دادگری، دادگستری و عدالت محوری در کلام و سیره امیرالمومنین ‌(ع)

دادگری، دادگستری و عدالت محوری در کلام و سیره امیرالمومنین ‌(ع)

امام علی(ع) را باید نمونه راستین یک فرد پایبند به موازین اخلاقی و الگوی برجسته‌ جوانمردی برشمرد و این نکته چنان کتمان‌ناپذیر است که علاوه بر شیعیان، تمامی فرق اسلامی و همچنین بیشتر عرفا و پیروان طریقت‌های عرفانی ایشان را سرسلسله‌ جوانمردان می‌خوانند.
بسیاری از خاورشناسان غربی که کند و کاو در تاریخ و فرهنگ دیرین مشرق‌زمین را پیشه‌ خویش کرده‌اند نیز فضایل اخلاقی امام را ستوده و درباره آن بسیار نگاشته‌اند.
برابر تاریخ، از جمله فضایلی که امام علی(ع) همواره دلبسته آن بوده‌ و مشوق دیگران نیز بوده‌اند تا آن را رعایت کنند، مساله عدالت و تلاش در گستردن آن است. نگارنده بر آن باور است، در جهت درک هر چه بهتر موضوع یادشده از 2 منبع اصلی می‌توان یاری جست:
الف: کتاب‌های معتبر تاریخ اسلام چون تاریخ طبری، تاریخ ابن‌اثیر، اخبارالطوال دینوری و….
ب: کتاب نهج‌البلاغه که بر مجموعه عظیمی از مکتوبات و فرمایشات امام علی(ع) مشتمل است.
آنچه واکاوی و جستجو در منابع یادشده به دست می‌دهد آن است که علی(ع) عدل را «رستگاری و کرامت»، «برترین فضایل»، «بهترین خصلت» و «بالاترین موهبت الهی» پنداشته و آن را «مأنوس خلایق» و رعایت آن را موجب «افزایش برکات» دانسته‌اند. درحقیقت، به باور آن حضرت، جوهره و هسته اصلی ایمان، عدالت است و تمام خوبی‌ها از آن سرچشمه می‏گیرند.
عدالت محکم‌ترین اساس و بنیانی است که در نظام اجتماعی وجود دارد. پروردگار یکتا عدالت را سبب قوام امور زندگانی مردم قرار داده تا از ظلم، نابسامانی و گناه درامان بمانند و احکام و قوانین به وسیله عدالت، احیا و اجرا گردند.
سراسر نهج‌البلاغه مشحون است به آن‌که عدالت یکی از ارکان اصلی تشکیل‌دهنده اندیشه امام بوده و عدالت در نهج‏البلاغه به صورت یک فلسفه و نظریه اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مورد توجه قرار گرفته است. این مفهوم را می‏توان واجد سه بعد اصلی: الف) وحدت‏گرایی و آزادمنشی، ب) حقوقی و سیاسی، ج) اقتصادی و مدیریت یا سازمانی، پنداشت. البته هر یک از این ابعاد نیز خود واجد زیرشاخه‌هایی پیوندی هستند.
یکی از مهم‌ترین اسناد تاریخی در مفهوم و سیاست‏گذاری عدالت، فرمان امام علی(ع) به مالک اشتر فرماندار مصر است. این سند به تنهایی تمام جوانب اصل وحدت‏گرایی و آزادمنشی، اصل حقوقی و سیاسی و اصل اقتصادی، مدیریت و سازمانی را به طور شیوا و جالبی خلاصه می‏کند و درآن مراتب فرمانداری و حکومت در الگوی یک‌گفتار و سیاست‏گذاری عدالت به زیبایی و فصاحت کلام بیان شده است.
محوریت این فرمان در برقراری عدالت و ابعاد چهارگانه آن عبارت از خداسالاری، مردم‏سالاری، شایسته سالاری و دیوان سالاری است. امام علی(ع) در این یادداشت و سند مهم در واقع نظریات، الگو و تئوری خود را درباره عدالت به صورت یک فرمان سیاست‏گذاری به فرماندار مصر پیاده کرده است.
در این فرمان امام و خلیفه امت اسلامی نظرات خود را درباره انصاف، ستم، میانه‏روی در حق، برابری و مساوات، آزادی، وزارت، انتقاد، مشورت، حد و فصل اختلافات، مالیات، پاسخگویی به مردم، نویسندگان و تجار و صنعت‏گران، خودکفایی، مشروعیت حکومت، سپاه و دیوان‏سالاری و به طور کلی عدل و درستی بیان می‏کند.
از نامه‏های امام علی(ع) به سهل‏بن حنیف انصاری که از جانب ایشان بر مدینه حکمفرما بود نیز هویدا می‌شود که از منظر علی(ع) عدل و داد، شاخص مسوولیت و آزادی در جامعه اسلامی است:
«عدل و راستی را (از روش ما) شناختند، دیدند و شنیدند و در گوش دارند و دانستند مردمی که نزد ما هستند در حق برابرند، پس (بین آنها چیزی تقسیم نمی‏کنیم مگر با تسویه) گریختند تا این‌که سودی را به خود اختصاص داده و دیگران را بی‏بهره نمایند. خدا آنها را از رحمتش دور گرداند.»
گفتنی است، منابع تاریخی کلاسیک اسلامی به روشنی نمایان ساخته‌اند که مفهوم عدالت و دادگری واجد چنان جایگاهی در اندیشه امام علی(ع) بود که حتی پذیرش خلافت را امری مرتبط با آن برشمردند:
«اگر خداوند از علما، عهد و پیمان نگرفته بود که در برابر شکمبارگی ظالمان و گرسنگی مظلومان سکوت نکنند، مهار شتر خلافت را بر کوهان آن انداخته، رهایش می‏ساختم.»
تاریخ همچنین بازگوکننده آن است که سیره و رویه حضرت در دوران خلافت همواره تأکید و پافشاری برضرورت اصلاح و بازگرداندن تمامی اموالی بود که به ظلم فراهم شده یا به‌ناحق از بیت‌المال برداشت شده بود. به اعتقاد امام این اموال را باید به صاحبان اصلی آنها بازگردد، اگرچه به عنوان مهریه زنان داده شده باشد. خطابه امام در نخستین روزهای خلافت که در منابع تاریخی مسطور است به وضوح نشان می‌دهد که عدالت مطلق، پایه و رکن اندیشه امام علی(ع) را تشکیل می‏داده است:
«…آگاه باشید هر زمینی را که به کسی به تیول داده ‏است و هر مالی از مال خدا را که بخشیده‏است به بیت‏المال برمی‏گردد. هیچ چیزی حق را باطل نمی‏کند. اگر ببینم که زنان با آن مال‏ها ازدواج کرده‏اند و کنیزکان به مالکیت درآمده‏اند و در شهرها پخش گردیده‏است همه را برمی‏گردانم، چه بدون شک در عدل گشایشی است، کسی که از حق به تنگ آید، ستم بیش‏تر، او را در تنگنا قرار خواهد داد…».
امام علی(ع) در نامه خود به مالک اشتر نیز بر این نکته تأکید کرده و چنین فرموده‌اند: «هرگز ملتی به قدرت و پاکی نخواهد رسید، مگر آن که حق ضعفا از اقویا بدون هیچ گونه چشم‌پوشی گرفته شود.»
یکی دیگر از اسناد تاریخی که جایگاه واقعی عدالت در تفکر امام را برملا می‌سازد، متن فرمان امام مبنی بر انتصاب محمد بن ابی‎بکر به فرمانداری ولایت مصر است. امام در بخشی از این فرمان بیان داشته‌اند: «با آنان فروتن باش و نرمخو و هموار وگشاده‎رو. به یک چشم بنگر به همگان، خواه به گوشه چشم‌نگری و خواه خیره شوی به آنان، تا بزرگان در تو طمع ستم بر ناتوانان نبندند و ناتوانان از عدالتت مأیوس نگردند.»
به عنوان پایانی بر این مختصر می‌توان گفت به باور علی(ع) در راستای وصول جامعه به سعادت مادی و معنوی، باید بر بستر عدالت و عدل‌محوری حرکت نمود. اقرار داشت که سفارش مولانا جلال‌الدین محمد بلخی، شاعر و عارف پرآوازه ایران‌زمین، مبنی بر «از علی آموز اخلاص عمل» را به گوش جان شنیدن، به هیچ‌وجه ناشایست نخواهد بود.
منبع:جام جم آنلاین

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید