نمیدانم چه مسألهای باعث شده تا این ذهنیّت و سؤال برای شما ایجاد شود. ممکن است شما افراد یا خانوادههایی را دیده باشید که نگرش منفی نسبت به زنان دارند، سپس این مسأله را تعمیم داده و نتیجه گرفتهاید که پس اسلام نگرش منفی نسبت به زنان دارد و زنان در اسلام برده همسرانشان هستند. شما باید نگرش اسلام را درباره زن از کتابها و منابع معتبر بدست آورید، نحوه رفتار و زندگی افرادی که معلوم نیست تا چه اندازه پایبند به اصول و دستورات اسلامی هستند، نمیتواند منبع قضاوت و ارزشیابی شما واقع شود.
بنابراین دستیابی به پاسخ این سؤال و قضاوت واقع بینانه در مورد آن تنها در صورتی امکان پذیر است که نظر اسلام را درباره زن بدانیم. در یک تقسیم بندی کلی دیدگاهها و رویکردهای متفاوت درباره زن را به سه دیدگاه اصلی میتوان طبقه بندی کرد.
1. نگرش منفی نسبت به زن؛ قبل از ظهور اسلام دیدگاه غالب و رایج، دیدگاه بدبینانه و منفی نسبت به زن بود. بینشهای کلیسایی زن را موجود فرعی و طفیلی مرد میدانست، عربهای دوره جاهلیت نیز از زن به عنوان برده و وسیله عیّاشی خود استفاده میکردند.
2. زن در اندیشه اسلامی؛ عقیده اسلام و جهان بینی آن درباره زن و حقوق انسانی او، رویکرد نوینی را درباره زن پایه ریزی کرد. اسلام در روزگاری به زن با دید عظمت نگریست که زن را به عنوان موجودی حقیر و پست میانگاشتند.
3. گرایش فمنیستی؛ رویکرد سوم درباره زن گرایشی است که آغاز پیدایش آن به اوایل قرن نوزدهم بر میگردد و از آن به فمینیسم یا جنبش استیفای حقوق زنان یاد میشد. این گرایش پس از جنگ جهانی اول زمینه ساز طرح برابری حقوق زنان با مردان گردید و امروزه نیز طرفداران این دیدگاه پافشاری بر تساوی حقوق زنان با مردان دارند.
گر چه در این نوشتار مجال بررسی و مقایسه این سه رویکرد به صورت تفصیلی وجود ندارد و از سوی دیگر ممکن است ما را از اصل موضوع سؤال دور کند، لذا مقایسه دیدگاهها را به عهده خود شما میگذارم که پس از مطالعه دقیق در این زمینه ببینید آیا اسلام نظر واقع بینانهتر درباره زن و حقوق و جایگاه آن اتّخاذ نموده یا رویکردهای فکری دیگر. بنابراین دیدگاه اسلام را درباره منزلت و حقوق زن به اختصار مرور میکنیم.
دیدگاه اسلام درباره زن در دو حوزه قابل بررسی است.
الف. حوزه معرفت شناختی؛
در بینش و جهان بینی اسلامی زن و مرد از جهات بسیاری با هم برابر و یکسانند. هدف خلقت زن ومرد هر دو عبودیت و بندگی خداست، از نظر کسب ارزشها، نیز هر دو در یک رتبه هستند. زن و مرد بودن در کسب ارزشها تأثیری ندارد، بلکه ملاک کسب ارزشها عبارتند از:
1. ایمان و عمل صالح؛ «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاهً طَیِّبَهً»[1] هر کس ـ از مرد یا زن ـ کار شایسته کند و مؤمن باشد قطعاً او را با زندگی پاکیزهای حیات بخشیم.
2. تقوا؛ خداوند در قرآن میفرماید: ای مردم! ما شما را از زن و مرد آفریدیم و شما را گروه گروه و قبیله قبیله گردانیدیم، تا از همدیگر بازشناخته شوید، بهترین شما در نزد خداوند با تقواترین شما است.
آیات و روایات بسیاری در این زمینه وجود دارد که برای زن اهمیت و جایگاه ویژهای قایل است. این مربوط به نظام اعتقادی و حوزه معرفت شناسی است که به اختصار اشاره شد.
تا اینجا به این نتیجه رسیدیم که اسلام زن را برده نمیداند بلکه از نظر اسلام مقام ومنزلت ویژهای دارد. اسلام در واقع با برده داری زن مبارزه کرد و از زنان تجلیل و احترام خاصی نمود. براساس این جهان بینی که زن از مقام و منزلت خاصی برخوردار میباشد، روابط اجتماعی و حقوق خانواده نیز در اسلام تفاوت اساسی با رویکردها و دیدگاههای دیگر مکاتب دارد.
ب: جایگاه زن در خانواده؛
اسلام در نظام خانواده نیز برای زن ارزش و اهمیت ویژه قایل است و هیچگاه آن را به عنوان برده نمیداند. همانگونه که برای مرد حقوقی را در نظر گرفته است، برای زنان نیز حقوقی را مشخص نموده که باید مردان رعایت کنند. یا به تعبیر دیگر در نظام خانواده و به منظور استحکام آن، هم برای مرد و هم برای زن یکسری وظایف در نظر گرفته شده که باید رعایت کنند.
با توجه به این مطالب لازم است سؤالی را مطرح کنم و آن اینکه اگر مراد شما از کارکردن زن انجام همان وظایفی است که اسلام برای زن در نظر گرفته، این هرگز به معنای برده دانستن زنان نیست، اسلام به خاطر حفظ شخصیت زن، وظایفی را به عهده آنها گذاشته است که در حدّ توانشان باشد و در عین حال عفتشان نیز حفظ شود. وظایف سنگینتر به عهده مردان است. و امّا اگر مراد شما از کار کردن زنان، کار در بیرون از محیط خانواده است، این بیشتر محصول نگرش غربی نسبت به زنان است که زنان را وادار کرده است تا پا به پای مردان به سختترین کارها اشتغال یابند. مسأله دیگری که باعث شده تا زنان این قدر سخت به کار و فعالیت بپردازند، مشکلات اقتصادی و تغییرات بنیادین در الگوهای زندگی است. زندگی امروزه آن چنان سخت و طاقت فرسا شده که زن و مرد را وادار به تحمل این همه سختی و رنج حاصل از کار و فعالیت نموده است.
پس اگر میبینیم زنان امروزه به کار و فعالیت مشغول هستند، به خاطر این نیست که اسلام آنها را برده بداند، بلکه به خاطر مشکلات اقتصادی و تغییر و تحولات الگوهای زندگی است، و اگر علاقه دارید که تعبیر «برده بودن» را به کار برید، بهتر است که انسان امروزی را برده الگوهای زندگی نوین بدانید که فشار اقتصادی باعث شده تا زن و مرد هر دو این گونه سخت به کار و کوشش بپردازند.
در پایان لازم به یادآوری است که کار و تلاش چه برای زن و چه برای مرد تا جایی که با اصول و ارزشهای اسلام تعارض و تنافی نداشته باشد، هیچ اشکالی ندارد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مهدی مهریزی، از اسلام چه میدانیم، زن؛ نشر خرم، چاپ اول، 1377.
2. سید حسین تقوی دهاقانی، آسیب شناسی دینی فمینیسم، موسسه فرهنگ منهاج، چاپ اول، 1381.
3. محمد فنایی اشکوری، منزلت زن در اندیشه سیاسی، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، چاپ اول، 1377.
4. علی قائمی، حیات زن در اندیشه اسلامی، انتشارات امیری، چاپ اول، 1373.
پی نوشت:
[1] . نحل/97.