به همسران‌تان عشق بورزید

به همسران‌تان عشق بورزید

1- ابراز محبت
قال الصادق (علیه السلام): العَبد کلّما ازداد للنساء حبا ازداد فی الایمان فضلاً . (1)
هرچه محبت همسر در قلب بنده زیادتر شود، فضیلت ایمانش زیادتر گردد.
اصلی‌ترین موضوع که اثری حیات‌بخش و سرشار از پویایی و طراوت به همراه خود دارد، محبت و دلدادگی است. سرسبزی و شادابی کانون خانواده، بستگی به حضور بانشاط یک «زن» دارد، امّا نشاط و سرزندگی یک زن به محبّت «مرد» وابسته است.
برای این که زنی بتواند به خانه و همسر و فرزندان، با شور و علاقه رسیدگی کند و صفا و صمیمیت را در زندگی جاری سازد، به دوست داشتن و ابراز محبت شوهرش نیازمند است.
قال رسول الله (صلی‌الله‌علیه و آله‌وسلم): قولَ الرجُل للمرأه، إنّی اُحبّک لا یذهبُ من قَلبها ابداً. (2)
این سخن مرد به زن که دوستت دارم هرگز از دل زن بیرون نرود.
قال الصادق (علیه السلام):
اذا احببتَ رَجُلاً فَأخبره.
هرگاه کسی را دوست داشتی به او بگو. (3)
چه تمثیل زیبایی حضرت علی (علیه السلام) در مورد زن فرموده‌اند که: «زن ریحانه است». زن همانند گل است و به راستی طراوت یک گل، مرهون مراقبت باغبانی مهربان است، تا در سایه‌ی مواظبت و اُنس با آن گل، از جلوه و زیبایی و عطر و رنگش، بهره و لذت برد و روحش از دیدار آن تازه گردد.
«استاد مطهری» لزوم عشق و ابراز محبت نسبت به زن را با تشبیه زیبایی این گونه بیان کرده‌اند: «مرد مانند کوهسار است و زن به منزله‌ی چشمه و فرزندان گل‌ها و گیاهان؛ چشمه باید باران کوهسار را دریافت و جذب کند تا بتواند آن را به صورت آب صاف و زلال بیرون دهد و گل‌ها و سبزه‌ها را شاداب و خرم کند. پس همانگونه که رکن حیات دشت، باران کوهستانی است، رکن حیات خانوادگی نیز احساسات و عواطف مرد نسبت به زن می‌باشد که در پرتو آن هم زن، هم زندگی و هم فرزندان صفا و جلا و خرّمی می‌گیرد.» (4)
به سبب این نیروی عظیم و اثربخشی فوق العاده‌ی آن است که در دین مقدّس اسلام، از جانب پیامبر و ائمه (صلی‌الله‌علیه و آله و سلم) سفارش‌های بسیاری در زمینه‌ی محبت و اظهار علاقه نسبت به «زن» بیان شده است چنان که زینت‌بخش این مبحث بود، رسول گرامی اسلام اظهار محبّت به همسر را نشانه‌ی ایمان به خدا می‌دانند و می‌فرمایند: «هر چه ایمان انسان کامل‌تر باشد، به همسرش بیشتر اظهار محبّت می‌کند». (5)
و حضرت صادق (علیه السلام)، مهرورزی به همسر را از اخلاق و صفات پیامبران می‌‌دانند و می‌فرمایند: یکی از اخلاق پیامبران این است که نسبت به همسر خود محبت دارند». (6)
و باز پیامبر عظیم‌الشأن اسلام (صلی‌الله‌علیه و آله و سلم) به جنبه‌ی روانی ابراز علاقه پرداخته و بر مردان لزوم اظهار این محبت را سفارش می‌کنند. (7)
در این جا نیز ضروری است بار دیگر بگوییم که محبت نباید در دل احتکار و زندانی شود، رمز بقای محبت و مودّت در زندگی، اظهار و ابراز هر روز و هر لحظه‌ی آن است.
مردی که به همسر خود محبّت می‌ورزد، آن را به زبان می‌آورد و با رفتار و کردار خویش، عملاً به همسرش اثبات می‌کند که دوستش دارد، طبق کلام ائمّه (علیه السلام) از نشانه‌های مؤمن است.
امام علی (علیه السلام):
بالاحسان تملک القلوب.
با نیکی کردن دل‌ها تصرف می‌شود.
انسان بنده‌ی احسان است، نیکی کردن آدمی را به بند می‌کند. (8)
بسا انسان‌هایی که بنده‌ی احسان شده‌اند، به مردم نیکی کن آن‌ها را بنده‌ی خود می‌کنی. مردان کریم به چیزی همانند اکرام به بندگی گرفته نشدند. (9)
برای اظهار محبت به دنبال بهانه یا موقعیت خاص نگردید. شاید بعضی از مردها احساس کنند برای جلب رضایت همسر و کسب امتیاز از زن، حتماً بایست کارهای بزرگ انجام داد. مثلاً خریدن هدیه‌ای گران قیمت یا بردن به سفر و یا … و بدین گونه دقت و فکر و انرژی خود را مصروف به این امور می‌کنند. در صورتی که از دیدگاه یک زن، اثبات محبت و حصول اطمینان از علاقه‌ی شوهر، به ریزترین و کوچک‌ترین امور روزمرّه‌ی زندگی بستگی دارد. کارهای کوچک که شاید از نظر مرد پیش پا افتاده است، برای زن اهمیتی یکسان با یک هدیه‌ی نفیس دارد؛ مثلاً هنگامی که مردی به خانه می‌آید همسرش را بغل کرده و نوازشی کند، اگر زن خسته است به او پیشنهاد کمک دهد، به مناسبت‌هایی غافل‌گیرانه برای او گُلی بخرد و یا وقتی قرار است دیر به منزل بیاید به زنش اطلاع دهد، پیوسته به او ابراز علاقه کند و از قیافه و اندامش تعریف نماید و احساس خشنودی از داشتن همسری چون او بنماید، گاهی اوقات که او خسته است، ظرف‌ها را بشوید و کمک در امر خانه‌داری کند، از سرکار به او زنگ بزند و اظهار دلتنگی کند، خود را برای همسرش تمیز و خوشبو نماید، از غذایی که پخته تعریف و تمجید کند، و خلاصه این که به طرق مختلف اظهار محبت نماید؛ همه‌ی این امور کوچک برای زن ارزشی فوق العاده دارد و او به یکایک این‌ها امتیازی مساوی با یک کار بزرگ می‌دهد.
قال رسول الله (صلی‌الله‌علیه و آله و سلم):
لا یَخدم العیال الاصدیق اَو شهیدٌ اَؤ رَجُلَ یُریدُ الله بِه خیَرُ الدُّنیا و الآخِره.
به زن خود خدمت نکند مگر صدیق یا شهید یا مردی که خداوند خیر دنیا و آخرت او را بخواهد. (10)
وقتی زنی احساس کند برای همسر خود «مهم» است و شوهر او ارزشی بسیار والا برای او قائل است، آن هنگام است که می‌‌تواند با شور و اطمینان به محبت ورزیدن بپردازد.

2- شناخت تفاوت‌ها و احترام به آن
قال علی (علیه السلام): إنَّهُنَّ امانه الله عِندَکُم فَلا تَضارُوهُنَّ وَلا تَعضِلوهُنّ.
زنان در نزد شما امانت الهی هستند پس به آنان زیان نرسانید و آن‌ها را تنها نگذارید.(11)
امام صادق (علیه السلام): فرموده‌اند:
خدا رحمت کند بنده‌ای را که رابطه‌ی بین خود و زنش را نیکو کرده است. (12)
همه‌ی ما به این موضوع واقفیم که مردان و زنان از لحاظ جسمی و روحی با هم متفاوتند، همان گونه که در خلقت ظاهری با هم تفاوت دارند در مسایل روحی و روانی نیز از یکدیگر متمایزند. اما هنگامی که یک ازدواج صورت می‌گیرد و زن و مردی زندگی مشترکی را شروع می‌کنند، هر یک از آن‌ها به کلّی فراموش می‌کنند که با دیگری متفاوتند و این تفاوت‌ها هم بسیار است. هر یک گمان می‌کند اگر طرف مقابل دوستش دارد باید همان گونه باشد که او می‌خواهد. لذا سعی در تغییر طبیعت و فطرت دیگری می‌نماید تا او را به دلخواه خویش درآورد و به این خاطر روابط متشنج می‌شود و فرصت گفت و گوی صمیمی و دوستانه از بین می‌رود.
در فصل دوم کتاب مبحثی را به «پذیرش همسر» اختصاص دادیم و به خانم‌ها توصیه کردیم همسران خود را همان گونه که هستند بپذیرند. در این قسمت نیز به آقایان یادآوری می‌کنیم که زنان با مردان تفاوت‌های اساسی دارند، این تفاوت‌ها را بشناسیم و به آن‌ها احترام بگذاریم.
یکی از بزرگ‌ترین تفاوت‌های بین زن و مرد، این است که هر کدام از آن‌ها چگونه با فشارهای روحی کنار می‌آیند و در برخورد با مشکلات چگونه عمل می‌کنند و به چه نحوی عکس‌العمل نشان می‌دهند.
در این گونه مواقع مردها شدیداً در خود فرو می‌روند و گوشه‌گیر می‌شوند، در صورتی که زن‌ها با هیجانی فزاینده غرق در مسئله می‌شوند و خود را گرفتار می‌کنند.
زمانی که مشکل یا فشاری بر مرد وارد می‌شود، او بسیار ساکت می‌شود و در خود فرو می‌رود تا بتوانند راه حلّی پیدا کند. امّا برعکس زن از طریق صحبت کردن با جزئیات بسیار راجع به مشکلش به آرامش می‌رسد.
وقتی که مشکلی برای زنی پیش می‌آید، او فقط به یک شنونده نیاز دارد که بدون قضاوت و بدون ارایه‌ی راه‌حل، با دلسوزی به احساسات و گفته‌های او گوش کند.
وقتی که همسر شما از موضوعی ناراحت و کلافه است، به گرمی به سخنان او گوش دهید و اصلاً سعی نکنید که مشکل گشایی نمایید و یا مسئله‌ی او را کوچک و بی‌اهمیّت جلوه دهید، بلکه فقط با دلسوزی و تأیید حرف‌هایش را بشنوید؛ این موقع است که زن احساس حمایت می‌کند و خشنود و راضی می‌شود.
صحبت کردن «نیاز» یک زن است و مرد هنگامی که در روابط خود با همسرش موفق است که به این «نیاز» احترام بگذارد.
قالَ رَسُولُ الله (صلی‌الله‌علیه و آله‌وسلم):
خیرُکم خیرُکم لِنسائکم. (13)
خوب‌ترین شما آن کسی است که با همسر خود نیکو رفتار کند.
پس به این موضوع توجهی عمیق و اساسی داشته باشیم که زمانی زن احساس می‌کند از طرف همسرش مورد احترام و پذیرش قرار گرفته، که شوهرش شنونده‌ای خوب برای سخنان و احساسات او باشد.
یک مرد موفق به احوال همسرش اهمیت می‌دهد، مثلاً وقتی که به منزل می‌آید حال او را می‌پرسد و از او سؤال می‌کند که روزش را چگونه گذرانده است؟ و هنگامی که می‌بیند او ناراحت است با علاقه و دلسوزی می‌خواهد تا برایش حرف بزند، وقت صحبت کردن دستان او را می‌گیرد و لمس می‌کند به او نگاه می‌کند و نشان می‌دهد که به سخنانش توجّه دارد، به کتاب‌هایی که می‌‌خواند و مطالبی که بازگو می‌کند، توجه و علاقه نشان می‌دهد، با صبوری به حرف‌هایش گوش می‌کند و مرتب به ساعت نگاه نمی‌کند، یا روزنامه ورق نمی‌زند و کلامش را قطع نمی‌کند.
این گونه است که زن، احساس اعتماد و امنیت می‌کند و از عشق همسرش مطمئن می‌گردد و حس می‌کند که مورد احترام قرار گرفته و زمانی که زن احساس احترام کند، برایش آسان‌تر است که از مرد آن طور که در خورش باشد قدردانی نماید و بدانیم فواید دنیوی و اخروی هم از قبل روش‌های پسندیده‌ی رفتاری ما نصیبمان خواهد شد. چنان که در روایت است:
قال رسول الله (صلی‌الله‌علیه و آله‌وسلم):
جلوس المرء عند عیاله أحّب الی الله تعالی من اعتکاف فی مسجدی هذا.
نشستن مرد نزد زنش نزد خدای متعال محبوب‌تر است از اعتکاف او در این مسجد من. (14)
الامام الصادق (علیه السلام):
من حَسُنَ برّهُ باهله زاد الله فی عمره.
هر که به خانواده‌اش نیکی کند خداوند بر عمرش بیفزاید. (15)
و عنه: مَن حسن برّه اهل بیته زید فی رزقه.
کسی که نیکی و نیکوکاریش با زن و فرزند مطلوب باشد به رزقش اضافه می‌شود. (16)
و حُسن الخلقِ یزیدُ فی الرّزق.
اخلاق خوب روزی را اضافه می‌کند. (17)
موضوع دیگری که در تفاوت زن و مرد مطرح است، مسأله چرخه‌ی طبیعی احساسات زن است. زنان هم چون امواج دریا متلاطم و متغیرند، زمانی سرشار از عشق و گاهی غمگین. با شناخت این بعد از وجود زن، راحت‌تر می‌‌توان با احساسات او کنار آمد و او را درک کرد. انتظار اشتباهی است که از یک زن توقع داشته باشیم همیشه سرحال و خوشحال باشد، چرا که به روال طبیعی، او دارای فرود و فراز احساس می‌باشد و نمی‌تواند به طور ثابت، یک رفتار همیشه شاد ارایه دهد.
با پذیرش این موضوع می‌توان به یک زن کمک کرد تا با آرامش روند فطری چرخه‌ی احساسات خود را طی کند و به سلامت روحی و روانی دست یابد. شنونده بودن و توجه به سخنان و عواطف زن، تأثیر شگرفی در گذراندن آرام این مراحل دارد و بکار بندیم این کلام امام صادق (علیه السلام) را که:
الامام الصادق (علیه السلام):
المؤمنون خدم بعضهم لبعض، یفید بعضهم بعضاً.
مؤمنان خدمتکار یکدیگرند و به یکدیگر سود می‌رسانند. (18)

3- خوش خویی و اخلاق پسندیده
لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ (19)
وَإِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ (20)
قال رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه و آله‌وسلم):
الخُلق وعاءُ الدین.
اخلاق ظرف دین است. (21)
چون خدای تعالی ایمان را آفرید، ایمان گفت: خدایا مرا نیرومند گردان، پس خداوند آن را به خوش خویی و بخشندگی توانمند ساخت. (22)
الاسلام حسن الخلق.
اسلام خوش خویی است. (23)
یکی از اساسی‌ترین رموز خوشبختی و لذت بردن از زندگی، اخلاق خوش و صفات کریمه است. به روشنی مسلم است که هیچ چیز همانند خوش خُلقی، زندگی را به کام فرد و اطرافیانش شیرین نمی‌سازد. در دنیای امروزی که استرس‌ها و فشارهای فراوان از هر سو، وجود ما را محاصره کرده است، تنها با سلاح خوشرویی و خُلق و خویِ نرم و ملایم است که می‌‌توان گذران عمر را با آرامش و رضایت سپری کرد.
این گونه است که امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: «هیچ زندگانی گواراتر از خوش اخلاقی نیست». (24)
پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه و آله‌وسلم) محبوب‌ترین فرد در نزد خود را انسان خوش خلق معرفی می‌کند و می‌فرماید: «دوست‌ترین و محبوب‌ترین شما در نزد من و نزدیک‌ترین شما به من در روز قیامت، خوش اخلاق‌ترین شماست.» (25)
البته مسلم است که «حُسن خُلق» دامنه‌ای وسیع و گسترده دارد و صفات پسندیده‌ای را شامل می‌شود که مجموعه‌ی آن صفات، یک شخص را صاحب اخلاق خوش می‌سازد.
شاید در اذهان عموم مردم، خوش اخلاقی به معنای خنده و شوخی و بذله گویی و دست انداختن و خندیدن به دیگری و … باشد؛ در صورتی که اخلاق خوش، کسب کردن بسیاری از فضایل است که با ممارست حاصل می‌گردد.
کظم غیظ، گذشت و عفو، ملایمت و مهربانی، صبر و بردباری، اغماض از اشتباهات دیگران، برخورد محترمانه و مناسب با اطرافیان و خیلی از صفات نیک، در کنار یکدیگر «حُسن خلق» را پدید می‌آورند.
زندگی زناشویی، بهترین فرصت برای کسب این خصایل نیکو است؛ در صحنه‌ی زندگی مشترک موقعیت‌های بی‌شماری به وجود می‌آید. یک انسان آگاه و با ایمان، با برخورداری و مدد از این موقعیت‌ها و کسب فضایل اخلاقی، می‌تواند در جهت کمال خویش و حفظ آرامش خانواده، گام بردارد. برای داشتن یک زندگی خوب و باصفا، اخلاق خوش مهم‌ترین عنصر است، بدون آن، زندگی عذاب آور و خسته کننده می‌شود. شخص بداخلاق زندگی را به کام خود و خانواده‌اش تلخ و سیاه می‌کند و تمام پیوندهای عاطفی را از میان بر می‌دارد.
امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: «هر که بد خُلق است خود را معذب می‌دارد و بسیار اتفاق می‌افتد که به واسطه‌ی کج خلقی ضررهای عظیم به او می‌رسد و از منفعت‌های بزرگ محروم می‌شود و عاقبت هم به عذاب اخروی دچار می‌گردد.» (26)
پل ارتباطی بین افراد به وسیله اخلاق خوش، مستحکم می‌شود و از آن جایی که هیچ ارتباطی به اندازه‌ی رابطه‌ی زناشویی حایز اهمیت نیست، خوش اخلاقی یکی از ارکان عظیم پایداری کانون خانواده به شمار می‌آید.
پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه و آله‌وسلم) انسانی را از جهت ایمان کامل می‌شمرند که خوش اخلاق باشد. می‌فرمایند: «کامل‌ترین مردم از جهت ایمان خوش اخلاق‌ترین آن‌ها می‌باشد، بهترین شما کسی است که نسبت به خانواده‌‌اش احسان و نیکی کند. (27)
اخلاق خوش از آن جایی که باعث سلامت روانی خانواده و در نتیجه شکست جامعه می‌گردد، از بسیاری عبادات نیز بالاتر و برتر شمرده شده است؛ چرا که به واسطه خوش خلقی، دل‌ها نرم و مجذوب خوبی‌ها می‌گردند، مگر نه آن است که خداوند پیامبر اسلام را به واسطه‌ی داشتن خُلق عظیم و پسندیده‌اش می‌ستاید و گرایش انسان‌ها را نسبت به آن حضرت به علّت اخلاق نرم و زیبای آن بزرگوار می‌داند؟ و صراحتاً در قرآن می‌فرماید:
وَلَو کُنت فَظّاً غلیظ القلب لانفضّوا مِن حولِک… (28)
اگر تو سنگدل و بدخلق بودی، همه از گرد تو پراکنده می‌شدند…
بدین سبب است که برترین اعمال حُسن خلق است، چنان که پیامبر (صلی‌الله‌علیه و آله‌وسلم) فرموده‌اند: «در کفه‌ی میزان اعمال در روز قیامت، چیزی بهتر و با ارزش‌تر از حُسن خلق نیست.» (29)
و هم چنین می‌فرماید: «بنده‌ای می‌شود کم عبادت باشد، امّا به واسطه‌ی حُسن خلق در آخرت به درجات عظیم و اشرف منازل می‌رسد.» (30)
و امام صادق (علیه السلام) ثمرات خوش اخلاقی را این گونه وصف می‌نمایند: «نیکی و خوش خلقی، ولایت را آباد می‌گرداند، عمرها را طولانی می‌سازد، به درستی که خدای متعال به بنده‌ای که دارای حسن خلق است ثواب کسی را می‌دهد که صبح و شام مشغول جهاد در راه خداست.» (31)
با توجه به محسنات خوی نیک است که ضرورت اخلاق و اثرات ارزشمند آن در زندگی زناشویی روشن می‌گردد.
همسری که اخلاقی پسندیده و رفتاری ملایم و لبخند و مهربانی در کردار خویش دارد، به راحتی خواهد توانست دل طرف مقابل را تسخیر کند و آرامشی دلپذیر را در خانه، برای تک تک افراد پدید آورد. با خنده و خوش‌رویی انرژی مثبت و روحیه‌ای شاد به دیگران منتقل و خستگی‌های روزمرّه را از خود دور سازد. و در انتها باز هم توصیه‌های متعدد اهل بیت (علیهم السلام) ره توشه‌ی ما در این مسیر است.
امام علی (علیه السلام):
رُبَّ عزیز أذَلَّهُ خُلقه وَ ذَلیل اَعَزَّهُ خُلقُه.
بسا عزیز و ارجمندی که اخلاقش او را خوار و ذلیل گرداند و بسا خوار و ذلیلی که اخلاقش او را عزیز و ارجمند کرد. (32)
قال رسول الله (صلی‌الله‌علیه و آله‌وسلم):
انّک امرو قد أحسن الله خَلقک فَأحسَنُ خُلقک.
خداوند تو را نیکو و زیبا آفریده است پس اخلاقت را نیز نیکو گردان. (33)
قال الصادق (علیه السلام):
ما یقدم المؤمن علی الله عزّوجلّ به عمل بعد الفرائض أحبّ الی الله تعالی من ان یسع الناس بخلقه.
مؤمن بعد از انجام واجبات، عملی محبوب‌تر از خوش اخلاقی با مردم نزد خدای تعالی نمی‌آورد. (34)
و آخر این که پیامبر (صلی‌الله‌علیه و آله‌وسلم) خطاب به مردان فرموده‌اند: به راستی که خوش دارم مرد با خوشحالی و افتخار چیزی را با دست خودش برای خانواده‌اش ببرد و بدین وسیله کبر را از خود دور کند. (35)

پی‌نوشت‌ها:

1. خصال، ج 1، ص 55.
2. الکافی، ج 5، ص 569.
3. بحارالانوار، ج 74، ص 181.
4. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، ص 287.
5. بحارالانوار، ج 103، ص 228.
6. بحارالانوار، ج 103، ص 236.
7. این سخن مرد که به همسرش می‌گوید «واقعاً تو را دوست دارم» هرگز از قلب زن خارج نمی‌شود.
8. غررالحکم، 4339.
9. غررالحکم، 6930.
10. بحارالانوار، ج 104، ص 132.
11. بحارالانوار، ج 103، ص 226.
12. مکارم الاخلاق، ص 217.
13. مستدرک، ج 14، ص 255.
14. میزان الحکمه، ج 5، ص 2266.
15. خصال، ص 21.
16. بحارالانوار، ج 71، ص 396.
17. بحارالانوار، ج 71، ص 396.
18. الکافی، ج 2، ص 167.
19. سوره‌ی احزاب، آیه‌ی 21.
20. سوره ی قلم، آیه‌ی 4.
21. میزان الحکمه، ج 4، ص 1518.
22. همان مدرک.
23. کنزالعمال، 5225.
24. بحارالانوار، ج 1، ص 389.
25 معراج السعاده، ص 176.
26. معراج السعاده، ص 176.
27. بحارالانوار، ج 103، ص 226.
28 سوره‌ی آل عمران، آیه‌ی 159.
29. معراج السعاده، ص 176.
30. معراج السعاده، ص 176.
31. معراج السعاده، ص 177.
32. بحارالانوار، ج 71، ص 396.
33. سفینه البحار، ج 1، ص 410.
34. الکافی، ج 2، ص 101.
35. تنبیه الخواطر، ج 1، ص 201.
منبع مقاله :
محمدزاده، راضیه؛ (1390)، همسر اگر این گونه می‌بود، تهران، مرکز فرهنگی انتشاراتی منیر، چاپ دهم

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید