در مورد سؤال به چند نکته حائز اهمیت است:
1- آموزش مستقیم باشد یا غیر مستقیم؟ در آموزش چیزی به دیگران _ خصوصاً کودکان _ توجه به جنبه آموزش؛ یعنی مستقیم یا غیر مستقیم بودن آن، در میزان تأثیرگذاری مؤثر است. غالباً در آموزش مستقیم به برخی کودکان، نوعی جبهه گیری را شاهد خواهیم بود. در حالی که در آموزش غیر مستقیم، بدون اینکه کودک حساس شود یا موضع گیری کند، آنچه را که بایسته است به او تعلیم می دهیم و این اثربخش تر است. از اینرو برای آموزش چیزهایی مثل ایدز و قرص اکس، خود والدین باید با رعایت و دقت به رفتار و گفتارشان به کودک تعلیم دهند که بایستی مراقبت بیشتری از خود نماید. مثلاً هنگامی که سخنی از این مقولات می شود انزجار ظاهری و درونی خود را به صورت هماهنگ _ نه اینکه هر کدام از والدین موضعی خاص داشته باشند _، ابراز کنند تا در بچه از کودکی این نفرت شکل بگیرد. مثلاً والدین هنگام استفاده از قیچی سلمانی، تیغ اصلاح و هرچیز تیز و برنده، رعایت بهداشت فردی را کنند و به یکدیگر دلیل این کار را بگویند تا او خود نیز با دیدن این مسائل غیر مستقیم آنچه را که لازم است یاد بگیرد.[1]
2- زمان یا سن آموزش موضوعات حساس: در مورد زمان و سن آموزش، نمی توان گفت که از این سن یا آن سن، بلکه از هر زمان که کودک قدرت درک و فهم بعضی مسائل را پیدا کرد باید مسائل را با روش مناسب بیان نمود. البته آموزش غیر مستقیم از همان سنین اولیه کودکی باعث ایجاد یادگیری می شود ولی در سنین بالاتر، مخصوصاً زمانی که با جامعه پیرامونی خود ارتباط برقرار می کند دارای اهمیت بیشتری می شود چرا که جامعه نیز به کودک آموزش می دهد و پدر و مادر باید آموزشهای غلطی که جامعه به او می دهد را اصلاح کنند.
مهمترین چیزی که در آموزش مهم است اطلاع پدر و مادر از مضرّات و حتی فوائد احتمالی غیر قابل اعتنای آن و همچنین آینده اشخاصی که دچار این انحرافات می شوند است تا بتواند خود را برای سؤالات پی در پی فرزند آماده کنند.
باتوجه به اینکه ایدز حاصل اعتیاد و استفاده از سرنگ آلوده و همچنین عدم رعایت بهداشت فردی و انحرافات اخلاقی می باشد، به صورت گذرا به بعضی علل و عوامل ابتلاء به اینگونه موارد و همچنین مصرف قرص های اکستازی اشاره کرده و با بیان راهکارها سخن خود را به پایان می بریم:
الف) ارضای صحیح حس کنجکاوی:
انسان موجودی کنجکاو است. او می خواهد از همه چیز سر در آورد، علت و کم و کیف هر پدیده و واقعه ای را بداند. برخی معتقدند که «هر چیز به یک بار امتحان کردنش می ارزد» اما ارضای لجام گسیخته و بی حساب این گرایش مفید و سرنوشت ساز، می تواند خسارتهای غیر قابل جبرانی برای انسان به بار آورد.[2] خسارتهائی مانند افتادن در دام قرصهای اکس و اعتیاد و ایدز و … .
توصیه های زیر می تواند برای ارضاء صحیح این حس و جلوگیری از خسارت راهگشا باشد:
1. حتی المقدور عوامل تحریک کننده حس کنجکاوی نسبت به تجربه انگیز مواد و قرصها را از میان بردارید.
2. با ترتیب دادن مسافرت یا رفتن به اماکن ناشناخته و جدید و در اختیار قرار دادن کتابهائی که اسرار و رموز اشیاء، موجودات و حوادث پیرامونمان را شرح و توضیح می دهند، حس کنجکاوی فرزندتان را ارضاء کنید. نیز می توانید آنها را به نمایشگاههای مربوط به این مسائل مثل ستاد مبارزه با مواد مخدر و … ببرید تا خود از تصاویر، اطلاعات و … درس بگیرند.
3. باید به آنها بقبولانیم که هر چیزی را نمی شود تجربه کرد و اصولاً لازم نیست هر چیزی را شخصاً تجربه کنیم. امام علی _ علیه السلام _ می فرماید: «عاقل کسی است که از تجربیات دیگران پند گیرد»[3].
4. گاهی مناسب است سرنوشت این افراد را از روزنامه ها و … مطالعه کرد و مثلاً هنگامی که با هم هستید و جو صمیمی دارید علت آسیب های آن را تحلیل و بررسی کنید.
ب) توجه به لذتهای پایدار در برابر لذتهای زودگذر و بد فرجام
علّت گرایش برخی افراد به استفاده از این قرص ها و مواد لذت طلبی و خوشگذرانی و فرار از ناسازگاری های اجتماعی و استرس ها و … است. می خواهد به گفته خودش کیف کند، خوش باشد، حال کند و … . شاید در ابتدای امر هم برای آنان اینگونه باشد اما به مرور زمان اثر منفی خودش را نشان می دهد، و آن وقت است که دیگر پشیمانی سودی ندارد.
توصیه هایی که در این زمینه می توان به کار گرفت عبارتند از:
1. خود و فرزندان را عادت دهیم که برای رسیدن به لذت های پایدار و اهداف متعالی و آرمانهای مقدس، از
لذت های آنی و زودگذر که آن اهداف و آرمانها را از انسان می گیرند چشم پوشی کنیم.
2. این باور را در آنها ایجاد کنیم که ما به لذتهائی دسترسی داریم که لذات جسمی و جنسی و کاذب در مقابل آنها هیچ است.
حافظ ترک جهان گفتن طریق خوشدلی است تا مپنداری که احوال جهان داران خوشست
و یا
اگر لذت ترک لذت بدانی دگر لذت نفس لذت ندانی
برخی از این لذتهای روحی و معنوی عبارتند از: لذت عشق به خدا و راز و نیاز با او، لذت انس با قرآن، لذت مطالعه، لذت ابتکار و خلاقیت، لذت خدمت به نیازمندان، لذت ایثار، لذت عفو و گذشت و … .
3. لذات حلال و تفریحات سالم را بر فرزندانمان حرام نکنیم. امام رضا _ علیه السلام _ می فرمایند: «سعی کنید اوقات روزانه خود را به چهار بخش تقسیم کنید، بخشی از آن را به عبادت و مناجات با خدا بپردازید، بخشی را به تأمین معاش اختصاص دهید، بخشی را به ارتباط دوستان و افراد مورد اعتماد و کسانی که شما را به عیوبتان واقف می سازند و در باطن نسبت به شما صفا و خلوص دارند اختصاص دهید و بخشی هم به تفریحات و لذتهای سالم بپردازید و با نشاط و شادابی این بخش، نیروی انجام وظائف بخشهای دیگر را تأمین نمائید، اگر از بخش آخر غفلت کنید قادر به انجام بخشهای دیگر نیستند»[4].
4. محیط خانه را گرم و صمیمی کنید، با فرزندانتان دوست باشید تا راحت مشکلات و انتظاراتشان را بیان کنند و احساس گرفتگی و افسردگی نکنند درضمن برای فرزندانتان دوست مناسبی انتخاب کنید و از دور به آنها جهت دهید.
5. فرزندان خود را در برنامه های لذتبخش و مفرح همراهی کنید تا از این طریق بتوانید خانواده را محل امنی برای لذت جویی سالم و پایدار بسازید. توجه داشته باشید که افراط و تفریط در لذت جویی هر دو اثر مخرب دارد. بنابراین تفریط یا سرکوبی لذت های مشروع مانند بازی، گشت و گذار با دوستان خوب، اردوهای تفریحی و غیره، مانند افراط در لذتجویی می تواند مخرب باشد.
ج) ضعف ایمان مذهبی:
ایمان به معنای باور قلبی و التزام عملی است. انسان مؤمن کسی است که اولاً از اعماق دل به دین معتقد باشد، ثانیاً در مقام عمل پایبندی خود را به دستورات دینی و حدود الهی ثابت نماید. ضعف در این موضوع انسان را به مسیرهائی منحرف می کند که گاهی پایان ناخوشایندی دارد که از جمله آنها می تواند مصرف همین قرصها و افتادن در ورطه اعتیاد و انحرافات اخلاقی باشد.
چند توصیه در این زمینه:
1. از طریق آشنائی خود و فرزندانتان با حقائق دینی و آثار و فوائد ایمان و ارتباط با خدا، شیرینی ایمان را تجربه کنیم.
2. از طریق تفکر و عبرت، و مطالعه و شرکت در مجالس موعظه، و ارتباط با مردان خدا، ایمان به خدا و روز رستاخیز را در فرزند خویش تقویت کنید.
3. این واقعیت «که برای بازگشت به طرف خدا هیچگاه دیر نیست و نومیدی در درگاه او جایی ندارد» را به فرزندمان بقبولانیم.
د) ارضای نیاز به احترام و ابراز وجود:
گاهی اوقات برخی از جوانان و نوجوانان به دلائلی که عمدتاً ریشه در محرومیت های گذشته احساس حقارت، محرومیت ها و عدم اعتماد به نفس دارد مبادرت به اعمال و رفتارهائی می کنند که ثابت کنند به جرگه بزرگترها در آمده اند و آنها دیگر آن کودک ضعیف و مطیع گذشته نیستند، اعمالی نظیر خالکوبی _ که می تواند عامل ایدز باشد _، استعمال دخانیات، مصرف قرص های اکس، اعتیاد و … از این جمله امورند.
بهترین توصیه ای که جهت پیشگیری از وقوع بزهکاری این افراد و هدایت آنان می توان ارائه نمود این است که وجود این روحیات را به عنوان یک واقعیت بپذیریم و زمینه مناسب برای ابراز وجود و عرض اندام چنین افرادی فراهم آمدیم، این سیل خروشان را به کانال مشخص و از پیش آماده شده ای هدایت کنیم و بدین وسیله ضمن کنترل، بهترین استفاده ممکن را جهت تربیت فرد و تعالی اجتماع بکار ببریم.
بعضی امور دیگر زمینه ساز این انحرافات می شوند که ما باید در آموزش خود این زمینه ها را با ظرافت تمام از بین ببریم. از جمله این امور:
– معاشرت با دوستان ناباب و به طور کلی محیط اجتماعی فاسد
– مشکلات روحی و روانی فرزندان مثل افسردگی و اضطراب
– مشکلات خانوادگی و دعواهای بین پدر و مادر و یا به تعبیر دیگر: آشفتگی و نابسامانی خانواده
– از بین رفتن قبح و زشتی انحرافات اخلاقی و اجتماعی
– فقر و تنگدستی و رهائی از آنها با پناه جستن به قرص
– بیکاری و … .
این امور مانع آموزشی صحیح اند و باید در آموزش به کودک به این موارد نیز دقت کرد.
امیدواریم آنچه گفتیم مفید باشد.
گروه تربیت و مشاوره
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. اعتیاد و شیوه های درمان آن برای خانواده، حسین فرجاد و دیگران، چ 4، تهران، انتشارات بدر، 1382.
2. آموزشی عمومی به برای پیشگیری از اعتیاد، سازمان ملل (یونسکو)، ترجمه محسن دهقانی، تهران، انتشارات سازمان بهزیستی، 1372 ش.
3. کلیدهای پیشگیری و مقابله با اعتیاد در نوجوانان و جوانان، کارل پیکهارت، ترجمه مسعود هومان، چ 2، تهران، انتشارات صابرین، 1380 ش.
پی نوشت ها:
[1] . در بیان دلیل های خود نباید از مسائل غیر علمی سخن بگوئید چون اگر کودک اطلاعاتش از طریق رسانه ها و یا دیگران کامل شود دیگر به ادلّه و سخنان والدین اهمیت نمی دهند.
[2] . اعتیاد آتش هستی سوز، محمدحسین کارگر، چ 1، ص 39، قم، انتشارات امید، 1379 ش.
[3] . کیفر گناه، سیدهاشم رسولی محلاتی، چ 10، ص 164، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1368 ش.
[4] . اعتیاد و شیوه های جلوگیری آن برای خانواده، محمدحسین فرجاد و دیگران، ج 2، چ 1، ص 135، تهران، دفتر تحقیقات و انتشارات بدر، 1374 ش.