها بدان تاکید شده است. این کار سبب می شود که اگر کسانی، در میان سال به سبب پرخوری، ذخایر چربی بدنِ خود را افزایش داده باشند، بتوانند با یک ماه روزه گرفتن، به تدریج و بدون کمترین عارضه ای، آنها را زایل سازند. این اقدام مانند خانه تکانی درباره اعضای داخلی است که با از میان بردن سربارهای مزاحم اعضا، آنها را آزاد و راحت می سازد.
در بسیاری از رژیم های غذایی که برای برطرف کردن چاقی از سوی پزشکان توصیه می شود، آب خوردن ممنوع نمی شود: در صورتی که می دانیم حذف آب از برنامه غذایی روزانه برای هضم و احتراق چربی های ذخیره شده بدن بسیار مؤثر است که هم مانع چربی سازی بدن از آب زاید در محیط سلولی می گردد و هم بدن مجبور می شود برای تهیه آب، ذخیره چربی ها را بسوزاند و برای تامین نیروی لازم (ایجاد کالری) دست کم آب را تهیه نماید؛ چنان که این موضوع درباره حیواناتی که در جاهای کم آب و سوزان فعالیت دارند، چنین است؛ برای نمونه، شتر در هنگام بی آبی از چربی های کوهانش استفاده می کند؛ یعنی آن چربی ها بر اثر فعل و انفعالاتی به آب مبدّل می گردد و شتر می تواند مدت ها در برابر تشنگی مقاومت ورزد و روش زندگی حیوانات و گیاهانی که کمتر آب در اختیار دارند نیز همین گونه است.
نکته مهم و حساسی که دراین جا نباید فراموش شود این است که با وجود تصورات ظاهربینان، چنین نیست که در اسلام، روزه داری برای لاغر شدن، تشریع شده باشد، بلکه هدف اصلی و واقعی روزه در اسلام در نظر داشتن یک هدف بسیار والای معنی انسانی و ایجاد همانندی به موجودات مجرّد و ارتباط با پروردگار یکتاست، که لاغری در برابر رسیدن به این مقامات، بسیار ناچیز و یک فایده ضمنی است. توضیح آن که درستی روزه در اسلام بر شرایطی استوار است که خودداری از خوردن و آشامیدن یکی از آنهاست؛ برای نمونه، نیت تقرّب، یک اصل است که بی آن، روزه درست نیست هر چند دیگر شرایط موجود باشد.
منظور این است که حتی اگر مقررات محافل بهداشتی جهان کاملاً اصولی و شایسته باشد، اجرای آنها دارای اشکال است؛ یعنی پشتوانه ندارد. تنها دانستن برای اجرای امر کافی نیست؛ مگر خود پزشکان و روشن فکران، زیان های دخانیات و مشروبات الکلی را نمی دانند، که با وجود آگاهی از زیان های آنها به انجام این کارهای زیان بار اقدام می کنند؟!
بشر بر اثر غفلت یا پیروی از امیال نفسانی مادی، کارهایی را انجام می دهد که به سودش نیست. این است که ملل غرب در برابر دستورهای پزشکی خود درباره درمان چاقی، برای فرار از رژیم های غذایی طولانی خسته کننده، مقاومت منفی نشان می دهند و به جای پرهیز از شکم بارگی و زیان های آن، «کار امروز را به فردا می افکنند» و در کار خود موفق نیستند؛ اما در اسلام، روش مثبت و مؤثری که با عنوان «روزه ماه رمضان و جز آن» مطرح است با این که زایل کردن چربی و رهایی از بیماری ها در آن، هدف اصلی نیست و به عنوان یک فایده جنبی مورد نظر است، در هر سال مسلمانان نتیجه جسمی و مادی را در نظر داشته باشند برای انجام فرمان معبود، خود را به مخلوقات مجرّد همانند می سازند و از خوردن و آشامیدن و لذات جسمی پرهیز می کنند و افزون بر لذات روحانی و معنوی، از فواید جسمی نیز بهره مند می گردند.
به دیگر سخن، مسلمانان برای این امر خداوند روزه می گیرد و محرک او در این کار، فواید مادی و دنیوی نیست؛ اما منافات ندارد که به تبع، از نتایج مادی آن نیز بهره مند گردد؛ زیرا چه بخواهد و چه نخواهد، روزه آن نتایج را در پی دارد.
امروزه، در کشورهای پیشرفته هم چون سوئیس، آلمان، انگلستان، آمریکا و … بیمارستان هایی وجود دارد که در آنها بیماران را با روش روزه داری درمان می کنند. دکتر «گوئلپا»(Guelpa) دانشمند فرانسوی می گوید: چهار پنجم از بیماری ها بر اثر تخمیر غذا در روده ها ایجاد می شود که همگی با روزه از بین می روند. در مورد بیماری های مختلف از جمله دیابت، اثر درمانی روزه ثابت شده است. (4)
به قول شاعر عرب:
چه بسیار خوب است دین و دنیا هر گاه فراهم آیند و چه بسیار زشت است که کسی بی ایمن و تهی دست باشد. (5)
در پایان این بحث، برای حسن خاتم درباره نکوهش پرخوری و لزوم رعایت میانه روی در خوردن و آشامیدن، مناسب می نماید به ذکر دو روایت زیر بپردازیم:
1. امام صادق علیه السلام به ابی بصیر فرمود:
شکم، بر اثر خوردن، طغیان می کند؛ در حالتی بنده به خدا نزدیک تر است که شکمش سبک [و کم غذا خورده باشد] و مبغوض ترین حالتش به خدا هنگامی است که شکمش پر است. (6)
2. در روایت دیگر نیز از آن حضرت چنین بازگو شده است:
همانا خداوند، پرخوری را مبغوض می دارد و فرمود: آدمی ناگزیر است غذایی بخورد که خود را به پا دارد [تا بتواند به اهداف زندگی اش برسد و کارهایش را انجام دهد]. هرگاه یکی از شما غذایی بخورد یک سوم معده اش را برای غذا و یک سوم را برای آشامیدن و یک سوم را برای نفس کشیدن قرار دهد و خودتان را مانند خوکی که آن را برای سربریدن چاق می کنند، چاق نکنید. (7)

پی‌نوشت‌ها:

1. ر.ک: همان، ص 112.
2. ر.ک: احمد صبور اردوبادی، اهمیت روزه از نظر علم امروز، ص 54، به نقل از علی پریور.
3. ر.ک: همان، ص 59-60، مطالب مربوط به چاقی از همین ماخذ از ص 51-70، اقتباس شده است.
4. روان شناسی سلامت، ج1، ص 378.
5. ما احسَنَ الدینَ و الدنیا اذا اجتَمعا
و ما امتجَ الکفرَ و الافلاسَ بالرجل.
6. وسائل الشیعه، ج16، ص 405: «انّ البطَنَ لَیَطغی مِن اَکلِهِ و اقربُ ما یکونُ العَبدُ مِنَ الله اذا خُفَّ بَطنُه و ابغضُ ما یکونُ البعدُ مِنَ الله اذا امتَلاَ بَطنُه».
7. همان، ص 406: «انّ الله یبغضُ کَثرَهَ الاکلِ، و قالَ: لیسَ بُدَّ لابن آدمَ من اَکلَه یُقیمُ بِهِ صُلبَهُ فاذا کَکَلَ اَحدَکُم طعاماً فیجعَل ثُلثَ للطعام و ثُلثَ بَطنه لِلشرابِ و ثُلثَ بَطنِهِ لِلنَّفسِ و لا تَسمَّنُوا تَسمَّنَ الخنازیرِ لِلذِّبح».
منبع: صانعی، دکتر سیدمهدی؛ (1390)، پاکیزگی و بهداشت در اسلام، قم، مؤسسه بوستان کتاب(مرکز چاپ و نشر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه)، چاپ سوم 1390.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید