سیری در برنامه اخلاقی نبوی (ع)(2)

سیری در برنامه اخلاقی نبوی (ع)(2)

نویسنده:سید مهدی سلطانی رنانی

ب) مهرورزی درحق غیر مسلمانان

مهربانی ومهروزی پیامبر اعظم (ص) فقط به مسلمانان اختصاص نداشت، بلکه دایره وسیع آن همه کاینات وهستی را در برمی گرفت. این گونه نبود که فقط نگاه وعنایت ویژه آن بزرگوار به مسلمانان باشد واز سایرین غافل بماند. در نگرش آن حضرت، همان قدر که مسلمان دارای ارزش و اعتبار بود، غیر مسلمان نیز به عنوان یک «انسان» دارای ارزش و کرامت بود.
یکی ازاین گروه های مورد رأفت وشفقت پیامبر اعظم (ص)یهودیان بود .هرچند گروهی از آنان بیشترین آزار واذیت را به ساحت بزرگوار او روا می داشتند ولی این اقدام نیز مانع از رأفت و رحمت آن جناب نمی گردید. با اینکه گروه یهودیان کمتر تحت تأثیر سیره رحمانی او قرار می گرفتند، ولی رویه آن حضرت دربرابر آنان مشخص بود. درذیل، به نمونه هایی از رأفت پیامبر اسلام درحق غیر مسلمانان اشاره می گردد.
1. فردی از آن حضرت برای قوم خود صله وانفاق خواست. از آنجا که پول ومال در دست نداشت، به ناچار از یک یهودی پول قرض گرفت تا به جای پول به آن یهودی مقداری خرمای سلف (23) بفروشد. زمانی که موعد ادای قرض فرارسد، یهودی به نزد پیامبر اعظم (ص) آمد وبدهی خود را طلب کرد. پیامبر (ص) که نتوانسته بود محصول خرما
را فراهم سازد،از یهودی فرصتی مجدد خواست،ولی مرد یهودی با گستاخی تمام گفت: « ای پسر عبدالمطلب! شما رادیر پرداخت نمی دانستم». یکی از حاضران مجلس از سخن توهین آمیز این مرد خشمگین شد وآماده اقدام عملی علیه آن یهودی گردید. رسول خدا(ص) بامهربانی خود خطاب به آن صحابی فرمود: «به جای خشمگین شدن وعکس العمل نشان دادن، مرا به حسن ادا واو را به حسن مطالبه دعوت کن. حالا برو و خرمای او را بده وبیست صاع اضافه تر بده؛ زیرا او را ترساندی». مرد یهودی که این رأفت ومهرورزی را از پیامبر اعظم (ص) دید، همان لحظه شهادتین گفت و مسلمان شد.(24)
2. روزی یک یهودی نزدپیامبر(ص) آمد وبا کمال جسارت و گستاخی به آن حضرت گفت: «السام علیک، مرگ برتو» عایشه که شاهد این ماجرا بود، خشمگین شد وشروع به دشنام وناسزا گویی به آن شخص کرد، ولی آن رسول رحمت (ص) مانع از ادامه ناسزاگویی عایشه گردید وخطاب به وی فرمود: «…ای عایشه! اگر می توانستی صورت حقیقی دشنام را ببینی، آن گاه متوجه زشتی آن می شدی».(25)
3. وقتی از بیماری خدمت گزار خود که از قضا جوانی یهودی بود، اطلاع یافت، سریع به عیادت او رفت وچون او را در بستر در انتظار مرگ دید، آن جوان را دعوت به اسلام کرد و جوان یهودی دعوت او را پذیرفت واز دنیا رفت. پیامبر اعظم (ص)خطاب به اصحاب فرمود: «جمع شوید تا به برادر مسلمان خود نماز بگزاریم».(26)
4. مادری مشرک برای دختر مسلمانش هدیه ای آورد؛ ولی آن دختر هدیه مادرش را نپذیرفت وحتی حاضر به دیدار او نشد و دیدار با مادر را مشروط به اجازه پیامبر (ص) نمود، آن حضرت با وجود اینکه در سیره وکردارش قبول هدیه از مشرک قرار نداشت، ولی برای دلجویی از آن مادر خطاب به دختر مسلمان فرمود: « مادرت را بپذیر و او را گرامی بدار وهدیه او را قبول کن».(27)
5. پیامبر اعظم (ص) نه تنها درحق بدگویان و دشمنان ظاهری وباطنی خویش رئوف و مهربان بود، بلکه درحق تروریست ها وافرادی که قصد کشتن آن حضرت را داشتند نیز با رأفت ومهربانی رفتار می کرد، تا جایی که ابوسفیان، تروریستی را از مکه به مدینه فرستاد تا پیامبر اعظم(ص) را ترور کند. زمانی که آن فرد به مدینه آمد و مکان پیامبر (ص) را جستجو کرد، درجواب به وی می گویند که آن
حضرت درمحله بنی عبدالاشهل است. وقتی آن فرد به آنجا می رود، پیامبراعظم (ص) را مشغول وعظ وموعظه می بیند. همین که چشم پیامبر اعظم (ص) به او می افتد، خطاب به حاضران می فرمایند: «این مرد، صاحب شراست». فرد جلو می آید ومی گویند: « کدام یک از شما فرزند عبدالمطلب است».
پیامبر اعظم (ص) درجواب می فرماید: « منم فرزند عبدالمطلب.» آن فرد به بهانه صحبت درگوش حضرت نزدیک تر می آید که یکی از اصحاب متوجه حرکات غیر عادی او می گردد واو را بازرسی می کند واز وی یک خنجر به دست می آورد واو نیز به عمل شوم خود اعتراف می کند. روز بعد که آن فرد را برای محاکمه نزد پیامبر(ص) می آورند، آن حضرت نگاهی به او می کند ودرحالی که آن فرد گمان می کرد که پیامبر (ص) دستور قتل او را صادر خواهد کرد، درکمال بهت وناباوری با بخشش حضرتش مواجه می شود. پیامبر اعظم (ص) وی را به اسلام آوردن ومسلمان شدن دعوت می کند؛ آن مرد نیز با مشاهده رأفت ومهربانی عظیم او، همان لحظه مسلمان می شود.(28)
6. وقتی وهب بن عمیر که از چهره های سفاک و ظالم مکه بود، ازاسارت فرزندش به دست مسلمانان مطلع می گردد وبرای کشتن پیامبر اعظم(ص) آماده رفتن به مدینه می شود، شمشیری را تیز و با زهر آغشته می کند وعازم مدینه می گردد. زمانی که به مدینه می آید، عمر ازنیت شوم او آگاه می شود و وی را دستگیر می کند ونزد پیامبر (ص) می برد. پیامبر اعظم (ص) پس از اطلاع یافتن از ماجرا و نیت وی، دستور آزادی او را می دهد. ابن عمیر به رسم جاهلیت از حضرت محمد(ص) تشکر می کند. پیامبر (ص) درجواب او می فرماید: « خداوند ما را به تحیت اسلام، از تحیت جاهلیت بی نیاز ساخته است، برای چه آمده ای ؟» ابن عمیر در جواب می گوید: برای رهایی پسرم. پیامبر (ص) دستور آزادی فرزند او را می دهد و ابن عمیر نیز مسلمان می شود وبه مکه می آید ودر آنجا تبلیغ اسلام می کند وافرادی به دست وی مسلمان می شوند(29)
آری، این است دکترین اخلاقی پیامبر اعظم(ص) که چگونه در دل معاندان و دشمنان قسم خورده آن حضرت اثر می کند و آنان را به مسلمانی جانباز و فداکار در راه اسلام مبدل می نماید.

نتیجه

نتیجه این مقاله را می توان درجملات ذیل نشان داد:
1. دکترین اخلاقی پیامبر اعظم(ص) با هدفی الهی ومنطقی اسلامی درهمیشه تاریخ، راه و رسم مطلوب و آرمانی را فرا روی امت اسلام نهاده وتعیین کننده خط مشی زندگی نظری وعملی اعضای این امت می باشد.
2. آن حضرت الگو و اسوه تابناک در دکترین اخلاقی برای همه انسان های مسلمان وغیر مسلمان محسوب می گردد، تا آنجا که متمسکین وعاملین به اخلاق عظیم حضرتش، راه سعادت را در دنیا وآخرت می پویند.
3.دکترین اخلاقی پیامبر اعظم (ص)از مؤلفه اصیل واساسی «رأفت ومهرورزی» تشکیل شده است.
4. اخلاق وتواضع به عنوان دو مقوله مهم دررأفت و مهرورزی وبه معنای اصلی همان دکترین اخلاقی پیامبر اعظم (ص) وسرلوحه کردار و رفتار حضرتش به شمار می رود.
5. نکته شایان توجه اینکه مهربانی و مهرورزی آن حضرت در حق معاندان ودشمنان آن حضرت
رنگ و جلوه ای نو می یابد ونور اسلام را در قلوب آنان روشن می نماید. درحقیقت سیره او، چراغ راه همه جاهلان، معاندان و دشمنان اسلام در مسیر سعادت ورهایی از پرتگاه های ضلالت است.
به حق خارج از این دکترین والای اخلاقی نمی توان رفتار وعملی دیگررا برای حضرتش تصور کرد؛ زیرا آن جناب دریای بیکران و اقیانوس بی منتهای رحمت، رأفت ومهرورزی است برای همه دوران های تاریخ ونسل های انسان، تا جایی که حتی سخت گیری اش برکفار ومشرکین، به خاطر خیرخواهی خود آنان بود ودر ورای این سخت گیری ها، خیر وآخرت را طلب می کرد.
درتحلیل نمونه ها ومستندان مذکور درمتن مقاله، می توان موارد ذیل را تبیین کرد:
– الگودهی پیامبر اعظم (ص) درعرصه اخلاق، بلکه درهمه عرصه ها برای همه انسان ها، ابدی وجاودانه است.
– دکترین اخلاقی پیامبر اعظم (ص) یعنی محبت ومهرورزی، مؤثرترین روش ونزدیک ترین مسیر جهت تعلیم وتربیت صحیح انسان ها به شمار می آید؛ زیرا در این راه همسانی واطاعت آوری را به دنبال دارد.
– در روش محبت ومهرورزی، جنبه ها ومعیارهای اخلاق عرفانی نیز مورد نظر است؛ زیرا ارتباط وثیق انسان با خداوند را نمایان می سازد و موجب افزایش معرفت حقیقی به ساحت ربوبی ونبوی وتقویت ایمان وباورهای قلبی می شود. همچنین جنبه های ارتباط آدمی با خدا، خود، دیگران وجهان طبیعت ظاهر می گردد و درحرکت به سوی کمال، او را یاری می رساند.
– دکترین اخلاقی پیامبر اعظم (ص) پیام ها ورهیافت هایی ایده آل برای برنامه ریزی های اخلاقی وتبلور «اخلاق اجتماعی» در امت اسلامی دراختیار ما قرار می دهد که از آن جمله اند:
اصلاح گرایی درجامعه، ارائه الگوهای صحیح در ارتباطات انسانی، توجه به جاذبه های محبوب، مانند الطاف، زیبایی ها و نعمت ها، از بین بردن موانع محبوب ومحب، شناخت ومعرفت حقیقی از شخصیت پیامبر اعظم(ص) واهل بیت مطهروی، ونهادینه کردن رفتارهای محبت زا درجامعه.

پی نوشت ها :

23-به خرمایی گویند که بعد از برداشت محصول، پرداخت و داده می شود.
24-اسدالغابه فی معرفه الصحابه، ج2، ص242.
25-بحارالانوار، ج16، ص158.
26-المطالب العالیه، ابن حجر عسقلانی، ج1، ص 212.
27-نهایه الارب فی فنون الادب، ج17، ص 296.
28-سیره شامی، ابن کثیر دمشقی، ج3،ص177.
29-نهایه الارب فی فنون الادب، ج17، ص62.

منبع:نشریه فرهنگ کوثر، شماره83.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید