نویسنده: مرجان باوفا *
4. رفتار با خویشاوندان، امام علی(علیه السلام) افزون بر توجه به خانواده ی خود، به خانواده های بزرگتری که با آنها دارای نسبت، سببی یا نسبی، بودند نیز توجه داشت. به طوری که می فرماید:
ایها الناس، انه لا یسنغنی الرجلوان کان ذا مالعن عشیرته، و دفاعهم عنه بایدیهم والسنتهم، وهم اعظم الناس حیطه من ورائه و المهم لشعثه، و اعطفهم علیه عند نازله ان نزلت به؛ (همان. خ 23)
ای مردم! انسان هر مقدار که ثروتمند باشد، باز از خویشاوندان خود بی نیاز نیست، که از او با زبان و دست دفاع کنند. خویشاوندان انسان، بزرگترین گروهی هستند که از او حمایت می کنند و اضطراب و ناراحتی او را می زدایند و در هنگام مصیبت ها نسبت به او پرعاطفه ترین مردم اند.
امام علی(علیه السلام) که در همه فرایض الهی پیش قدم اند، در این نیز گوی سبقت راازدیگران ربوده و فرمود:
لن یسرع احد قبلی الی دعوه حق، وصله رحم؛ (همان، خطبه 139)
هیچ کس سریع تر از من به صله ی رحم نشتافته است.
همچنین فرمود:
صله ی رحم کنید گرچه به سلامی باشد (حرانی، ص 97).
در سیره ی عملی امام علی(علیه السلام)، در مورد توجه به خویشاوندان، روایت است که امام علی(علیه السلام) سالانه چهل هزار دینار درآمد باغات را در راه خدا به مستمندان می بخشید تا برای ازدواج جوانان یا تهیه ی مسکن برای بیچارگاه استفاده شود. امام علی(علیه السلام)در محله ی بنی زریق مدینه، چند خانه ساخت وآنها را به خاله های خود بخشید. با این شرط که پس از آنان، وقف مستمندان باشد (ابن شهر آشوب 323/1).
همچنین در نامه ای به فرماندار مصر در مورد عدالت در میان خویشاوندان فرمود:
لا تفطعن لاحد من حاشیتک و حامتک قطیعه، و لا یطمعن منک من اعتقاد عقده، تضر بمن یلیها من الناس؛
به هیچ کدام ازاطرافیان و خویشاوندانت زمینی از اراضی مسلمانان وامگذار و باید طمع نکنند که قراردادی به سود آنها منعقد سازی که مایه ی ضرر سایر مردم باشد (نهج البلاغه، ن 53).
خواهر امام(علیه السلام) ام هانی، دخترابوطالب، برامام(علیه السلام) وارد شد، امام(علیه السلام) بیست در هم به او بخشید. ام هانی ازبرده ی غیرعرب آزاد شده اش پرسید امیرمؤمنان چقدر به تو داد؟ گفت بیست درهم؛ ام هانی، خشمناک بازگشت. علی(علیه السلام) به وی گفت: بازگرد، خداوند تو را رحمت کند. ما در کتاب خداوند، برتری نسبت اسماعیل بر اسحاق نیافتیم (بغدادی، ص 151).
5. رفتار با مهمانان، مهمان نوازی از اخلاق ارزشمند معاشرتی در اسلام است. در فرهنگ اسلامی، مهمان حبیب خداست و احترام به او مورد تأکید قرار گرفت و یک ارزش محسوب می شود. مهمان نوازی امام علی(علیه السلام) نیز در روایات بسیاری مورد توجه قرارگرفته است. روزی امام علی(علیه السلام) را نگران یافتند، چون سبب را پرسیدند، فرمود: هفت روز است که مهمانی برای وارد نشده و ترس من از این است که خداوند مرا مورد بی مهری خود قرار داده باشد (مجلسی 28/41).
مهمان نوازی تا بدان حد نزد امام اهمیت داشت که خطاب به علاء بن زیاد که خانه ی وسیعی داشت توصیه فرمود:
ان شئت بلغت بها الاخره: تقری فیها الضیف، وتصل فیها الرحم، و تطلعمنها الحقوق مطالعها، فاذا انت قد بلغت بهاالاخره؛
در این خانه مهمان نوازی کن تا در آخرت نیز چنین خانه ی وسیعی داشته باشی (نهج البلاغه، خطبه 209).
امام علی(علیه السلام) نه تنها خود مهمان نواز بود، بلکه اگر به مهمانی دعوت می شد، می پذیرفت. امام(علیه السلام) در شهر بصره دعوت مهمانی علاء بن زیاد را پذیرفت و در شهر مدینه حتی دعوت میهمانی دوستان غیر عرب از نژادهای گوناگون و ایرانیان را رد نمی کرد. روزی پس از قبول میهمانی مسلمان ایرانی و صرف حلوا؛ علت آن پخت حلوا را پرسید. گفتند به مناسبت عید نوروز این حلوای ایرانی تهیه شده است. امام(علیه السلام) به مزاح فرمود: آیا نمی شد هرروز، نوروز باشد (ابن ابی الحدید 247/11). در شب شهادت نیز میهمانی دخترشان ام کلثوم را پذیرفته بودند (مجلسی 276/42).
همه ی مجالس، در حیطه ی معاشرت اسلام، آداب خاصی دارد که این آداب را باید در مهمانی ها مورد توجه قرار داد. ازجمله آداب عمومی معاشرت در سیره ی امام علی(علیه السلام) می توان موارد زیر را نام برد:
– سلام کردن و اجازه گرفتن مورد تأکید اسلام بوده و مسلمانان را به پیشی جستن در آن ترغیب می کند، همچنین توصیه می کند؛ اگر پاسخ دهنده هستند بهتر و زیباتر جواب گویند.
امام علی(علیه السلام) می فرماید:
اذا حییت بتحیه فحی باحسن منها، واذا اسدیت الیک ید فکافئها بما یربی علیها، و الفضل مع ذلک ذلک للبادیء؛ (نهج البلاغه، ق62).
هنگامیکه تحیتی به تو گویند به صورتی بهتر از آن پاسخ گوی و … ولی با این حل فضیلت از آن کسی است که ابتدا سلام کرده است.
و نیز می فرماید:
کسی که داخل خانه شود بر اهل خانه سلام کند، و اگر اهل نداشته باشد و خانه خالی باشد بگوید السلام علینا من ربنا (مجلسی، حلیه المتقین، باب 11، فصل اول، ص 237).
– مصافحه کردن؛ یکی از سنن دینی مصافحه و دست دادن است. اگر دو نفر برای رفع اختلاف با یکدیگر مصافحه یا معانقه کنند، هنگامیکه دست از دست یکدیگر می کشند گناهانشان ریخته می شود. امام علی(علیه السلام) فرمود: هنگام ملاقات با یکدیگر، با هم مصافحه کنید و با روی خوش برخورد کنید که گناهان شما را می ریزد و در برخورد با دشمن خود نیز با او مصافحه کنید هرچند او نخواهد. زیرا این دستور الهی است و دشمنی ها را از بین می برد (همان، باب 11، فصل دوم، ص 240).
– هدیه دادن. انسان ها در معاشرت های مختلفی که در خانواده و یا اجتماع دارند، می توانند به مناسبت های گوناگون برای ایجاد محبت و محکم تر شدن پیوند معاشرت، به همدیگر هدیه دهند. امام علی(علیه السلام) در این زمینه می فرماید:
و اذا اسدیت الیک ید فکافئها بما یربی علیها، و الفضل مع ذلک للبادیء؛
هنگامی که هدیه ای برای تو می فرستند آن را به بهتر از آن مقابله کن، ولی با این حال فضیلت از آن کسی است که ابتدا کرده است (نهج البلاغه، حکمت 62).
امام(علیه السلام) به آداب معاشرت در مجالس خاص توجه داشته اند، که از آن جمله است:
– روش تبریک گفتن در تولد فرزند، در حضور امام علی(علیه السلام) شخصی، با این عبارت، تبریک تولد نوزاد گفت: قدم این نوزاد قهرمان و یک سوار مبارک باد. امام(علیه السلام)فرمود:
و هنا بامامه رجل رجلا بغلام ولد له فقال له: لیهنئک الفارس. فقال(علیه الصلاه و السلام): لا تقل ذلک، ولکن قل: شکرت الواهب، وبورک لک فی الموهوب، وبلغ اشده، ورزقت بره؛
اینگونه مگو! لکن بگو شکر بخشنده را بگذار و بخشوده شده بر تو مبارک، امیدارم بزرگ شود و از نیکوکاری اش بهره گیری (همان، حکمت 354).
– عیادت مریض، آداب عیادت بیمار و کیفیت برخورد با او باید رعایت شود و همراه با اظهار محبت و ملاطفت باشد. امام علی(علیه السلام) وقتی می شنید یکی از دوستان بیمار شده، به ملاقات او می رفت، روایت است که امام(علیه السلام) به یکی از یارانشان هنگامیکه بیمار شده بود، فرمود:
و قال(علیه السلام) لبعض اصحابه فی عله اعتلها: جعل الله ماکان من شکواک حطا لسیئاتک، فان المرض لا اجرفیه؛ و لکنه یحط السیئات و یحتها حتالاوراق؛ (همان، ق 42).
خداوند این درد و ناراحتی تو را باعث از بین رفتن گناهانت قرارداده زیرا بیمار پاداشی ندارد ولیکن گناهان را ازمیان می برد و آنها را همچون برگ درختان می ریزد.
– تشییع جنازه، امام علی(علیه السلام) آداب تشییع جنازه را بیان فرمود. روایت است که امام علی(علیه السلام) در تشیع جنازه ای شرکت کرده و صدای خنده ی مردی را شنید. امام او را نصیحت کردند.
کان الموت فیها علی غیرنا کتب، و کان الحق فیها علی غیرنا وجب، وکان الذی نری من الاموات سفرعما قلیل الینا راجعون! نبوئهما جداث همناکل تراثهم کانا مخلدون، بعدهم! ثم قد نسینا کل واعظ وواعظه، ورمینا بکل فادح وجائحه!! طوبی لمن ذل فی نفسه، وطاب کسبه، وصلحت سریرته، وحسنت خلیقتهوا انفق الفضل من ماله، و امسک الفضل من لسانه، وعزل عن الناس شره، ووسعته السنه، ولم ینسب الی البدعه (همان، حکمت 122).
در روایتی دیگر نیز آمده است: امام(علیه السلام) به بازماندگان مرحومی چنین تسلیت گفتند:
ان هذا الامرلیس بکم بدا، ولا الیکم انتهی، وقد کان صاحبکم هذا یسافر، فعدوه فی بعض اسفاره فان قدم علیکم والا قدمتم علیه؛ (همان، حکمت 357).
این امر آغازش با شما نبوده و به شما نیز پایان نخواهد یافت. این دوست شما گاهی مسافرت می رفت. اکنون نیز او را در بعضی از سفرها بدانید. اگر از سفر آمد بسیار خوب وگرنه شما به سوی او خواهید رفت.
6. رفتار با همسایگان، نزدیکترین افراد به هر انسانی بعد از خانواده، همسایگان اند که اذیت و آزار آنها و خیر و نیکی که آنها در اجتماع دارند، در زندگی شخص تأثیر می گذارد. به این دلیل امام علی(علیه السلام) به امام حسن(علیه السلام) سفارش می فرمایند:
سل عن الجار قبل الدار؛
پیش از گرفتن منزل درباره ی همسایه ها جستجو و تحقیق کن (همان، ن 31).
امام علی(علیه السلام) در آداب اخلاق همسایگی فرمود: از خوش همسایگی احوال پرسی از همسایه است (حرانی، ص81)؛ و نیز می فرماید:
فتع صبوا لخلال الحم من الحفظ للجوار؛
در حمایت از همسایگان تعصب ورزید (نهج البلاغه، خطبه 192).
حق جوار در اسلام به قدری اهمیت دارد که در وصیت معروف امیرمؤمنان(علیه الصلاه و السلام)آمده است:
والله الله فی جبرانکم، فانهم وصیه نبیکم، ما زال یوصی بهم حتی ظننا انه سیورثهم؛
خدارا خدارا! درباره ی همسایگان خود، خوش رفتاری کنید. زیرا آنان مورد توصیه و سفارش پیامبر(صلی الله علیه و آله)شما هستند. ایشان همواره نسبت به همسایگاه سفارش می فرمود تا آن جا که ما گمان بردیم به زودی سهمیه ای از ارث برایشان قرار خواهد داد. (همان، ن 47).
امام علی(علیه السلام) در فرازی دیگر احترام به همسایگان را از ویژگی پرهیزگاران دانسته و فرمود:
لا یضار بالجار؛
پرهیزکاران همسایگان را آزار نمی رسانند(همان، خ 193).
منبع: فصلنامه پژوهش های نهج البلاغه(النهج) 30