سخنان دلنشین امام جواد علیه السلام

سخنان دلنشین امام جواد علیه السلام

اقصد العلماء للمحجه الممسک عند الشبهه والجدل یورث الریا و من اخطا وجوه خذلته الحیل و الطامع فى وثاق الذل و من احب البقاء فلیعد للبلاء .

میانه روترین دانشمندان در استدلال کسى است که هنگام شبهه خوددارى نماید و مناقشه در بحث موجب ریا مى شود و کسى که در اطراف مطالب خطا نماید حیله ها او را خوار مى نماید. و فرد آزمند و حریص پایبند ذلت و خوارى است و هرکس بقاء را دوست بدارد پس باید براى بلا خود را آماده سازد.

لایطولن علیکم الامل فتقسوا قلوبکم .

آرزوهاى خود را دراز نکنید که در اینصورت دلهاى شما سخت و سیاه مى گردد.

دیدار از برادران دینى یک نوع مصونیت و مایه بارورى عقل است هرچند که زمان آن کم باشد(228).

على بن مهزیار مى گوید ابوالحسن بن حصین به اتفاق من براى ابوجعفر دوم (امام جواد علیه السلام ) نوشتیم : فدایت شویم دوستان شما در مورد نماز صبح اختلاف نظر دارند برخى نماز صبح را تا هنگام طلوع فجر اول در آسمان مى خوانند و بعضى دیگر تا هنگامى نماز مى خوانند که در پایین قسمت افق نمایان گردد و ما نمى دانیم کدامیک از این وقت نماز را برایمان بیان فرمائید و با ماه و سپیده در سرخى خود معین فرمائید و بفرمایید که به هنگام ابرى بودن چه باید کرد و در سفر و حضر چگونه باید نماز خواند. حضرت با خط خود نوشتند:

الفجر – یرحمک الله – هو الخیط الابیض المعترض لیس هوالابیض ‍ صعداء فلا تصل فى سفر ولاحضر حتى تتبینه فان الله تبارک و تعالى لم یجعل خلقه فى شبهه من هذا ((کلوا و اشرلوا حتى یتبین لکم الخیط الابیض ‍ من الخیط الاسود من الفجر (229).

فالخیط الابیض هو المعترض الذى یحرم به الاکل و الشرب فى الصوم و کذلک هوالذى توجب به الصلاه :

خداى رحمت کند سپیده ، نخ سپید نمایان است و نه آن سپیدى که گسترده مى شود و در سفر و حضر تنها زمانى نماز بخوان که آنرا دریابى که خداى تبارک و تعالى ، خلق خود را در شبهه قرار نداده و در این باره فرموده :

((بخورید و بیاشامید تا هنگامى که نخ سپید از نخ سیاه در سپیده برایتان از همه تمییز داده شود)) بنابراین ملاک سرزدن سپیده ، مشخص شدن نخ سپید است و در همین حد است که در روزه گرفتن ، خوردن و نوشیدن حرام مى شود و در همین فاصله باید نماز را به جاى آورد(230).

على بن مهزیار از یحیى بن ابى عمران همدانى روایت کرده مى گوید: براى امام جواد علیه السلام نوشتم : فدایت گردم درباره فردى که در نماز خود تنها سوره فاتحه الکتاب را با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز و در سوره هاى دیگر بسم الله الرحمن الرحیم نگوید چه مى فرمائید: عباسى در این باره مى گوید: اشکالى ندارد.

حضرت با خط خود در پاسخ نوشتند:

به کورى چشم عباسى ، باید نمازش را تکرار کند(231).

قابل یادآورى است که این عباسى ، هشام ابن ابراهیم عباسى است که باحضرت رضا و حضرت جواد علیهماالسلام سر ستیزه و عناد داشت و سعى مى کرد در فتواهاى خودش با ایند و امام معصوم مخالفت نماید.

على بن مهزیار نقل میکند که على بن اسباط نامه اى به امام جواد علیه السلام نوشت در مورد دخترانش و اینکه کسى مانند او را براى آن ها سراغ ندارد امام نهم به ایشان نوشتند که :

فهمت ما ذکرت من امر بنائک و انک لاتجد احدا مثلک فلا تنظر فى ذلک رحمک الله فان رسول الله صلى الله علیه و آله قال : اذا جاءکم من ترضون خلقه و دینه فزوجوه الا تفعلوه تکن فتنه فى الارض و فساد کبیر(232) .

دانستم که در مورد دخترانت چه مى گویى و کسى مانند خود را براى آنها سراغ ندارى خدایت رحمت کند رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم در این مورد فرمود:

هرگاه کسى به خواستگارى دختران شما آمد که از اخلاق و دینش راضى بودید به او زن بدهید که اگر چنین نکنید فتنه و فساد بزرگى روى زمین بوجود مى آید.

اینک بخاطر اهمیت موضوع و باتوجه به اینکه جمعیت این مملکت آقا امام زمان عجل الله فرجه الشریف یک جمعیت کاملا جوان است و دشمنان اسلام و قرآن و فرهنگ غنى اسلام و ایران عزیز از دیرباز جهت تباه کردن نسل جوان این ملت فهیم برنامه ریزى کرده و مى کند و این جنگ تمام عیار امروزه با در اختیار داشتن ماهواره هاى بسیار مدرن و بکارگیرى امواج صدا و سیما و تسخیر رسانه هاى گروهى هر لحظه به رنگى جلوه کرده و ابعاد خطرناکى یافته است .

جهت رویارویى با این خطر چند راه حل اساسى وجود دارد و از جمله بهترین آنها تسهیل امر ازدواج مى باشد که جهت یاد آورى به خواننده محترم شیفته فرهنگ انسان ساز اسلام ناب گلچینى از احادیث معصومین صلوات الله علیهم اجمعین تقدیم مى گردد.

اسلام ازدواج را سنت نبوى معرفى مى کند و رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله و سلم مى فرمایند: ما بنى نباءفى الاسلام حب الى الله عزوجل من التزویج

و در اسلام بنائى محبوبتر از ازدواج درنزد خداوند عزوجل نهاده نشد(233).

و به همین دلیل شفاعت و واسطه شدن در امر ازدواج از جمله کارهاى نیک مسلمین شمرده شده و امام صادق علیه السلام در این باره مى فرمایند:

من زوج اعزبا ممن ینظر الله الیه یوم القیامه .

کسى که زن دهد مجردى را از این فرد از آن کسانى است که خداوند در روز قیامت به او نظر رحمت مى اندازد(234).

ازدواج از چنان منزلتى برخوردار شده که عامل تکمیل ایمان و زیاد شدن ثواب اعمال عبادى محسوب شده است .

لیکن یک واقعیت تلخ را باید بپذیریم و آن اینکه در حال حاضر ما و اکثریت افراد جامعه از فرهنگ و ارزشهاى اصیل اسلام ناب محدى صلى الله علیه و آله و سلم فاصله گرفته ایم که به عنوان مثال یک عنصر ازرشى اسلام را مورد بحث قرار مى دهیم :

برترین زنان امت اسلام کیست ؟

رسول گرامى اسلام در این باره مى فرمایند:

افضل نساءامتى اصحبهن وجها و اقلهن مهرا .

برترین زنان امت من کسى است که چهره اش درخشان و مهریه اش کمتر باشد(235).

و حال آنکه در جامعه ما با نهادهاى مختلف که متاءسفانه روز به روز هم سیر صعودى دارد هزینه ازدواج و میزان مهریه همگام با توقعات سیرى ناپذیر رفته رفته سن ازدواج را بالا مى برد و از این امر مقدس غولى در ذهن جوانان ترسیم مى نماید و اگر به این معضل دامهاى نهاده در برابر سرمایه هاى امت اسلام و نسل جوان کشور را اضافه نمائیم بطور قطع احتمال خطرپذیرى جوانان بالاتر خواهد رفت امید است که سخنوران و هنرمندان و اهل قلم هر فردیکه به نوعى از نفوذ کلام خدادادى برخوردار هست در تبیین معضل مذکور و تشریح عواقب خطرناک آن بکوشند و در احیاى این ارزش اسلام عزیز سهیم باشند انشاءالله .

اینک براى آنکه خواننده عزیز میزان فاصله بوجود آمده بین ما و فرهنگ حاکم در عصر رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم را به آسانى تصور نمایند نمونه اى از ازدواجهاى آسان صدر اسلام ذکر مى شود: روزى پیامبر آمدند دیدند جویبر – که مسلمانى سیاهپوست ، فقیر و از اصحاب صفه بود و با چند نفر از فقیران در ایوان مسجد زندگى مى کرد سر به زانوان گذاشته و اندوهگین است . فرمودند جویبر زن مى خواهى ؟

عرض کرد یا رسول الله چه کسى به من زن مى دهد؟!

فرمودند: بلند شو برو در خانه زیادبن زبیر و بگو پیامبر گفت که فاطمه ات را به من بده .

منبع: الشیعه

حسین ایمانى یامچى

228-امالى مفید ص 329 حدیث آخر مجلس 38.

229-سوره بقره آیه 185.

230-فروع کافى ج 3 ص 282 – زندگى دوازده امام ص 456 – 455 از جلد.

231-فروع کافى ج 3 ص 313.

232-وسائل الشیعه ج 7 ص 51.

233-وسائل الشیعه ج 7 ص 3.

234-وسائل الشیعه ج 7 ص 26.

235-وسائل الشیعه ج 7 ص 79.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید