پژوهشی درباره ی خطبه های جمعه و عیدین امام علی (ع)

پژوهشی درباره ی خطبه های جمعه و عیدین امام علی (ع)

نویسندگان: حجت ذبیحی فر*
مهدی مهریزی*

چکیده
این پژوهش به مطالعه در مورد خطبه های نماز جمعه و عیدین امام علی (ع) پرداخته و در این زمینه در بخشی از این نوشته با نگاه کلی به تمام خطبه ها، مواردی چون: تعداد، زمان و مکان صدور خطبه ها، تعداد خطبه های کامل و ناقص، اسناد و حجم خطبه ها مورد مطالعه واقع شده است. در بخش دیگر به مؤلفه های مهم تمام خطبه ها و میزان تکرارشان اشاره شده است. بررسی دلایل کاستی خطبه های جمعه امام علی …، مطالب دیگر این نوشتار به شمار می آید. همچنین بیان سیره امام در امر برپایی نماز جمعه و بیان مناسبت هایی که در پیدایش خطبه ها تأثیر داشته اند، بخش های دیگر این مقاله هستند. و نهایت این که، در بخش پایانی این نوشتار ادبیات خطبه ها مورد کنکاش واقع شده است.

درآمد
بدون شک، یکی از امتیازات فرهنگ شیعه، به کارگیری دستورات و روایات حضرات ائمه معصوم (ع) به همراه قرآن، در میدان عمل است؛ تا آن جا این به همراه آمیختگی موجب رشد و بالندگی و غنای فرهنگی این مکتب این گردیده است. در این میان سخنان گهربار امام علی (ع) از جایگاه ویژه ای برخوردار است. سخنان آن حضرت وی را در جایگاهی قرار داده که یک دانشمند، او را ستاره درخشان آسمان علم و ادب می بیند، و یک نویسنده برجسته از شیوه نگارش او پیروی می کند، و یک فقیه، همیشه بر تحقیقات و پدیده های او تکیه دارد.
از میان خطبه های آن حضرت، خطبه های جمعه وی به لحاظ شرایط ذاتی شان، دارای مرتبت والایی می باشند؛ چرا که ایراد خطبه جمعه و برپایی نماز جمعه در صدر اسلام، علاوه بر این که نشان از صلابت و سلامت فکری و دینی مسلمین به حساب می آمده است، بلکه حکایت گر نوع نگرش و بینش خلیفه وقت نیز بوده است.
اما پژوهش در امر خطبه های جمعه و عیدین امام علی (ع) با چند سؤال جدی زیر، روبرو است:
سؤال اول: با توجه به کوتاه بودن مدت زمام داری امام علی (ع) و شرایط سیاسی – اجتماعی دوران زمام داری آن حضرت، حضرتش چند جمعه موفق به ایراد خطبه نموده اند و از این تعداد در منابع کهن اسلامی ثبت گردیده است.
سؤال دوم: محتوای خطبه های جمعه و عیدین حضرت علی (ع) حاوی چه مباحث و مسائلی است؟
نوشته حاضر، با بهانه قرار دادن سؤالات یاد شده، اقدام به مطالعه در مورد خطبه های آن حضرت نموده، که ماحصل آن بدین قرار است.

1. پیشینه تحقیق
خطبه های جمعه امام علی (ع)، از همان روزهای نخستین خلافت ایشان مورد توجه علاقه مندان به آن حضرت بوده است. بررسی های تاریخی حکایت از آن دارد که، متن خطبه های جمعه آن حضرت – آن هم در هفته های آغازین زمام داریشان- ثبت گردیده است. آقابزرگ تهرانی (ره) در کتاب خویش، به ده ها مورد کتاب، با عنوان «اَلخُطَب، خُطَبُ علی و …»، اشاره کرده و متذکر شده اند که، این موارد نشان از اهتمام شیعیان آن حضرت مبنی بر ثبت و نگهداری خطبه های آن حضرت- آن هم در سده های نخستین اسلام- دارد. (1) در این میان، کتاب زید بن وهب جهنی از همه معروف تر و مهم تر به حساب می آید؛ چرا این کتاب علاوه بر این که حاوی خطبه های جمعه و عیدین آن حضرت بوده، از نظر زمان تألیف هم از جمله کتاب های اولین در این زمینه به حساب می آید که قبل از تألیف نهج البلاغه، وجود داشته است؛ اما متأسفانه این کتاب به علل نامعلومی از صفحه ی روزگار پاک شده است.
کتاب العقد الفرید اثر ابن عبد ربه (م 328 ق)، دیگر کتابی است که به تعدادی از خطبه های جمعه امام علی (ع) اشاره کرده است. این کتاب که برگزیده سخنان بزرگان را در خود جای داده است، به دو مورد هم از خطبه های جمعه علی (ع)، اشاره نموده است. این خطبه ها در منابع شیعه ذکر نشده و از نظر وضعیت هم، ناقص هستند.
دیگر موردی که می تواند، جزء پیشینه این تحقیق به شمار آید، کتاب شریف نهج البلاغه است. این کتاب که به همت سیّد رضی (م 406 ق) (ره) تألیف گردیده، به فقراتی از خطبه های جمعه و عیدین علی (ع)، اشاره کرده است. فقرات مذکور، هم معدود و هم به صورت پراکنده ذکر شده اند، و به جز سه مورد، هیچ اشاره ای به جمعه و عیدین بودنشان نشده است.
از جمله تحقیقات دیگری که جزء پیشینه این پژوهش به شمار می آید، مجموعه مستدرکاتی هستند که بر کتاب شریف نهج البلاغه، نوشته شده اند. مجموع خطبه هایی که در این سری از کتاب ها، گردآوری شده اند، در بعضی موارد ناقص و در بعضی موارد هم به صورت تکرار می باشند. (2)

2. ضرورت تحقیق
پژوهش و مطالعه راجع به برگزاری نماز جمعه و نحوه ایراد و تحلیل محتوایی خطبه های جمعه امام علی (ع)، از چند جهت ضروری و لازم است:
اول: از آن جا که فرمایشات امام (ع) بخشی از تاریخ، به خصوص تاریخ صدر اسلام است و لذا پژوهش در این زمینه می تواند، ما را در بازخوانی هر چند بهتر حوادث این مقطع زمانی کمک نماید.
دوم: بازخوانی سیره امام علی (ع) به جوامع اسلامی فرصت مناسب را ایجاد می کند تا تأسی به روش آن بزرگوار، زمینه را برای هر چه بهتر برگزار شدن این فریضه ی عبادی- سیاسی فراهم نمایند؛ به عبارت دیگر سیره ی آن امام همام می تواند سند راهبردی این فریضه ی الهی باشد.
سوم: از آن جا که خطبه های نماز جمعه آن حضرت مورد تحلیل قرار نگرفته است، این نوشتار می تواند فتح بابی باشد برای پژوهش گران اسلامی، تا این که، مطالعاتی در این زمینه داشته باشند.

3. خطبه های جمعه و عیدین امام علی (ع) در یک نگاه

3-1. تعداد، زمان و مکان صدور وضعیت خطبه ها
مجموع خطبه هایی که از لابه لای منابع کهن گردآوری شده، هفده مورد است که در مقایسه با مدت زمام داری آن حضرت، معدود است. از میان هفده خطبه، یک مورد خطبه عید فطر و یک مورد هم، خطبه عید قربان است. همچنین، مشخص گردید که از مجموع این خطبه ها، دو مورد در شهر مدینه، یک مورد در شهر بصره و چهار مورد هم، در شهر کوفه ایراد گردیده اند. وضعیت ده مورد از خطبه ها، از حیث مکان صدورشان، نامشخص است. (3). همچنین از مجموع یاد شده، فقط پنج خطبه به صورت کامل، و مابقی خطبه ها که دوازده مورد باشد، به صورت ناقص نقل گردیده اند. و نهایت این که، از حیث زمان صدور، چهار مورد از خطبه ها دارای زمان صدور مشخص، و بقیه موارد، زمان صدورشان، مشخص نشده است.
زمان صدور خطبه هایی که مشخص می باشند، بدین قرار است:
خطبه اول: روز جمعه، 25 ماه ذی الحجه، سال 35 هجری، مصادف با جمعه دوم خلافت علی (ع).
خطبه دوم: در سال 35 هجری، مصادف با جمعه سوم خلافت علی (ع).
خطبه چهارم: در شهر بصره و در سال 36 هجری.
خطبه شانزدهم: در شهر کوفه و در سال 38 هجری.(4)

3-2. اسناد خطبه ها
یکی از موضوعات مهم خطبه های امام علی (ع) بحث اسناد خطبه هاست. برای خطبه های آن حضرت، اسناد مختلفی ذکر شده است، که بعضی از آنها علاوه بر ناقص بودن، دارای طرق مختلفی نیز می باشند. به طور خلاصه، مجموع اسناد خطبه های آن حضرت با ذکر منابع بدین قرار است:
خطبه اول:
الحَمدُ لله الاَوّلِ فَلا شَیءَ قَبلَهُ، و الآخِر فَلا شَیءَ بَعدَه، وَالظاهِرِ فَلا شَیءَ فَوقَهُ، و الباطِنِ فَلا شَیءَ دُونَهُ … . (5)
شیخ طوسی (ره) سند این خطبه را، این چنین ذکر کرده اند:
عن أبی علی الحسن بن محمد الطوسی عن أبیه عن محمد بن محمد عن أبی القاسم جعفر بن محمد قولویه القمی عن أبیه سعد به عبدالله عن احمد بن محمد بن عیسی عن الحسن بن المحبوب عن عبدالله بن سنان عن معروف بن خربوذ عن محمد الباقر عن علی (ره).(6)
خطبه دوم:
الحَمدُلله النّاشِرِ فی الخَلقِ فَضلَهُ، وَ الباسِطِ فیهم بِالجُودِ یَدَهُ. نَحمَدُهُ فِی جَمیعِ اُمورِهِ، و تَستَعینُهُ عَلَی رِعَایهِ… .(7)
سید رضی (ره) در نهج البلاغه تمام این خطبه را به عنوان خطبه کامل ذکر نموده اند. ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه توضیحات بیشتری درباره سند این خطبه داده اند که نشان از آن دارد که به اسناد و منابع دیگری غیر از نهج البلاغه دست یافته است. (8) و نهایت این که، شیخ مفید هم سند این خطبه را بدین نحو بیان فرموده اند:
أخبرنی أبو الطیب الحسین بن محمد النحوی التمار قال حدثنا محمد بن الحسن قال حدثنا أبو نعیم قال حدثنا صالح بن عبدالله قال حدثنا هشام عن أبی مخنف عن الأعمش عن أبی إسحاق السبیعی عن الأصبغ بن نباته (ره) قال قال إن أمیرالمؤمنین (ع) خطب ذات یوم فحمد الله و أثنی علیه و علی النبی (ره) ثم قال … .(9)
خطبه سوم:
الحَمدُلله الولی الحَمید، الحَکیم المَجید، الفَعّالِ لِما یریدُ، عَلاّمِ الغُیوبِ، وَ سَتّارِ العُیوبِ، و خَ الِقِ الخَلقِ، و … .(10)
این خطبه در کتاب خطب امیرالمؤمنین اثر زید بن وهب جُهنی، بدون اشاره به نام روات نقل گردیده است؛ چرا که وی از اصحاب امام علی (ع) بوده و خطبه های جمعه آن حضرت را می نوشته است. (11) شیخ طوسی (ره) سند این خطبه را به صورت مرسل چنین نقل کرده اند:
عن ابی مخنف عن عبدالرحمن بن جندب عن ابیه عن علی (ره)، قال … (12)
شیخ صدوق هم با اختلاف اندکی در الفاظ خطبه، این خطبه را منسوب به امام علی (ع) دانسته اند. (13) همچنین علامه مجلسی (ره)، حر عاملی (ره)، محمد باقر محمودی (ره) و سید صادق موسوی، در آثار خودشان این خطبه را ذکر کرده اند. (14)
خطبه چهارم:
کُنتُم جُندَ المَرأهِ وَ اتبَاعَ البَهیمَهِ رَغَا فَاجَبتُم وَ عَقَر فَهَربتُم أخلاقُکُم دِقَاقُ وَ عَهدُکُم شِقاقٌ… . (15)
نویسنده ی کتاب مصادر نهج البلاغه، مصادر متعددی را برای این خطبه، بدین قرار ذکر نموده است:
… فقد رواه جماعه من المؤلفین قبل الشریف الرضی، نذکر منهم الدینوری فی الأخبار الطوال، ص 153 و المسعودی فی مروج الذهب، ج 2، ص 377 و ابن قتیبه فی عیون الأخبار، ج 1، ص 217 و ابن عبد ربه فی العقد الفرید، ج 4، ص 328 و علی بن ابراهیم فی تفسیره، ص 655 و غیرهم. و یظهر مما فی البحار، ج 8، ص 447 أن هذه الخطبه طویله… (16)
نکته ای قابل تأمل است، این است که مورخین و محدثین مذکور در زمان صدور این خطبه، اختلاف نظرهایی دارند. البته این اختلاف به قدری جزئی است که به اصل مسئله هیچ خدشه ای وارد نمی کند.
اختلاف در زمان صدور این خطبه بدین نحو است که ابوحنیفه، ابن قتیبه، سبط جوزی، مسعودی و حموی، چنین نظر دارند که این خطبه از جنگ جمل و در روزهای نخستین اقامت امام علی (ع) در شهر بصره ایراد گردیده است ولی ابن عبد ربه و شیخ مفید، چنین معتقدند که این خطبه پس از واقعه جمل، از امام علی (ع) صادر گردیده است. (17)
خطبه پنجم
الحَمدُلله، اَحمَدَهُ واستَعینُ بِهِ، و أستَهدیهِ وَ أومِنُ بِهِ وَ أتوَکَّلُ عَلیهِ، وَ أعوذُ بِاللهِ مِنَ الضَّلالَهِ وَ … (18)
راجع به بخش های این خطبه اسناد متفاوتی ذکر گردیده است. چرا که بخش اول این خطبه در کتاب وقعه صفین، اثر نصربن مزاحم منقری، ذکر شده و طرق نقل آن هم، بدین نحو است:
نقل اول: عن أبی عبدالله سیف بن عمرو عن ولید بن عبدالله عن أبی طیبه عن أبیه عن علی (ع)… ، (19)
نقل دوم: عن أبی عبدالله عن سلیمان بن المغیره عن علی بن الحسین (زین العابدین) عن علی (ع)…، (20)
اما درباره ی بخش های دیگر این خطبه، اسناد دیگری هم بدین قرار ذکر شده است:
1. شیخ طوسی (ره) چنین نوشته اند:
عن أبی جعفر محمد بن الحسن بن علی احمد بن محمد بن الصلت الأهوازی عن احمد بن محمد بن سعید بن عبدالرحمن الحافظ عن محمد بن عیسی بن هارون بن سلام الضریر أبی بکر عن محمد بن زکریا المکی عن کثیر بن طارق عن زید بن علی بن أبیه (امام السجاد) عن علی (ع) … . (21)
2. در کتاب امالی مفید (ره) چنین نقل شده است:
عن احمد بن محمد بن ابیه محمد بن الحسن بن الولید القمی عن محمد بن الحسن الصفار عن العباس بن المعروف عن علی بن مهزیار – مرفوعاً- عن الصادق عن علی (ع) … . (22)
3. در کتاب تنبیه الخواطر چنین آمده است:
عن إبن جمهور، عن أبیه- مرفوعاً- عن الصادق عن علی (ع) … . (23)
خطبه ششم:
الحَمدُلله الَّذی خَلَقَ السَّموَاتِ وَ الارضَ وَ جَعَل الظُلُماتِ وَ النُّورَ ثُّمَ الَّذین کَفَروا بِرَبهِم یعدِلُونَ، لا تُشرِکُ … . (24)
این خطبه از طرق متعددی، بدین نحو، نقل گردیده است:
1. شیخ طوسی (ره) این خطبه را به روایت أبی مخنف، نقل کرده است. (25)
2. شیخ صدوق (ره) نیز با اختلاف اندکی در الفاظ، این خطبه را ذکر کرده اند. (26)
3. شیخ زاهد ورّام نیز، قسمتی از خطبه را بدون اشاره به ناقص بودن آن، به امام علی (ع) نسبت داده اند. (27)
خطبه هفتم:
اللهُ اکبَرُ، اللهُ اکبَرُ، لاَ إلهَ إلاَّ اللهُ وَ اللهُ اَکبَر. اللهُ اَکبَرُ وَ للهِ الحَمدُ. الحَمدُ لله عَلی ما هَدَانَا، وَ لَهُ الشُّکرُ … . (28)
1. شیخ صدوق (ره) بدون هیچ اشاره ای به نام روات، این خطبه را در کتاب خود ذکر کرده اند. (29)
2. شیخ طوسی (ره) نیز، به صورت مرسل، چنین نقل کرده اند: عن أبی مخنف عن عبدالرحمن بن جندب عن أبیه عن علی (ع). (30) همچنین، مرحوم کاشف الغطا نیز، این خطبه را با همین سند، در مستدرک نهج البلاغه، ذکر کرده اند. (31)
3. شیخ مفید (ره) هم سند دیگری را برای این خطبه، چنین نقل کرده اند:
عن أبی عبیدالله محمد بن عمران المرزبانی عن احمد بن محمد المکی عن أبی العیناء عن محمد بن الحکم عن لوط بن یحیی عن الحارث بن کعب عن مجاهد عن علی (ع). (32)
خطبه هشتم:
الحَمدُ لله أهلِ الحَمدِ وَ وَلیهِ، وَ مُنتَهَی الحَمدِ و مَحَلِّه، البَدِیءِ البَدیعِ، الأجَلَّ الاَعظَمِ، الاَعَزَّ الأکرَمِ … (33)
این خطبه، با اختلاف اندکی در بعضی از الفاظ، به چند طریق در کتاب های حدیثی نقل گردیده است:
1. شیخ طوسی (ره) چنین نقل فرموده:
عن أبی جعفر محمد بن الحسن بن علی عن الحسین بن عبیدالله عن [علی بن محمد بن العلوی] (34) عن محمد بن موسی الرقی عن علی بن محمد بن أبی القاسم عن أحمد بن أبی عبدالله البرقی عن عبدالعظیم الحسنی عن أبیه عن أبان مولی زید بن علی عن عاصم بن بهدله عن شرح القاضی عن علی (ع). (35)
2. کلینی (ره) همچنین نقل کرده اند:
عن علی بن إبراهیم عن أبیه عن الحسن عن محبوب عن محمد بن النعمان و غیره عن جعفر الصادق عن علی (ع). (36)
خطبه نهم:
… أیها النّاس سَبعَ مَصائِبَ عظام – نعوذ بالله منها -: عالمٌ زلَّ، و عابِدُ مَلَّ، و مُؤمِنُ خَلَّ، وَ مُؤتَمنُ غَلَّ و … . (37)
این خطبه هم در کتاب های متعددی همچون: تنبیه الخواطر، بحارالأنوار، مستدرک الوسائل، غررالحکم و تمام نهج البلاغه، به صورت ناقص نقل گردیده است. (38) همچنین، در بعضی از منابع به ناقص بودن و جمعه بودنش، هیچ اشاره ای نشده است. از جمله آن موارد، کتاب عوالی الآلی است. مؤلف این کتاب از قول راوی این خطبه، در قالب روایتی چنین می نویسد که: حضرت از هفت مصیبت به خداوند، پناه برده اند و سپس، در ادامه گفتارشان، فقره اول این خطبه را نقل کرده اند. (39)
خطبه دهم: الحَمدُلله الَّذی جَعَلَ الحَمدَ مِن غَیرِ حاجَهٍ مِنهُ الی حامِدیهِ، طَریقاً مِن طُرُقِ الأِعترافِ بِربوبِیتهِ، وَ سَبَبأ… . (40)
این خطبه یکی از خطبه های مهم امام علی (ع) است؛ چرا که در منابع چنین نقل شده که در یکی از سال ها روز جمعه مصادف با روز غدیر خم بوده و حضرت خطبه غرّایی را ایراد فرموده اند. البته آن چه که از حافظه راویان این خطبه نقل شده، تنها بخشی از محفوظات راویان خطبه است، نه تمام خطبه. (41) با توجه به هم زمانی روز جمعه و غدیر، محدثان اسلامی توجه ویژه ای را به این خطبه داشته اند. نتیجه این که، این خطبه در منابع متعددی ذکر گردیده است، که به عنوان نمونه به مواردی اشاره می کنیم:
1. شیخ طوسی (ره) چنین نوشته است:
عن جماعه عن أبی محمد هارون بن موسی التلعکبری عن أبی الحسن علی بن احمد الخراسانی الحاجب عن سعید بن هارون أبی عمر المروزی عن الفیاض بن محمد بن عمر الطرسوسی عن علی الرضا عن أبیه عن جعفر الصادق عن محمد الباقر عن علی السجاد عن الحسین الشهید عن علی (ع). (42)
2. سید بن طاووس (ره) هم، با ذکر نام چند راوی، این خطبه را از شیخ طوسی (ره) چنین نقل کرده اند:
عن حسین بن احمد السواری و عماد الدین أسعد بن عبد القاهر الإصفهانی بإسنادهما عن أبی جعفر محمد بن محمد الحسن الطوسی… (43)
3. مؤلف کتاب تحف العقول هم، به جهت بیان فضایل و بزرگی اهل بیت (ع) و بیان جایگاه آن بزرگواران، فقراتی از این خطبه را، در مقدمه کتاب خویش نقل نموده اند. (44)
خطبه یازدهم:
الحَمدُلله ذِی القُدرَهِ وَ السُّلطانِ و الرّأفَهِ وَ الاِمتِنانِ أحمَدُهُ علَی تَتَابُعِ النِّعَمِ وَ أعوذُ بِهِ مِنَ … (45)
این خطبه را شیخ طوسی (ره) از حضرت امام محمد باقر (ع) به روایت جابر نقل کرده اند. (46) همچنین، مصباح کفعمی هم به همان کیفیت شیخ طوسی (ره) ولی با اندکی اختلاف در الفاظ، این خطبه را یکی از خطبه های امام علی (ع) دانسته اند. (47)
خطبه دوازدهم:
الحَمدُلله العَزیزِ الجَبّار، الحَلیمِ الغَفّار، الواحِدِ القَهّار، الکَبیرِ المُتَعالِ… . (48)
مرحوم کاشف الغطا در کتاب خود بدون اشاره به نام روات؛ این خطبه را منسوب به امام علی (ع) دانسته اند. (49) همچنین، این خطبه در کتاب نهج البلاغه الثانی نیز، به همین کیفیت ذکر شده است. (50)
خطبه سیزدهم:
… دَارُ بِالبَلاء مَحفوفَهٌ و بِالغَدرِ مَعروفَهٌ لا تَدُومُ أحوالُها وَ لاَ یسلَمُ نُزّالُهَا أحوَالٌ مُختَلِفَهٌ وَ تَاراتٌ… . (51)
این خطبه در شماره دویست و هفت کتاب نهج البلاغه جزء خطبه های امام علی (ع) به حساب آمده است. همچنین، در کتاب حیاه الصحابه، به نقل از کتاب صفه الصفوه، راجع به بخشی از این خطبه، چنین می خوانیم:
ابن عساکر از عبدالله بن صالح العجلی و او هم از پدرش چنین نقل کرده که امام علی (ع) در یکی از خطبه های جمعه چنین خطبه خواندند. (52) و در ادامه با عبارت «اخرجه الدینوری»، سند دیگر این خطبه را کتاب الامامه و السیاسه و هو المعروف بتاریخ الخلافه، اثر ابن قتیبه دینوری، دانسته اند. (53)
خطبه چهاردهم:
الحَمدُلله الَّذی نَصَرَ وَلیهُ، وَ حَذَلَ عَدُوَّهَ، وَ اعَزَّ الصَّادقَ المُحِقَّ، وَ اذَلَّ الکَاذِبَ المُبطِلَ … (54)
1. ابن کثیر بدون ذکر نام روات، این خطبه را منسوب به امام علی (ع) دانسته و متذکر شده که این خطبه از جمله خطبه های اباالحسن (ع) است که جامع خیر و ناهی شر است. همچنین، در ادامه چنین نوشته که «دینوری» و «ابن عساکر»، این خطبه را دو خطبه مجزا دانسته اند، ولی خود چنین اعتقادی ندارد. (55)
2. بخش هایی از این خطبه در کتاب نهج البلاغه در خطبه چهل و دو به عنوان یک خطبه به حساب آمده است.
3. قسمت هایی از این خطبه را نصر به مزاحم، در کتاب وقعه صفین از عمربن سعد الأسعدی عن الحارث بن الحضیره عن عبد الرحمان بن عبید بن أبی الکنود و غیره نقل کرده اند. و اشاره نموده اند که حضرت علی (ع) پس از جنگ جمل، در سال 36 هجری قمری و در دوازدهم ماه رجب، وارد شهر کوفه گردیده و در مسجد جامع این شهر، خطبه ای طولانی ایراد فرموده اند. (56)
4. شیخ مفید (ره) هم به دو طریق قسمت هایی از این خطبه را در کتاب الأمالی ذکر فرموده اند. البته مرحوم شیخ، هیچ اشاره ای به جمعه بودن این خطبه، نکرده اند. طرق نقل شیخ مفید (ره) چنین است:
الف:
حدثنا الشیخ الجلیل المفید أبو عبدالله محمد بن محمد بن النعمان أید الله تمکینه قال أخبرنی أبو بکر محمد بن عمر الجعابی قال حدثنا محمد بن الولید قال حدثنا غندر محمد قال حدثنا شعبه عن سلمه بن کهیل عن أبی الطفیل عامر بن واثله الکنانی رحمه الله قال سمعت أمیر المؤمنین (ع) یقول… .(57)
ب: عن علی بن مهزیار عن عاصم عن فضیل الرسان عن یحیی بن عقیل قال قال علی (ع) … (58)
خطبه پانزدهم:
أیهَا الناس، اِحفِظوُا عَنّی خَمساً، فَلَو شَدَدتُّم إلَیها المَطایا حَتی تُنضُوها لَم تَظفرُوا بِمِثلِها: إلا …. .(59)
این خطبه در کتاب العقد الفرید بدون ذکر اسامی روات، نقل گردیده است. (60) همچنین، مؤلف کتاب مصباح البلاغه در اول خطبه چنین نوشته اند:
العقد الفرید للمالکی، ایضاً قال و خطب علی (ع)… (61)، بدین معنا که مؤلف این کتاب نیز، مصدر اصلی این خطبه را، کتاب العقد الفرید دانسته اند.
همچنین شیخ صدوق و سید رضی (ره) هم، فقط با ذکر قسمت نخست این خطبه، این را به امام علی (ع) نسبت داده اند. (62) و نهایت این که محدث نوری (ره) هم، فقره اول این خطبه را به عنوان یک حدیث از جعفریات نقل کرده است. (63)
لازم به ذکر است که، بعضی از محدثین گرامی، این خطبه را نیز مانند بعضی از خطبه های دیگر، تقطیع نموده اند و تنها به ذکر بخش اول این خطبه بسنده کرده اند، که نقل شیخ صدوق و محدث نوری، از جمله آنهاست.
خطبه شانزدهم:
ایهَا النَّاسُ المُجتَمِعَهُ ابدَانهم، المُختَلِفَهُ اهوَاؤهُم، کَلامُکُم یوهِی الصُّمَّ الصَّلابَ و فِعلُکُم… (64)
این خطبه در شماره بیست و نه کتاب نهج البلاغه، ذکر گردیده و سند این خطبه را مرحوم حسینی چنین ذکر کرده اند:
هذه الخطبه من خطبه(ع) المعروفه، رواها کثیر من العلماء قبل الشریف الرضی منهم: أبو عثمان الجاحظ فی البیان و التبیین ج 1، ص 170 و ابن قتیبه فی الامامه و السیاسه، ج 1، ص 150 و ابن عبدربه فی العقد الفرید، ج 4، ص 71 و البلاذری فی أنساب الأشراف فی ترجمه علی (ع)، ص 380 و رواها القاضی النعمان فی دعائم الاسلام ج 1، ص 391 قال: روینا عنه (یعنی علیاً) صلوات الله علیه، أنه خطب الناس یوم الجمعه، فحمد الله و اثنی علیه ثم قال… (65)
اما در رابطه با زمان صدور این خطبه، چنین می خوانیم:
پس از آن که ضحاک بن قیس از طرف معاویه در سال سی و هشت هجری، به کاروان حجاج بیت الله، حمله کرد و اموال آنان را به غارت برد، حضرت چنین فرموده اند. (66)
خطبه هفدهم:
أوُصیکُم عِبادَالله و نَفسی بِتَقوَی الله و لُزُومِ طاعَتِهِ، وَ تَقدیمِ العَمَلِ، وَ تَرک الأمَلِ، فَإنَهُ مَن… . (67)
این خطبه در کتاب العقد الفرید بدون ذکر نام روایت یا راوی، نقل شده است. (68) همچنین، در کتاب مصباح البلاغه نیز، به نقل از کتاب العقد الفرید، این خطبه به امام علی (ع)، نسبت داده شده است. (69) و نهایت این که در کتاب نهج السعاده علاوه بر سند کتاب العقد الفرید، سند دیگری نیز به نقل از باعونی از کتاب جواهر المطالب فی مناقب الامام علی بن ابی طالب (ع) نقل گردیده است. (70)
3-3. مؤلفه های مهم خطبه ها و میزان تکرارشان
یکی از محورهای که کمتر مورد توجه اندیشمندان اسلامی قرار گرفته، پژوهش در رابطه با مؤلفه های مهم و به تبع آن، محتوای خطبه های حضرت علی (ع) است. مؤلفه های خطبه ها و همچنین محتوای خطبه های حضرت در روز جمعه، به یک معنا بیانگر دیدگاه های آن حضرت نسبت به مسائل جاری کشور اسلامی بوده، که از مسند امامت جمعه صادر گشته است. اکثر مسائلی که در دوران زمام داری حضرت پیش آمده، مشکلات فرهنگی و سیاسی جامعه اسلامی بوده است و در این زمینه، حضرت با رویکرد به جامعه شناختی جامعه اسلامی، برای حل مشکلات و برطرف ساختن معضلات به وجود آمده، موضوعاتی را در بعضی خطبه ها به صورت مکرر و مؤکد، بیان داشته اند.
از این جهت است که با مطالعه خطبه ها به مؤلفه هایی برخورد می کنیم که بیش از دیگر مؤلفه ها نمود پیدا کرده اند. البته ناگفته نماند.که منظور از مؤلفه های مهم، بیان مطالبی است که حضرت یا به طور دائم در خطبه ها به بیان آنها پرداخته اند- به نوعی که جزء اولویت ها به حساب می آمده است- و یا بیان مؤلفه هایی است که حضرت در یک خطبه مستقل به طور مبسوطی به آنها پرداخته اند.
مؤلفه های مهم خطبه ها، عبارتند از: خدا، پیامبر اسلام (ص) امامت، فرایض دینی، غدیر، دنیا، مرگ و قیامت، تقوا، نفاق، قرآن، اعیاد اسلامی و دعا.
به طور اجمال، مباحث مربوط به این بخش را، می توان چنین خلاصه کرد:
اول: در تمام خطبه های کامل، شهادت به وحدانیت خداوند و رسالت حضرت رسول اکرم (ص) و سفارش به تقوا، زهد و دنیا گریزی و دعا در حق مسلمانان، جزء ارکان خطبه ها به حساب آمده اند، چرا که بیشترین موضوعی که در خطبه ها تکرار گردیده و جزء مشترکات همه خطبه ها گردیده اند، همین موارد یاد شده است.
دوم: پرهیز از دنیا پرستی و آلوده نشدن به آن و داشتن زندگی زاهدانه، اولین مؤلفه ای است که بیشترین حجم مطالب را به خود اختصاص داده؛ چرا که این مؤلفه، چهل و دوبار در خطبه های جمعه و عیدین تکرار گردیده است.
سوم: سفارش به تقوای الهی، دومین مؤلفه بعد از دنیاست که بیشترین حجم مطالب را به خود اختصاص داده است. البته این نکته را هم نباید فراموش کرد که، گر چه عین کلمه تقوا، بیش از ده مورد هم نیست، ولی با در نظر گرفتن مترادفات این کلمه، می توان چنین ادعا نمود که حجم مطالب این مؤلفه بعد از دنیا در ردیف دوم است:
چهارم: سومین حجم مطالب، مربوط به مؤلفه مرگ و قیامت است که بخش قابل توجهی از مطالب خطبه ها را به خود اختصاص داده است.

4- دلایل کاستی ضبط خطبه ها؟!
با توجه به شرایط سیاسی، اجتماعی جامعه صدر اسلام و اهمیت نماز جمعه در بین مسلمین، هر هفته خلفای اسلامی، خود در نماز جمعه حاضر می شدند و خطبه های نماز جمعه را ایراد می کردند.(71) بر پایی نماز جمعه در صدر اسلام برای حاکمیت خلیفه اسلامی امر مهمی به حساب می آمده است؛ تا آن جا که مستشرقین هم، درباره این رویداد اسلامی پژوهش هایی داشته و این امر را جزء اقدامات مهم خلیفه اسلامی دانسته اند. به عنوان نمونه مسجد جامعی به نقل از «پدرسن » چنین می نویسد:
از نخستین روزهای اسلام، حاکم اسلامی امامت نماز را به عهده داشت. او امامت نماز، خصوصاً نماز جمعه را [هم] به عهده داشت و در این زمینه هم، خود خطبه ها را القا می کرد. در غیاب حاکم اسلامی نیز، صاحب الشرطه (فرماندار نظامی) نماینده او بود… .(72)
یادآوری این نکته ضروری به نظر می رسد که برپایی نماز جمعه خلیفه مسلمین و شرکت مسلمانان در نماز جمعه، نوعی بیعت عمومی با خلیفه اسلامی به حساب می آمده است. همچنین به شواهد فراوان تاریخی، امام علی (ع) به عنوان خلیفه مسلمین، تعداد قابل توجهی خطبه جمعه ایراد فرموده اند.
حال سؤال اینجاست که، چرا از بین آن همه خطبه های جمعه ای که امام علی (ع) به هنگام خلافت ایراد فرموده اند، اکنون، شاهد تعداد اندکی از آنها هستیم؟!!
چه عامل یا عواملی باعث گردید، تا این که خطبه های جمعه حضرت در منابع ثبت نگردد؟ و یا این که پس از ثبت، دچار فراموشی شده و به مرور زمان دستخوش تحریف بشوند؟
اکنون به عوامل کمی خطبه ها وهمچنین به نقش گروه هایی که باعث عدم ثبت خطبه ها و یا باعث از بین رفتن خطبه ها گردیده اند، اشاره می نماییم:

الف. تقطیع روایات توسط راویان احادیث
در طول تاریخ، دوستداران اهل بیت (ع) از سر دوستی و محبت به این خاندان، اقدام به جمع آوری و نشر روایات این بزرگواران کرده اند، ولی متأسفانه در این نقل ها و نوشتن ها، اقداماتی را انجام داده اند که به صورت ناخواسته منجر به از بین رفتن اصل خطبه و یا ناقص بودن آن، گردیده است.
بدین معنا که هم راویان و هم نویسندگان خطبه ها، با نقل و نوشتن قسمتی از خطبه ها باعث گردیده اند تا پس از سپری شدن روزگاری، اصل خطبه تحت الشعاع واقع بشود.(73)
به عنوان نمونه، ابتدای بعضی از خطبه ها، با عباراتی چون: « بعد الحمد و الثناء، قام خطیباً و…»، شروع شده و همین طور در متن خطبه ها نیز شاهد آن هستیم که، راویان خطبه، تنها به گزیده ای از خطبه اشاره کرده اند.
همچنین، بخشی از خطبه ها به صورت ناقص نقل گردیده اند؛ نواقصی که یا در اول خطبه ها نمود می کند و یا در آخر خطبه ها. نتیجه این که، وجود این قبیل خطبه ها، بیانگر این واقعیت است که، در مواردی از نقل و استنساخ خطبه ها، اشتباهاتی چه به صورت عمد و چه به صورت سهو از ناحیه راویان، اتفاق افتاده که همین امر هم، باعث گردیده تا به مرور زمان عنوان جمعه بودن از خطبه ها برداشته شود.
البته عملکرد راویان این قبیل از خطبه ها را می توان چنین توجیه کرد، اول: این که آنها تنها به نقل بخشی از خطبه، که به نظرشان مهم می آمده است، اکتفا و از قسمت های دیگر صرف نظر نموده اند. دوم: در مواردی که خود راویان، دچار مشکلی می گشته اند، به جهت توجیه عملکرد خویش، به سخن حضرت استناد نموده اند. در واقع سخن خویش را، مستند به کلام امام (ع) ساخته اند(74)

ب. اقامه نماز جمعه توسط فرد دیگر
از جمله عامل دیگری که باعث گردیده تا اکنون، شاهد تعداد اندکی از خطبه های جمعه امام علی (ع) باشیم، این است که، در دوران زمام داری آن حضرت، افراد دیگری در نماز جمعه حاضر شده وخطبه های جمعه را ایراد نموده اند.
به عنوان نمونه، پس از واقعه جنگ جمل در شهر بصره، کسالتی بر امام (ع) عارض می شود و حضرت نمی توانند در نماز جمعه حضور داشته باشند، امام حضرت به امام حسن (ع) امر می کنند که در مصلی حاضر شود و خطبه های جمعه را ایراد کند.
شیخ طوسی (ع) و مسعودی، در مورد این واقعه، چنین نوشته اند: ابوعبدالله محمد بن محمد گفته: ابوالحسن علی بن محمد کاتب از حسن بن علی زعفرانی از ابراهیم بن محمد ثقفی از ابوولید عباس بن بکار ضبی از ابوبکر هذلی از محمد بن سیرین و او هم از تعداد زیادی از شیوخ بصره چنین نقل می کند که: حضرت علی (ع) پس از فارغ شدن از جنگ جمل مریض شدند، تا این که روز جمعه فرا رسید و حضرت بر اثر بیماری نتوانستند در نماز جمعه شرکت کنند. اما با توجه به استقبال مردم از برپایی نماز جمعه و حضورشان در مسجد، حضرت به امام حسن (ع) دستور دادند تا به مسجد روند و نماز جمعه را اقامه کنند.( 75)

ج. وجود جنگ ها و مسافرت ها
از جمله عوامل دیگری که موجب شده تا خطبه های جمعه امام علی (ع) در مقایسه با مدت زمام داری آن حضرت معدود باشد، وجود جنگ ها و مسافرت های آن حضرت است. به شواهد تاریخی امام علی (ع) ماه های قابل توجهی از دوران زمام داریشان را برای خواباندن فتنه ناکثین و از بین بردن طاغی ها و سرکشان صرف کرده اند و بنابراین، در این ایام، فرصت ایراد خطبه جمعه را نداشته اند. متن زیر، بهترین شاهد این مدعاست:
امام علی (ع) در 18 ذی حجه سال (35 ق) در شهر مدینه به خلافت رسیدند وپس از سپری شدن چند ماه برای سرکوبی و از بین بردن فتنه جمل، عازم بصره می شوند و در تاریخ دهم جمادی الثانی سال ( 36 هجری)، این جنگ به پایان می رسد و حضرت بلافاصله قصد کوفه را می کنند و در تاریخ 12 رجب سال ( 36 هـ ) به این شهر می رسند و در تاریخ 5 شوال همان سال، برای جنگ با قاسطین عازم شام می شوند و بنا به نقل تاریخ، جنگ صفین 110 روز به طول می انجامد(76)
چنان که ملاحظه می شود، علی (ع) ماه های قابل توجهی از عمر شریف خویش را، صرف جنگ ها و مسافرت ها نموده اند و بنابراین، حضرت در این ایام یاد شده فرصت ایراد خطبه جمعه را نداشته اند.
بدون شک دلایل متعددی می تواند در این مورد دخیل بوده باشد و دلایل یاد شده، همه علل کمی خطبه ها نبوده، و می طلبد که، پژوهش هایی در این زمینه صورت گیرد. نکته پایانی این که، به جهت تکمیل شدن مباحث این بخش، مناسب است چند سؤال مرتبط به این علل نیز مطرح و پاسخ هایی هم ارائه گردد؛ پاسخ هایی که هر کدام از آنها می تواند فصلی دیگر در رابطه با موضوع کمی خطبه های حضرت، بگشاید. سؤالاتی که تا حدودی می توانند مکمل این بخش از پژوهش باشد، بدین قرار است:
آیا در غیاب علی (ع) کسی بوده که امامت جمعه را بر عهده گیرد؟ چنان که پاسخ مثبت باشد، شخص مورد نظر چه کسی بوده است؟ آیا در طول مدت تمام مسافرت ها و جنگ های امام علی (ع) هیچ نماز جمعه ای اقامه نشده است؟ و اگر اقامه شده، به چه نحوی بوده است؟ و سؤالاتی از این قبیل.

5. سیره امام علی (ع) در امر خطبه خوانی و برپایی نماز جمعه
خطبای نماز جمعه، بنا به تأسی به سیره رسول خدا (ص) مواردی چون ایراد خطبه ها به صورت ایستاده عصا یا شمشیر به دست گرفتن و خواندن سوره کوچک از قرآن کریم را در پایان خطبه ها، رعایت می کردند. (77) همچنین، بنا به اهمیت این فریضه الهی، حاکمان اسلامی اقداماتی را برای بهتر برگزار شدن نماز جمعه، انجام می داده اند و امام علی (ع) هم به عنوان خلیفه وقت مسلمین، علاوه بر این که توصیه هایی برای برگزاری هر چه با شکوه تر نماز جمعه فرموده اند، اقدامات مهمی نیز در این زمینه انجام داده اند. با توجه به اهمیت اقدامات آن حضرت در امر بر پایی نماز جمعه، این اقدامات می تواند جزء سیره آن بزرگوار در امر برپایی نماز جمعه به حساب آید (78) اینک به خلاصه ای از سیره آن بزرگوار در امر خطبه خوانی و نماز جمعه اشاره می کنیم:

1 – 5. آزادی زندانیان جهت شرکت در نماز جمعه
بنا به اهمیتی که نماز جمعه در صدر اسلام داشته، امام علی (ع) زندانیان را برای شرکت در نماز جمعه آزاد می کردند. روایت امام صادق (ع) در این باره مؤید این مطلب است :
ان علیاً (ص) کان یخرج اهل السجون من حبس فی دین او تهمه الی الجمعه فیشهدونها و یضمنهم الاولیاء حتی یردوهم؛ ( 79)
حضرت علی (ع) همیشه کسانی را که به واسطه بدهکاری یا تهمت در زندان بودند، روز جمعه برای شرکت در نماز جمعه از زندان خارج می ساخت و آنها را به نماز جمعه می آورد و اولیائشان ضامن می شدند که آنان را به زندان باز گردانند.
همچنین، امام صادق (ع) نقل فرموده اند که امام علی (ع) به تبه کاران زندانی هم اجازه حضور در نماز جمعه را می دادند.
ان علیاً (ع) کان یخرج الفُساقَ الی الجمعه و کان یأمر بالتضییق علیهم.(80)
امام صادق (ع) می فرمایند: حضرت علی (ع) تبه کاران را برای شرکت در نماز جمعه از زندان خارج می ساخت و دستور می داد در رابطه با آنان محدودیت ایجاد گردد.

2- 5. نهی از مسافرت رفتن در روز جمعه
امام علی (ع) افزون بر این که مردم را به شرکت در نماز جمعه تشویق می کردند، بلکه همواره اصحاب و آشنایان را از سفر کردن در روز جمعه بر حذر می کردند. در این زمینه، نامه ای که حضرت برای یکی از دوستان خود نوشته اند، گویای این واقعیت تاریخی است بخشی از آن نامه، بدین قرار است:
عن علی (ع) فی کتابه الی الحارث الهمدانی، قال:
….و لا تُسافِر فِی یَومِ جُمُعهٍ حَتی تَشهَدَ الصَلاهَ – ِالا فاصِلاً فِی سَبیلِ اللهِ او فِی امرِ تُعذَرُ بِه…؛ (81)
…در روز جمعه تا نماز را نگزاری به سفر نرو، مگر این که سفرت در راه [جهاد برای ] خدای تعالی، یا برای کاری که عذر داشته باشی، باشد… .

3 -5. پرهیز از خوردن دارو در روز پنج شنبه
امام علی (ع) همواره اطرافیان را از خوردن دارو در روز پنج شنبه نهی می کردند؛ چرا که ممکن بود شخص بر اثر استعمال دارو، در روز جمعه بی حال باشد و در نتیجه نتواند در نماز جمعه شرکت کند.
قال امیرالمؤمنین (ع) لا یشرب اَحدَکُم الدَواءَ یومَ الخَمیس فَقیل: یا امیرالمؤمنین و ِلمَ ذلک؟ قال لئلا یضعُفَ عَن اتیان الجُمعَه؛ ( 82)
حضرت علی (ع) فرمود: هیچ کدام از شما نباید روز پنجشنبه از دارو استفاده کند! از آن حضرت سؤال شد: برای چه منظوری ما را از خوردن دارو نهی می کنی؟ فرمود: برای این که ضعف و سستی شما را از آمدن به نماز باز ندارد.

4- 5. تکیه بر سلاح به هنگام ایراد خطبه
چنان که قبل از این هم اشاره کرده ایم، از دیگر آداب خطبه خوانی این است که خطیب به هنگام ایراد خطبه، عصا و یا اسلحه به دست بگیرد و با تکیه کردن به آنها خطبه بخواند. البته یادآوری این نکته لازم است، که این سنت به دوران پیش از ظهور اسلام بر می گردد؛ زیرا سبک و سیاق خطبه خوانی در جاهلیت چنین بود که خطیب چوبی را به مانند عصا و یا اسلحه ای مانند نیزه و شمشیر در دست می گرفت و با این هیئت خطبه را ایراد می کرد.( 83)
بنابراین، می توان گفت که سنت به دست گرفتن عصا و اسلحه در خطبه های نماز جمعه به پیش از اسلام مربوط است و از آن جایی که تضادی با اصول و مبانی دینی اسلام نداشت؛ بعد از بعثت پیامبر اسلام؛ نیز، این سنت به عنوان روشی پسندیده و عملی مستحب مورد تأکید قرار گرفت.(84)
اما در رابطه با این که حضرت علی (ع) به هنگام ایراد خطبه های جمعه به چه نوع سلاحی تکیه می کردند، نقل های متفاوتی ذکر شده است؛ البته هر کدام از این نقل ها هم، مؤید یک دیگر می باشند. نقل اول از نصر بن مزاحم (96 ق) است، چرا که وی چنین نقل کرده اند:
… حضرت علی (ع) به هنگام ایراد خطبه ها شمشیر خویش را حمایل کرده و بر کمال تکیه زده بودند.( 85)
اما نقل دوم از شیخ مفید است، که چنین فرموده اند:
…امام علی (ع) به هنگام ایراد خطبه های جمعه، بر کمان عربی تکیه می کردند. (86)
با در کنار هم قرار دادن این نقل ها، می توان چنین نتیجه گرفت، حضرت به هنگام ایراد خطبه ها بر یک سلاحی تکیه می کردند؛ حال آن سلاح شمشیر بود یا کمان!.
در رابطه با تنوع سلاح به دست گرفته شده، می توان چنین ادعا کرد که نقل اول، ناظر بر وضعیت کاملاً جنگی و شرایط ویژه است، چرا که این نقل، گزارشی از حالات آن حضرت، از جبهه صفین است. اما به احتمال زیاد نقل دوم بیانگر شرایط طبیعی جامعه اسلامی است. (87) روایت زیر تا حدودی می تواند، مؤید این ادعاست:
حَدثنَا هِشامُ بنُ عمَار حَدثَنا عَبدُالرَحمَنِ بنُ سعَد بن عَمار بن سَعد حَدثنَی أبی عَن أبیهِ عَن جَدّهِ أن رسولَ اللهِ (ص) کانَ اذَا خَطِبَ فِی الحَربِ خَطَبَ علََی قُوسٍ و اذَا خَطَبَ فِی الجُمُعه خَطَبَ عَلَی عصَاً(88)
همانا رسول خدا (ص) زمانی که در شرایط جنگی خطبه ایراد می فرمود بر چله کمان تکیه می کرد و زمانی که در نماز جمعه [ و شرایط طبیعی و صلح] خطبه می خواند عصا بر دست می گرفت.

5- 5. خواندن سوره یا آیه در پایان خطبه
با مطالعه خطبه های حضرت علی (ع) متوجه می شویم که حضرت در بعضی موارد در پایان خطبه اول، سوره های متفاوت و در پایان خطبه دوم، آیات مختلفی را تلاوت می کردند.
شیخ طوسی، در کتاب مصباح المتهجد، پس از نقل خطبه، از زبان راوی خطبه چنین نوشته که، حضرت بعد از پایان خطبه اول، یا سوره توحید یا سوره الکافرون و یا سوره والعصر را تلاوت کردند.(89)
این روایت علاوه بر این که نشان از مردد بودن راوی دارد، بلکه نشانگر این است که حضرت به طور معمول پس از بیان خطبه، این سوره ها را تلاوت می کردند.
همچنین در این زمینه باز به روایتی بر می خوریم که، علاوه بر این که نظر اول را تأیید می کنند، بلکه حکایتگر آن است که حضرت به طور دائم در پایان بخش اول خطبه، سوره توحید را می خواندند. متن روایت بدین قرار است:
محمد بن علی بن الحسین، قال:
خطب امیرالمؤمنین (ع) فی یوم الجمعه إلی أن قال: ثم یبدأ بعد الحمد بقل هو الله احد، او بقل یا أیها الکافرون أو باذا زلزلت الارض. او بألهاکم التکاثر، أو بالعصر، و کان مما یداوم علیه: قل هو الله احد.(90)
این روایت را شیخ طوسی، به روایت ابومخنف نقل کرده است و آن چه قابل تأمل است، بند آخر این روایت است که حضرت پس از پایان خطبه نخست، همیشه سوره توحید را می خواندند.(91)
با کنار هم قرار دادن روایات یاد شده، می توان چنین استنباط کرد که قدر متیقن، حضرت پس از پایان خطبه اول یک سوره کامل را تلاوت می کردند.
اما در رابطه با این که امام علی (ع) در پایان خطبه دوم چه سوره یا آیه ای را تلاوت می کردند، هیچ مستندی یافت نشد، ولی با تتبع در خطبه های حضرت چنین به دست می آید که در این قسمت از خطبه ها سوره کاملی تلاوت نشده است. و حضرت فقط به تلاوت آیه 90 از سوره مبارکه نحل، ( 92) و 201 از سوره بقره (93) بسنده کرده اند.

6. تحلیل مناسبتی خطبه ها
یکی دیگر از تحلیلی هایی که بایستی به طور جدی مورد توجه قرار گیرد، تحلیل مناسبتی خطبه های امام علی (ع) است. بدین معنا که در تاریخ زندگی سیاسی – اجتماعی مسلمانان، اتفاقاتی روی داده و موجب گردیده تا حضرت در مقابل این حوادث پیش آمده، موضعی را اتخاذ نمایند. البته این نکته را هم نباید فراموش کنیم که با توجه به این که، اقامه نماز جمعه در صدر اسلام، به وسیله خلیفه مسلمین صورت می گرفت، و لذا سخنان ایشان نیز به منزله موضع رسمی حاکمیت اسلام در برابر جریانات و حوادث پیش آمده، تلقی می شده است و از این منظر، سخنان حضرت در قبال حوادث پیش آمده در کشور اسلامی، موضع رسمی تلقی شده و به همین خاطر، اهمیت این قبیل خطبه ها به لحاظ مناسبتی، دو چندان گردیده است.
با این توضیح، از مجموع خطبه های حضرت، چهار مورد دارای چنین مشخصه ای به شرح زیر می باشند:
مورد اول ( پس از جنگ جمل) (94)
بعد از آنکه حضرت به خلافت برگزیده شدند، جریانات سیاسی کشور اسلامی، آرایش خاصی را به خود می گیرد و به تبع آن، مشکلات سیاسی و اجتماعی مسلمانان، وارد مرحله جدیدی می شود. یکی از آن جریاناتی که تا حد زیادی، باعث بروز مشکلاتی – آن هم در اوایل حکومت حضرت – در سطح جامعه اسلامی گردیده واقعه جنگ جمل است، که در سال 36 هجری در شهر بصره به وقوع پیوست. اما از آن که جا که خود حضرت نیز در سرکوب این فتنه حضور داشتند و لذا چند هفته ای هم، در همان شهر اقامت می کنند و در یکی از خطبه های جمعه از این اقدام اهالی بصره، به شدت انتقاد می نمایند. این خطبه، با این که به صورت ناقص نقل گردیده، ولی نشان از موضوع محکم و انتقادی حضرت، در مقابل جریان فتنه دارد. گرچه در مورد زمان صدور این خطبه، اندک اختلافی است، (95) و لکن قدر مسلم، حادثه جمل باعث گردیده تا این خطبه، به همین شکل صادر گردد. انتقادی که در این خطبه روی داده، بیشتر متوجه خود اهالی بصره گردیده است و با توجه به ناقص بودن خطبه، معلوم نیست که غیر از این اهالی، آیا کسان دیگر نیز مورد انتقاد واقع شده اند یا نه؟
مورد دوم ( 96)
دیگر موردی که می تواند مورد بحث این مقوله به حساب آید، جریان سؤال نمودن مردی از اجابت نشدن دعاهاست. در این خطبه، عدم اجابت دعاها مورد سؤال واقع شده و حضرت نیز موانع اجابت دعاها را بر شمرده اند و بدین ترتیب، آهنگ سخنان حضرت، در این خطبه به امور محسوسی تغییر یافته است. اختلاف موضوع بخش نخست این خطبه با بخش دوم آن چنان محسوس است که هر خواننده ای با اندک تأملی می تواند به این اختلاف فاحش موضوعی پی ببرد، و این سؤال در ذهنش تداعی کند که، چه عاملی باعث شده تا سیر سخنان حضرت به طور چشم گیری، تغییر یابد؟
مورد سوم (مصادف شدن روز غدیر با روز جمعه) (97)
بی شک یکی از مهمترین مناسبتهایی که در طول امامت امام علی (ع) اتفاق افتاده و باعث گردیده تا حضرت خطبه مفصلی با محوریت آن ایراد نمایند، مصادف شدن روز عید غدیر با روز جمعه است، راجع به تاریخ دقیق ایراد این خطبه، مدارکی یافت نگردید ولی به احتمال قوی در شهر مدینه و در اوایل خلافت امام (ع) ایراد گردیده است. مصادف شدن دو عید اسلامی در یک روز باعث شده تا این خطبه به یکی از خطبه های ماندگار حضرت تبدیل گردد، آن چنانی که بعضی نویسندگان، این خطبه را اشتباهاً خطبه غدیر دانسته اند و هیچ اشاره ای به جمعه بودن آن ننموده اند.
نکته پایانی در رابطه با این خطبه این است که، لحن گفتار حضرت در این خطبه، در مقایسه با دیگر خطبه ها، لحنی متفاوت است؛ چرا که حضرت در ابتدای این خطبه به معرفی اهل بیت پیامبر(ص) اقدام می نماید و سپس اقدامی به معرفی خویش می کنند و از این که جامعه اسلامی چند سالی از وی روی گردان بوده، به شدت انتقاد می نمایند و سپس با لحنی دیگر، اقدام به معرفی این روز بزرگ کرده را و در همین زمینه، در چندین مورد هم، نامی از روز غدیر می برند و بدین ترتیب، همگان را به شناخت و درک این روز مهم دعوت می نمایند.
مورد چهارم (غارت شدن کاروان حاجیان، توسط عمال معاویه) ( 98)
خطبه ای که در همین زمینه ایراد گردیده، خطبه ای است که در سال 38 هجری و در شهر کوفه صادر گردیده و حاوی مطالبی است که نشان از نارضایتی حضرت از عملکرد مردم کوفه دارد. ابن ابی الحدید در رابطه با صدور این خطبه، چنین نقل می کند:
بعد از جریان حکمیت، بار دیگر امیرمؤمنان (ع) برای نبرد با معاویه آماده شد وقتی این خبر به گوش معاویه رسید به وحشت افتاد و نیروهای خود را برای مقابله با امام (ع) فرا خواند. این وحشت زمانی افزایش یافت که خبر حرکت علی (ع) از کوفه و عبورش از نخیله به گوش معاویه رسید. معاویه برای ایجاد رعب و وحشت، ضحاک بن قیس فهری را خواست و به او دستور داد به طرف کوفه حرکت کند و هر کس را که در اطاعت علی (ع) می بیند، مورد هجوم قرار دهد و اموالشان را غارت کند. در هیچ جا توقف نکند.اگر روز را در شهری به سر می برد، شب را در جایی دیگر باشد، ولی هرگز در برابر نیروهایی که برای مقابله با او بسیج شده اند، مقاومت نکند.
ضحاک، با حدود چهار هزار نفر نیرو حرکت کرد و هر جا رسید به قتل و غارت پرداخت و هر کس را در اطاعت امام (ع) دید کشت. به کاروان حاجیان خانه خدا حمله برد و آنها را غارت کرد عمرو بن عمیس – برادر زاده «عبداله بن مسعود – را با گروهی از یارانش در نزدیکی قطقطانه شهید کرد. وقتی این خبرها به امیرمؤمنان علی (ع) رسید، مردم را برای مقابله با این تهاجم توأم با وحشی گری فرا خواند. هنگامی که گروهی سستی نشان دادند. حضرت این خطبه را ایراد فرمود.(99)
این خطبه که پس از واقعه مذکور ایراد گردیده، نشان از عمق ناراحتی حضرت در قبال مسائل جامعه آن عصر دارد، جامعه ای که به خاطر فرمان نبردنشان از خلیفه مسلمین و عدم حضورشان در جنگ با معاویه، اکنون مورد تاخت و تاز عمال معاویه گردیده است. با دقت در سخنان حضرت، می توان چنین نتیجه گرفت که، انتقاد بیشتر حضرت در این خطبه علاوه بر عدم حضور مردم کوفه در جبهه، به افکار از هم گسیخته و سخنان زهرآلود اهالی این شهر نیز بر می گردد؛ چرا که به فرموده آن حضرت، «سخنانشان آن چنان داغ است که سنگ های سخت را درهم می شکند.» (100)
بدین ترتیب از مجموع خطبه های حضرت، فقط چهار مورد یافت گردید که متأثر از حوادث و وقایع دوران خلافت آن حضرت می باشند و حضرت با توجه به جامعه شناختی جامعه اسلامی، با لحنی متفاوت به ایراد خطبه پرداخته اند. همچنین، این مناسبت ها باعث گردیده اند تا حجم خطبه ها در مقایسه با سایر خطبه ها، متفاوت تر باشد.

7. بررسی ادبیات خطبه ها
در خطبه های جمعه امام (ع) علاوه بر این که شاهد تنوع موضوع هستیم، شاهد تنوع لحن کلام حضرت نیز، هستیم. تنوع لحن امام (ع) نه حکایت از تزلزل کلام حضرت و نه نشان از عدم فصاحت و بلاغت کلام وی و نه نشان از عدم درک آن بزرگوار از زمان خویش دارد، بلکه این تنوع و عدم یکنواختی، نشان از زمان شناسی و مخاطب شناسی آن حضرت دارد که به طور استادانه و عالمانه، هم در مناسبت ها و هم با در نظر گرفتن مخاطبان، ایراد گردیده است.
به طور کلی، ادبیات خطبه های حضرت را، می توان در اقسامی چون: انتقادی، سیاسی، حماسی و تبلیغی تقسیم کرد اینک توضیح هر کدام از موارد یاد شده:

1- 7. انتقادی
انتقاد از وضعیت آشفته و اسف بار موجود جامعه و گزارش از عملکرد گذشته و حال گروهی به نام منافقان، حکایت از لحن شکوه آمیز حضرت دارد. حضرت در چندین مورد از فقرات خطبه ها، از کارشکنی ها، بدگویی ها و تبلیغات مسموم گروه منافقان علیه مؤمنین انتقاد نموده اند.( 101)
مجهوریت اهل بیت پیامبر (ص) دیگر مقوله ای است که امام علی (ع) در جمعه سوم دوران زمام داریش از آن انتقاد می کنند؛ انتقادی که همراه به روشن گری و تبیین جایگاه اهل بیت (ع) است. تلاش حضرت در این فرازها فهماندن این مطلب است که، عمده مشکلات جامعه اسلامی، دوری مردم از قرآن و اهل بیت پیامبر (ص) است. آلوده شدن مردم به امورات دنیایی، هم چون مقام پرستی، شهوت رانی، گرایش به امورات پست و رذل و عدم التزام به گزاره های اخلاقی، دیگر موضوعی است که از ناحیه حضرت به شدت مورد انتقاد واقع شده اند، به طوری که بیشترین انتقادها، به این مسائل اختصاص دارد.
نکته پایانی این که، اوج انتقادها و نارضایتی ها از زمانه خویش، زمانی است که حضرت، داشتن وضعیت فرهنگی زمان رسول الله (ص) را آرزو می کنند و زندگی سراسر معنوی اصحاب آن بزرگوار را بازگو می نمایند. ( 102) همچنین، کارشکنی های سپاه امام (ع) در اواخر جنگ صفین و اطاعت نکردنشان از حضرت سبب شده تا آن بزرگوار انتقاد شدیدی از عملکرد سپاه خود داشته باشند، تا آن جایی که حضرت خواستار فاصله افتادن بین خود و آنها شده است.( 103).

پی نوشت ها :

*کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث **عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات 1. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 7، ص 187- 191.
2. برای آگاهی از کیفیت و تاریخ تألیف تکمله ها، ملحقات و مستدرکات نهج البلاغه…که به مقاله : « مستدرکات نهج البلاغه»، علی صدرایی خویی، دانشنامه امام علی (ع)، ج 12.
3. با توجه به این که اغلب دوران خلافت امام علی (ع) در شهر کوفه سپری گردیده است و لذا به طور طبیعی اکثر خطبه های جمعه و غیر جمعه، هم چنین کلمات قصار آن حضرت، در همین شهر صادر گردیده است. و با توجه به این مسأله می توان چنین نتیجه گرفت که، علاوه بر خطبه های که به طور مشخص در شهر مدینه و یا بصره ایراد گردیده اند، مابقی خطبه به ظن قوی در شهر کوفه صادر شده اند.
4. لازم به ذکر است که جدول و نمودار بررسی وضعیت خطبه ها، در قسمت پیوست ارائه می گردد.
5. تمام نهج البلاغه، ج 4، خطبه 20.
6. الامالی، ص 99؛ برای مطالعه بیشتر ر. ک : تمام نهج البلاغه، ج 4.
7. نهج البلاغه، خطبه 100.
8. همان؛ شرح نهج البلاغه، ج 3، ص 475.
9. الأمالی (مفید)، ج 1، ص 148.
10. نهج السعاده فی مستدرک نهج البلاغه، ج 1، ص 542.
11. الفهرست، باب زید؛ رجال برقی، باب اصحاب امام علی (ع) رجال ابن داود، باب الزاد؛ الخلاصه، باب اصحاب علی (ع).
12. مصباح المتهجد، ص 380.
13. من لایحضره الفقیه، باب وجوب صلاه الجمعه، ص 270.
14. بحار الانوار، ج 18، ص 237؛ وسائل الشیعه، ج 19؛ نهج السعاده، ج 3، ص 94؛ تمام نهج البلاغه، ج 4، ص 204 – 217.
15. نهج البلاغه، خطبه 13.
16. مصادر نهج البلاغه و اسانیده، ج 1، ص 363.
17. همان. البته با توجه به سیاق کلام حضرت که در ابتدای خطبه، با عبارت «کنتم جند المرأه» شروع گردیده، چنین به نظر می رسد که، قول دوم ( بعد از جنگ جمل) نظر صحیحی است.
نکته دیگر این که، مرحوم سید رضی، در نقل این خطبه نهایت احتیاط را رعایت فرموده اند و سعی کرده اند که جملات محتمل را هم ذکر نمایند، تا مبادا چیزی از قلم بیافتد؛ و این نکته هم با عبارت های «و فی روایت» که در متن خطبه ذکر شده است فهمیده می شود و مشخص می کند که مرحوم سید به نقل های محتمل هم توجه فرموده اند.
18. نهج السعاده فی مستدرک نهج البلاغه، ج 1، ص 473.
19. پیکار صفین، ص 10- 12.
20. همان.
21. الأمالی (طوسی)، ص 713.
22. الأمالی (مفید)، ص 207، حدیث 39.
23. تنبیه الخواطر و نزهه النواظر، ج 1، ص 13.
24. تمام نهج البلاغه، ص 381.
25. مصباح المتهجد، ص 603- 606.
26. الامالی (صدوق)، مجلس 21، ص 54.
27. تنبیه الخواطر و نزهه النواظر، ص 467.
28. تمام نهج البلاغه، ص 385.
29. من لایحضره الفقیه، ج 1، باب 79، حدیث 31.
30. مصباح المتهجد، ص 662.
31. مستدرک نهج البلاغه، ص 98.
32. الامالی (مفید)، مجلس 20، ص159.
33. الکافی، ج 8، ص 148- 150.
34. شیخ صدوق قسمت داخل قلاب [] را علی بن محمد بن محمد العلوی معرفی کرده است.
35. الامالی (طوسی)، ص 664.
36. الکافی، ج 8، ص 148- 150.
37. نهج السعاده مستدرک نهج البلاغه، ج 3، ص 228.
38. تنبیه الخواطر، ص 470؛ بحار الانوار، ج 93، ص 376؛ مستدرک الوسایل، باب 60، کتاب صلاه، ص 378؛ غررالحکم، ج 2، ص 813؛ تمام نهج البلاغه، ص 550.
39. و فی بعض الاحادیث عن امیرالمؤمنین (ع) «…عالمُ زَلَّ و عابدُ مَلَّ و مُؤمِنُ خَلَّ و مُؤتمنُ غَلَّ و غَنّی اقلَّ و عَزیُز ذَلَّ و فقیرُ اعتَلَّ…» (ابن ابی الجمهورالاحسایی، عوالی اللآلی، ج 1، ص 93).
40. نهج البلاغه الثانی، ص 28.
41. «و قد اتفق الغدیر و الجمعه فصعد علیه السلم المنبر علی خمس ساعات من نهار ذلک الیوم فحمدالله حمداً لم یسمع بمثله و اثنی علیه ثناء لم یتوجه بمثله غیره، فکان مما حفظ من ذلک…» ( مستدرک نهج البلاغه، ص 7؛ تمام نهج البلاغه، ص 28).
42. مصباح المتهجد، ص 752.
43. اقبال الأعمال، ج 2، ص 254.
44. تحف العقول، ص 1.
45. مصباح البلاغه فی مشکاه الصباغه، ج 2، ص 669.
46. عَن جابٍر عَن أبی جَعفَر« قالَ خَطَبَ امیرالمؤمنینَ ( ص) یومَ جمعهٍ فَقالَ…(مصباح المتهجد، ص 342 – 344).
47.جنه الامانی واقیه و جنه الایمان الباقیه، ص 716.
48. نهج البلاغه الثانی، ص 50.
49. مستدرک نهج البلاغه، ص 54.
50. نهج البلاغه الثانی، ص 50.
51. نهج البلاغه، خطبه 217.
52. حیاه الصحابه، ج 4، ص 286- 288.
53. همان.
54. نهج البلاغه الثانی، ص 115.
55. البدایه و النهایه، ج 7، ص 30.
56. قال نصر بن مزاحم التمیمی قال: عمر بن سعد بن أبی الصید الاسدی، عن الحارث بن حصیره، عن عبدالرحمن بن عبید بن ابی الکنود و غیره، قالوا: لما قدم علی بن ابی طالب من البصره الی الکوفه یوم الاثنین لاثنتی عشره لیله مضت من رجب سنه ست و ثلاثین، و قد اعز الله نصره، و أظهره علی عدوه و معه اشراف الناس و اهل البصره استقبله اهل الکوفه و فیهم قراؤهم و اشرافهم، فدعوا له بالبرکه و قالوا: یا امیرالمؤمنین این تنزل أ تنزل القصر فقال: لا، و لکنی انزل الرجه، فنزلها، و اقبل حتی دخل المسجد الاعظم فصلی فیه رکعتین…(پیکار صفین، ص 15).
57. الأمالی (مفید)، ص 280.
58. همان.
59. العقد الفرید، ج 4، ص 80- 81.
60. همان.
61. مصباح البلاغه، ج 2، ص 361. از عبارت «ایضاً چنین استفاده می شود که این خطبه را دیگر محدثان نیز نقل کرده اند و مؤلف مصباح البلاغه هم آنها را دیده است.»
62. عن علی بن ابی طالب(ع) «خمسه لو رحلتم فیهن المطایا لم یقدروا علی مثلهن لا یخاف عبد الا ذنبه و لا یرجو الا ربه و لا یستحیی الجاهل اذا سئل عما لا یعلم ان یقول لا اعلم و لا یستحیی احدکم اذا لم یعلم ان یستعلم و الصبر من الایمان بمنزله الراس من الجسد و لا ایمان لمن لاصبر له» ( صدوق، عیون اخبار الرضا، ج1، ص 46؛ نهج البلاغه، حکمت 82).
63. الجعفریات: باسناد عن جعفر بن محمد، عن ابیه، عن جده علی بن الحسین، عن ابیه، عن علی بن ابی طالب (ع) قال: «خمس لو شدت الیها المطایا حتی ینضین لکان یسیرا: لا یرجو العبد الا ربه، و لا یخاف الا ذنبه، و لا یستحی الجاهل ان یتعلم، و لا یستحی العالم اذا سئل عما لایعلم ان یقول: الله اعلم، المخامسه الصبر و منزله المصبر من الایمان، کنزله الرأس من الجسد » ( نوری مستدرک الوسائل، ج 8، ص 467).
64. نهج البلاغه، خطبه 29.
65. مصادر نهج البلاغه و اسانیده، ج 1، ص 423.
66. همان.
67. العقد الفرید، ج 4، ص69.
68. همان.
69. مصباح البلاغه، ج 1، ص 75.
70. نهج السعاده فی مستدرک نهج البلاغه، ج 3، ص 128.
71. زمینه های تفکر سیاسی در قلمرو تشیع وتسنن، ص 236.
72. همان.
73. برای نمونه در روایتی چنین آمده : « قال: و خطب امیر المؤمنین: (ع) یوم الفطر فقال: الحمدالله خلق السماوات والارض – الی ان قال – وأطیعوا الله فیما فرض علیکم و امرکم به، من اقام الصلاه، و ایتاء الزکاه، و حج البیت. وصوم شهر رمضان، والامر بالمعروف والنهی عن المنکر ( وسائل الشیعه، باب وجوب عبادات خمس، روایت 19). چنان که ملاحظه می شود، راوی این روایت، به دنبال بیان وجوب عبادات خمس بوده نه بیان خطبه علی.
74. برای مطالعه بیشتر. ر. ک. کتاب های حدیثی از جمله بحارالانوار، وسائل الشیعه؛ مستدرک وسائل الشیعه؛ ابواب صلاه الجمعه والعبدین ومستحبات آنها.
75. الامالی (طوسی)، ص82-83؛ مروج الذهب، ج 2، ص 431.
76. اقتباس از :تاریخ الطبری، حوادث سال 35- 40 هجری.
77. السرائر، ج 1، ص 294 – 295:المراسم العلویه، ص 77؛ وسائل الشیعه، ج 7، ص 344.
78. برای آگاهی بیشتر از نظر فقهی و تاریخی نماز جمعه و همچنین آگاهی از نحوه عملکرد حاکمان اسلامی، ر. ک : کتاب صلاه الجمعه: تاریخیاً و فقیهاً، اثر کاظم جابری و صلاه الجمعه اثر مرتضی حایری.
79. مستدرک الوسائل، ج 6، ص 27.
80. وسائل الشیعه، ج 7، ص 408.
81. نهج البلاغه، نامه 69.
82. من لایحضره الفقیه باب صلاه الجمعه، ج 1، ص 275؛ بحار الانوار، ج 89، ص 191.
83. خطیبان جاهلی در القای خطابه به خویش عادت ویژه ای داشتند. آنها در مراسم مهم و مجامع پر جمعیت، بر روی مرکب خود خطابه ایراد می کردند و اغلب در هنگام ایراد خطابه با عصا و سر نیزه و یا شاخه درختی که در دست داشتند. به حاضران اشاره می نمودند. و چنان که گفته اند: «قیس بن ساعده ایادی نخستین خطیبی است که در زمان جاهلیت بر عصا یا شمشیر تکیه نموده و بر بلندی به ایراد خطابه پرداخته است» (به نقل از : کیهان اندیشه، شماره اول، سال 1364، ص 86).
84. برای نمونه، ر. ک : وسائل الشیعه، ج 5، ص 38.
85. پیکار صفین، ص 130.
86. الجمل ( جنگ جمل)، ترجمه محمود مهدوی، ص 80.
87. گرچه، کمان نیز جزء ادوات جنگی آن زمان به حساب می آمده است، اما نقل دوم در مقایسه با نقل اول، بیانگر حالاتی غیر از جنگ و شرایط کاملاً ویژه است.
88. سنن ابن ماجه، ج3، ص 476.
89. مصباح المتهجد، ص 603.
90. تهذیب الاحکام، ج 1، ص 432؛ وسائل الشیعه، ج 5، ص 39.
91. تهذیب الاحکام، ج 1، ص 432.
92. (انّ اللهُ یَامُرُ بِالعَدلِ وَالاحسانِ و ِایتاء ذِی القُربی و یَنهی عَنِ الفَحشاءِ و المُنکَرِ و الَبغی یعِظُکُم لعَلَکُّم تَذکَرُونَ)؛
93. (ربنا آتنا فِی الدُنیا حَسنَه و فِی الاخِرِه حَسنَه و ِقنا عَذابَ النار).
94.ترجمه نهج البلاغه، خطبه 13.
95. چنان که قبلاً اشاره کردیم، بعضی از مورخان تاریخ صدور این خطبه را قبل از جنگ جمل دانسته اند و بعضی هم بعد از جنگ.
96. نهج السعاده فی مستدرک نهج البلاغه، ج 3، ص 228.
97. مصباح المتهجد، ص 752.
98. نهج البلاغه، خطبه 29.
99. شرح نهج البلاغه، ج 2، ص 113- 117.
100. نهج البلاغه، خطبه 29.
101. شرح نهج البلاغه، ج 10، ص 163.
102. نهج البلاغه، خطبه 97.
103. همان، خطبه 29.
منبع:علوم حدیث، سال پانزدهم، شماره دوم، صص 107-86

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید