در ابتدا باید به این نکته اشاره نمود که تشخیص یک بیماری نقش مهم و بنیادی در مشاوره و درمان است, چراکه بیماریهای زیادی از نظر نوع علایم و نشانگان تا حدودی با هم همپوشی دارند.
از طرف دیگر, برای درمان افسردگی , همواره روش های خودیاری نمی تواند کاربرد داشته باشد؛ زیرا این روش ها نیاز به همکاری جدّی فرد داردو لازمه آن پذیرش بیماری از سوی فرد می باشد.در غیر این صورت و در صورت شدت بیماری لزوم مراجعه به متخصص دو چندان خواهد بود. [1]
پس:بهترین کمک ومداخله جهت دهی ،تشویق وفراهم کردن زمینه برای مراجعه حضوری به مشاور می باشد.
به طور کلی روش های خودیاری در درمان افسردگی عبارتند از:
1. بهبود روابط بین فردی؛ یکی از عوامل اصلی و عمده افسردگی، روابط ناسالم و یا محدود با دیگران است. افراد به هر اندازه بتوانند گستره روابط بین فردی و اجتماعی خود را افزایش داده و بیشتر اوقات و ساعات شبانه روز خود را با دوستان نزدیک خود سپری کنند، از رنج آن ها کاسته می شود.در این گونه موارد، خانواده و دوستان باید پیشگام شوند و روابط صمیمی و عاطفی با فرد بیمار برقرار کنند.
2. تفریح و سرگرمی؛ پرداختن به سرگرمی های مفید و مفرّح نیز می تواند در کاستن افسردگی فرد مؤثر باشد. باید برنامه ای تنظیم کرد تا حدّ اقل هفته ای سه بار به تفریح و سرگرمی و بازی ها و ورزش های مفید پرداخت.
3. اشتغال و برنامه ریزی برای اوقات فراغت؛ بسیاری اوقات افسردگی برخاسته از بی برنامه گی و بیکاری است. افرادی که بیشتر اوقات بیکار و در منزل هستند، بیشتر به افسردگی مبتلا می شوند، آمارها نشان می دهد که زنان چون بیشتر اوقات در منزل هستند بیشتر به افسردگی مبتلا می شوند.
4. تجدید نظر درباره شناخت ها، باورها و انتظارات؛ به اعتقاد برخی روان شناسان، افسردگی برخاسته از تفکرات، باورها و انتظارات غلط درباره خود، جهان، دیگران و پدیده های زندگی است. اگر انتظارات انسان غیرواقعی بوده و تفسیر و تحلیل درستی از قضایا نداشته باشد، ممکن است به افسردگی مبتلا شود، لذا باید به فرد افسرده کمک نمود تا قالب های شناختی و افکار و انتظارات خود را اصلاح کند. اگر فردی انتظار داشته باشد که دیگران همیشه به او احترام بگذارند، و به نیازها و خواسته های او به موقع پاسخ دهند، ممکن است در صورت عدم ارضای نیازهای او یا مشاهده صحنه ای از برخوردهای منفی دیگران، فوراً ناراحت شده و نگرش منفی پیدا کند، این در درازمدت ممکن است مبتلا به افسردگی گردد.
انسان نباید همیشه انتظار پیروزی را داشته باشد، نباید همیشه انتظار داشته باشد که دیگران به او احترام بگذارند. باید تصورات و تفکرات کلی و قاطعانه خود را اصلاح کند، مثلاً به جای انتظارِ احترام دایمی از همگان، بگوید: اگرچه من دوست دارم دیگران به من احترام بگذارند، ولی شرایط همیشه بر وفق مراد من نیست.[2]
5. توجه به مسایل معنوی و تقویت ارتباط خود با خدا؛ از نظر دینی بهترین روش برای درمان افسردگی ارتباط معنوی با خدا و ذکر و یاد او است. با یاد خدا انسان به آرامش می رسد. (الا بذکر الله تطمئن القلوب) (رعد، 13). تحقیقات تجربی نیز نشان داده است که ذکر و یاد خدا و انجام عبادات موجب درمان افسردگی است.[3]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. آلبرت الیس، احساس بهتر، بهتر شدن، بهتر ماندن، ترجمه: مهرداد فیروزبخت، مؤسسه رسا، 1382.
2. دیوید برنز، روان شناسی افسردگی، ترجمه: مهدی قراچه داغی، نشر اوحدی، 1374.
3. بلاک برن، مقابله با افسردگی و شیوه های درمان آن، ترجمه: گیتی شمس، رشد، 1380.
4. انجمن پزشکی امریکا، راهنمای عملی درمان افسردگی، ترجمه: مهدی گنجی، نشر ویرایش، 1378.
5. روان پزشک مشاور در خانه شما، دکتر یونس نابدل، نشر اوحدی، 1383.
پی نوشت ها:
[1] . برای آشنایی بیشتر با افسردگی (تعریف ملاک های تشخیص و رویکردهای نظری درباره آن)، مراجعه شود به: دادستان، پریرخ، روان شناسی مرضی تحولی از کودکی تا بزرگسالی، سمت، جلد1، 1376، ص 392-367.
[2] . آلبرت الیس، احساس بهتر، بهتر شدن، بهتر ماندن، ترجمه: مهرداد فیروزبخت، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، چاپ اول، 1382، فصل 2 و 3.
[3] . مجموعه مقالات اسلام و بهداشت روان، پژوهشکده فرهنگ و معارف، 1382، ص 103-73.