حضور قلب در نماز از دیدگاه حضرت امام خمینی رحمه الله

حضور قلب در نماز از دیدگاه حضرت امام خمینی رحمه الله

حضور قلب در نماز

حضرت امام خمینی رحمه الله فرمودند : روح عبادت و تمام و کمال آن به حضور قلب و اقبال آن است که هیچ عبادتی بدون آن مقبول درگاه احدیّت و مورد نظر لطف و رحمت نشود و از درجه ی اعتبار ساقط است ( سرّ الصّلوه. ص 15) . هر چه مرتبه ی اخلاص و حضور قلب که دو رکن رکین عبادات است کامل تر باشد، روح منفوخ در آن طاهرتر و کمال سعادت آن بیشتر و صورت غیبیّه ی ملکوتیّه ی آن منوّرتر و کامل تر خواهد بود. وکمال عمل اولیاء الله علیهم السّلام به واسطه ی جهات باطنیّه ی آن بوده و الاّ صورت عمل چندان مهم نیست ( همان مأخذ.ص16) . بنابراین اوّل مرتبه ی حضور قلب در باب عبادات، حضور قلب در عبادات است اجمالاً و آن برای همه کس میسور است و آن چنان است که انسان به قلب خود بفهماند که باب عبادات باب ثنای معبود است و از اوّل عبادت تا آخر آن به طور اجمال قلب خود را به این معنی که اشتغال به ثنای معبود دارد متوجّه و حاضر کند( همان مأخذ . ص17) . مرتبه ی دوم از حضور قلب، حضور قلب در عبادات است تفصیلاً و آن چنان است که قلب عابد در جمیع عبادت حاضر باشد و بداند که حق را به چه توصیف می کند و چطور مناجات می کند( همان مأخذ .ص 18).
حضور قلب در عبادات بویژه در نماز را باید با تمرین و ممارست و کشیک نفس کشیدن به دست آورد. مراقبت از جسم و روح در مقابل خطرات نفسانی و طبیعی و تقویت این مراقبت در راستای دستورات و احکام دینی و در کنار آن مطالعه و تتلمذ کتب اخلاقی اصیل، نزد استادی کتل طی کرده و راه بلد می تواند آرام آرام ملکه ی مراقبت را در نفس انسان بوجود آورد و آن را تقویت نماید. در کنار مراقبت، باید عبد خود را دائماً در محضر حق متعال ببیند و ادب مع الله را با تمام وجود مراعات کند که مراعات ادب مع الله لازمه و مقدّمه ی حضور دائمی و مراقبت واقعی است.
حضرت امام رحمه الله در ادامه فرمودند : باید دانست که منشاء حضور قلب در عملی از اعمال، و علّت و سبب اقبال و توجّه نفس به آن، آن است که قلب آن عمل را با عظمت تلقّی کند و از مهمّات شمارد. اگر ما مناجات حق تعالی و ولی نعم خود را به قدر مکالمه با یک مخلوق عادی ضعیف اهمّیّت دهیم، هرگز این قدر غفلت و نسیان و سهو و نمی کنیم. و پر معلوم است که این سهل انگاری و مسامحه ناشی از ضعف ایمان به خدای تعالی و رسول و اخبار اهل بیت (علیهم السّلام) است؛ بلکه این مساهله ناشی از سهل انگاری محضر ربوبیّت و مقام مقدّس حق است. ولی نعمتی که ما را به لسان انبیاء و اولیاء بلکه با قرآن مقدّس خود به مناجات و حضور خود دعوت فرموده و فتح ابواب مکالمه و مناجات با خود را به روی ما فرموده با این وصف ما به قدر مذاکره با یک بنده ی ضعیف ادب حضور او را نگاه نداریم بلکه هر وقت وارد نماز که باب الأبواب محضر ربوبیّت و حضور درگاه او است می شویم، گویی وقت فرصتی به دست آوردیم و مشغول افکار متشتّته و خواطر شیطانیّه می گردیم کأنّه نماز کلید دکّان یا چرتکه ی حساب یا اوراق کتاب است. این را نباید جز ضعف ایمان به او و ضعف یقین چیز دیگر محسوب داشت ( همان مأخذ . ص 23 و 24 ) . … چنانچه اگر انسان اهمّیّت عبادات و مناسک الهیّه را به قلب بفهماند البتّه از این غفلت و سهل انگاری منصرف می شود و از این خواب سنگین بر می خیزد.

تهیّه و تنظیم : زهیر صادقی

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید