نویسنده:مصطفی آخوندی
در میان عناصر و ارکان نبرد نامتقارن، سهم معنویت در پیروزی بسیار بالاست، به عبارت دیگرعنصر معنویت زیر ساختار و رکن اساسی پیروزی به شمار میآید. مقاله حاضر، به تبیین نقش عنصر معنویت در نبرد نامتقارن از دیدگاه امیرمؤمنان(ع) پرداخته و در سه بخش تنظیم شده است.
بخش نخست آن به پیوند تنگاتنگ جهاد و معنویتبا مؤلفههای معنویت اشاره کرده است، بخش دوّم به رهنمودها و سفارشهایی که امام علی(ع) پیرامون معنویت به رزمندگان اسلام داشته را به تصویر کشیده است. از قبیل: یاد خدا، نماز، راز و نیاز و دعا، صبر و پایداری، توکّل و… و بخش سوم به سیره امام علی(ع) اشاره دارد.
هرچند امروز از نظر تکنولوژی با دشمن فاصله زیادی داریم، ولی مؤلفههایی در اختیار داریم که اگر به آنها توجه شود، بر دشمن برتری مییابیم. مؤلفههایی که دشمن از آن محروم است و هرگز به آن نمیرسد و از جمله آنها عنصر معنویت است.
اگر عنصر معنویت تقویت شود، توانرزمی رزمندگان از آنچه که دشمن هم تصور نمیکند بالاتر میرود. لذا بر اساس آموزههای دینی، همانند آیه ۱۲۵ سوره آل عمران باید روی معنویت سرمایهگذاری کرد. بَلَی إِن تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَیأْتُوکُم مِن فَوْرِهِمْ هذَا یمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ بِخَمْسَهِْْ آلاَفٍ مِنَ الْمَلاَئِکَهِْْ مُسَوِّمِینَ. آری، (امروز هم) اگر استقامت و تقوا پیشه کنید، و دشمن به همین زودی به سراغ شما بیاید، خداوند شما را به پنج هزار نفر از فرشتگان، که نشانههایی با خود دارند، مدد خواهد داد! عنصر معنویت، ثبات قدم، دستیابی به امدادهای غیبی و… را در پی دارد و گاه توان رزمی را از یک نفر به ده نفر، بلکه یک نفر در مقابل هشتاد نفر ـ چون جبهه حزب الله ـ بالا میبرد.
چرا که در فرهنگ اسلامی، معنویت زیر بنا و زیر ساختار هر حرکتی به شمار میآید. نیرویی که بر اصول معنویت تکیه کرده و در هالهای از معنویت یعنی اعتقاد به مبداء و معاد فرورفته، نسبتبه بایدها و نبایدهای شریعت توجه ویژهای دارد. به بایدها عمل میکند و از نباید پرهیز جدی دارد. واین مسئله در نبرد، ظهور و تجلّی مییابد چون نبرد و جنگ خوشایند انسانها نیست، (و هوکره لکم) و نیز دهها باید و نباید در آن عرصه وجود دارد که جز با وجود معنویت به اجرا در نمیآید.
البته توجه به معنویت معنایش بیمهری یا نادیده گرفتن سلاح و تجهیزات، تکنولوژی، اطلاعات، حفاظت، طرح و عملیات و پشتیبانی نیست؛ زیرا، فرمان الهی «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍْْ» است که به ابزار مادی و تکنولوژی توجه شود، ولی اینها فرع بر معنویت میباشند و کارآمدی ابزار مادّی و تکنولوژی و دیگر ارکان نظامی، به نیروی انسانی مؤمن و متعهد بستگی دارد و سهم معنویت در نیروی کیفی کاملاً روشن است.
بحث معنویت در نبرد نامتقارن در آموزههای دینی از منظرهای گوناگون قابل تأمل و بررسی است: از منظر قرآن، روایات، سیره معصومین علیهم السلام، جنگهای صدر اسلام و… نوشته حاضر در صدد است، نقش معنویت در نبرد نامتقارن را از منظر امیرمؤمنان(ع) واسوه مجاهدان کاوش کند.
آن امام همام تنها کسی است که پرچمدار و خط شکن جنگهایپیامبر(ص) بوده و در تمامی جنگهای آن حضرت با مشرکان به جز جنگ تبوک حضورداشته و چندین سرّیه مهم را نیز فرماندهی کرده است. نقش تعیینکننده و سرنوشت ساز آن بزرگوار در همه عرصههای نبرد جهت نیل به پیروزی بر کسی پوشیده نیست. افتخارات جهادی او همین بس که مدالهایی را از جانب خدا و رسول خدا(ص) در دهها آیه قرآنی و روایات نصیب خود ساخته که احدی از ابناء بشر به دست نیاوردهاست.
امام علی(ع) سرچشمه جوشان نبوغ و توان و تجارب نظامی است که به جز رسولخدا(ص) کسی شاهد آن نیست، آن هم تجاربی که در نبردهای نامتقارن و نامتوازن به دست آمده است. نبردهایی که با سنجش معادلات مادّی هیچ تقارن و توازنی با هم نداشتند و استعداد نیرویی و تجهیزات لشکر اسلام با استعداد نیرویی و تجهیزات لشکر کفر قابل مقایسه نبود.
به عنوان مثالدر جنگ بدر تعداد مسلمانان ۳۱۳ نفر و ۸ قبضه شمشیر در مقابل ۹۵۰ نفر از دشمن با تجهیزات کامل. در جنگ احد هفتصد نفر مسلمان در مقابل سه هزار نفر دشمن، در جنگ خندق سه هزار نفر رزمنده در برابر دههزار نفر جنگجوی دشمن، در جنگ خیبر ۱۴۰۰ نفر مسلمان درمقابل ده هزار نفر جنگجویان یهود.
توصیههای معنوی برخاسته از چنین شرایطی توسط امام علی(ع)، در حقیقت توجّه بهنوعی راهبرد است که معادلات مادّی را به هم میریزد و پیروزی را علی رغم نامتقارن بودن نبرد، برای مسلمانان به ارمغان میآورد. به عبارت دیگر نگاه امام علی(ع) به جهاد و نبرد با دشمنان اسلام یک نگاه معنوی است، درست نقطه مقابل کافران که ابزار مادّی و فیزیکی را دخیل در پیروزیها میبینند و بر استعداد نیرویی و تجهیزات تکیه میکنند.
ولی امیرمؤمنان(ع) به پیروی از قرآن کریم (کَمْ مِنْ فِئَهٍْْ قَلیلَهٍْْ غَلَبَتْ فِئَهًْْ کَثیرَهًْْ بِإِذْنِ الله) قدرت ایمان و معنویت را عامل پیروزی میداند. سخنی از امام خمینی(ره) تأییدی بر این مدعا است، میفرماید: ارتش اسلام در صدر اسلام با آن که ارتش ضعیف بود به حسب ساز و برگ [نظامی] شاید هرچند یک نفر یک شمشیر داشتند، هر چند (نفر) یک اسب داشتند، لکن چون قوّت ایمان داشتنددر ظرف کمتر از نیم قرن بر تمام قدرتهایی که در آن وقت بودند غلبه کردند، تمام قدرتها راخاضع کردند.
و در مورد نقش معنویت در توان افزایی نیروها میفرماید: انسان چنانچه از جهت روحانیت اسلام را، آن جهت معنویت اسلام را حفظ بکند، یک آدم میشود صد تا، یک آدم میشود هزار تا. مالک اشتر یک نفر نبود، مالک اشتر یک آدمی بود که یک لشکر بود و بیشتر. حضرت امیر(ع) یک نفر نبود همه عالم بود، همه چیز بود روی آن جهات معنویت و واقعیتی که داشت.
و این همان نقش تعیین کننده و کاربرد معنویت در نبرد نامتقارن است که این مقاله آن را از منظر اسوه مجاهدان، امیرمؤمنان(ع)، در سه بخش تعقیب میکند.
1. پیوند تنگاتنگ جهاد با معنویت
نبرد در معارف بلند اسلامی که نام مقدس جهاد بر خود گرفته، به عنوان یک «تکلیف و وظیفه الهی» سرآمد عبادات به شمار آمده است. و فرجام و سرانجام آن با وصف «احدی الحسنین» به نیکی یاد شده و دهها آیه و روایت فضیلت و برتری آن را بر سایر عبادات بیان داشته است.
از این رو ماهیت جهاد در راه خدا چون آهنربا، مؤمنان را به گونهای به سوی خود جذب کرده که مجاهدان برای نیل به پاداش جهاد، بر یکدیگر سبقت میگیرند و در میدان نبرد چون کوه استوار میایستند. اشک حسرت حلقه زده بر چشمان تهی دستانی که به علت نداشتن امکانات از حضور در جنگ تبوک محروم شدند؛ (توبه/۹۲)
و یا حنظله نوداماد که اشتیاق به جبهه احد، او را از پرداختن به غسل جنابت بازداشت و سحرگاهان سراسیمه خود رابه پیامبر(ص) در احد رساند و سرانجام غسیل الملائکه شد.
یا بسیجیان که با دست بردن در شناسنامه، حضور خود را قانونی جلوه داده تا به جبهه دفاع مقدس برسند و دهها نمونه دیگر، بیانگر این جاذبه معنوی جهاد در راه خداست که بهترینموتور محرک حضور و استقامت، ایجاد انگیزه، روحیه و شوق است که هیچ جایگزینی ندارد.
درسخنان امیرمؤمنان(ع) نگاه به جهاد چنین است:
1. جهاد بر توسن راهوار معنویت استوار و بهعنوان بابالجنّهْْ، نشان و زیوراولیاء خاص الهی شمرده شده است، میفرماید: فَإِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّهِْْ فَتَحَهُ الله لِخَاصَّهِْْ أَوْلِیائِهِ وَ هُوَ لِبَاسُ التَّقْوَی وَ دِرْعُ الله الْحَصِینَهْْ ُوَ جُنَّتُهُ الْوَثِیقَهُْْ. همانا جهاد در راه خدا، دَری از درهای بهشت است، که خدا آن را به روی اولیاء خاص خودگشوده است.
جهاد، لباس تقوا، و زره محکم، و سپر مطمئن خداوند است. نکته این کلام نورانی آن است که جهاد، یکی از بهترین و کوتاهترین راههای کسب سعادت اخروی و بهشت جاودانه است. مظهر تقوا و بهترین راه پرواز به سوی خدا و باز دارندهترین عناصر در مقابل کلیه انحرافها و فسادها و گناهان.
2. نبرد در راه خدا نه تنها ماهیتی معنوی دارد که بر قلّه رفیع معنویت جای گرفته است. ازاین رو در کلام امام متقین، برترین نردبان عروج و بهترین وسیله کمال برای بندگان شایستهخدا به شمار آمده است. إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَی الله سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَی الْإِیمَانُ بِهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ الْجِهَادُ فِی سَبِیلِهِ فَإِنَّهُ ذِرْوَهُْْ الْإِسْلَامِ. همانا برترین وسیلهای که انسانها میتوانند با آن به خدای سبحان نزدیک شوند، ایمان بهخدا و رسولش، و جهاد در راه خدا است که همانا جهاد، قلّه بلند اسلام است. در این سخن، جهاد، وسیله تقرب بندگان خدا و کسب رضوان الهی شمرده شده است، جهادیکه با ایمان در هم تنیده شده و برایمان کامل استوار، باشد.
3. در سخنان امیرمؤمنان(ع) آنجا که از ارکان و پایههای استوار ایمان به خدا، سخن به میان آمده، جهاد در راه خدا، شاخص ایمان تجلّی کرده که بر سه رکن دیگر یعنی صبر، یقینو عدل بر خود میبالد. چرا که سهم جهاد در برتری بخشیدن به نام خدا و پایداری آیین خدا ازهمه بیشتر است:
وَ سُئِلَ(ع) عَنِ الْإِیمَانِ فَقَالَ الْإِیمَانُ عَلَی أَرْبَعِ دَعَائِمَ عَلَی الصَّبْرِ وَ الْیقِینِ وَ الْعَدْلِ وَ الْجِهَادِ… والجهاد منها علی اربع شُعب: علی الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْی عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الصِّدْقِ فِی الْمَوَاطِنِ وَشَنَئانِ الْفَاسِقِینَ فَمَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ شَدَّ ظُهُورَ الْمُؤْمِنِینَ وَ مَنْ نَهَی عَنِ الْمُنْکَرِ أَرْغَمَ أُنُوفَ الْکَافِرِینَوَ مَنْ صَدَقَ فِی الْمَوَاطِنِ قَضَی مَا عَلَیهِ وَ مَنْ شَنِئَ الْفَاسِقِینَ وَ غَضِبَ لِلَّهِ غَضِبَ الله لَهُ وَ أَرْضَاهُیوْمَ الْقِیامَهِْْ.
در مورد ایمان از امام علی(ع) سؤال شد. فرمود: ایمان بر چهار رکن استوار است: صبر، یقین، عدل و جهاد… جهاد، خود بر چهار بخش تقسیم میشود: امر به معروف، نهی از منکر، صداقت وراستگویی در هر حال و دشمنی با فاسقان. پس هر کس به معروف امر کرد، پشتوانه نیرومند مؤمنان است. و آن کس که از زشتیها نهیکرد، بینی منافقان را به خاک مالید، و آن کس که در میدان نبرد صادقانه پایداری کند حقی راکه بر گردن او بوده ادا کرده است، و کسی که با فاسقان دشمنی کند و برای خدا خشم گیرد، خداهم برای او خشم آورد و روز قیامت او را خشنود سازد.
در این کلام، جهاد رکن ایمان شمرده شده است، جهادی که بر پایه ارزشهای الهی ومعنویت استوار گشته است، مانند: صداقت، راستگویی، امر به معروف و نهی از منکر.
4. اعتلاء کلمهْْ الله به واسطه جهاد است. امام(ع) میفرماید: … أَیهَا الْمُؤْمِنُونَ إِنَّهُ مَنْ رَأَی عُدْوَاناً یعْمَلُ بِهِ وَ مُنْکَراً یدْعَی إِلَیهِ فَأَنْکَرَهُ بِقَلْبِهِ فَقَدْ سَلِمَ وَ بَرِئَ وَمَنْ أَنْکَرَهُ بِلِسَانِهِ فَقَدْ أُجِرَ وَ هُوَ أَفْضَلُ مِنْ صَاحِبِهِ وَ مَنْ أَنْکَرَهُ بِالسَّیفِ لِتَکُونَ کَلِمَهُْْ الله هِیالْعُلْیا وَ کَلِمَهُْْ الظَّالِمِینَ هِی السُّفْلَی فَذَلِکَ الَّذِی أَصَابَ سَبِیلَ الْهُدَی وَ قَامَ عَلَی الطَّرِیقِ وَ نَوَّرَ فِیقَلْبِهِ الْیقِینُ.
ای مؤمنان! هر کس تجاوزی را بنگرد و شاهد دعوت به منکری باشد و در دل آن را انکار کند، خود را از آلودگی سالم داشته است، و هر کس با زبان آن را انکار کند پاداش داده خواهد شد، و ازاولی برتر است. و آن کسی که با شمشیر به انکار برخیزد تا کلام خدا بلند و گفتار ستمگرانپَست گردد، او راه رستگاری را یافته و نور یقین در دلش تابیده است.
5. شکوه معنوی جهاد در راه خدا آنجا تجلّی یافته که امام علی(ع) آن را در رتبه اشرف اعمال بعد از اسلام معرفی کرده است. اِنّ الجهادَ اَشرفُ الاَعمالِ بَعد الاسلام، وَ هُوَ قِوامُ الدّین وَ الاَجرُ فِیهِ عَظیمٌ، مَعَ العزّهِْْ وَ المَنعهِْْ، وَهُوَ الکَرّهِْْ فِیه الحَسناتُ وَ البُشری بِالجنّهْْ بَعدَ الشَّهادَهْْ… .
و جهاد پس از پذیرفتن آیین اسلام، گرانمایهترین عمل است. جهاد مایه پایداری دین و پاداش بسیار است، و موجب عزت جامعه و مانع نفوذ دشمن در جامعه جهادگر میشود. جهاد تاخت وتازی است بر دشمن که پاداش فراوان، و مژده رفتن به بهشت جاودان بعد از شهادت را بههمراه دارد.