آیا می شود از روشهای تنبیهی در امور مشاوره ای و در برخورد با نوجوانانی که از خلاف دست بر نمی دارند استفاده کرد؟ روشهای تنبیهی را توضیح دهید.
در رابطه با جواب سؤال شما پرسشگر ارجمند و متعهّد مناسب می دانم به نکاتی جهت تنویر اذهان و تبیین ابعاد مختلف سؤال بیان کنم.
الف) تعریف تنبیه
«تنبیه» (Punishment) در لغت، به معنای آگاه کردن،[1] و بیدار کردن[2] است. و در اصطلاح یک شوک جسمی یا روانی است که کودک را متوجه میکند ودر مورد عواقب کارش به او هشدار میدهد. این هشدار به صورتهای گوناگونی همچون نگاه خشم آلود، بیاعتنایی، توبیخ، محروم کردن از گردش، بازی، مهمانی رفتن و تماشای تلویزیون و بالاخره کتک زدن و… قابل اجراء است.[3]
بنابراین تنبیه به دو گونه جسمی و روانی نمود مییابد. و یا به عبارتی میتوان آن را به بدنی و غیر بدنی تقسیم کرد.
ب) بررسی استفاده از تنبیه
از آثار تربیتی گذشتگان بدست می آید که بیشتر آنان تنبیه به ویژه جسمانی را اساسیترین و نخستین عامل تربیت میدانستند. و بیش از هر عامل دیگر از آن استفاده میکردند. و معتقد بودند که روحشیطانی در کالبد بزهکاران و خلافکاران حلول کرده است. و جز با سختترین تنبیه از کالبد آنان خارج نمیگردد. غزالی میگوید: معلم میتواند با ابزار ترس کودک را ادب نماید و اگر موثر نیفتاد او را با شلاق ادب آموزد.
همه والدین و مربیان در مورد تنبیه، عقاید شخصی ویژهای دارند. چه آنهایی که آن را میپذیرند و چه کسانی که آن را رد میکنند، از تنبیه به عنوان یک روش آموزشی مناسب برای فرزندانشان استفاده میکنند.
اگر میتوانستیم فرزندانمان را فقط با استفاده از روشهای مثبت تربیت کنیم خیلی عالی بود؛ اما نمیتوانیم. برای آموختن الگوهای رفتاریشایسته، هم روشهای مثبت و هم منفی لازم هستند. ما قصد نداریم تنبیه را بپذیریم یا رد کنیم. بلکه میخواهیم روش آن را بیاموزیم تا هنگامی که تنبیه به عنوان یک روش تربیتی ضرورت یافت، تاثیر بیشتری داشته باشد.
تنبیه به تنهایی نمیتواند نتایج دلخواه را فراهم کند، زیرا به طور کلی روشی منفی است. این روش به فرزرندمان میآموزد که چه کاری را انجام ندهد، ولی رفتار درست را به او یاد نمیدهد.
در رابطه با تنبیه بدنی، از روایات بدست میآید که در مواردی بلا مانع است، اما باید دید که حدود آن تا کجاست؟ و پدر و مادر تا چه مقدار و با چه وسیلهای میتوانند فرزندشان را تنبیهبدنی کنند؟ آیا آنان مجاز هستند که با هر وسیلهای بدن او را کبود و زخمی نمایند. آیا والدین و مربیان اجازه دارند در هر سنی کودک را تنبیهبدنی کنند؟ آیا میتوانند هرگاه که از نافرمانی فرزندانشان به خشم آمدند به جان او بیفتند و علاوه بر دشنام و ناسزا او را به بادکتک بگیرند؟ بیتردید پاسخ منفی است و چنین تصوری که برخی از والدین ناآگاه درباره تادیب و تربیت فرزند خود دارند به کلی نادرست است.
روایاتی که از پیامبر(ص) و ائمه هدی(علیهم السلام) رسیده حد و مرز تنبیهبدنی را کاملاً روشن میکند. تنبیهبدنیمجاز شرایط خاصی دارد، که با در نظر گرفتن آنها میبینیم این اصل، یک اصل حکیمانه، نه شیوه خشونت آمیزی برای جبران ناتواناییهای والدین و مربیان در تربیت و هدایت فرزندانشان است.
طبق روایات، تنبیه بدنی کودکان قبل از پنج سالگی مجاز نیست و بعد از آن نیز، مقدارزدن کاملاً محدود است و اگر بیش از آن باشد و یا منجر به سرخی و کبودی یا نقص عضو گردد کیفر دارد. از جمله وصایای رسول خدا به امام علی علیه السلام این بود که فرمود: «برای تادیب بیش از سه ضربه نزن زیرا اگر چنین کردی روز قیامت قصاص خواهی شد.» در روایات دیگر نیز آمده که حتی در این مقدارکم نیز باید نرمش داشته باشید.
تنبیه بدنی تنها در موارد سرنوشت ساز، نه برای هر عملی که از فرزندانمان سرمیزند و احیاناً مورد پسندمان نیست، اجازه داده شده، آن هم محدود و به گونهای که آسیبی به آنها وارد نگردد، و صرفاً در جهت بازداشتنشان از کار خطرناکی که انجام میدهند، و البته در مرحله آخر که راهی جز تنبیه باقی نمانده باشد.
هرگاه تادیب جز با زدن میسر نباشد، اگرچه با رعایت شرایط ضروری آن بیاشکال به نظر میرسد، اما والدین و مربیان باید به این نکته توجه کنند که اگر در اثر زدن کودک بدن او سرخ یا کبود یا زخمی گردد، باید دیه بپردازند. اگرچه زدن او جز به قصد تادیب نبوده است.
ج) کیفیت استفاده از تنبیه
مطالعات گوناگونی در مورد تنبیه و چگونگی به کارگیری آن انجام شده است که چند نمونه از نتایج آن بیان می شود.
1. به مراتب تنبیه توجه داشته باشید، تنبیه باید از مرحله ضعیف آغاز گردد و اگر مؤثر نیفتاد، میتوان از مرحله بعد استفاده کرد. به عنوان مثال، جایی که با تنبیهغیربدنی مشکل حل میگردد، استفاده از تنبیهبدنی، همخطرناک و هم لغو است و یا اگر با یک نگاهخشمآلود، کودک یا نوجوان آگاه میگردد، نباید از کنایه و پرخاش استفاده کرد.
2. تنبیه را به تعویق نیندازید، اگر قصد تنبیه فرزندتان را دارید، درست پس از رفتار ناپسندش، این کار را انجام دهید. زیرا رفتارانسان را پیامدهای بدونوقفه، کنترل میکند(این پیامدها میتوانند مثبت یا منفی باشند).پس صبر نکنید تا «بابا بیاد خونه». هر تنبیهی اثرش را با گذشت زمان از دست میدهد.
3. در حین عصبانیت فرزندتان را تنبیه نکنید. هدفتنبیه، آن است که فرزندتان از بدی دور شود. بنابراین، شخصیت انسانی او نباید مورد اهانت قرار گرفته و خورد شود. پدر و مادر هنگام تنبیه ، نباید شخصیت فرزندشان را سرزنش کنند، بلکه باید کارزشت و ناپسند او را مورد سرزنش قرار دهند.
4. به موازات اینکه رفتار نامطلوبی به دنبال استفاده از تنبیه کاهش می یابد، باید رفتار مناسب دیگر جایگزین آن شود و مورد تشویق قرار گیرد چرا که در غیر این صورت ممکن است رفتار ناشایست دیگری جای آن را بگیرد. مثلاً اگر نوجوانی از شنیدن موسیقی حرام منع می شود یا مورد تنبیه واقع می شود، بایدالگویی مثل گوش دادن به نوارهای مطلوب و غیرمضر توصیه شده و مورد تشویق قرار بگیرد.
5. در تنبیه کودکان باید علت تنبیه کاملاً مشخص شود تا کودک نسبت به تنبیه کننده، عقده ای به دل نگیرد و رفتار پرخاشگرانه او را هم تقلید نکند.
6. در تنبیه باید اعتدال رعایت شود، نه بگونه ای باشد که ایجاد ترس مرضی کند و نه آنقدر خفیف باشد که باعث بی تفاوتی شود.
7. تنبیه در پنهانی انجام شود و فرد بزهکار یا کسی که مرتکب اشتباهی شده در جمع دیگران مورد تنبیه قرار نگیرد، زیرا توصیه های آشکار وی را دچار رسوایی و شکست روحی می کند و بعضی مواقع برای انجام گناه جسور می سازد.
8. هنگام سرزنش و تنبیه دیگران از پافشاری و تکرار خودداری کند و سخن ملامت آمیز خود را تکرار نکند و به حداقل آن کفایت کنند.
حضرت علی ـ علیه السلام ـ در این زمینه می فرماید: مواظب باش که هنگام سرزنش دیگران، بر آن پافشاری نکنی و سخن ملامت آمیز خود را تکرار نکنی؛ چه این کار ضمن آنکه تأثیر سرزنش را خنثی می کند، فرد را در انجام دادن گناه جسارت می دهد.[4]
شاید رمز کمتر شدن تأثیر سرزنش در صورت تکرار، همان باشد که روانشناسان از آن به عنوان «خوگیری»[5] یاد می کنند؛ چراکه تکرار یک محرک واکنش انسان را پایین می آورد و فرد را دچار وضعیتی می سازد که دیگر به آن محرک توجهی نمی کند. آن حضرت در جای دیگر می فرماید: افراط و زیاده روی در سرزنش، نتیجه ای جز بر افروختن آتش گستاخی و ستیزه جویی نخواهد داشت.[6]
9. توجه به حالات فردی و ویژگی های شخصیتی بزهکار هم نباید مورد غفلت واقع شود و متناسب با خصوصیات او تنبیه ها ارائه شود.
خلاصه اینکه هم از نظر روایات معصومین ـ علیهم السلام ـ و هم از نظر متخصصین تربیتی اصل اول در تربیت تشویق و مدارا است و در موارد خاص و لازم می توان از تنبیه استفاده کرد و این تنبیه بجا و حساب شده، بسیار سرنوشت ساز و مؤثر است.
پی نوشت ها:
[1] . معین، محمد، فرهنگ معین، ج 1، ماده تنبیه.
[2] . دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، مادهتنبیه.
[3] علی رحمانی یزدری، نقد باورهای غلط تربیتی، ص235
[4] . آمدی، غررالحکم، تهران، 1377، ج 3، ص 22.
[5]. Hobituation.
[6] . همان، ج2، ص 43.