وسوسه چیست و برای دفع آن چه اعمالی و اذکاری نافع است؟
اول: وسوسه در لغت به معنای وسواس پیدا کردن، بد اندیشیدن، پیدا شدن اندیشهی بد در دل انسان و تحریکات شیطانی به کار رفته است.[1] در روانشناسی وسواس، فکر، کلمه یا تصویری است که به رغم ارادهی انسان به هشیاری او هجوم میآورد و سازمان روحی و روانی او را تحت سیطره خود قرار میدهد و اضطراب گستردهای را در فرد برمیانگیزد.[2]
وسواس خود دو قسم است: وسواس فکری و وسواس عملی (شستشوهای مکرر و …) این وسواس میتواند جنبهی وراثتی، بیماریهای عضوی و یادگیری از دیگران مخصوصاً والدین داشته باشد.[3]
هر وسواسی نابهنجار نیست؛ چون نوعی وسواس در برخی از کارهای روزمرهی زندگی همهی افراد وجود دارد که تا حدودی باعث دقت در کارها و پیشرفت است. ما میتوانیم وسواسهای نابهنجار روان شناختی را با ویژگیهای زیر بشناسیم:
1. جنبهی افراطی، نامعقول، اجباری (فشار از درون است نه از بیرون) و نامتناسب دارند.
2. انصراف از آنها مشکل است.
3. درماندگی مشخصی را در فرد باعث میشود.
4. دقت قابل ملاحظهای را به خود اختصاص میدهد.
5. بازده فعالیتهای روزمره را تحت تأثیر قرار میدهد.[4]
دوم: در وسواس روان شناختی (نابهنجار) به درمان جدّی نیاز است و در درمان باید از روانشناس بالینی و روان پزشک کمک گرفت. و هر چه دیرتر اقدام شود درمان مشکلتر میگردد؛ امّا در وسواسهایی که از کنترل ما خارج نیستند و در مباحث اخلاقی مطرح می شوند ما خود می توانیم کنترل آنها را به دست بگیریم که اینجا، عمل شخص، کمک از اساتید اخلاق و کتب آنها و اذکار، کارگشا است.
تذکر: در وسواسها، مهم ارادهی فرد است یعنی با کمک گرفتن از اراده و تقویت آن میتوانیم به درمان آن بپردازیم؛ حتّی در اختلال وسواس هم ارادهی فرد سلب نشده است؛ یعنی او میتواند با ارادهی خود از وسواس فاصله بگیرد یا به پزشک رجوع کند.
بررسی وسوسه در قلمرو معارف اسلامی:
«وسوسه، سخنان بیهوده و بیسودی است که نفس، شیطان و برخی از مردم در انسان پدید میآورند». با نگرشی در روایات اسلامی ظاهر میشود که همه وسوسه پذیرند و آفت وسوسه در جان همه مینشیند. مؤمنان (با تلاش خود) و با تأیید خداوندی از شرّ وسوسه رهایی مییابند و سست باوران در برابر وسوسهها تسلیم میگردند.[5]
اقسام وسوسه
الف: وسوسه در اعتقادات: مقصود از وسوسه در اعتقادات، تردیدها و پندارهای ناروایی است که در باورهای اعتقادی انسان رخ میدهد.[6]
توصیهها و اذکار:
1. در روایات متعدد ائمه ـ علیهم السّلام ـ به افراد توصیه کردهاند در این شرایط با ذکر «لا اله الا الله» وسوسه را از خود بزدائید و افراد اذعان داشتهاند که با این ذکر درمان شدهاند.
2. ذکر و یاد خدا را از یاد نبریم.
3. در برخی روایات آمده است انسان که از وسوسه هراسناک است نشانهی ایمان خالص اوست و توصیه شده است که در این مواقع بگویید «آمنّا باللهِ و رسولهِ و لا حولَ و لا قوه الا بالله»
4. در روایت آمده است اگر وسوسه، خودش به قلب انسان خطور کند، بخشیده میشود؛ ولی اگر جان به آن گرایش پیدا کند قابل بخشش نیست.
5. هنگام وسوسه شدن در صفات و شکوه خداوند بگوییم: «لا اله الا الله، محمّد رسول الله و علی امیرالمؤمنین».[7]
ب: وسوسه در عبادات: این وسوسه جلوههای مختلفی دارد مثل وسوسه در نیت، وضو، غسل، نماز، مستجاب نشدن دعا، وسوسهی ریایی بودن عبادت، وسوسهی خوابیدن بیشتر در شب، وسوسه در وقت عبادت، وسوسه در عدالت یا قرائت پیشنماز.[8]
توصیهها و اذکار:
1. گفتن «بسم الله» هنگام وضو، که از شرّ شیطانی که این موقع مزاحم ما میشود نجات یابیم.
2. پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند: «برای وضو حدود کمتر از یک کیلو، و برای غسل سه کیلو آب کافی است». و نهی کردهاند که با بیش از این مقدار آب دچار وسواس در رسیدن آب به بدن شویم امام باقر ـ علیه السّلام ـ فرمودند: «در غسل جنابت سه مشت آب بر سرت بریز، و بر طرف راست و چپت همین که آب را مانند روغن بر بدنت بمالی کافی است».[9]
3. رجوع به بحث شکیات نماز که در توضیح المسائل مراجع مطرح شده است.
4. هر کس هنگام انجام اعمال عبادی شککند که این کارش ریایی است دست از عبادت خود نکشد؛ بلکه به اخلاص خود بیفزاید و به خداوند بگوید: «اَعوذُ بکَ اَنْ اُشرِکَ و أنا اعلمُ و استغفرک لِما لا اَعْلم».[10] خدایا از اینکه آگاهانه شرک بورزم به تو پناه میآورم و از شرک ورزیهایی که ناآگاهم، بخشش تو را میطلبم.
5. شیطانی به نام زهاء وجود دارد، وقتی که انسان شب هنگام برای عبادت بلند میشود به او میگوید: «هنوز هنگام عبادت تو نشده است». بار دیگر بیدار میشود باز به او میگوید: «وقت ستایش تو فرا نرسیده». و پیوسته چنین میکند تا سپیده بدمد؛ آن وقت از خوشحالی فریاد میکشد. لازم است ما به او گوش ندهیم و زمینهی بیدار شدن راحتتر (زود خوابیدن، غذای سبک خوردن و …) را در خود ایجاد کنیم. [11]
6. گاهی وسوسه در عدالت و یا صحت قرائت پیشنماز است. در روایت آمده است: «تا با چشمت از او ارتکاب گناهی ندیدهای و یا دو نفر شاهد عادل گواهی ندادهاند که او مرتکب گناهان میگردد و یا … بنا را بر عدالت آن امام بگذار. این وسوسهها باعث میشود انسان از بالاترین فضائل (نماز جماعت و …) محروم گردد».[12]
ج: وسوسه در کارهای غیر عبادی: این وسوسه فراگیر است و دامنگیر کسانی که متعهد به برنامههای مذهبی نیستند نیز میشود.[13] مثل وسوسه در گزینش همسر، انتخاب شغل، در خرید کالا، وسوسه در ارتکاب گناه و … .
درمان و توصیهها:
1. توجّه به ضررهای وسوسههای افراطی.
2. توجّه به دل مشغولی افراطی و عدم آسایش حاصل از آن.
3. گوش سپردن به مشاورین متخصص.
4. توکل به خدا همراه با تلاش منطقی.
5. گفتن ذکر.
عوامل سه گانهی وسوسه در معارف اسلامی: شیطان، مردم و نفس در نقش عوامل سه گانهی برانگیزانندهی وسوسه معرفی شدهاند.[14]
الف) شیطان: طبق فرمایش حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ شیطان تنها در موارد زیر بر انسان مسلّط میشود:
الف: کسی که از ذکر خدا روی برگرداند.
ب: فرمان خداوند را سبک بشمارد.
ج: به نافرمانی خدا گرایش یابد
هـ : فراموش کند که خدا بر سرّ و راز او آگاه است.
و: غفلت.[15]
تذکر: سیاست فریبکارانهی شیطان سیاست گام به گام است، همراه با تزئین و آراستن عمل انحرافی. به همین دلیل کمتر متوجّه انحرافمان میشویم.[16]
ب) نفس: تجربه وسوسه برای همه رخ داده و میدهد؛ امّا برای انسانهای غیرپارسا بیشتر از دیگران رخ میدهد، جهل، فشارهای زندگی، غفلت، محیط و دوستان ناشایست وسوسههای نفسی را برمیانگیزند و شناسایی این عوامل خود نقش مهمی در کنترل بر وسوسه نفس دارند.[17]
درمان و توصیهها:
1. آشنایی با معارف و فقه اسلامی و به کارگیری آنها.
2. تلاش در کنترل و تقلیل استرسها و فشارهای زندگی با کمک از متخصص و مشاوره و … .
3. تقسیم اوقات زندگی (تفریح، کار، عبادت، معاشرت با خوبان و …).
4. خواندن دعای «اعوذ بک من وسوسه النفس».[18]
ج) مردم: گاهی انسان در معاشرت با مردم و اجتماع با گفتار تردید زا یا نوشتههای وسوسهانگیز روبرو میشود که این امر در او کششها و گرایشهای نامشروع پدید میآورد.[19]
درمان و توصیهها: خواندن سورهی ناس و پناه بردن به خدا از شرّ وسوسههای جنّی و انسی.[20]
شیوههای کلی درمان وسوسهها:
1. تأمل دربارهی ضررهای دنیوی و اخروی که از این بابت به ما میرسد (آفتهای جسمی، روانی، اجتماعی، دینی، اسراف، دورماندن از فضیلتها، بطلان برخی اعمال، افت اقتصادی و …).
2. توکّل به خدا؛ چون در قرآن میخوانیم: «شیطان بر کسانی که ایمان دارند و بر خدایشان توکّل میکنند تسلط ندارد». (نحل، 99)
3. ذکر.
4. قرائت سورهها و آیات ویژه، مثل سورهی یس، و سه آیهی نخست سوره انعام. در روایت آمده بودن قرآن در خانه شیطان را دور میسازد.
5. نماز، در روایت آمده که وسوسه برای هر مؤمنی، هر چهل روز یک بار اتفاق میافتد؛ پس هر گاه وسوسه رخ داد دو رکعت نماز بگذارد و از وسواس به خدا پناه برد.
6. سه روز روزه گرفتن در هر ماه و روزهی ماه مبارک شعبان.
7. استعاذه و پناه جستن به خدا و گفتن ذکرهایی که مشتمل بر این امر است مثل «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم».
8. تسبیحات حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ .
9. حرزها یعنی دعاهایی که کتابت و یا آویختن و بستن آنها در روایت نقل شدهاند (نه حرزهای ساختگی فال نویسان).
10. دوست داشتن اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ .
11. یاد و ذکر اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ .
12. توسل.
13. باز شناسی سیرهی اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ و آسان گیریهای ایشان نسبت به مسائل تطهیر و … .
14. با تلقین به خویش و اعتماد به نفس این حالت بیثبات (وسواس) را از بین ببریم.
15. یاد مرگ.
16. خوردن انار، سیب، خرما، خوردن و مالیدن روغن زیتون.
17. خضاب کردن، مسواک زدن، شستن سر با سدر.
18. آگاهی به مسائل فقهی و رعایت آنها، بحث کثیر الشک، خواندن نمازها با جماعت، مختصر خواندن نماز، شناختن شکهایی که اساساً در نماز اعتباری ندارند، استصحاب، (یقین سابق را با شک پدید آمده نشکستن، بازگشت به رفتار عمومی).
19. تغییر دادن یا اجتناب از دوستان و اطرافیان وسواسی.[21]
پی نوشت ها:
[1] . فرهنگ عمید.
[2] . دادستان، پریرخ؛ روان شناسی مرضی تحولی، انتشارات سمت، 1380، ص 147.
[3] . شرفی، محمد رضا؛ با فرزندان خود چگونه رفتار کنیم؟، نشر جهاد دانشگاهی، چاپ چهارم، 1373، با کمی تغییر، ص 173.
[4] . پیشین، ص 158 ـ 157، (اقتباس).
[5] . عرفان، حسن؛ موضوعات تحقیقی معارف اسلامی و علوم انسانی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی معاونت اطلاع رسانی، سال 1373، ص 7 ـ 5، (اقتباس).
[6] . همان، ص 12 ـ 9، با تلخیص.
[7] . همان.
[8] . همان، ص 21 ـ 13، با تلخیص.
[9] . همان، ص 21 ـ 13، با تلخیص.
[10] . همان، ص 21 ـ 13، با تلخیص.
[11] . همان.
[12] . همان.
[13] . همان، ص 22.
[14] . همان، ص 31 ـ 29، (اقتباس).
[15] . همان.
[16] . همان.
[17] . همان، ص 33 ـ 32، (اقتباس).
[18] . همان.
[19] . همان، ص 34. و نیز در مفاتیح الجنان آمده که از شیاطین انسی با صلوات بر محمد و آل محمد و از شیاطین جنی با «لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم» دوری کنید. ر.ک: حاشیه مفاتیح الجنان، ترجمه الهی قمشهای، چاپ هفتم، 1383، نشر فاطمه الزهراء.
[20] . همان.
[21] . همان، ص 56 ـ 35.