تدبر در سوره ی مبارکه غافر (3)

تدبر در سوره ی مبارکه غافر (3)

010281

نمودار شماره 3- نمودار سوره مبارکه غافر

2- هدایتی بودن سخن در سوره مبارکه غافر

1-2- فضای سخن سوره مبارکه غافر
با ابتنا به دو مبنای صدق و به جا بودن قرآن کریم، می توان از هر سوره ای فضای آن را نیز استفاده کرد و به تعبیری با استناد به ظواهر سوره، فضایی را تشخیص داد که سوره درصدد تأثیرگذاری بر آن است و می خواهد گامی در جهت اصلاح و رشد همه جانبه آن فضا بر دارد.
برای تشخیص فضای سخن در سوره مبارکه غافر لازم است، کلام به کلام و فصل به فصل با سوره همراه شویم: نخستین کلام این سوره مبارکه، از مقدمه ی تبین نزول قرآن از جانب خدای متعالی و توصیف بلیغ نازل کننده آن، این گونه استفاده می کند که ای پیامبر جز کافران کسی با آیات الهی، از جمله قرآن کریم مجادله نمی کند، پس شوکت و جلالت ظاهری مجادله کنندگان تو را نفریبد، پیش از اینان نیز اقوامی بوده اند که علیه رسولانشان می شوریدند و به وسیله باطل با آیات حق الهی مجادله می کردند و من آنان را در دنیا و آخرت عذاب کردم و ره به جایی نبردند. از این آیات می توان نتیجه گرفت که اولا، در فضای این سوره، کافرانی در مقام مجادله ی باطل با آیات حق الهی، یعنی قرآن کریم بوده اند و ثانیاً، این افراد دارای شوکت و هیبت ظاهری بوده و با استفاده از قدرت و ثروت خویش درصدد ارعاب و فریب دادن رسول مکرم اسلام ( صلی الله علیه و آله و سلم ) بوده اند.
در کلام دوم این سوره با دعای فرشتگان برای مؤمنان مواجه هستیم. مضمون دعای فرشتگان برای مؤمنان و ازواج و ذریه ایشان بیانگر این واقعیت است، که مؤمنان در فضای این سوره، سخت محتاج رحمت و مغفرت و توبه پذیری و حمایت خدای سبحان بوده اند و این نشان می دهد که آنان از خطر لغزش و کوتاهی در امان نبوده اند و باز در ادامه همین کلام و به تقابل با مؤمنان، سخن از کافرانی است که دیرهنگام متوجه اشتباه خود شده اند، اما به آنان گفته می شود که شما بدان جهت عذاب می شوید که در مقابل یگانه پرستی کفر می ورزیدید و در برابر شرک ایمان می آوردید، پس امروز محکوم به حکم پروردگار بلندمرتبه بزرگ هستید. این تقابل به ضمیمه کلام قبل می فهماند که مؤمنان مورد بحث این کلام، در مسیر یگانه پرستی، با مقابله و دشمنی کافران قدرتمند و ثروتمند روبه رو بودند و همین فشارهای ناشی از وعد و وعید؛ و تطمیع و تهدید؛ و زر و زور کافران ایشان را در حفظ ایمان دچار مشکل می کرده است.
کلام سوم با ذکر مقدمه ای همگان را به پرستش خالصانه خدا به رغم کراهت کافران خوانده است و از بی ثمر بودن خواندن غیر خدا سخن به میان آورده است، این محتوا مؤید همان فضایی است که به طور ضمنی از کلام دوم استفاده شده بود و آن اینکه کافران اهل جدال با آیات الهی، به خاطر ناخوش آیندی یگانه پرستی در مرامشان، در صدد بودند که با یگانه پرستی خالصانه مؤمنان مقابله کنند و مانع ایشان شوند و برای این کار از ابزارهای گوناگون ناشی از قدرت و ثروت استفاده می کردند.
کلام چهارم، دعوت کافران و مجادله کنندگان به مطالعه عاقبت کسانی است که پیش از ایشان بودند و ثروت و قدرت بیشتری داشتند و خواستند با اتکاء به این ثروت و قدرت در برابر رسولان الهی و بینات روشن آنها ایستادگی کنند، اما گرفتار عذاب خدا شدند. این بیان می فهماند که مجادله کنندگان در فضای این سوره، متوجه این حقیقت نبودند که ثروت و قدرت مورد اتکائشان مانع از عقاب خدا درباره ایشان نخواهد شد.
کلام پنجم در راستای تأمین شرایط دعوت کلام قبل، نمونه ای از داستانی تاریخی را مطرح می کند. داستان قدرتمندان ثروتمندی مانند فرعون و هامان و قارون که می خواستند در برابر رسول خدا، حضرت موسی ( علیه السلام ) ایستادگی کنند، اما ثروت و قدرتشان در این راه سودی نبخشید. از این داستان می توان ظرایفی از فضای سخن سوره را استفاده کرد. مثلاً می توان فهمید که ثروت و قدرت مجادله کنندگان، آنان را به اسراف و تکبر کشانده بود و آنان ریاکارانه خود را مصلح و هادی معرفی می کردند. در این داستان موسی ( علیه السلام ) را می بینیم که در برابر مکر این کافران به خدای متعالی پناه می برد. مؤمن آل فرعون را می بینیم که به عنوان الگوی مقاومت حکیمانه و شجاعانه در فضای سخت حفظ ایمان مطرح می شود. در کل طرح این داستان می فهماند که در فضای این سوره مجادله کنندگان مسرف متکبر نیازمند توجه به عاقبت پیشنیان هم مرام خود بودند و مؤمنان نیز نیازمند الگویی مناسب برای ایمان و مقاومت در برابر فشارهای ناشی از ثروت و قدرت متکبران مسرف بوده اند.
در کلام ششم، از سنت خدا در حمایت از انبیا و مؤمنان به ایشان سخن گفته می شود و با یادآوری جریان این سنت درباره موسی ( علیه السلام ) و قوم بنی اسرائیل و تأکیدی دوباره بر حقانیت وعده خدا در یاری رسولان و مؤمنان، رسول خدا ( صلی الله علیه و اله و سلم ) به صبر فرمان داده می شود و این می فهماند که اگر اعلان حمایت و یاری خدا و تأکید بر آن در فضای این سوره وجود نمی داشت و به عرصه رهبری جامعه اسلامی نمی آمد، زمینه صبر رسول خدا ( صلی الله علیه و اله و سلم ) در برابر مکر و حیله و فشار کافران صاحب زور و زر ایجاد نمی شد.
نخستین کلام فصل دوم سوره، کبر را عامل مجادله با آیات الهی معرفی می کند، کبری که هیچ گاه به نتیجه نمی رسد و توهمی بیش نیست، یعنی واقعیت ندارد و این کافران حقیقتاً بزرگ نیستند، اما خود را بزرگ می پندارند و متأسفانه از توهمی بودن کبرشان نیز آگاه نیستند. بنابراین از این کلام استفاده می شود که ریشه بیماری مجادله با آیات الهی، با اتکاء به زور و زر، کبری موهوم است که صاحبان بی چاره آن از موهومیتش ناآگاهند و بیشتر مردم از این حقیقت غافلند و به همین دلیل از سوی این متکبران به استضعاف کشیده شده اند.
دومین کلام این فصل می فهماند که کبر موهوم کافران مورد بحث این سوره آنان را به استکبار ورزیدن از عبادت خدا کشانده است و این در حالی است که هیچ توجهی به ربوبیت مطلق خدا درباره خودشان ندارند. ربوبیتی که مقتضی شکر و خداگرایی آنان است، نه کفر و خداگریزی ایشان.
در سه کلام فصل دوم، بار دیگر رویکرد تهدید و توبیخ مجادله کنندگان از سر گرفته می شود. توجه به این کلام های حیثیت تازه ای به فضای سخن این سوره نمی افزاید و به نحوی شرح و تبیین و یا طرح جزئیاتی از فضای به دست آمده از دو فصل قبل است، از این رو در ادامه به جمع بندی فضای سخن این سوره پرداخته می شود.
فضای این سوره در یک جمله، فضای مجادله با آیات الهی است؛ ذیلاً ابعاد سه گانه این فضا تبیین می شود:
1. وجود کافرانی صاحب قدرت و ثروت؛ و شوکت و جلالت ظاهری، که زور و زرشان از سویی باعث ایجاد روحیه اسراف و تکبر در ایشان شده است و از سوی دیگر تکیه گاه آنان در مقابله مزورانه با حقیقت است. روحیه اسراف و تکبر، آنان را از یگانه پرستی و کرنش در برابر پروردگارشان باز داشته و به کفر کشانیده است، از این رو درصدد مجادله ی باطل با آیات بینات رسولان خدا هستند و این کار را با تکیه بر ثروت و قدرتشان انجام می دهند. اینان اکثریت ناآگاه را به استضعاف کشیده و تابع خویش ساخته اند.
2. وجود مؤمنانی اندک که تحت فشار مستکبران صاحب ثروت و قدرت، به سختی ایمانشان را حفظ می کنند و سخت نیازمند رحمت و مغرفت و حمایت خدای سبحان هستند، تا بتوانند در برابر این فشارها مقاومت کنند و در مسیر یگانه پرستی ثابت قدم بمانند.
3. پیامبر و رهبر الهی که در این شرایط سخت باید رهبری دین را عهده دار باشد و با اتکا و اعتماد به سنت خدا در حمایت از رسولان و مؤمنان و لعنت و عذاب کافران مجادله کننده، به رغم ثروت و قدرت زیادشان صبر و ایستادگی داشته باشد.

2-2- سیر هدایتی سوره مبارکه غافر
پس از اینکه فضای سخن سوره غافر روشن شد، اینک می توان بر سیر هدایتی این سوره مروری داشت. یعنی می توان مسیر تأثیرگذاری سوره بر فضای مورد نظر را مطالعه کرد.
سوره مبارکه در نخستین فصل، با بیاناتی مستحکم و اطمینان بخش، طراحی فضای آلوده به مجادله به آیات بینات الهی را به نفع دین و حقیقت تغییر می دهد. در اولین کلام، از شوکت و جلالت حقیقی خدای نازل کننده قرآن کریم سخن می راند و حجاب از شوکت و جلالت ظاهری مجادله کنندگان با قرآن برمی گیرد و ضعف و فتور حقیقی شان را در قالب طرح عاقبت نمونه های مشابه تاریخی به تصویر می کشد، تا فروغ کاذب ثروت و قدرتشان پیامبر ( صلی الله علیه و اله وسلم ) و در رتبه بعدی مؤمنان به آن حضرت را تحت تأثیر قرار ندهد. در دومین کلام، از رحمت و مغفرت و حمایت خدا نسبت به مؤمنان و قهر و خشم و غضب او نسبت به کافران سخن به میان می آورد تا مؤمنان با اتکاء به رحمت و مغفرت خدا نلغزند و در صورت پیش آمدن هرگونه لغزشی باز هم در پرتو رحمت خدا توبه کنند و کافران مجادله کننده زیر پای خویش را خالی ببینند و بترسند. سومین کلام این فصل، فضای ایجاد شده از ناحیه متکبران زورگو برای ممانعت از یگانه پرستی مؤمنان را در هم می شکند و مؤمنان را به خداپرستی مخلصانه به رغم کراهت کافران فرا می خواند و با ایشان از بی ثمری شرک به خدا صحبت می کند تا کافران هم بفهمند که راه پیش رویشان به قعر جهنمی است که در آن فریادرسی از خدایان موهومشان نخواهند داشت. در چهارمین کلام مجادله کنندگان غره به ثروت و قدرت را به مطالعه عاقبت پیشینیان دعوت می کند تا بدانند که در طول تاریخ کسانی بوده اند که بیش از ایشان زور و زر داشتند و با انبیا به مقابله پرداختند، اما عذاب شدند و داراییشان مانع نشد. کلام پنجم از موسی ( علیه السلام ) سخن می گوید که در مقابل مکر فرعون و هامان و قارون به پروردگار خویش پناه برد؛ از فرعون و هامان و قارون سخن می گوید که با آیات الهی مجادله کردند، اما نتیجه ای نگرفتند و گرفتار عذاب دنیا و آخرت شدند و از مؤمن آل فرعون سخن می گوید که در فضای شکننده مجادله با آیات الهی در برابر فرعون فرعونیان ایستاد و حکیمانه و شجاعانه از حق و حقیقت دفاع کرد و خدا هم از او حمایت کرد. این داستان یک نمونه تاریخی از فضای مشابه زمان نزول این سوره را به تصویر کشیده و از سنت خدا در برخورد با این نمونه سخن گفته است تا هم مجادله کنندگان و هم مؤمنان بدانند که سنت تغییرناپذیر خدا حمایت از مؤمنان و مجازات کافران مجادله کننده با آیات الهی است. در نهایت کلام ششم این فصل به صراحت سنت خدا را در حمایت از رسولان و مؤمنان به ایشان مطرح کرده و بر مبنای آن، پیامبر الهی ( صلی الله علیه و آله و سلم ) را به صبر و ایستادگی در این شرایط سخت فرمان داده است.
پس از بر هم زدن صحنه نافع برای جبهه مجادله کنندگان با آیات بینات و طراحی صحنه ای نافع برای جبهه حق رسول خدا و مؤمنان، در فصل نخست، دومین فصل سوره، در مقام درمان درد مجادله با آیات الهی و پیش گیری از توسعه و تثبیت آن است، لذا در نخستین کلام، کبری موهوم و غیر واقعی را به عنوان ریشه مجادله با آیات الهی معرفی می کند و از این توهم پرده برمی دارد و در دومین کلام، همگان را به عبادت خالصانه خدا فرا می خواند و با استکبار ورزیدن از این عبادت خالصانه مقابله می کند، زیرا توجه به لزوم شکر و عبادت خالصانه رب مطلق انسانها، تنها راه رهایی از کبر موهومی است که کافران را در مسیر مجادله با آیات الهی جری کرده است.
اینک زمان آن رسیده است که سومین فصل این سوره قدم نهایی را بر دارد. آری تکبر و فرح و مرح این کافران محصول غره شدن آنان به ثروت و قدرت است و باید خوب در بی ثمری زور و زر در رفع و دفع عذاب بیاندیشند، تا مبنای اصلی فلاکتشان یعنی غره شدن به زور و زر از بین برود، از این رو این فصل از حتمیت وقوع وعید خدا درباره ایشان سخن گفته و پس از توبیخ آنان به خاطر انکار آیات الهی، آنان را بار دیگر به مطالعه عاقبت پیشنیان دعوت کرده است و این بار متذکر شده که قدرتمندان و ثروتمندان پیش از شما، فهمیدند که زر و زور تأثیری در حفظ آنان از عذاب ندارد، اما دیر بود، زیرا عذاب آنان فرا رسیده بود و ایمان در این هنگام ثمربخش نیست، پس بهتر است، فرصت را از دست ندهید و هرچه زودتر دست از غرور و کبر ناشی از پول و شهرت خود بردارید و از مجادله با آیات حق الهی بپرهیزید.
بدین ترتیب سوره مبارکه غافر، با نظمی استوار، تأثیر هدایتی شگرفی در فضای مورد نظر می گذارد و همه ارکان این فضا را به نفع حقیقت پیش می برد، هم پایه های مجادله با آیات الهی را تضعیف می کند، هم مؤمنان را برای مقاومت و ایستادگی در مسیر ایمان تقویت می کند و هم زمینه هرچه بیشتر صبر و ایستادگی را برای رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فراهم می آورد.

3-2- ترجمه تدبری سوره مبارکه غافر

مقابله با پدیده شوم مجادله با آیات الهی، از طریق نهی کافران از مجادله با آیات الهی، با تهدید ایشان به بی ثمری مجادله و عذاب دنیا و آخرت، ترغیب مؤمنان به مقاومت در فضای مجادله با آیات الهی، بر اساس حمایت خدا و تشویق رهبران الهی به توکل و صبر، در فضای مجادله، بر اساس سنت یاری خدا
به نام خداوند رحمتگر مهربان

بیان ناکامی کافران در مجادله با قرآن کریم، که از آیات الهی است:
حاء، میم. (1) فرو فرستادن این کتاب، از جانب خدای ارجمند داناست، (25) [ که ] گناه بخش و توبه پذیر [ و ] سخت کیفر [ و ] فراخ نعمت است. خدایی جز او نیست. بازگشت به سوی اوست. (3) جز آنهایی که کفر ورزیدند [ کسی ] در آیات خدا ستیزه نمی کند، پس رفت و آمدشان در شهرها تو را دستخوش فریب نگرداند. (4) پیش از اینان قوم نوح، و بعد از آنان دسته های مخالف [ دیگر ] به تکذیب پرداختند، و هر امّتی آهنگ فرستاده خود را کردند تا او را بگیرند، و به [ وسیله ] باطل جدال نمودند تا حقیقت را با آن پایمال کنند. پس آنان را فرو گرفتم آیا چگونه بود کیفر من؟ (5) و بدین سان فرمان پروردگارت درباره کسانی که کفر ورزیده بودند، به حقیقت پیوست که ایشان همدمان آتش خواهند بود. (6)

تبشیر مؤمنان و انذار کافران، از رهگذر تبیین استغفار مستجاب فرشتگان برای مؤمنان؛ و قهر و خشم جاودانه خدا نسبت به کافران:
کسانی که عرش [ خدا ] را حمل می کنند، و آنها که پیرامون آنند، به سپاس پروردگارشان تسبیح می گویند و به او ایمان دارند و برای کسانی که گرویده اند طلب آمرزش می کنند: « پروردگارا، رحمت و دانش تو بر هر چیز احاطه دارد کسانی را که توبه کرده و راه تو را دنبال کرده اند ببخش و آنها را از عذاب آتش نگاه دار. » (7) « پروردگارا، آنان را در باغهای جاوید که وعده شان داده ای، با هر که از پدران و همسران و فرزندانشان که به صلاح آمده اند، داخل کن، زیرا تو خود ارجمند و حکیمی. (8) و آنان را از بدیها نگاه دار، و هر که را در آن روز از بدیها حفظ کنی، البتّه رحمتش کرده ای و این همان کامیابی بزرگ است. » (9) کسانی که کافر بوده اند مورد ندا قرار می گیرند که: « قطعاً دشمنی خدا از دشمنی شما نسبت به همدیگر سخت تر است، آن گاه که به سوی ایمان فراخوانده می شدید و انکار می ورزیدید. » (10) می گویند: « پروردگارا، دو بار ما را به مرگ رسانیدی و دو بار ما را زنده گردانیدی. به گناهانمان اعتراف کردیم پس آیا راه بیرون شدنی [ از آتش ] هست؟ » (11) این [ کیفر ] از آن روی برای شماست که چون خدا به تنهایی خوانده می شد، کفر می ورزیدید و چون به او شرک آورده می شد، [ آن را ] باور می کردید. پس [ امروز ] فرمان از آنِ خدای والای بزرگ است. (12)

دعوت به پرستش خدای یگانه، حاکم مطلق روز جزا؛ و بازداری منذرانه از پرستش غیرخدا، به خیال خام شفاعت و حمایت در روز جزا:
اوست آن کس که نشانه های خود را به شما می نمایاند و برای شما از آسمان روزی می فرستد، و جز آن کس که توبه کار است [ کسی ] پند نمی گیرد. (13) پس خدا را پاکدلانه فراخوانید، هر چند ناباوران را ناخوش افتد. (14) بالابرنده درجات، خداوند عرش، به هر کس از بندگانش که خواهد آن روح [ فرشته ] را، به فرمان خویش می فرستد، تا [ مردم را ] از روز ملاقات [ با خدا ] بترساند. (15) آن روز که آنان ظاهر گردند، چیزی از آنها بر خدا پوشیده نمی ماند. امروز فرمانروایی از آنِ کیست؟ از آنِ خداوند یکتای قهّار است. (16) امروز هر کسی به [ موجب ] آنچه انجام داده است کیفر می یابد. امروز ستمی نیست آری، خدا زود شمار است. (17) و آنها را از آن روزِ قریب [ الوقوع ] بترسان، آن گاه که جانها به گلوگاه می رسد در حالی که اندوه خود را فرو می خورند. برای ستمگران نه یاری است و نه شفاعتگری که مورد اطاعت باشد. (18) [ خدا ] نگاههای دزدانه و آنچه را که دلها نهان می دارند، می داند. (19) و خداست که به حقّ داوری می کند، و کسانی را که در برابر او می خوانند [ عاجزند و ] به چیزی داوری نمی کنند در حقیقت، خداست که خود شنوای بیناست. (20)

دعوت انذارآمیز کافران اهل مجادله با آیات الهی، به مشاهده عاقبت پیشینیان، به منظور تأکید بر بی تأثیری زور و زر در حفظ کافران به بینات، از عذاب الهی:
آیا در زمین نگردیده اید تا ببینید فرجام کسانی که پیش از آنها [ زیسته ] اند چگونه بوده است؟ آنها از ایشان نیرومندتر [ بوده ] و آثار [ پایدارتری ] در روی زمین [ از خود باقی گذاشتند ]، با این همه، خدا آنان را به کیفر گناهانشان گرفتار کرد و در برابر خدا حمایتگری نداشتند. (21) این [ کیفر ] از آن روی بود که پیامبرانشان دلایل آشکار برایشان می آوردند ولی [ آنها ] انکار می کردند. پس خدا [ گریبان ] آنها را گرفت، زیرا او نیرومند سخت کیفر است. (22)

عذاب دنیا و آخرت، تنها ثمره مجادله با آیات خدا و مقابله با بینات رسولان، از ناحیه متکبران مسرف و حمایت خدا در دنیا و آخرت، محصول ایمان و مقاومت مؤمنان در فضای جدال صاحبان زور و زر با حقیقت:
و به یقین، موسی را با آیات خود و حجّتی آشکار فرستادیم، (23) به سوی فرعون و هامان و قارون، [ امّا آنان ] گفتند: « افسونگری شیّاد است. » (24) پس وقتی حقیقت را از جانب ما برای آنان آورد، گفتند: « پسران کسانی را که به او ایمان آورده اند بکشید و زنانشان را زنده بگذارید. » و [ لی ] نیرنگ کافران جز در گمراهی نیست. (25) و فرعون گفت: « مرا بگذارید موسی را بکشم تا پروردگارش را بخواند. من می ترسم آیین شما را تغییر دهد یا در این سرزمین فساد کند. » (26) و موسی گفت: « من از هر متکبّری که به روز حساب عقیده ندارد، به پروردگار خود و پروردگار شما پناه برده ام. » (27) و مردی مؤمن از خاندان فرعون که ایمان خود را نهان می داشت، گفت: « آیا مردی را می کشید که می گوید: پروردگار من خداست؟ و مسلّماً برای شما از جانب پروردگارتان دلایل آشکاری آورده، و اگر دروغگو باشد دروغش به زیان اوست، و اگر راستگو باشید برخی از آنچه به شما وعده می دهد به شما خواهد رسید، چرا که خدا کسی را که افراطکار دروغزن باشد هدایت نمی کند. (28) ای قوم من، امروز فرمانروایی از آنِ شماست [ و ] در این سرزمین مسلطید، و [ لی ] چه کسی ما را از بلای خدا- اگر به ما برسد- حمایت خواهد کرد؟ » فرعون گفت: « جز آنچه می بینم، به شما نمی نمایم، و شما را جز به راه راست راهبر نیستم. » (29) و کسی که ایمان آورده بود، گفت: « ای قوم من، من از [ روزی ] مثل روز دسته ها [ ی مخالف خدا ] بر شما می ترسم. (30) [ از سرنوشتی ] نظیر سرنوشت قوم نوح و عاد و ثمود، و کسانی که پس از آنها [ آمدند ]. و [ گرنه ] خدا بر بندگان [ خود ] ستم نمی خواهد. (31) و ای قوم من، من بر شما از روزی که مردم یکدیگر را [ به یاریِ هم ] ندا در می دهند، بیم دارم. (32) روزی که پشت کنان [ به عُنف ] بازمی گردید، برای شما در برابر خدا هیچ حمایتگری نیست و هر که را خدا گمراه کند او را راهبری نیست. »(33) و به یقین، یوسف پیش از این، دلایل آشکار برای شما آورد، و از آنچه برای شما آورد همواره در تردید بود تا وقتی که از دنیا رفت، گفتید: « خدا بعد از او هرگز فرستاده ای را برنخواهد انگیخت. » این گونه، خدا هر که را افراطگر شکّاک است، بی راه می گذارد. (34) کسانی که درباره آیات خدا- بدون حجّتی که برای آنان آمده باشد- مجادله می کنند، [ این ستیزه ] در نزد خدا و نزد کسانی که ایمان آورده اند [ مایه ] عداوت بزرگی است. این گونه، خدا بر دل هر متکبّر و زورگویی مُهر می نهد. (35) و فرعون گفت: « ای هامان، برای من کوشکی بلند بساز، شاید من به آن راهها برسم: (36) راههای [ دستیابی به ] آسمانها، تا از خدای موسی اطلاع حاصل کنم و من او را سخت دروغپرداز می پندارم. » و این گونه برای فرعون، زشتی کارش آراسته شد و از راه [ راست ] بازماند و نیرنگ فرعون جز به تباهی نیانجامید. (37) و آن کس که ایمان آورده بود گفت: « ای قوم من، مرا پیروی کنید تا شما را به راه درست هدایت کنم. (38) ای قوم من، این زندگی دنیا تنها کالایی [ ناچیز ] است، و در حقیقت، آن آخرت است که سرای پایدار است. (39) هر که بدی کند، جز به مانند آن کیفر نمی یابد و هر که کار شایسته کند- چه مرد باشد یا زن- در حالی که ایمان داشته باشد، در نتیجه آنان داخل بهشت می شوند و در آنجا بی حساب روزی می یابند. (40) و ای قوم من، چه شده است که من شما را به نجات فرا می خوانم و [ شما ] مرا به آتش فرامی خوانید؟ (41) مرا فرامی خوانید تا به خدا کافر شوم و چیزی را که بدان علمی ندارم با او شریک گردانم و من شما را به سوی آن ارجمند آمرزنده دعوت می کنم. (42) آنچه مرا به سوی آن دعوت می کنید، به ناچار نه در دنیا و نه در آخرت [ درخورِ ] خواندن نیست، و در حقیقت، برگشت ما به سوی خداست، و افراطگران همدمان آتشند. (43) پس به زودی آنچه را به شما می گویم به یاد خواهید آورد. و کارم را به خدا می سپارم خداست که به [ حال ] بندگان [ خود ] بیناست. » (44) پس خدا او ار از عواقب سوء آنچه نیرنگ می کردند حمایت فرمود، و فرعونیان را عذاب سخت فروگرفت. (45) [ اینک هر ] صبح و شام بر آتش عرضه می شوند، و روزی که رستاخیز برپا شود [ فریاد می رسد که: ] « فرعونیان را در سخت ترین [ انواع ] عذاب درآوردید. » (46) و آن گاه که در آتش شروع به آوردن حجّت می کنند، زیردستان به کسانی که گردنکش بودند، می گویند: « ما پیرو شما بودیم پس آیا می توانید پاره ای از این آتش را از ما دفع کنید؟ » (47) کسانی که گردنکشی می کردند، می گویند: « [ اکنون ] همه ما در آن هستیم. خداست که میان بندگان [ خود ] داوری کرده است. » (48) و کسانی که در آتشند، به نگهبانان جهنّم می گویند: « پروردگارتان را بخوانید تا یک روز از این عذاب را به ما تخفیف دهد. » (49) می گویند: « مگر پیامبرانتان دلایل روشن به سوی شما نیاوردند؟ » می گویند: « چرا. » می گویند: « پس بخوانید. و [ لی ] دعای کافران جز در بیراهه نیست. » (50)

تبیین و تأکید سیره و سنت حق خدا در حمایت از رسولان و مؤمنان به آنها و لعنت و سوء عاقبت ظالمان، در جهت فرمان خدا به پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) برای صبر:
در حقیقت، ما فرستادگان خود و کسانی را که گرویده اند، در زندگی دنیا و روزی که گواهان برپای می ایستند قطعاً یاری می کنیم (51) [ همان ] روزی که ستمگران را پوزش طلبی شان سود نمی دهد، و برای آنان لعنت است، و برایشان بدفرجامیِ آن سرای است. (52) و قطعاً موسی را هدایت دادیم، و به فرزندان اسرائیل تورات را به میراث نهادیم (53) [ که ] رهنمود و یاد کردی برای خردمندان است. (54) پس صبر کن که وعده خدا حقّ است و برای گناهت آمرزش بخواه و به سپاس پروردگارت، شامگاهان و بامدادان ستایشگر باش. (55)

دعوت به پرستش خالصانه خدا، در مقابل کبر و استکبار کافران از پرستش خدا که آنان را به مجادله ای بی ثمر با آیات الهی کشانده است.

ریشه مجادله کافران با آیات الهی، کبری بی ثمر است که محصول ناآگاهی، غفلت و بی ایمانی کافران است:
در حقیقت، آنان که درباره نشانه های خدا – بی آنکه حجّتی برایشان آمده باشد – به مجادله برمی خیزند در دلهایشان جز بزرگنمایی نیست [ و ] آنان به آن [ بزرگی که آرزویش را دارند ] نخواهند رسید. پس به خدا پناه جوی، زیرا او خود شنوای بیناست. (56) قطعاً آفرینش آسمانها و زمین بزرگتر [ و شکوهمندتر ] از آفرینش مردم است، ولی بیشتر مردم نمی دانند. (57) و نابینا و بینا یکسان نیستند، و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند [ نیز ] با [ مردم ] بدکار [ یکسان ] نیستند چه اندک پند می پذیرید. (58) در حقیقت، رستاخیز قطعاً آمدنی است در آن تردیدی نیست، ولی بیشتر مردم ایمان نمی آورند. (59)

دعوت به پرستش خالصانه خدا، در مقابل کبر و استکبار کافران از پرستش خدا که آنان را به مجادله ای بی ثمر با آیات الهی کشانده است:
و پروردگارتان فرمود: « مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم. در حقیقت، کسانی که از پرستش من کبر می ورزند به زودی خوار در دوزخ درمی آیند. » (60) خدا [ همان ] کسی است که شب را برای شما پدید آورد تا در آن آرام گیرید، و روز را روشنی بخش [ قرار داد ]. آری، خدا بر مردم بسیار صاحب تفضّل است، ولی بیشتر مردم سپاس نمی دارند. (61) این است خدا، پروردگار شما [ که ] آفریننده هر چیزی است: خدایی جز او نیست. پس چگونه [ از او ] بازگردانیده می شوید؟ (62) کسانی که نشانه های خدا را انکار می کردند، این گونه [ از خدا ] رویگردان می شوند. (63) خدا [ همان ] کسی است که زمین را برای شما قرارگاه ساخت و آسمان را بنایی [ گردانید ] و شما را صورتگری کرد و صورتهای شما را نیکو نمود و از چیزهای پاکیزه به شما روزی داد. این است خدا پروردگار شما! بلندمرتبه و بزرگ است خدا، پروردگار جهانیان. (64) اوست [ همان ] زنده ای که خدایی جز او نیست. پس او را در حالی که دین [ خود ] را برای وی بی آلایش گردانیده اید بخوانید. سپاس [ ها همه ] ویژه خدا پروردگار جهانیان است. (65) بگو: « من نهی شده ام از اینکه جز خدا کسانی را که [ شما ] می خوانید پرستش کنم [ آن هم ] هنگامی که از جانب پروردگارم مرا دلایل روشن رسیده باشد، و مأمورم که فرمانبر پروردگار جهانیان باشم. » (66) او همان کسی است که شما را از خاکی آفرید، سپس از نطفه ای، آن گاه از علقه ای، و بعد شما را [ به صورت ] کودکی برمی آورد، تا به کمال قوّت خود برسید تا سالمند شوید، و از میان شما کسی است که مرگِ پیش رس می یابد، و تا [ بالاخره ] به مدّتی که مقرّر است برسید، و امید که در اندیشه فروروید. (67) او همان کسی است که زنده می کند و می میراند، و چون به کاری حکم کند، همین قدر به آن می گوید: « باش. » بی درنگ موجود می شود. (68)

تهدید و انذار مجادله کنندگان مشرک و متکبر و غره به قدرت و ثروت، با تأکید بر عاقبت مجادله، بی ثمری شرک، عذاب ناشی از تکبر و بی فایدگی ثروت و قدرت در دفع عذاب خدا

امر رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) به صبر، از رهگذر تأکید بر حقانیت وعید خدا درباره مجادله کنندگان مشرک متکبر:
آیا کسانی را که در [ ابطال ] آیات خدا مجادله می کنند ندیده ای [ که ] تا کجا [ از حقیقت ] انحراف حاصل کرده اند؟ (69) کسانی که کتاب [ خدا ] و آنچه را که فرستادگان خود را بدان گسیل داشته ایم تکذیب کرده اند، به زودی خواهند دانست (70) هنگامی که غُلها در گردنهایشان [ افتاده ] و [ با ] زنجیرها کشانیده می شوند، (71) در میان جوشاب. [ و ] آن گاه در آتش برافروخته می شوند. (72) آن گاه به آنان گفته می شود: « آنچه را در برابر خدا [ با او ] شریک می ساختید کجایند؟ » (73) می گویند: « گمشان کردیم، بلکه پیشتر [ هم ] ما چیزی را نمی خواندیم. » این گونه خدا کافران را بی راه می گذارد. (74) این [ عقوبت ] به سبب آن است که در زمین به ناروا شادی و سرمستی می کردید و بدان سبب است که [ سخت به خود ] می نازیدید. (75) از درهای دوزخ درآیید، در آن جاودان [ بمانید ]. چه بد است جای سرکشان. (76) پس صبر کن که وعده خدا راست است. پس- چه پاره ای از آنچه را که به آنان وعده داده ایم، به تو بنمایانیم، چه تو را از دنیا ببریم- [ در هر صورت آنان ] به سوی ما بازگردانیده می شوند. (77) و مسلّماً پیش از تو فرستادگانی را روانه کردیم. برخی از آنان را [ ماجرایشان را ] بر تو حکایت کرده ایم و برخی از ایشان را بر تو حکایت نکرده ایم، و هیچ فرستاده ای را نرسد که بی اجازه خدا نشانه ای بیاورد. پس چون فرمان خدا برسد به حقّ داوری می شود، و آنجاست که باطل کاران زیان می کنند. (78)

برشماری برخی از آیات آشکار الهی، به منظور توبیخ منکران آیات الهی:
خدا [ همان ] کسی است که چهارپایان را برای شما پدید آورد تا از برخی از آنها سواری گیرید و از برخی از آنها بخورید. (79) و در آنها برای شما سودهاست تا با [ سوارشدن بر ] آنها به مقصودی که در دلهایتان است برسید، و بر آنها و بر کشتی حمل می شوید. (80) و نشانه های [ قدرتِ ] خویش را به شما می نمایاند. پس کدام یک از آیات خدا را انکار می کنید؟ (81)

دعوت منذرانه مجادله کنندگان با آیات الهی، به عبرت گرفتن از عاقبت پیشنیان صاحب قدرت و ثروت بیشتر که به هنگام عذاب خدا ایمان آوردند، اما سودی نداشت:
آیا در زمین نگشته اید تا ببینند فرجام کسانی که پیش از آنان بودند چگونه بوده است؟ [ آنها به مراتب از حیث تعداد، ] بیشتر از آنان، و [ از حیث ] نیرو و آثار در روی زمین، استوارتر بودند، و [ لی ] آنچه به دست می آوردند، به حالشان سودی نبخشید. (82) و چون پیامبرانشان دلایل آشکار برایشان آوردند، به آن چیز [ مختصری ] از دانش که نزدشان بود خرسند شدند، و [ سرانجام ] آنچه به ریشخند می گرفتند آنان را فرو گرفت. (83) پس چون سخنی [ عذاب ] ما را دیدند گفتند: « فقط به خدا ایمان آوردیم و بدانچه با او شریک می گردانیدیم کافریم. » (84) و [ لی ] هنگامی که عذاب ما را مشاهده کردند، دیگر ایمانشان برای آنها سودی نداد. سنّت خداست که از [ دیرباز ] درباره بندگانش چنین جاری شده، و آنجاست که ناباوران زیان کرده اند. (85)
منبع مقاله :
طرح راهنمای مربی تدبر در سوره های قرآن کریم 3 و 4، دبیرخانه ی شورای عالی انقلاب فرهنگی، دبیرخانه شورای تخصصی توسعه فرهنگ قرآنی، بهار 1388

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید