الغیبۀ نعمانی و مقوله‌ی غیبت (5)

الغیبۀ نعمانی و مقوله‌ی غیبت (5)

نویسندگان: حجت الاسلام دکتر کاظم قاضی‌زاده/ استادیار دانشگاه تربیت مدرّس تهران
دکتر علی‌رضا مختاری/ عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی فسا

سخن از غیبت، هنگام نهی شیعیان از مشهور کردن نام و امر حضرت قائم علیه‌السلام
مفضل بن عمر گوید نزد امام صادق علیه‌السلام بودم و دیگری نیز با من بود. پس ایشان به ما گفتند:
از مشهور کردن بپرهیزید (راوی گوید یعنی نام قائم علیه‌السلام. من ایشان را می‌دیدم و حضرت غیر مرا در نظر داشت) پس به من گفت: ای ابوعبدالله، از مشهورکردن بپرهیزید، به خدا قسم حتماً برهه‌ای از زمان غیبت خواهد گشت و پنهان می‌شود به گونه‌ای که گفته‌ می‌شود مرد، یا هلاک شد، به کدامین وادی رفت؟ چشمان مؤمنان بر او گریان خواهد بود … . (النعمانی: الغیبۀ/151-152/ح9)
همین حدیث را نعمانی با سندی دیگر از محمّد بن همّام و با اضافاتی نقل کرده است، و سپس آن را با سندی دیگر و اندکی اختلاف از محمد بن یعقوب نقل می‌کند (النعمانی: الغیبۀ/152-153/ح10؛ و همان: الغیبۀ/153/ح‌ت10؛ و الکلینی: الکافی 1/336/ح3). شیخ طوسی (الشیخ الطوسی: الغیبۀ/335/ب5) ، و شیخ صدوق نیز با اندکی اختلاف این حدیث را ثبت کرده‌اند. (الشیخ الصدوق: کمال الدین 2/374/ب33/ح35) طبری نیز با سند خود از طریق محمد بن همام حدیث را آورده است. (ابوجعفر طبری: دلائل الامامۀ/291)

سخن از غیبت و بیان دو نوع آن
الف. اسحاق بن عمّار صیرفی از امام صادق علیه‌السلام روایت می‌کند که حضرت فرمودند:
برای قائم دو غیبت است؛ یکی از آن دو کوتاه و دیگری بلند است.
نعمانی این حدیث را از کلینی نقل می‌کند. (النعمانی: الغیبۀ/170/2؛ و الکلینی: الکافی 1/340/ح19) ابو الصلاح حلبی (-447) نیز آن را روایت می‌کند. (ابوالصلاح الحلبی: تقریب المعارف/190)
نعمانی همین مضمون را از احمد بن محمد بن سعید نیز نقل می‌کند. (النعمانی: الغیبۀ/171/ح3)
ب. مفضل بن عمر از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند که حضرت فرمودند:
برای صاحب این امر دو غیبت است. یکی از آن دو آن قدر طول می‌کشد که برخی گویند مرد، و برخی گویند کشته شد و برخی گویند رفت. پس جز اندکی از اصحابش بر امر او باقی نمی‌مانند. (النعمانی: الغیبۀ/171-172/ح5)
شیخ طوسی (-460) نیز آن را در الغیبۀ آورده است. (الشیخ الطوسی: الغیبۀ/161)
ج. امام صادق علیه‌السلام پس از پاسخ به سؤال حازم بن حبیب، به وی می‌گویند:
ای حازم، برای صاحب این امر دو غیبت است و در دومی ظاهر خواهد شد. اگر کسی به سراغت آمد و گفت دستش را از خاک قبر او تکانده است، تصدیقش نکن.
نعمانی این حدیث را با دو سند ذکر می‌کند. (النعمانی: الغیبۀ/172/ح6) شیخ طوسی نیز شبیه به آن را می‌آورد.(الشیخ الطوسی: الغیبۀ/55)
د. ابو بصیر از امام صادق علیه‌السلام می‌پرسد:
امام باقر علیه‌السلام می‌فرمود: برای قائم آل محمّد دو غیبت است که یکی طولانی‌تر از دیگری است. حضرت فرمودند: بله. (النعمانی: الغیبۀ/172-173/ح7)
محمد بن جریر طبری نیز با سندی دیگر آن را نقل می‌کند. (ابوجعفر طبری: دلائل الامامۀ/293)
هـ. محمد بن مسلم ثقفی شنید که امام باقر علیه‌السلام فرمودند:
همانا برای قائم دو غیبت است که در یکی از آن دو گفته می‌شود، مرد، و معلوم نیست به کدامین وادی رفت. (النعمانی: الغیبۀ/173/8)
مفضّل بن عمر نیز شبیه به این حدیث را با اضافاتی از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند. (النعمانی: الغیبۀ/173/ح9)

سخن از غیبت، بعد از پیشگویی شهادت سه امام
در حدیثی امام صادق علیه‌السلام سخن امیر مؤمنان علیه‌السلام را چنین نقل می‌کنند:
قسم به خدا که حتماً من و این دو پسرم کشته خواهیم شد و خداوند به یقین مردی از فرزندانم را در آخرالزمان برانگیخته خواهد کرد. او خونخواه ما خواهد بود و حتماً از مردم پنهان خواهد شد تا اهل گمراهی تمیز یابند. (کار به جایی خواهد رسید) تا این که جاهل گوید: خدا را به آل محمد نیازی نیست. (النعمانی: الغیبۀ/140-141/ح1)
در این حدیث اگرچه اسم قیام‌کننده برده نشده، اما از قطعی‌بودن ظهور او در آخرالزمان و نیز غیبتش سخن گفته شده است.
این حدیث در دلائل الامامۀ با سند مشابه دیگری، غیر از طریق محمد بن مالک فزاری نقل شده است. (ابوجعفر طبری: دلائل الامامۀ/292)

سخن از غیبت، در بحث تفسیری برخی از آیات
الف. ام هانی از امام باقر علیه‌السلام تفسیر آیه‌ای از قرآن را می‌پرسد:
معنای سخن خداوند عزوجل «قسم به ستاره‌ی پنهان‌شونده» چیست؟ حضرت فرمودند: ای امّ هانی، خنّس امامی است که خود را در سال 260 از مردم پنهان کند تا خبرش از مردم قطع شود. سپس مانند ستاره‌ی درخشان در شب ظلمانی آشکار گردد. اگر آن زمان را درک کنی، چشمانت روشن خواهد شد. (النعمانی: الغیبۀ/149/ح6)
نعمانی این حدیث را از سلامۀ بن محمد ارزنی ثقه نقل می‌کند که صاحب کتاب الغیبۀ و کشف الحیرۀ است. نعمانی همین حدیث را بدون شماره‌گذاری با سندی دیگر از کلینی با اختلاف اندکی در متن نقل می‌کند. (النعمانی: الغیبۀ/150/ح‌ت6؛ و الکلینی: الکافی 1/341/ح22) وی هم‌چنین این حدیث را با شماره‌گذاری، از کلینی با سند سوم و اختلافی اندک روایت می‌کند. این حدیث در کافی وجود دارد و در سند یکسان، اما در متن با حدیثی که نعمانی آورده است، اختلافی بسیار کم دارد. (النعمانی: الغیبۀ/150/ح7؛ و الکلینی: الکافی 1/341/ح23)
شیخ صدوق این حدیث را از طریق پدرش و ابن ولید، با سندی دیگر و اختلاف اندکی در متن (الشیخ الصدوق: کمال الدین/324/ب32/ح1) ، و شیخ طوسی نیز با سند خود این حدیث را نقل کرده‌اند. (الشیخ الطوسی: الغیبۀ/159)
ب. علیّ بن جعفر از برادرشان امام کاظم علیه‌السلام می‌پرسد: تأویل آیه‌ی «بگو چه می‌بینید اگر آبتان بر زمین فرو رود، چه کسی برایتان آب گوارا می‌آورد؟»( ملک/30) چیست؟ حضرت فرمودند:
هنگامی که امامتان غایب شود، چه کسی برایتان امام جدید خواهد آورد؟
نعمانی این حدیث را از کلینی (النعمانی: الغیبۀ/176/ح‌ت17؛ و الکلینی: الکافی 1/339/ح14) و محمد بن همام (النعمانی: الغیبۀ/176/ح17) نقل کرده است. به احتمال زیاد اصل حدیث از کتاب مسائل علی بن جعفر گرفته شده است. (علی بن جعفر بن محمد: مسائل علی بن جعفر/327/ح815)
ج. مفضّل بن عمر گوید از امام صادق علیه‌السلام از این آیه پرسیده شد:
«هنگامی که در شیپور دمیده شود» (المدثر/8). حضرت فرمودند: همانا از ما امامی است پنهان. هنگامی که خداوند عزّذکره اراده‌ی ظاهر ساختن امرش را نماید، به قلبش الهام کند. پس او به امر خداوند عزّوجل قیام کند.
نعمانی حدیث بالا را از کلینی روایت می‌کند. شیخ صدوق (الشیخ الصدوق: کمال الدین 2/349/ب33/ح42) ، شیخ طوسی(الشیخ الطوسی: الغیبۀ/164) ، و کَشی (کشی: اختیار معرفۀ الرجال/192/ح338) این حدیث را با اندکی اضافه نقل می‌کنند. سند شیخ صدوق و شیخ طوسی شبیه به هم می‌باشد، اما کشی با سند دیگری آن را روایت می‌کند.

سخن از غیبت، و هشدار نسبت به فتنه‌های آن
امام کاظم علیه‌السلام درباره‌ی این غیبت به شیعیان هشدار می‌دهند:
هنگامی که پنجمین از فرزندان هفتمین پنهان گشت، مواظب دینتان باشید تا احدی آن را از شما نگیرد. فرزندم، به یقین برای صاحب این امر غیبتی است به گونه‌ای که باورمندان به او از این امر بر می‌گردند. این امتحانی از جانب خداوند است و خداوند به آن آفریدگانش را می‌آزماید. اگر پدران و اجداد شما دینی صحیح‌تر از این سراغ داشتند، حتماً از آن تبعیّت می‌کردند. (راوی می‌پرسد): آقای من! پنجمین از فرزندان هفتمین چه کسی است؟ حضرت فرمودند: فرزندم عقول شما کوچک‌تر از آن، و محدودتر از آن است که توانایی تحمّل این را داشته باشد؛ اما اگر زنده بمانید، حتماً او را درک خواهید کرد.
نعمانی این حدیث را از کلینی نقل می‌کند (النعمانی: الغیبۀ/154/11؛ و الکلینی: الکافی 1/336/ح2). شیخ صدوق (الشیخ الصدوق: کمال الدین 2/359/ب34/ح1؛ و همو: علل الشرایع 1/244/ب179/ح4) ، شیخ طوسی (الشیخ الطوسی:الغیبۀ/337/ب5) ، خزاز قمی (الخزاز: کفایۀ الاثر /268) و طبرسی (ابوعلی طبرسی: اعلام الوری بأعلام الهدی/433) به نقل آن می‌پردازند. غیر از نعمانی و کلینی، بقیه این روایت را از طریق سعد بن عبدالله قمی نقل می‌کنند.

سخن از غیبت، و سختی دینداری در آن و چگونگی شیوه‌ی نگهداری دین
الف. در حدیثی دیگر راوی به امام صادق علیه‌السلام عرض می‌کند: همانا ما روایت می‌کنیم که صاحب این امر زمانی را پنهان خواهد بود؛ پس ما در آن هنگام چه کنیم؟ حضرت می‌فرمایند:
به امر اولی که بر آن هستید متمسّک شوید، تا برایتان آشکار شود. (النعمانی: الغیبۀ/159/ح5)
نعمانی این حدیث را با اختلافی اندک در سند و متن از طریق ابن عقده نیز نقل می‌کند. (النعمانی: الغیبۀ/158/2)
ب. در حدیثی دیگر امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند:
آن روز که صبح و شب را گذرانیدی و امامی از آل محمّد صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم را ندیدی، دوست بدار آن که را که دوست می‌داشتی و دشمنی کن با آن که دشمن بودی، و تبعیّت کن از آن که تبعیّت می‌کردی، و صبح و شب منتظر فرج باش. (النعمانی: الغیبۀ/158/ح3)
نعمانی بعد از نقل این حدیث از ابن عقده، سندی را نیز برای آن از کلینی می‌آورد، اما متن موجود در کافی (النعمانی: الغیبۀ/158/ح‌ت3؛ و الکلینی: الکافی 1/342/ح28) اندکی با آن متفاوت است.
شیخ صدوق نیز آن را با سند خود با اختلافی اندک ذکر کرده است. (الشیخ الصدوق: کمال الدین 2/348/ب33/37)
ج. عبدالله بن سنان می‌گوید من و پدرم خدمت امام صادق علیه‌السلام رسیدیم. حضرت فرمودند:
چه گونه خواهید بود هنگامی که در حالتی قرار بگیرید که نه امامی می‌بینید که هدایت شوید و نه عَلَمی دیده می‌شود؟ پس از آن سرگردانی نجات نمی‌یابد مگر کسی که با دعای غریق خداوند را بخواند. پدرم گفت: به خدا قسم این است بلا؛ پس در آن هنگام چه کنیم؟ حضرت فرمودند: چون چنین شود، به آنچه در دستانتان است متمسک شوید تا امر برایتان روشن گردد. (النعمانی: الغیبۀ/159/ح4)
علاوه بر نعمانی، شیخ صدوق نیز این حدیث را با اختلافی اندک و با اضافاتی روایت کرده است(الشیخ الصدوق: کمال الدین 2/351/ب33/ح50). طبرسی (-548) (ابوعلی طبرسی: اعلام الوری بأعلام الهدی/432)، سید بن طاووس (-664) (ابن طاووس: مهج الدعوات/332؛) و سید بهاء الدین نیلی (سید بهاءالدین نیلی: منتخب الانوار المضیئۀ/80) و نباطی (نباطی بیاضی: الصراط المستقیم الی مستحقی التقدیم 2/228) نیز آن را ذکر کرده‌اند.
سه روایت دیگر نیز شبیه به همین مضامین که حاکی از فشارها بر شیعه در فقدان امامشان و طریقه‌ی برون‌رفت از مشکلات اعتقادی می‌باشد، توسط نعمانی از راویان مختلف ذکر شده است. (النعمانی: الغیبۀ/159-160/6-8)
د. یمان تمّار از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند که حضرت فرمودند:
همانا برای صاحب این امر غیبتی است. کسی که دینش را در غیبت نگهداری می‌کند، مانند کسی است که خار درخت قتاد را خلاف جهتش با دست می‌کند. حضرت سکوت کردند و سپس فرمودند: همانا برای صاحب این امر غیبتی است. باید بنده تقوای الاهی پیش کشد و متمسّک به دینش باشد. (النعمانی: الغیبۀ/169/ح11)
نعمانی پس از نقل این حدیث از محمد بن همام، سندی را نیز برای آن از کلینی نقل می‌کند. (النعمانی: الغیبۀ/169/ح‌ت11؛ و الکلینی: الکافی 1/335/ح1)
شیخ صدوق این حدیث را با دو سند مختلف (الشیخ الصدوق: کمال الدین 2/343/ب33/ح25) ، شیخ طوسی با سند خود (الشیخ الطوسی: الغیبۀ/455) ، و ابو الصلاح حلبی (-447) بدون ذکر سند، از یمان تمار روایت کرده است. (ابوالصلاح الحلبی: تقریب المعارف/191)

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید