ما لازم می دانیم برای افزایش بینش شما نسبت به اختلال افسردگی ابتدا به نشانه ها و راه کارهای درمانی اشاره می نمائیم:
الف: نشانه ها و تعریف افسردگی:[1]
تعریف: کاهش کوتاه مدت یا پایدار آرامش عصبی ـ روانی که به صورت یک مؤلفه بدنی (سر دردها، خستگی پذیری، بی اشتهایی، بیخوابی، یبوست، کاهش فشار خون و غیره) و یک مولفه روانی (احساس به پایان رسیدن انرژی و
نیرو، احساس حقارت، ناتوانمندی، غمگینی و ….) نمایان می شود.
حالات و نشانه های بالینی شخص افسرده عبارتند از:[2]
الف: حالت وضعی: حالت وضعی و رفتار و شکل ظاهری افسرده عبارتند از: بدون نیرو، خمیده، بدون تنش، کندی حرکات، نا آرامی، اضطراب عصبی، مالیدن دستها به یکدیگر، حالت چهره غمگین، نگران، آویزان بودن گوشه های دهان، چینهای عمیق، بی حالتی یا متغیر و تنیده بودن چهره، شیوه حرف زدن آهسته، یکنواخت و کند، کاهش های عمومی فعالیّتها تا حد بهت زدگی، تغییرات اندک در سطح فعالیّت، وجود مشکلات در حلّ مسائل زندگی روزمره.
1: جنبه هیجانی: احساس گرفتگی، ناتوانی، غمگینی، نا امیدی، فقدان، رها شدگی، تنهایی، گنهکاری، خشم، اضطراب و نگرانی، بی احساس یا احساس خاص در برابر جهان پیرامونی.
2: جنبه روانشناختی نباتی: نا آرامی درونی، تحریک پذیری، تنش، برانگیختگی، گریه، خستگی، ضعف، اختلال های خواب، تغییر پذیری احساس آرامش در خلال روز، حساسیّت نسبت به تغییرات جوّی، کاهش اشتها و وزن، دردها و ناراحتی های نباتی (سنگینی سر، دردهای معدی، اختلال های هضمی) هنگام تشخیص باید به فشار خون، کمبود آهن و کمبود یا افزایش سروتونین و آدرنالین توجه شود.
3. جنبه خیالبافی شناختی: باز خورد منفی نسبت به خود(شخص خود، استعدادها و ظاهر خود) و نسبت به آینده(تصور یک راه بن بست، یک آینده تاریک) بدبینی و انتقاد دائم از خود، عدم اطمینان نسبت خود، خود بیمار پنداری، فقدان تخیّل، کندی فکر، مشکلات تمرکز، نشخوار فکری ادواری، انتظار تنبیه و فاجعه، افکار هذیانی مانند ارتکاب گناه، بی کفایتی، مسکینی، سطح خواسته های نامنعطف، افکار منفی درباره زندگی بی نتیجه و بی هدف، افکار انتحاری.
4. جنبه انگیزشی: انتظار شکست، کناره گیری و اجتناب از مسئولیتهای خود، احساس فقدان کنترل و ناتوانی احساس، فزونی خواسته های دیگران، فقدان تمایل به پیشرفت، کناره گیری تا حد انتحار یا افزایش وابستگی به دیگران.[3]
رهنمودهایی در جهت درمان:
چنانچه اختلال شما مطابق آنچه در بالا بدان اشاره شد می باشد به شما توصیه می کنیم که همزمان با مصرف دارو به یک روان شناس بالینی مراجعه نموده تا با تشخیص و ارائه درمان هرچه سریعتر از این ناراحتی خلاصی یابید.اما آنچه ما در اینجا بیان می کنیم توصیه هائی است که به سازگاری بهتر شما کمک نموده و باعث ایجاد امید و نشاط لازم برای حرکت به سمت درمان اصلی یاریتان می نماید:
1. با توکل به خدا و توسّل به چهارده معصوم ـ علیهم السّلام ـ و دعاهای وارده احساس آرامش خود را تجربه کنید و این نکته را همیشه به یاد داشته باشید که«حتماً خداوند و چهارده معصومین ـ علیهم السّلام ـ شما را کمک می کنند.»
باید توجه داشته باشید که, دعا، سه نیاز روان شناختی را بر آورده می سازد. 1. بر زبان آوردن هیجان ها: با این عمل هیجان ها شناخته می شوند و شناخت به ما قدرت کنترل و مدیریت هیجان می دهد. 2. احساس این که شریک غم داریم کسی که محرم نگرانی های ماست و قدرت حل مشکل را دارد 3. دعا کردن انسان را وادار به حرکت، پویایی و نشاط در عمل و زندگی می کند.[4] از طرف دیگر, طبق نظر معصومین ـ علیهم السّلام ـ از علم روز برای درمان کمک بگیریم و در عین حال از قدرت دعا و توکل غافل نباشیم چرا که امروزه ثابت شده که افرادی که به دعا اعتقاد دارند در درمان موفق تر اند.
2. با اراده خداوندی که در وجود شماست می توانید حالتهای افسردگی را از خود دور کنید و هیچ وقت از خودتان مأیوس نشوید که اگر «خواسته خودتان» باشد مسائلتان حلّ می شود ولی زمان لازم است تا شما به بهبودی کامل برسید. پس با اراده خود دعا کنید راه حل بجوئید و داروهای لازم را مصرف کنید.
3. هیچ وقت تنها در یک جا نمانید همیشه با دیگران ارتباط مناسب داشته باشید و اگر کسی در محیط نباشد سعی کنید با تلفن به دوستان، آشنایان یا خواندن کتب مورد علاقه خودتان، شرایط را تغییر دهید.
4. در هنگام صبح , ورزش و نفس عمیق م استفاده از خودگوئی های مثبت را فراموش نکنید.
5. حداقل یک روز در هفته به شنا و سایر برنامه های تفریحی مانند کوه و …. بروید.
6. احساساتتان را از هر لحظه بنویسید و از دیگران بخواهید احساسات خوب و عرفی را در میان این احساس ها پیدا کنند و شما را به فکر کردن به احساس های خوش آیند تشویق کنند.
7. هر روز برای آن روز برنامه ریزی کنید و در این حال هیچ چیزی را در ذهن خودتان نگه ندارید و همه کارهایتان را بنویسید.
8. تغذیه مناسب از جمله شیر و عسل و خرما، و سایر میوه جات و سبزیجات را در برنامه غداییتان بگنجانید.
9. از هر برنامه اجتماعی مانند نماز جمعه یا جمعهای دوستانه استقبال کنید و علیه افکار انزواجویی و گوشه نشینی قیام کنید.
10. طبق نظر متخصص خود عمل کنید و داروهای تجویز شده را حتماً مصرف کنید، توجه داشته باشید مصرف داروهای ضد افسردگی در کنار دستورالعمل فوق به درمان زودتر شما کمک می کند. در قطع دارو فقط و فقط طبق نظر متخصص عمل کنید چرا که اگر این کار بدون نظر ایشان انجام شود درمان را باید از ابتدا شروع کنید.
11. کار درمانی: از نقش اساسی «اشتغال» جهت درمان غفلت نورزید شما با انجام کارهای مورد علاقه با جنبه های مثبت خود آشنا می شوید و این امر نشاط، امید و تلاش بیشتر را در شما زنده می کند امروزه کار درمانی جزء یکی از مکمل های درمان به حساب می آید.[5]
نکته پایانی: اراده خداوند بر این تعلق گرفته که امور عالم از طریق اسباب خود صورت بگیرد یعنی ما وظیفه داریم در مشکلات پزشکی و روان پزشکی و ….. به متخصص فن رجوع کنیم و در کنار استفاده از دستورات و داروهای آنها این نکته را فراموش نکنیم که همه چیز تحت قدرت خداست او شفاء را در دارو قرار داده پس از او بخواهیم که آنرا به ما عنایت کند و با این اسباب , ما را شفاء دهد البته این نکته را باید توجه داشت که مطمئناً حال کسی که مثل شما اعتماد به دعا و قرآن دارد با فردی که دچار افسردگی است و این باورها را ندارد فرق دارد و طبق نظر محققان نیروی باورهای مذهبی , به افرادی که دارو مصرف می کنند کمک می کند تا داروها اثر بهتری بگذارد و نظام باورهای فرد و سازمان روانی فرد را در مقابل بیماری ها مقاوم تر می نماید.ولی این نکته را نیز نباید فراموش نمود که طبق مصلحت الهی اجابت دعا به تاخیر می افتد. برای کسی که به حکمت خداوند اعتقاد دارد و می داند خداوند مثل مادر مهربان است قابل تحمل بوده و هرگز تأخیر استجابت دعا , اعتماد او را به خدا سلب نمی نماید بلکه او را مقاوم تر می کند چون می داند خداوند مصلحت او را در این امر دیده است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. زندگی عاقلانه، آلیس، مترجم مهرداد فیروز بحث، انتشارات رشد.
2. هیچ چیز نمی تواند ناراحتم کند آره هیچ چیز، مترجمان مهرداد فیروز بخت، وحیده عرفانی، مؤسسه خدمات فرهنگی.
3. از حال بد به حال خوب، دیویدبرنز، ترجمه مهدی قراچه داغی، نشر آرین کار.
پی نوشت ها:
[1] . دادستان، روان شناسی مرضی تحولی، انتشارات سمت، ج 1، ص271.
[2] . همان، ص 272.
[3] . دادستان، روانشناسی مرضی تحولی، انتشارات سمت، ج2، ص 273 و 272.
[4] . آیین زندگی ویل کارنگی، ترجمه جهانگیر افخمی، تهران، ارمغان، 1376، ص 196.
[5] . میلانی فر، بهروز، بهداشت روانی، تهران، نشر فتوس، ص 137، ص 199.