نویسنده: علی محمد رفیعی محمدی
عوامل تزلزل خانواده (6)
یکی از روحیات بسیار بد و زشت مرد و زن این است که بد زبان و دشنام دهنده باشند. گاه مشاهده می شود برخی از مردان در ارتباط با همسر خود تند خو و بد زبان هستند. بدیهی است در پرتو انجام چنین رفتاری طرف مقابل رنجیده خاطر خواهد شد. یکی از عوامل که سردی و بی مهری را در محیط خانواده حاکم می گرداند بد زبانی و دشنام دادن است. هر قدر محیط خانواده از اصالت و نجابت فاصله داشته باشد بد زبانی و دشنام دادن زشت تر و رکیک تر انجام می شود. برای وصول به صفا و صمیمت، زن و مرد هر دو باید از بد زبانی و دشنام پرهیز کنند. زنان و مردان باید توجه داشته باشند که رفتار رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم در همه ی دوران زندگانی طوری بوده که هرگز ایرادی از کسی نگرفت.
جابر بن عبدالله می گوید:
رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم به ما فرمود: « آیا نمی خواهید بدترین افراد را به شما معرفی کنم؟ حضرت فرمود: « بدترین مردم کسی است که به دیگران با کمال بی باکی تهمت بزند، فحش بدهد، تنها غذا بخورد، خیر و خوبی خود را از دیگران منع کند، برده ی خود را کتک بزند و آنقدر به همسرش اذیت و آزار رساند که زن او از دستش به دیگران پناه ببرد ». (1) حضرت رسول صلی الله علیه واله وسلم فرمودند:
« هر کس که به زن خود فحش دهد همان طور که مار از پوستش خارج می شود فحش دهنده هم از ثواب و خیر و خوبی خارج می گردد ». (2)
اسلام برای حمایت زن، به مرد سفارش می کند، از هر جهت مواظب زن باشد. چنانکه مردی به خود نسبت زنا و اعمال منافی عفت بدهد، شدیداً او را مجازات می کند.
« مردی به زن خود نسبت زنا داده بود. او را نزد علی علیه السلام آوردند. حضرت خواست مرد را مجازات کند. همسرش گفت او را بخشیدم، حد بر او جاری نکنید. علی علیه السلام فرمود: « بخشش تو بدرد نمی خورد آنگاه حضرت فرمود: حد را جاری نمایید ». (3)
لذا مرد وظیفه دارد سخت مواظب زبان بیان خود باشد و در اثر نگرانی های داخلی که پیش می آید، دست به حربه ی بهتان و فحش نبرد که سخت مسئول است.
« همسران برتر، هرگز صدا و کلام گیرای خود را با نقّادی، تهدید، تحقیر، سرزنش، بد زبانی و استهزای یکدیگر نمی آمیزند، زیرا می دانند که همه ی انسان ها از زبان تحقیر و تهدید، انتقاد و اعتراض، پرخاش،
بد زبانی و ناسزاگویی گریزانند. همسران برتر به شیرینی، حق می گویند و همیشه پاسدار ارزش های والای زبان حق اند، اینان از آلودگی زبان و کلام خود به دروغ و غیبت و تهمت و افترا پرهیز می کنند، چرا که تند زبانی، بدگویی، طعنه و تمسخر، آفت جذّابی کلام و حقیر کننده ی شخصیت انسان است.
از بدترین عادات نامطلوب و روابط ناخوشایند برخی از همسران در زندگی روزمره، گله مندی و انتقاد، بد بینی و بد گویی (فحاشی) و تحکّم و فزونی خواهی است، اما همسران برتر، وجود ارزشمند خویش را از آفت های زبان مصون می دارند و خوش زبانی و خوش بیانی، زیبایی کلام و جذاّبیت پیام، زبان تشویق و ترغیب، تأیید و تکریم و خوش اخلاقی از سرمایه های ارزشمند زندگی آنان است ». (4)
علی علیه السلام می فرمایند:
« لَلَّسانُ میزانُ الانسانِ ». (5)
زبان معیار سنجش انسان است ».
به گفته ی سعدی:
زبان در دهان خردمند چیست؟ *** کلید در گنج صاحب هنر
چو دربسته باشد چه داند کسی *** که گوهر فروش است یا پیله ور
یکی از آفات زبان، بد زبانی و ناسزا گویی است که محیط عاطفی خانواده را تبدیل به انجماد عاطفی می کند و اضطراب و دلهره را در محیط خانواده حاکم می گرداند.
ناسزاگویی برای بعضی ها به صورت عادت ریشه داری در آمده و در هنگام ناراحتی و نارضایتی از همسر، خشم خود را به صورت فحش و ناسزا نسبت به او ابراز می کنند. بیشتر اوقات درگیری های لفظی زن و شوهر با ناسزاگویی این افراد به پایان می رسد.
زنی که همواره مورد هتاکی و ناسزایی شوهر قرار گیرد، کینه ی او را به دل گرفته و از او منتفّر می شود، بدین گونه است که این مردان نزد همسر خود از محبوبیّت و احترام معمول خانوادگی هم برخوردار نیستند و شخصیت آنها نزد همسرشان خرد می شود.
علی علیه السلام می فرمایند:
« از فحاشی و دروغ بپرهیز که این دو گوینده ی خود را کوچک می کنند ». (6)
خداوند در قرآن می فرماید:
( وَ الَّذِینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ بِغَیْرِ مَا اکْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَاناً وَ إِثْماً مُبِیناً ) (7)
و آنان که مردان و زنان با ایمان را بی هیچ گناهی که کرده باشند می آزارند تهمت و گناه آشکاری را بر دوش می کشند.
پی نوشت ها :
1. اصول کافی، ج 3، ص400.
2. حیله المتقین، ص 508.
3. قضاوت های علی (علیه السلام)، ص 177.
4. دکتر غلامعلی افروز، همسران برتر، ص 74-73.
5. غررالحکم، ص 209، حدیث 4021 .
6. شرح غررالحکم، ج 2، ص279.
7. سوره ی احزاب، آیه ی 58.
منبع مقاله :
رفیعی محمدی، علی محمد؛ (1389)، نسیم عشق: عوامل تحکیم و تزلزل خانواده، قم: انتشارات رسول اعظم ( صل الله علیه و آله و سلم )، چاپ هفتم