پرهیز از لجاجت در زندگی خانوادگی

پرهیز از لجاجت در زندگی خانوادگی

نویسنده: علی حسین زاده

یکی از صفات اخلاقی که سبب سازگاری می شود، دوری از لجاجت است. لجاجت باعث ناسازگاری همسران و در پی آن تزلزل نظام خانواده می شود. با توجه به نقش مهم و مؤثر لجاجت در بی ثباتی خانواده، نخست مفهوم لجاجت را بررسی می کنیم، سپس آثار و پیامدهای لجاجت همسران را در آسیب پذیری خانواده مورد توجه قرار می دهیم و پس از بررسی عوامل آن، راهکارهایی ارائه می کنیم تا خانواده از آسیب های لجاجت مصون بماند.

مفهوم لجاجت
لجاجت، به معنای تکرار عمل و ادامه دادن آن در موردی است که مطابق میل طرف مقابل نباشد و با میل و خواست او مخالف باشد. از مصداق های لجاجت، ادامه دادن عمل پس از باز داشته شدن از آن و تکرار کلام پس از انزجار شنونده است. بر این اساس، در معنای لجاجت دو قید وجود دارد: 1. تکرار عمل؛ 2. ادامه دادن به کاری که مخالف میل طرف مقابل است. (1)
بنابراین اصرار و پافشاری بر هر مطلبی لجاجت نیست؛ بلکه منظور از لجاجت آن است که فرد پس از آشکار شدن حق، باز هم بر سخن باطل یا عمل نادرست خود پای فشارد و با تمسّک به بهانه ها و عذرهای واهی و سخنان دور از منطق، از پذیرش حق سر باز زند (2) و با خود پسندی در برابر طرف مقابل ایستادگی کند.

عوامل لجاجت
توجه به عوامل و ریشه های لجاجت، از جمله مسائل مهمی است که می تواند ما را در جهت پیشگیری از بروز این صفت ناپسند یاری رساند. برخی از این ریشه ها عبارت است از:

أ. جهالت
اولین زمینه و عامل لجاجت، نادانی است. فرد لجوج از روی ناآگاهی درباره ی زشتی این صفت و آثار و پیامدهایی که به دنبال می آورد، تنها راه مواجهه با رفتار نادرست همسر را لجبازی با او تشخیص می دهد و می کوشد از این راه آتش خشم خود را فرو بنشاند، حال آن که اگر می دانست این حالت، شرایط را از آنچه هست به مراتب بدتر می کند و مشکلات بیشتری به دنبال می آوردا، از لجاجت دست بر می داشت و کلید حلّ مشکل را در جایی دیگر جست و جو می کرد. رسول اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره لجاجت فرموده اند:
ایاک و اللجاجه فان اولها جهل و آخرها ندامهُ؛ (3) از لجاجت بپرهیز که آغاز آن نادانی و سرانجامش پشیمانی است.
جهل زمینه می شود فرد به تعصب رو آورد و متعصّبانه در برابر حقیقت روشن بایستد. قرآن کریم علت انعطاف ناپذیری مشرکان عرب در برابر دعوت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را تعصّب و تقلید کورکورانه از نیاکان بر می شمارد و می فرماید:
« و اذا قیل لهم اتّبعوا ما انزل الله قالوا بل نتّبع ما الفینا علیه آبائنا او لو کان آبائهم لا یعقلون شیئاً و لا یهتدون؛ (4) و چون به آنان گفته شود: از آنچه خدا نازل کرده است، پیروی کنید، می گویند: نه، بلکه ما از چیزی که پدران خود را بر آن یافته ایم، پیروی می کنیم. آیا هر چند پدرانشان چیزی درک نمی کرده و به راه صواب نمی رفته اند، باز هم در خور پیروی هستند؟ »
در محیط خانواده نیز گاه یکی از همسران و یا هر دو در اثر ناآگاهی، سخن نادرست پدر، مادر و یا دوستان خود را ملاک قرار می دهند و در برابر بیان متین و متقن همسر ایستادگی می کنند و به این ترتیب، زمینه را برای مشاجرات بعدی فراهم می کنند.

ب. زیاده روی در سرزنش همسر
گاه یکی از همسران که خصلت ها یا رفتارهای نامطلوبی را در طرف مقابل می بیند، برای رفع این مشکل، می کوشد به گونه ای او را از این صفت زشت آگاه سازد تا همسرش آن حالت یا رفتار را ترک کند. دغدغه ی اصلاح رفتار همسر، دغدغه ای به جا و حاکی از محبّت به همسر است؛ چرا که در روایت است: « من احبّک نهاک؛ (5) کسی که تو را دوست دارد، از کار زشت تو را باز می دارد ». همسر شایسته از آیه شریفه ی « هُنَّ لِباسٌ لَکُم و أنتُم لِباسٌ لَهُنَّ »؛ (6) زنان لباس شما مردان و شما لباس آنان هستید ». الهام می گیرد و با تمام وجود می کوشد زمینه آراستگی همسر خود را فراهم سازد و البته در این مسیر، او را از نقاط ضعف و رفتار نامطلوب آگاه می کند تا در اصلاح آن ها تلاش کند.
نکته ی مهم در این جا آن است که هرگز نباید از کمیّت و کیفیت این تذکرات صرف نظر کرد و همواره کوشید به هر صورت ممکن همسر را از آن رفتار بازداشت؛ بلکه لازم است اولاً همچون آینه (7) به گونه ای بی سر و صدا و با لطافت همسر را از عیب های خویش آگاه کند و او را از کار زشت برحذر دارد و ثانیاً مراقب باشد که تذکّر او رنگ ملامت و سرزنش به خود نگیرد و ثالثاً در آن افراط صورت نپذیرد. پر واضح است که سرزنش بیش از حد، یکی از اصلی ترین عوامل جرّ و بحث و لجاجت به شمار می رود. به همین دلیل در روایات نیز به عنوان عامل شعله ور کننده ی لجاحت مطرح شده است:
عن علی (علیه السّلام) الافراط فی الملامه یشّب نیران اللجاج؛ (8) زیاده روی در سرزنش، آتش لجاجت را شعله ور می کند.

پیامدهای لجاجت همسران
با توجه به مفهوم لجاجت روشن می شود که این رفتار نامطلوب، آثار مخرّبی در روابط اجتماعی – به ویژه در روابط همسران – بر جا می گذارد. در این بخش برخی از این آثار را بررسی می کنیم:

أ. ضعف تدبیر
از آن جا که مهم ترین هدف لجوج انجام دادن عمل مخالف میل طرف مقابل است، توجّه چندانی به درستی و نادرستی عمل لجوجانه ی خویش ندارد و صرفاً درصدد است با تکرار عمل، اسباب ناخشنودی طرف مقابل را فراهم سازد. در چنین شرایطی، قدرت تصمیم گیری و اندیشه ی درست از فرد سلب می شود و بدون آن که بداند رفتارش چه پیامدی دارد، دست به اعمالی می زند که خود نیز آن ها را پسندیده نمی داند.
هنگام مشاوره یکی از خانم هایی که برای حلّ مشکل خانوادگی خود با همسرش مراجعه کرده بود، اذعان می کرد که چون همسرش برای آزار وی گاهی به نظافت خود بی توجهی می کند و چندین هفته حمّام نمی کند، او نیز از در لجبازی وارد می شود و هنگام حضور شوهرش در منزل صدای موسیقی را تا حد ممکن، بلند می کند و یا با آرایش از منزل خارج می شود و توجّه مردان دیگر را به خود جلب می کند! قطعاً این خانم به نادرستی عمل خویش آگاه است؛ امّا چون به اصطلاح روی دنده لج افتاده، آنچه برای او مهمّ است، مقابله با طرف مقابل است و در این مسیر به پیامدهای احتمالی وقعی نمی نهد؛ از این رو امیرالمؤمنین (علیه السّلام) لجوج را فاقد قدرت تصمیم گیری دانسته و فرموده اند: « اللجوج لارأی له؛ (9) لجوج از اندیشه برخوردار نیست. » و در حدیث دیگری فرموده اند: « اللجاج یفسد الرأی؛ (10) لجاجت رأی و اندیشه را تباه می کند ».

ب. بسترسازی زشتی ها
نبود قدرت تصمیم گیری، خود به خود زمینه را برای سقوط لجوج در ورطه ی بدی ها فراهم می کند. در مثال گذشته، روشن است که صدای بلند موسیقی، زمینه ساز مشکلات روحی و اخلاقی برای خود فرد و اعضای خانواده اش می شود که البته او در زمان شعله ور شدن آتش لجاجت، به آن توجهی نداشته است. به همین جهت، لجاجت در بیان حضرت (علیه السّلام) نه تنها بذر شرّ معرفی شده است، (11) بلکه بیشترین عامل در جلب ضررهای دنیوی و اخروی به شمار آمده است. (12)
بدی های ناشی از لجاجت مصداق های متعددی دارد که برخی از آنها عبارت است از:

1. درگیری
کسی که بر مرکب لجاجت سوار است، هم دیگران را به زحمت و سختی می اندازد و هم خود را گرفتار می کند. در محیط خانواده نیز همسر لجوج از اعمال لجاجت بار خود لحظاتی به لذّت کاذب دست می یابد؛ ولی از آن جهت که باید هزینه ی این برخورد را بپردازد، آینده ی پر زحمتی را برای خود رقم می زند. لجاجت همسر، زمینه ساز درگیری فرد مقابل می شود و حتی کار به جنگ دو طرف می کشد: « عن علی (علیه السّلام): اللجاج مثار الحروب؛ لجاجت بر انگیزاننده ی جنگ است ». (13)
ریشه یابی بسیاری از نزاع های خانوادگی این حقیقت را روشن می سازد که لجاجت و پافشاری بیش از حدّ یکی از طرفین، به پدید آمدن چنین صحنه های تلخی می انجامد.

2. هلاکت
درگیری ناشی از لجاجت، گاه به حدّی است که به سقوط و هلاکت لجوج می انجامد. امیرالمؤمنین (علیه السّلام) درباره ی این پیامد فرموده اند: « ثمره اللجاج العطب؛ (14) هلاکت پیامد لجاجت است. » به یقین کسی که لجاجت می ورزد، چنانچه به این پیامد توجّه داشته باشد، از لجاجت صرف نظر می کند.

3. فقدان منزلت
آسیب دیگری که از ناحیه ی لجاجت متوجه لجوج می شود، کاهش منزلت اجتماعی است. انعطاف ناپذیری و لجاجت سبب زشتی و بدنامی می شود. روایت زیر از علی (علیه السّلام) بیانگر این واقعیت است: « اللجاج یشین النفس؛ (15) لجاجت باعث زشتی نفس می شود. » زن یا شوهر لجوج علاوه بر آنکه منزلت خود را در برابر همسر و فرزندان از دست می دهد، ارزش خویش را میان خویشان نیز به شدت کاهش می دهد.
با توجه به این آثار زیانبار است که پیشوای اوّل شیعیان جهان می فرماید: « خیر الاخلاق ابعدها عن اللجاج؛ (16) بهترین خصلت ها، دورترین آنها از لجاجت است ». و از سوی دیگر، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) یکی از صفات بدترین زنان را انعطاف ناپذیری و لجاجت آنان بر شمرده اند:
شرار نسائکم… اللجوجه، العاصیه الذلیله فی قومها، العزیزه فی نفسها الحَصانُ علی زوجها الهَلوکُ علی غیره؛ (17) بدترین زنان شما زنی است که… لجوج و متمرّد باشد، نزد اقوامش بی مقدار، امّا خود خواه باشد، در برابر دیگران تسلیم و نسبت به شوهر خوددار باشد.

مهارت های پیشگیری از لجاجت و برطرف کردن آن
پس از بررسی مفهوم، آثار، عوامل و ریشه های لجاجت، نوبت به آن می رسد که به برخی از راهکارهایی اشاره کنیم که مانع از بروز لجاجت در زندگی خانوادگی می شود:

أ. زمینه سازی
لجاجت از حالات نفسانی و معلول علل دیگر است؛ بنابراین کسی که می خواهد خود و همسرش را از این حالت باز دارد، لازم است زمینه های پیدایش آن را از بین ببرد. بر این اساس، آگاهی از عواقب سوء یک دندگی و نیز پرهیز از سرزنش زیاده از حدّ، از عوامل پیشگیری ایجاد و بروز لجاجت به شمار می رود.

ب. تحمیل به نفس
یکی دیگر از راهکارهای پیشگیری از لجاجت، تحمیل به نفس یا مقابله عملی با مقتضای لجاجت است. در چنین شرایطی فرد به سختی می تواند لجاجت خود را بروز ندهد؛ امّا باید بداند که حتی اگر به ظاهر قیافه لجوج را به خود نگیرد، می تواند در مهار این صفت ناپسند موفق شود. برای مثال در جایی که همسر به ملامت افراطی طرف مقابل رو آورد، طرف مقابل که مستعّد ابراز لجاجت است، می کوشد این حالت را با ارائه ظاهری عاری از لجاجت، در خود مهار کند. امیرالمومنین (علیه السّلام) تأثیر این گونه تظاهر را این چنین دانسته اند:
ان لم تکن حلیماً فتحلّم فانه قلّ من تشبّه بقوم الّا اوشک ان یکون منهم؛ (18) اگر بردبار نیستی، خود را بردبار بنمایان؛ زیرا اندک است کسی که خود را همانند گروهی از مردم کند و از جمله ی آنان به شمار نیاید.
بنابراین با صبر کردن، حلم ورزیدن و دوری از لجاجت زمینه برای وقوع این حالت به صورت واقعی میسّر می شود.

ج. مشورت خانوادگی
یک دندگی در موارد بسیاری از آن جا سرچشمه می گیرد که همسر احساس می کند در فرآیند تصمیم گیری جایی ندارد و همسرش خودسرانه تصمیم هایی درباره ی زندگی مشترک می گیرد. در این شرایط، او نیز که خود را بر حق می داند، بر موضع خویش پافشاری می کند. (19)
مشورت خانوادگی راهی است که از بروز چنین احساسی جلوگیری می کند. این فرآیند در جلسه ای تحقق می یابد که با حضور تمام اعضای خانواده در یک خانه به منظور گفت و گو درباره ی موضوع یا مشکل خاصی تشکیل می شود. هر عضو خانواده نظر خود را درباره ی مشکل و اقداماتی که مایل است صورت بگیرد تا راه حل مورد نظر حاصل شود، بیان می کند. تمام دیدگاه ها مدّنظر قرار می گیرند تا خانواده تصمیم بگیرد کدام مسیر بهترین راه است.
زوج هایی که با هم نه صرفاً درباره ی اختلاف نظرها، بلکه درباره ی چگونگی بروز ناسازگاری هایشان صحبت می کنند، اوقات کمتری را به جرّ و بحث می گذرانند.

د. وصال بعد از فراق
برخی از زوج ها بر این باورند که کمّیت زمانِ با هم بودن، باعث تقویت رابطه ی زناشویی می شود؛ ولی آن چه مهم است، کیفیّت این رابطه است نه کمیّت آن. اگر رابطه از کیفیّت مناسب برخوردار نباشد، افزایش کمّی آن می تواند برای خانواده دردسر ساز شود. 76 درصد زوج هایی که به تازگی بازنشسته شده اند، می گویند: چون اوقات بیشتری را در کنار یکدیگر می گذرانند، تنش و ستیزه میان آنان بیشتر است. (20)
جدایی برای مدت زمانی کوتاه، باعث تقویت کیفی رابطه ی زناشویی می شود؛ چرا که فرصتی برای هر طرف ایجاد می کند تا احساس نیاز به یکدیگر را حسّ کنند و همچنین دوباره به وصال لذّت بخش دست یابند. شاید آنچه در میان مردم به زبان رایج گفته می شود که « دوری و دوستی » بیانگر همین نکته باشد که همیشه با یکدیگر بودن، گاهی تنش را افزایش می دهد؛ البته باید به این دوری به صورت مقطعی و موقّتی نگاه کرد، نه این که دوری همیشگی در نظر گرفته شود. وصال، مطلوب اصلی است که برای پایداری آن از فراق و دوری بهره می جوییم.

هـ. خاموش سازی
خاموش سازی، به فرآیند حذف رفتار نامطلوب از راه تقویت نکردن رفتار مورد نظر اطلاق می شود. (21) هنگامی که شما به بد عنقی و لجاجت طرف مقابل توجه می کنید، در واقع در حال تقویت کردن آن هستید و او می داند که این کارش مؤثر می افتد. پس هرگاه عملی انجام داد یا چیزی خواست که مستحق آن نیست، نخست به او پاسخ ردّ بدهید؛ سپس خواسته ی او را نادیده بگیرید و به او اجازه ندهید مانع کار شما شود؛ البته با او وارد جرّ و بحث نشوید.
فرآیند تغییر رفتار شما پیش از هر چیز باعث ناکامی او خواهد شد و او همواره به محک زدن شما ادامه خواهد داد تا شاید بتواند شما را منعطف سازد؛ ولی سرانجام متوجه خواهد شد که پافشاری بی مورد دیگر راه به جایی نمی برد. به وضوح روشن است که شرط توفیق در این فنّ، پایداری همراه با تدبیر است.

و. رفع تعارض
برای رفع تعارض باید از زنده کردن و به میان کشانیدن موضوعات گذشته به طور جدّی خودداری کنید. وقتی شما مشغول صحبت هستید، باید درباره ی موضوعاتی که هم اکنون اتفاق می افتد، حرف بزنید. (22) ما نباید حتی درباره ی آنچه که ممکن است در آینده اتفاق بیفتد، وارد بحث شویم. با تمرکز بر گفت و گو درباره ی آن چه به این زمان و این مکان مربوط است، بهتر می توانیم نتیجه بگیریم.

ز. بازی ارتباط
بازی های ارتباط، یک رشته فنونی است که به افراد می آموزند آگاهی خود را افزایش دهند و در برقراری ارتباط مؤثّر باشند. برای کسانی که با مخاطب خود در تماس هستند و می خواهند پیامی را برای او منتقل کنند، این امکان وجود ندارد که بتوانند پیام ناهمخوان منتقل کنند. پیام ناهمخوان، پیامی است که از راه زبان که با پیام های ارسالی از راه دیگر اعضای پیام دهنده سازگار نباشد. برای آن که تأثیر بازی ارتباط را عیناً مشاهده کنید، مراحل ذیل را به اجرا درآوردید:
– پشت به هم بایستید و با هم حرف بزنید؛
– رو در رو ایستاده، بدون حرف زدن، به همدیگر نگاه کنید؛
– با چشمان بسته و در حالی که با هم حرف می زنید، یکدیگر را لمس کنید؛
– بدون لمس کردن یکدیگر، به هم نگاه کنید و حرف بزنید؛
– و سرانجام با نگاه کردن و لمس کردن یکدیگر با هم حرف بزنید. (23)
مرحله ی آخر نشان می دهد که وقتی شما در حال حرف زدن، لمس کردن و حفظ تماس مستقیم با چشم هستید، ارسال پیام تند یا پیامی همراه با عصبانیّت از راه زبان غیر ممکن است؛ چون با این ترکیب عصبانیت همخوانی ندارد؛ اما پیام هایی که فقط از راه نگاه کردن یا حرف زدن به مخاطب ارسال می شود، می تواند با عصبانیّت همخوان باشد. همچنین وقتی شخصی پیامی را برای شما می فرستد که دچار اختلال است، این نشان می دهد که احتمالاً با شما در تماس نیست. اگر با شما در تماس بود، پیام مختل برای شما ارسال نمی کرد.
این فن زمانی کارآمد است که زمینه های تنش در حال فراهم آمدن است، وگرنه چنانچه تنش به اوج خود رسیده باشد، باید از رو در رو شدن پرهیز کرد چه رسد به این که با تمام قوا و به صورت کامل ارتباط برقرار شود.

ح. ایفای نقش مقابل
ایفای نقش مقابل با اجازه دادن خانواده برای درک نظر دیگران از چشم انداز مساعد دیگری، به آنها کمک می کند تا دید تازه ای پیدا کنند. از هر یک از زن و شوهر خواسته می شود که نقش همسرش را تقبل کند؛ آن گاه مشکل خاصی را در این رابطه از چشم انداز طرف مقابل به بحث بگذارد. افراد غالباً از اینکه ببینند همسرشان به خوبی می تواند دید مقابل را با دقت ارائه کند، بسیار خوشحال هستند. (24)
شما تجسّم کنید که همسرتان هستید، نقش او را ایفا کنید، درباره ی مشکل رابطه خود بحث کنید، وانمود کنید به جای او هستید. درست مثل او رفتار کنید و فرض کنید طرف صحبت او هستید. بکوشید بحث را به نفع او تمام کنید. همسر شما نیز همین کار را انجام دهد و طوری عمل کند که شما هنگام بحث عمل می کنید. گاهی با شنیدن حرف های خودتان که از زبان همسرتان و در نقش او بیان می کنید، دید تازه ای پیدا می کنید.

ط. تبیین ادله
در موارد بسیاری، منشأ یک دندگی آن است که طرف مقابل ادله خود را برای تصمیم معیّنی ارائه نکرده است. در این شرایط، فرد که فکر یا رفتار خود را منطقی می داند و دلیلی برای رفتار انجام گرفته، از سوی طرف مقابل نمی شناسد، بر دیدگاه خود پافشاری می کند. توضیح منطقی تصمیم ها، نقش مؤثری در کاهش لجاجت در خانواده ایفا می کند. نمونه ی زیر در مورد ارتباط فرزند و والدین – و نه همسران – است؛ امّا به خوبی تأثیرپذیری لجاجت از نبود استدلال منطقی را به نمایش می گذارد؛
در دوران کودکی، یک روز معلم کودکستانم گفت: شما می توانید بچه موش های دست آموز را به خانه ببرید به شرط این که از سوی یکی از والدین اجازه نامه ارائه کنید. من به خانه رفتم و خواستم که موش دست آموزم را در خانه نگه دارم؛ امّا والدین من فوراً و بدون هیچ گونه ملاحظه ای علی رغم اصراری که داشتم، مخالفت کردند و هیچ گونه توضیحی هم ندادند؛ چون هیچ وقت دلیلی به من ارائه نمی شد. وقتی چنین دیدم، خودم اجازه نامه را نوشتم و طوری آن را تا زدم که فقط گوشه سفید آن معلوم بود. سپس از پدرم خواستم که اسمش را همان جا بنویسد تا من بتوانم خط او را تمرین کنم. روز بعد من اجازه نامه را به مدرسه بردم و با این که معلم به من یک موش دست آموز داد؛ امّا والدین من مرا وادار کردند آن را به مدرسه برگردانم. می دانید، تا امروز، نمی دانم چرا آن ها نمی خواستند که من حیوان دست آموز داشته باشم. (25)
بنابراین شاید همسر شما به این دلیل حرف شما را گوش نداده و لجاجت می کند که مقصود از محدودیتی را که شما برای او وضع کرده اید، درک نمی کند. پس برای او توضیح دهید تا زمینه های لجاجت کاهش یابد.

ی. استفاده از شوخی
وقتی یکی از زوجین شوخ طبع باشد، میزان تضاد در آنان 67 درصد کم تر است. (26) شوخی نقش مهمی در خانواده ی سالم بازی می کند و خانواده به یک کتاب طنز احتیاج دارد که چیزهای خنده داری را که اتفاق می افتد، ثبت کند.
اگر شما وقایع خنده داری را در کتاب طنز خانوادگی خود جمع کرده باشید، می توانید از آن به عنوان منبعی در مواقع تنش، اضطراب یا تعارض استفاده کنید. هر چه شما در این کتاب مطالب بیشتری بنویسید و بیشتر روی کتاب طنزتان کار کنید، این کتاب بیشتر به درد خانواده شما می خورد. (27) زن و شوهر باید در برابر کلمات تند و خشنی که از همسر خود می شنوند، متانت و سعه صدر نشان دهند و صحنه ی نزاع را به مجلس مزاح تبدیل کنند. برای مثال، اگر زن عصبانی شود و بگوید: « من از کار زیاد این خانه خسته شده ام، زانوهایم رمق ندارد و چادرم را بر می دارم و به خانه ی پدرم می روم. » شوهر بگوید: « تو می خواهی از خانه ی خودت به خانه ی پدر زن من بروی! » (28)
جدّی گرفتن بینش از اندازه مسائل در زندگی باعث می شود روح خشک و سردی بر کانون گرم خانواده سایه افکند و طراوت، شادابی و حیات آن را به افسردگی و مردگی تبدیل کند. بی شک استفاده از شوخی به معنای دست انداختن یا تمسخر دیگری نیست و حتماً باید از آنچه که می تواند شائبه چنین توهّمی را به وجود آورد، جلوگیری کرد.

ک. بازتاب احساس
بازتاب احساس – همان طور که از نام آن پیدا است – به معنای منعکس کردن عواطف و احساسات همسر است. منظور از بازتاب احساس بازگو کردن محتوای عاطفی پیام های همسر و ارزش و اعتبار بخشیدن به آن احساسات است. بازتاب احساس باعث می شود فرد مقابل حس کند دیگران او را درک می کنند و به خواسته ی او گوش فرا می دهند. (29)
نوع تعامل شما با همسرتان نشان می دهد که در بازتاب احساس، قوی یا ضعیف هستید. برای مثال وقتی همسر شما می گوید: « اصلاً شما قدر کار مرا نمی دانید، مرا آدم حساب نمی کنید و به صورت یک موجود دست دوم و نیازمند به من نگاه می کنید؛ من از این وضعیّت بسیار عصبانی هستم. » گاهی شما در برابر او می گویید: « تو اگر از کار خود تا این حد تنفّر داری، چرا آن را رها نمی کنی؟ چه کسی به شما گفته است کار کنید؟ » شما با این که می کوشید راه حلّی به وی پیشنهاد کنید، او حس می کند به او توجه نکرده اید و احساسات او را زیر پا گذاشته اید. او می خواهد شما با وی همدردی کنید، بر احساس او برچسب صحّت بنشانید یا دست کم با همراهی آن را تعدیل کنید. وقتی چنین چیزی را از شما می بیند و احساس می کند در برابر احساس پایداری او در زندگی چه قدر سرد و خشک هستید، به لجاجت و سرسختی رو می آورد؛ امّا چنانچه شما پس از شنیدن سخنان او بگویی: « تو واقعاً از این که در منزل این همه زحمت می کشی و کار می کنی ناراحت هستی؟ نباید چیزی پیش آید که باعث ناراحتی تو شود. من نیز ناراحتم از این که مسائلی باعث ناراحتی شما شده است. » همسرتان حس می کند که شما او را درک کرده و به او احترام گذاشته اید و به همین جهت، از فضای لجاجت دور می شود.

ل. بازتاب محتوا
بازتاب محتوا – همچون بازتاب احساس – شبیه آینه ای است که در مقابل پیام های همسرتان عمل می کند. با این تفاوت که بازتاب احساس منعکس کننده ی عواطف است؛ امّا بازتاب محتوا منعکس کننده ی مفهوم یا مضمون سخنان همسر است. بازتاب محتوا مثل عبارت مختصری عمل می کند که به همسر شما فرصت می دهد تا بفهمد شما از عقل و منطق پیروی می کنید. (30)
در انواع ارتباط ها – به ویژه ارتباط های کلامی – ممکن است سوء تفاهمی میان همسران به پدید آید. یکی از راه هایی که برای شما فرصت ایجاد می کند تا هرگونه سوء تفاهم از بین برود، شیوه ی بازتاب محتواست. از این راه ما نمی خواهیم صرفاً با همسرمان همدردی کرده و در واقع به گونه ای به او دلداری داده باشیم؛ بلکه می خواهیم یک واقعیتی را بدون تنش به او گوشزد کنیم. برای مثال چنانچه همسرتان با شما درد دل کند و از راه های فراوانی که امتحان کرده و نتیجه ای نگرفته است، صحبت کند و احساس خستگی و ناامیدی خود را بروز دهد، گاهی شما او را دلداری می دهید و می گویید: « تو نباید احساس شکست داشته باشی و من مطمئن هستم همه چیز درست می شود ». در چنین موقعیّتی شما پاسخ محبّت آمیزی می دهید؛ ولی ممکن است پاسخ شما برای او رئیس مآبانه جلوه کند و او را به لجاجت بکشاند. شما در پاسخ او می توانید بگویید: « همسرم، تو آنچه که به فکرت می رسید، امتحان کردی؛ امّا بر وفق مراد تو پیش نرفت. ما مسئول کارهایی هستیم که در اختیار ما است. » این پاسخ به او فرصت می دهد تا باور کند شما او را درک کرده اید. این مهارت، وظیفه همه ی کسانی است که می خواهند شنونده ی خوبی باشند و پیامی هماهنگ را به همسرشان ارسال کنند.

پی‌نوشت‌ها:

1. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 10، ص 167.
2. ناصر مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج 2، ص 35.
3. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 11، ص 5298.
4. بقره، 170.
5. محمدبن علی کراجکی، کنزالفوائد، ج 1، ص 279.
6. بقره، 187.
7. « المؤمن مرآه المؤمن؛ مؤمن آینه مؤمن است ». میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج 9، ص 48.
8. حسن حرّانی، تحف العقول، ص 84.
9. عبدالواحد آمدی، غررالحکم، ص 65.
10. همان.
11. همان، ص 463.
12. همان.
13. همان، ص 464.
14. همان.
15. همان.
16. همان، ص 463.
17. محمدبن حسن حرّ عاملی، وسایل الشیعه، ج 20، ص 34.
18. نهج البلاغه، حکمت 207.
19. دیویس کنث، خانواده، راهنمای مفاهیم و فنون برای متخصص یاوری، ترجمه فرشاد بهاری، ص 153.
20. دیوید نیون، صد راز موفقیت در زندگی زناشویی، ترجمه نفیسه معکف، ص 90.
21. همان، ص 151.
22. همان، ص 140.
23. همان، ص 138.
24. همان، ص 197.
25. همان، ص 208.
26. همان، ص 83.
27. دیویس کنث، خانواده، راهنمای مفاهیم و فنون برای متخصص یاوری، ترجمه فرشاد بهاری، ص 165.
28. سید جواد مصطفوی، بهشت خانواده، ج 1، ص 47.
29. کوین اِی فال و… راه حل هایی برای خشونت های خانوادگی، ترجمه ایران مهدیزادگان و…، ص 207.
30. همان، ص 210.
منبع مقاله :
حسین زاده، علی؛ (1391)، همسران سازگار: راهکارهای سازگاری، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، چاپ سیزدهم

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید