نویسنده: دکتر سید مهدی صانعی
زمینه های بهداشت و پاکیزگی در اسلام
اسلام، دین فطرت و دینی است که همه دستورهایش با سرشت و واقعیت زندگی آدمی هم آهنگ و هم سو است. خداوند در قرآن فرموده است:
خودت را توجه بده به دینی که به حقیقت [و واقعیت] گرایش دارد. ملازم سرشت الهی باش که مردم را بر آن آفریده است. هیچ گونه تغییری در آفرینش خداوند نیست. آن است روش استوار … . (1)
فطرت، ویژگی یا تکوینی و جزو ذات انسان است و اکتسابی نمی باشد و انسان بر وفق آن، به سوی تعالی و کمال گام برمی دارد؛ بدین معنا که در انسان، یک سری فطریات وجود دارد که ناخودآگاه به آنها توجه و تمایل دارد و آنها در نهاد او، اصالت و واقعیت دارند؛ برای نمونه، حقیقت مسئله ای است و حقیقت جویی مسئله ای دیگر. انسان، فطرتاً می خواهد به واقعیت برسد و مجهولات را کشف کند. پرسش این است که آیا حقیقت جویی را نیازهای اجتماعی و مادی برای انسان به وجود آورده تا منافعش ارضا شود؟ آیا ارزش ذاتی است؟ به عبارت دیگر، آیا حقیقت جویی و رفتن به دنبال کشف مجهولات، در نهاد بشر اصالت دارد؟ یا این که نیاز، بالعرض او را به این کار واداشته است؟
گاهی به دنبال سود می رویم که این امری معقول و منطقی است؛ زیرا انسان می خواهد زنده بماند؛ پس به هر چیزی که ادامه حیاتش را تامین نماید، تمایل دارد؛ اما برخی از مسائل هستند که با سود و ذلت های مادی به هیچ روی قابل انطباق نیستند. اقدام به کارهای خیر، نیکی کردن به همنوع و سپاس گذاری از مُنعم از اموری است که هر شخصی آن ها را دوست دارد، در حالی که هیچ گونه نفع مادی ندارد.
اگر کسی به دیگری نیکی کرده، او وظیفه خود می داند، که از احسان کننده سپاس گذاری نماید و نیکی را به نیکی پاسخ دهد. این تمایلی است فطری که پر سود و زیان مادی نیست و احساس ماورای ماده است، که اصالت دارد و آدمی را به سوی کمالات والا سوق می دهد.
به بیان دیگر، امور فطری مرتبط با یک گونه استعداد و تمایلی است که برای رسیدن به اهداف والا و راه یافتن به کمال مطلوب، در نهاد بشر قرار داده شده که اگر شکوفا شود و موانعی که ممکن است در راه به ثمر رسیدن آن پدید آید، از میان برود، انسان در راه واقعی و صراط مستقیم به سیر تکاملی خود ادامه می دهد و در نتیجه به غایت خلقت خویش که همانا رستگاری جاودانه است نایل می آید.
می دانیم که هدف اصلی پیامبران نیز این بوده که استعداد نهفته در وجود بشر را برانگیزانند (2). و پرده های جهالت، هواها و امیال حیوانی را که بر اثر محیط های نامتناسب و افکار منحرف، سرشت او را تحت تاثیر قرار داده و پوشانده، کنار بزند تا بتواند به حقایق پی ببرد و استعدادش شکوفا گردد.
به تعبیر دیگر، انبیا کاری نمی کنند، مگر این که ویژگی های خلقت و سرشت انسان را به او یادآور شوند تا از بی توجهی به خویشتن خویش، رهایی یابند.
اگر آدمی خود را از همه باورها جدا نماید و فرض کند که یکباره به این عالم وارد شده در حالی که بالغ وعاقل است؛ اما هیچ رایی را نشنیده و به هیچ مذهبی نرسیده و با هیچ فرقه و ملتی معاشرت نکرده، هیچ سیاستی را نشناخته، به هیچ رسم و ادبی برنخورده و بالاخره صفحه نفس وی اسیر هیچ رنگی نگشته است جز این که محسوسات را احساس کرده و آنها را با صرف نظر کردن از همه چیز در ذهن خویش جای داده؛ هرگاه امری از ذهن عبور دهد، در صورتی که درباره آن، شک داشته باشد فطری نیست؛ ولی اگر برای شک و تردید در آن، راهی ندید، فطری است. (3)
چون بحث ما درباره بهداشت در اسلام است، این مقدمه را برای آن بیان کردیم، که بدانیم مراعات نظافت و پیروی از آن چه موجب سلامت تن و دوری کردن از آن چه باعث بیماری است از امور فطری می باشد. هرکسی که می خواهد لباس و بدنش پاک و تمیز باشد و از آلودگی ها نفرت دارد و از آن چه به سلامت و تندرستی اش زیان می رساند، پرهیز می کند. این امری است که جملگی برآنند. به بیان رساتر، باید گفت صلاح و نظام آفرینش بر پاکی و نظافت، پرهیز از عوامل بیماری زا استوار است، وگرنه نظام عالم از هم گسیخته می شود و کره زمین شایستگی خود را برای زیستن انسان و دیگر جانداران از دست می دهد. قوانین طبیعی که بر این عالم حاکم است بر این پایه استوار می باشد که موجب از میان رفتن آلودگی هاست و آنها را نابود می سازد.
ما همه دیده ایم که اگر مدتی باران نبارد، هوا آلوده می گردد، به گونه ای که مردم ناراحت و بیمار می شوند؛ اما همین که باران رحمت الهی می بارد، هوا دارای طراوت و صفا می گردد و همه آلودگی ها را از میان می برد و شادمانی ویژه ای به وود می آورد و زمین مرده، زنده می شود. (4)
آب، عامل اصلی شست و شوی طبیعت است؛ گاهی مانند دوش بر سر و روی زمین می بارد تا برگ درختان را جلا دهد و گرد و غباری را که در هوا پراکنده است و میکرب هایی را که بر آنها سوارند، فرو ریزد و به مجرد این که در سطح زمین جاری شود، کثافات را جارو می کند و با خود به رودخانه ها و دریاها می برد؛ یا در زیر شکاف های زمین فرو رفته، کثافات را جا می گذارد و خود در چشمه سار یا مظهر قنات، نقاب ظلمت از طلعت شفاف برمی دارد و باز برای شست و شو آماده می گردد… .
پیش از این می پنداشتند کار شست و شوی آب، همین اندازه است؛ یعنی فضولات و کثافات را از جایگاه اولیه اش ریشه کن کرده، گل آلود می شود و همراه خود به جای دوردستی مانند صحرا یا دریا می برد؛ ولی حقیقتِ امر، بالاتر و قدرت پاک کننده آن بسیار بیشتر از اینهاست.
توضیح ان است که، حیوانات ذره بینی ای در آب وجود دارند که غوّاصان شایسته ای هستند که در آب بهتر از هر جای دیگر می توانند زندگی نمایند: دسته ای از آنها در سطح آب؛ یعنی مجاور هوا زیست کرده، همیشه شناورن و «هواخوار» نامیده می شوند، دسته ای دیگر دور از هوا و در داخل آب مسکن گزیده، برای تنفس خود به اکسیژن محلول در آب که از هوا گرفته می شود و مقدار آن بسیار کم است بسنده می کنند و «غوّاص» خوانده می شوند.
این حیوانات ذره بینی، میکرب های بسیار سودمند نامرئی ای هستند که جز محیط تمیز و اندکی اکسیژن محلول در آب، توقع دیگری ندارند. همیشه مترصدند همین که مواد آلی اعمّ از نسوج نباتی یا اعضا یا فضولات حیوانی وارد آب گردد و صفای این جوهر پاک بخواهد به تیرگی گراید، با دندان های تیز خود به جان آنها افتاده، به ضرب اکسیژن ماخوذ از آب، موادّ آلی ازت دار را که در حال فساد یا میل به عفونت می باشند، در حمله اول، چنان سرکوب نمایند که آهِ آنها به صورت گاز انیدرید کربنیک و ئیدروژن سولفوره و … بیرون آید و با روی سیاه به صورت املاح آمونیاکی راه فرار اختیار نمایند. (5)
گیاهان، گاز انیدرید کربنیک هوا را می گیرند و فضا را از آلودگی پاک می کنند. هوایی که به وسیله تنفس موجودات زنده و احتراق موادّ سوختنی آلوده شده اگر به وسیله پالایشگاه گیاه و دریا پاک نشود؛ زمین در مدت کوتاهی شایستگی زیستن بشر و دیگر جانداران را از دست می دهد؛ زیرا تنفس در آن ناممکن می گردد. هم چنین لاشه های حیواناتی که می میرند به وسیله هوا و خاک تجزیه می شوند و نیز تجزیه زوایدی که از موجودات زنده دفع می گردد، نمونه هایی از پالایش و تطهیر عالم آفرینش است.
حیوانان نیز هم آهنگ با نظام هستی به بهداشت اهمیت می دهند و خود را پکیزه نگه می دارند و در راه محافظت خود و در امان ماندن از هر گونه بیماری از هیچ کوششی دریغ نمی ورزند؛ برای نمونه، چون خاک ویژگی میکرب زدایی، ضدّ عفونی و تطهیر دارد، مرغ های خانگی، خود را در خاک می غلتانند و سپس پرهایشان را تکان می دهند و بدین وسیله آلودگی ها و کثافات بدن خود را از میان می برند. فیل، لوله خرطوم خود را از آب پرمی کند و با آن، خود را می شوید و بدنش را خشک می کند. (6) شاید کلاغ ها را دیده باشید که کنار حوضچه های آب، بدن خود را می شویند، یا گاو را که با زبان، بدن خود و گوساله ا را تمیز می کند. گربه ها مرتب با لیسیدن، خود را می شویند و از بوی نامطبوع دوری می جویند و بسیار جالب ست که بدانیم برخی از جانوران هم چون گربه، محیط را آلوده نمی کند و مدفوع خود را زیر خاک پنهان می سازد. هم چنین فیل ها برای مردن به جای ویژه ی می روند که بشر هنوز کشف نکرده است و احتمال می دهند که در هنگام مردن به کنار دریا می روند تا جسدشان در آب افتد. روشن است که اگر لاشه فیل روی زمین بماند موجب آلودگی و انتشار میکروب های فراوانی خواهد شد؛ اما خداوند، پیروی از قانون طهارت را که بر عالم حکم فرماست در نهاد او قرار داده تا فهمیده شود که بر همه بایسته است از آن چه باعث بیماری است به تندرستی زیان می رساند دوری کنند.
دانشمندان در مطالعاتی که درباره چگونگی زندگی جانوران انجام داده اند دریافته اند که حیوانات بر اثر پیروی از آن چه خداوند در وجود آنها به ودیعه نهاده، در چگونگی تغذیه، نظم و روش معینی برای حفظ سلامت و بقای خود دارند؛ یعنی در فاصله معینی که هیچ گاه کم و زیاد نمی شوند، یکی دو روز از خوردن غذا خودداری می کنند؛ (7) برای نمونه درباره برخی از درندگان همچون شیر، پلنگ و ببر دریافته اند که هفته ای یک روز از خوردن هرگونه غذا پرهیز می کنند. این امر می فهماند که حیوانان نیز در برابرسرشت خویش، مواظب سلامت خود هستند و از آن چه تندرستی شان را به خطر می اندازد، خودداری می کنند. همه می دانند که حیوانات از جنس خود پزشک ندارند. با آن که به واسطه افراط نکردن در به کارگیری قوای طبیعی و فعالیت بدنی، کمتر دستخوش بیماری می شوند و انسان بیشتر بر اثر زیاده روی در لذّات به بیماری های گوناگون دچار می شوند، باز نمی توان ادعا کرد که جانوران هیچ گاه مریض نمی شوند. روشن است که انسان هرگاه بر اثر نیازهای گوناگون و پیروی از امیال و هواهای نفسانی، دچار گرفتاری ها و امراض می شود، به کمک دیگران، نیازهایش را تامین می کند؛ اما حیوان، خودش نیازش را برآورده می سازد؛ هرگاه بیمار شود، به جز نیروی دفاعی بدن، وسایل دیگری نیز در اختیار دارد؛ برای نمونه با برخی از گیاهان که ویژگی های آنها را می شناسد، خود را معالجه می کند.
گربه هنگام دل درد یا مبتلا شدن به برخی از امراض دیگر، برخی علف ها را می خورد و ناراحتی خود را مداوا می نماید. در عین حال، مؤثرترین وسیله ای که حیوانات برای رفع بیماری خویش به کار می برند، پرهیز از خوردن غذاست. اگر دقت کرده باشید می بینید که برخی گربه ها هنگامی که زیادتر از نیاز بدنشان غذا می خورند بیمار می گردند و تا یک روز یا بیشتر از خوردن هرگونه غذایی دوری می کنند.
از آن چه گذشت چنین برمی آید که نه تنها انسان، بلکه برابر قانونی که بر عالم حکم فرماست، همه موجودات زنده، به اندازه توان خود به پاکیزگی و پرهیز از عوامل بیماری زا اهمیت می دهند و به سلامت و بهداشت توجه کامل دارند.
همان خدایی که آفریدگار عالم تکوین است، به وجود آورنده عالم تشریع نیز می باشد؛ از این رو است که مقررات شرعی با دستورها و قواین عالم تکوین، هم سویی دارد و میان آنها هماهنگی و توافق کامل برقرار است و آن چه را سرشت آدمی اقتضا دارد به گونه شایسته بر وفق آن، قانون وضع کرده است؛ برای نمونه، اگر نیروی جنسی در خلقت انسان قرار داده شده، به ازدواج نیز تشویق گردیده و هم چنین اگر خداوند در وجود او قوا و حواسی هم چون حسّ بینایی، شنوایی و … قرار داده از تضعیف و نابود کردن یا معطل گذاشتن آنها جلوگیری کرده است.
از امام صادق علیه السلام در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و اله چنین نقل شده است:
… رسول خدا صلی الله علیه و آله دستور داد که مردم جمع شوند، هنگامی که جمع شدند به منبر بالا رفت و حمد و ثنای الهی را به جا آورد، سپس فرمود: این چه کاری است که گروهی، طیّبات [و چیزهای پاکیزه و حلال] را برخود حرام می کنند! آگاه باشید که من در شب می خوابم و نکاح می کنم و روز غذا می خورم [چنین نیست که همیشه روزه دار باشم]. کسی از سنت من رویگردانی کند از من نیست. (8)
و نیز امیرمؤمنان علیه السلام به عاصم بن زیاد فرمود:
… و آیا به خانواده و فرزندانت رحم ننمودی؟ آیا چنین می پنداری که خداوند برای تو طیّبات را حلال قرار داده و کراهت دارد که از آنها بهره مند شوی؟ (9)
کوتاه سخن آن است که مقررات اسلامی برابر سرشت آدمی و نظام آفرینش پایه ریزی شده؛ از این رو است که پاکیزگی و سالم نگه داشتن بدن که یک قانون کلی و طبیعی میان همه موجودات زنده است، در اسلام برای تامین صالح انسان ها نیز مورد توجه ویژه قرار گرفته است.
خداوند در آیات گوناگونی به اهمیت طهارت اشاره کرده که برخی از آنها عبارتند از:
الف) آیه 222 سوره بقره: «به درستی که خداوند توبه کنندگان و پاکیزگان را دوست دارد». (10)
ب) آیه های چهارم و پنجم سوره مدّثر: «جامه هایت را پاک کردان و از نجاست [و پلیدی] دوری گزین.» (11)
ج) آیه ششم سوره مائده: «خداوند نمی خواند [با تشریع وضو و غسل] شما را در تنگنا قرار دهد؛ اما می خواهد شما را از [ادناس و آلودگی ها] پاک گرداند …». (12)
روایات نیز در این باره بسیار است که به چند نمونه بسنده می کنیم:
1. در حدیثی از امیرمؤمنان علیه السلام روایت شده:
با آب، خود را از بوی نامطبوع [بدنتان] که دیگران را اذیت می کند پاکیزه کنید و مواظب [پاکیزگی] خودتان باشید که خداوند متعالی بندگان کثیف و آلوده خود را مبغوض می دارد. (13)
2. از پیامبر صلی الله علیه و اله نقل است که فرمود:
همانا خداوند تعالی، شخص کثیف و کسی را که وضع نامرتب و به هم ریخته دارد مبغوض می دارد. (14)
3.هم چنین از پیامبر صلی الله علیه و آله بازگو شده:
همانا خداوند عبادت کننده نظیف را دوست می دارد. (15)
پینوشتها:
1. روم (30) آیه 30: فَاِقِم وَجهَکَ للدّینَ حَنیفاً فِطرَتَ اللهی الَّتی فَطَرالنَّاسَ علیها لا تبدیلَ لِخَلقِ اللهِ ذلکَ الدّینُ القَیِّمُ… .
2. نهج البلاغه، خطبه اول: «لِیَستادُوهُم میثاقَ فِطرَتِه و یُذَکِّرُوهُم مَنسِییَّ نِعمَتِه…».
3. محمود شهابی، رهبر خرد، ص 240.
4. انفال (8) آیه 11: (وَ یُنَزِّلُ عَلَیکُم مِن السَّماءِ ماءً لِیُطَهِّرَکُم بِه …؛) انبیا(21) آیه 3: (و جَعَلنا من الماءِ کُلِّ شیء حیِّ… .)
5. ر.ک: مطهرات در اسلام، ص 22-23.
6. ر.ک: مجموعه انتشارات انجمن تبلیغات اسلامی، ص 419-420.
7. ر.ک: همان.
8. بحارالانوار، ج70، ص 116: «.. فنادی: الصَّلاهَ جامعهً فاجتمعَ الناسُ و صَعَدَ المنبَر، فَحَمِدَ اللهَ و اثنی عَلَیهِ ثم قالَ: ما بالُ اقوامٍ یُحَرِّمُونَ عَلی انفُسهم الطیّباتِ الا انّی انامُ باللَّیلِ وَ انکَحَ و اَفطَرَ بالنهار…».
9. همان، ص 118: «اما رَحِمتَ اهلَکَ وَ وَلَدَکَ؟ اَتَری اللهَ اَحلَّ لکَ الطیباتِ و هو یکرَهُ اَن تاخُذَها…».
10. انَّ الله یُحِبُّ التَّوابینَ وَ یُحِّبُّ المُتَطَهِّرینَ….
11. (و ثیابَکَ فَطَهِّر و الرُجزَ فَاهجُر… .)
12. (… ما یُریدُ اللهُ لِیَجعَلَ عَلَیکُم مِن حَرَجٍ وَ لکن یُریدُ لیُطَهّرکُم… .)
13. بحارالانوار، ج76، ص 84: «تَنَفَطُّوا بِالماءِ مِن الریحِ المُنتِنِ الَّذی یُتاَذّی بِهِ و تَعَهَّدُوا انفُسَکُم فَانَّ اللهَ تعالی یُبغضُ مِن عِباده القاذُوره…».
14. ابوبکر جلال الدین سیطوطی، جامع الصغیر، حرف «الف»: «انّ الله تعالی یُبغض الوَسِخَ و الشَّعِثَ».
15. متقی هندی، کنز العمال، ج9، ص 276: «انّ الله یُحِبُّ النّاسِکَ النَظیفَ». برای آگاهی بیشتر در این باره، به سه ماخذ پیشین رجوع شود.
منبع: صانعی، دکتر سیدمهدی؛ (1390)، پاکیزگی و بهداشت در اسلام، قم، مؤسسه بوستان کتاب(مرکز چاپ و نشر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه)، چاپ سوم 1390.