1- قال علیه السلام : حسب المر من کمال المروه ، و ترکه ما لایحمل به .
ومن حیائه ، ان لایلقى احدا بما یکره ، و من عقله حسن رفقه .
ومن ادبه ، ان لایترک ما لابد له منه ، و من عرفانه علمه بزمانه .
ومن ورعه ، غض بصره و عفه بطنه ، و من حسن خلقه کفه اءذاه .
ومن سخائه ، بره بمن یجب حقه علیه ، و اخراجه حق الله من ماله .
ومن اسلامه ، ترکه ما لایعنیه ، و تجنبه الجدال ، و المرإ فى دینه .
ومن کرمه ، ایثاره على نفسه ، و من صبره قله شکواه .
ومن عقله ، انصافه من نفسه ، و من حلمه ترکه الغضب عند مخالفته .
ومن انصافه ، قبوله الحق اذا بان له .
ومن نصحه نهیه عنا لایرضاه لنفسه .
ومن حفظه جوارک ، ترکه توبیخک عند اسإ تک مع علمه بعیوبک .
ومن رفقه ، ترکه عذلک عند غضبک بحضره من تکره .
ومن حسن صحبته لک ، اسقاطه عنک موونه اذاک .
ومن صداقته ، کثره موافقته و قله مخالفته ، و من صلاحه شده خوفه من ذنوبه .
ومن شکره ، معرفه احسان من احسن الیه ، و من تواضعه معرفته بقدره .
ومن حکمته ، علمه بنفسه .
ومن سلامته ، قله حفظه لعیوب غیره ، و عنایته باصلاح عیوبه .
امام جواد علیه السلام فرمود: شرافت انسان به جوانمردى او و کنار گذاشتن چیزهایى که توان انجامش را ندارد، وابسته است .
و حیإ او در ملاقات نیکو، و عقل او در مدارا کردن با مردم ، و ادب او در انجام وظایف ، و معرفت او در آگاهى به زمان ، و ورع او در پوشاندن چشم از گناه و جلوگیرى از ورود لقمه هاى حرام به شکم است .
و اخلاق نیکوى او در اذیت نکردن دیگران ، و جود و بخشش او در کمک کردن به کسانى است که حقوق واجب به گردن او دارند، و بیرون کردن حقوق الهى از ثروتى که دارد.
و تسلیم او در برابر خدا ترک کردن کارهایى است که به نفع او نیست .
و جود و کرم او در ایثار به دیگران ، و صبر او در کم شکایت کردن ، و عقل او در انصاف و مروت : و بردبارى او در ترک غضب و خشم ، و مروت و انصاف او در قبول سخن حق ، و نصیحت او در نهى کردن از چیزى است که براى خودش نمى پسندد.
و در حفظ و حقوق همسایگى سرزنش نکردن با اینکه عیبها را مى داند، و مداراى او با تو سکوت او است پیش کسانى که هنگام خشم و غضبت دوست ندارى سخن مى گوید.
و هم نشینى و رفاقت او کم کردن ناراحتى تو، و صداقت او در موافقت نمودن و کمتر مخالفت کردن است ، و خوب بودن او در ترس زیاد از گناهانش مى باشد.
و سپاسگذارى او در شناختن نیکى دیگران به خودش ، و تواضع او در شناختن ارزش خویشتن ، و حکمت او در آگاهى به شخصیتش مى باشد.
و سلامت نفس او در از یاد بردن عیبهاى دیگران ، و توجه بیشتر به بر طرف نمودن عیبها و نقصهاى خودش مى باشد(500).
2- قال علیه السلام : العفاف زینه الفقر، و الشکر زینه الغنى ، و الصبر زینه البلا و التواضع زینه الحسب ، و الفصاحه زینه الکلام والعدل زینه الایمان و السکینه زینه العباده ، و الحفظ زینه الروایه .
و خفض الجناح زینه العلم ، و حسن الاءدب زینه العقل ، و بسط الوجه زینه الحلم .
و الایثار زینه الزهد، و بذل المجهود زینه النفس ، و کثره البکإ زینه الخوف . و التقلل زینه القناعه ، و ترک المن زینه المعروف .
و الخشوع زینه الصلاه ، و ترک ما لا یعنى زینه الورع .
امام جواد علیه السلام فرمود: عفت و پاک دامنى زینت فقر، شکر نعمت زینت ثروت ، وبردبارى زینت گرفتارى ها است .
فروتنى زینت شرف ، واضح و روشن سخن گفتن زینت کلام ، عدالت زینت ایمان ، و وقار زینت عبادت ، نگاهدارى و خوب به ذهن سپردن مسائل زینت نقل بازگوئى ، تواضع زینت دانش ، تربیت صحیح زینت عقل ، گشاده روئى زینت بردبارى ، گذشت کردن از مال و ثروت زینت زهد، بخشیدن آنچه در توان است زینت جان و روان گریه ى زیاد زینت ترس ، کم خواهى زینت قناعت ، ترک منت زینت و کارهاى خوب ، خشوع زینت نماز و پرهیز از کارهاى بى ارزش زینت ورع و پرهیزگارى است (501).
3- قال علیه السلام : من وثق بالله ، و توکل على الله نجاه الله من کل سؤ وحرز من کل عدو.
والدین عز، والعلم کنز، و الصمت نور.
و غایه الزهد الورع .
و لاهدم للدین مثل البدع ، و لا اءفسد للرجل من الطمع .
وبالراعى تصلح الرعیه ، و بالدعإ تصرف البلیه .
و من رکب مرکب الصبر اهتدى الى مضمار النصر.
و من غرس اءشجار التقى اجتنى ثمار المنى .
امام علیه السلام فرمود: هر کس به خدا اعتماد و بر او توکل کند او را از هر بدى نجات مى دهد، و از هر خطرى حفظ مى کند.
دیندارى سبب عزت ، و دانش گنج ، و سکوت نور، و نهایت زهد پرهیزگارى از گناه است .
و هیچ چیزى مانند بدعت دین را خراب نمى کند، مانند طمع انسان را فساد نمى کشاند.
جامعه ى صالح در پرتو پیشواى صالح است ، و دعا رنج ها و کدورت ها را دور مى کند، و کسى که بر مرکب صبر سوار شود به میدان هاى پیروزى و فتح هدایت مى شود، و کسى که درخت تقوا و پرهیزگارى را در دل بهنشاند، میوه هاى آرزو مى چیند(502).
4- قال التوبه على اربع دعائم : ندم بالقلب ، و استغفار باللسان ، و عمل بالجوارح ، و عزم ان لایعود.
و ثلاث من عمل الابرار: اقامه الفرائض ، و اجتناب المحارم ، و احتراس من الغفله فى الدین .
و ثلاث یبلغن بالعبد رضوان الله : کثره الستغفار، و خفض الجانب ، و کثره الصدقه .
و اءربع من کن فیه استکمل ایمانه : من اعطى لله ، و منع فى الله ، واحب لله ، و اءبغض فیه .
و ثلاث من کن فیه لم یندم ، ترک العجله ، و المشوره ، و التوکل عند العزم على الله عز و جل .
امام جواد علیه السلام فرمود: توبه چهار ستون و پایه دارد:
پشیمانى قلبى ،
درخواست آمرزش با زبان ،
جبران گذشته با عبادت ها و کارهاى نیک ،
و تصمیم جدى بر ترک گناه .
سه خصلت از ویژگى هاى ابرار و نیکان است :
به پاداشتن واجبات ،
پرهیز از حرام هاى الهى ،
و دورى از غفلت زدگى در مسائل دینى .
سه چیز سبب خوشنودى خدا مى شود:
استغفار و درخواست آمرزش ،
عبادت هاى شبانه ،
و زیاد صدقه دادن .
هر کس چهار خصلت در او باشد ایمانش کامل است :
1- بذل و بخشش براى رضاى خدا باشد،
2- کمک نکردنش براى خوشنودى خدا باشد،
3- دوست داشتنش براى خدا باشد،
4- و دشمنیش نیز براى خدا باشد.
هر کس سه خصلت در او باشد هیچ وقت پشیمان نمى شود:
1- عجله نکردن در کارها،
2- مشورت با دیگران ،
3- و توکل بر خدا هنگام انجام دادن کارها(503).
5- قال علیه السلام : خیر من الخیر فاعله ، و اءجعل من الجمیل قائله ، و ارجح من العلم حامله .
و شر من الشر جالبه ، و اءهول من الهول راکبه .
امام جواد علیه السلام فرمود: بهتر از کار نیک ، انجام دهنده ى آن است ، و زیباتر از سخن زیبا، گوینده ى آن است ، و برتر از دانش ، دانشمند، و بدتر از بدى ، افروزنده ى بدى ، و ترسناک تر از ترس ، سوار شدن بر مرکب ترس است (504).
خصلت هاى نیکو
قال علیه السلام : اربع خصال تعین المر على العمل : الصحه ، و الغنى ، و العلم ، و التوفیق .
امام جواد علیه السلام فرمود: چهار خصلت و ویژگى انسان را در کارهایش کمک مى کند:
1- سلامتى جسم و جان
2- ثروت و دارایى .
3- دانش و آگاهى
4- عنایت و توفیق خداوند(499).
منشاء اختلاف ها
قال علیه السلام : لو سکت الجاهل ، ما اختلف الناس .
امام جواد علیه السلام فرمود: اگر نادان سکوت کند مردم مخالفتى با هم نخواهند داشت (505).
پاداش صبر بر مصیبتها
1- قال علیه السلام : الصبر على المصیبه ، مصیبه على الشامت بها.
امام جواد علیه السلام فرمود: بردبارى در برابر مصیبتها، مصیت است براى کسى که سرزنش مى کند(506).
2- امام جواد علیه السلام در پاسخ نامه ى شخصى که براى غم از دست دادن فرزندش و سختى فراق ، شکایت کرده بود، نوشت :
اءما علمت اءن الله عزوجل یختار من المؤ من و من ولده اءنفسه لیاءجره على ذلک .
آیا نمى دانى خداوند از مال مؤ من و فرزندش بهترین آن را انتخاب کرده و مى گیرد، تا بدان وسیله به او پاداش دهد(507).
ادب و تربیت حقیقى
قال علیه السلام : ما اجتمع رجلان الا کان اءفضلهما عند الله آدبهما.
فقیل : یا ابن رسول الله ! قد عرفنا فضله عند الناس ، فما فضله عند الله ؟
فقال : بقرائه القرآن کما اءنزل ، ویروى حدیثنا کما قلنا، و یدعو الله مغرما بدعائه .
و حقیقه الادب : اجتمال خصال الخیر، و تجافى خصال الشر، و بالادب یبلغ الرجل مکارم الاخلاق فى الدنیا و الاخره ، و یصل به الى الجنه .
و الادب عند الناس النطق بالمستحسنات لا غیر، و هذا لا یعتد به مالم یوصل بها الى رضإ الله سبحانه والجنه .
و الادب هو اءدب الشریعه ، فتاءدبوابها، تکونوا اءدبإ حقا.
و من صاحب الملوک بغیر اءدب ، اءسلمه ذلک الى الهلکه ، فکیف بمن یصاحب ملک الملوک و سید السادات .
امام جواد علیه السلام فرمود: هنگام ملاقات دو نفر برترین آنان پیش خداوند با ادب ترین آنها است ، سؤ ال شد: اى پسر رسول خدا برترى یکى از آن دو نفر را پیش مردم شناختیم ، پس نزد خدا برترى به چیست ؟
فرمود: به خواندن قرآن همانگونه که نازل شده است ، و نقل سخنان ما همانگونه که گفته ایم .
ادب حقیقى به زیبایى او در صفات نیکو، و دور کردن صفات زشت است .
به وسیله ى ادب انسان در دنیا و آخرت به مکارم اخلاق رسیده و وارد بهشت مى شود.
ادب نزد مردم زیبا سخن گفتن است ، ولى تا وقتى که رضایت خداوند و ورود به بهشت از آن حاصل نشود بى ارزش است .
ادب حقیقى ادب شریعت و دین است ، پس به آن مؤ دب شوید تا صاحب ادب واقعى باشید.
و کسى که با پادشاهان بدون رعایت کردن ادب همنشین شود هلاک گردد، پس چگونه است حال کسى که با پادشاه پادشاهان و سرور همه ى سروران عالم هم نشین شود(508).
سید ابوالفضل طباطبایى اشکذرى ، مهدى اسماعیلى
منبع: غدیر
500- کشف الغمه : 2/347. بحارالانوار: 75/80 ح 66. حلیه الابرار: 4/598. فصول المهمه ابن صباغ 274. نور الابصار: 331. احقاق الحق : 12/430، و 19/603.
501- کشف الغمه : 2/347. بحار الانوار: 75/80 ح 65. حلیه الابرار: 4/598 فصول المهمه ابن صباغ : 273. نور الابصار: 331، احقاق الحق : 12/434، و 19/603.
502- نور الابصار: 332. فصول المهمه ابن صباغ : 273. احقاق الحق : 12/438. و 19/605.
503- کشف الغمه : 2/349. بحار الانوار: 75/81 ح 74. حلیه الابرار: 4/600. فصول المهمه ابن صباغ : 274. نور الابصار: احقاق الحق : 12/438، و 19/604.
504- احقاق الحق : 49/601.
499- کشف الغمه : 2/346. بحار الانوار: 75/79 ح 57. حلیه الابرار: 4/597. فصول المهمه ابن صباغ : 273. احقاق الحق : 12/436.
505- کشف الغمه : 2/349 س 10، بحار الانوار: 75/81 ح 75. حلیه الابرار: 4/600. نور الابصار: 331. فصول المهمه ابن صباغ : 274. احقاق الحق : 12/432، و 19/604.
506- کشف الغمه : 2/349. بحار الانوار: 75/81 ح 73. حلیه الابرار: 4/600. نور الابصار: 331. احقاق الحق : 12/437، و 19/604 س 4. فصول المهمه ابن صباغ : 274.
507- کافى : 3/218 ح 3، وسائل الشیعه 3/243 ح 3522، وافى : 25/546 ح 24618.
508- ارشاد القلوب : 160. عده الداعى : 23. فصول المهمه حر عاملى : 1/679 ح 1070. وسایل الشیعه : 6/220، ح 7781، 7/56، ح 8709، و 17/327، ح 22681.