نویسنده: سید حسین اسحاقی
آیین همسایه دارى
دین مقدس اسلام برنامه اى جامع و کامل براى سعادت بشر در دنیا و آخرت است که جنبه ها و نیازمندى هاى فردى و اجتماعى، جسمى و روحى او را در نظر دارد و در مورد همسایه دارى نیز رهنمودهاى سودمندى بیان کرده است.
خداوند در قرآن کریم در برشمارى مجموعه اى از حقوق اسلامى مسلمانان در قبال یکدیگر، نیکى به چند گروه و از جمله همسایگان را به بندگانش سفارش مى کند و مى فرماید:
وَ الْجارِ ذِی الْقُرْبى وَ الْجارِ الْجُنُبِ. (نساء: 36)
و همسایه نزدیک و همسایه دور را مورد احسان خویش قرار ده.
در تفسیر »دور« و »نزدیک« در آیه بالا، چند احتمال داده شده است، ولى به نظر مى رسد منظور همان دورى و نزدیکى مکانى باشد. از آنجا که کلمه همسایه، در عرف عامیانه مفهوم محدودى دارد و تنها همسایگان نزدیک را در برمى گیرد، شاید براى توجه دادن به وسعت مفهوم آن از نظر اسلام، راهى جز این نبوده است که نامى از همسایگان دور نیز به صراحت برده شود.
(تفسیر نمونه، ج 3، ص 308)
این بیان هنگامى تقویت مى شود که نظر اسلام را درباره حد همسایگى بدانیم. شخصى مى گوید از امام صادق7 پرسیدم: فدایت شوم، حد همسایگى تا کجاست؟ فرمود: »اَرْبَعین داراً مِن کُلِّ جانب؛ چهل خانه از هر طرف«.
(بحارالانوار، ج 74، ص 157)
متأسفانه در دنیاى ماشینى امروز روابط عاطفى و انسانى مردم با یکدیگر چنان به ضعف و خاموشى گراییده است که همسایگان نزدیک نیز کوچک ترین خبرى از حال همدیگر ندارند و حتى گاهى پس از چندین سال سکونت در یک محل، هنوز نام یکدیگر را نمى دانند. این رویه، از نظر اسلام به شدت نکوهیده و سفارش هاى اولیاى بزرگوار اسلام در این باره، موجب شگفتى است. على7 در آخرین وصیت هاى خود چنین مى فرماید:
اللَّهَ اللَّهَ فى جیرانِکُمْ فَإِنَّهُمْ وَصِیَّهُ نَبِیِّکُمْ، مازالَ یُوصى بِهْمِ حَتّى ظَنَنّا اَنَّهُ سَیُورِّثُهُمْ.
(نهج البلاغه، نامه 47)
از خدا بترسید! از خدا بترسید! درباره همسایگان که همواره مورد سفارش پیامبرتان بوده اند. (آن حضرت) به قدرى درباره آنان سفارش مى کرد که گمان مى بردیم، براى ایشان میراثى قرار خواهد داد.
پیامبر اسلام شیوه رفتار همسایگان با یکدیگر را در تأمین سعادت و آسایش انسان ها مؤثر مى دانست و به یارانش سفارش مى کرد، در جایى مسکن گزینند که بتوانند از نعمت وجود همسایگان شایسته ترى بهره مند شوند. وقتى یکى از اصحاب از ایشان پرسید: اى رسول خدا9! تصمیم دارم خانه اى بخرم، به نظر شما کدام محله را انتخاب کنم؟ حضرت بدون آنکه محله خاصى را به او پیشنهاد کند، فرمود:
اَلْجَارُ ثُمَّ الدّارُ، اَلرَّفیقُ ثُمَّ السَّفَرُ.
(مستدرک الوسائل، ج 8، ص 429)
اول همسایه [را بنگر] سپس خانه [بخر]، ابتدا رفیق [انتخاب کن] سپس سفر [نما].
آداب همسایه دارى
آداب و حقوقى که اسلام براى همسایگان در نظر گرفته، فراوان است. روزى رسول خدا9 از یاران خود پرسید: آیا مى دانید حق همسایه چیست؟ حاضران پاسخ منفى دادند. آن حضرت فرمود:
حق همسایه آن ا ست که اگر براى کرایه از شما درخواست کمک کرد، به او کمک کنید. اگر وام خواست، به او بپردازید. هرگاه تهى دست شد، از او دست گیرى کنید. چنانچه خیرى به او رسید، به او تبریک بگویید. هنگام بیمارى، به عیادتش بروید. در مصیبت ها به او تسلیت بگویید. اگر مُرد، در تشییع جنازه اش حاضر شوید. بر ارتفاع خانه خود بدون موافقت او نیفزایید تا مانع وزش نسیم و جریان هوا نشود. هرگاه میوه اى خریدید، مقدارى به او هدیه کنید و اگر مایل به این کار نبودید، آن را مخفیانه به منزل ببرید و دقت کنید که فرزندتان آن را از خانه بیرون نبرد که فرزند او ببیند و به خاطر آن بهانه گیرى کند. با بوى غذاى مطبوع خود، او را میازارید، مگر آنکه مقدارى برایش بفرستید.
(بحارالانوار، ج 82، ص 93)
گرامى داشتن و احترام همسایه نیز از سفارش هاى مهم اسلام است. رسول خدا9 در این باره مى فرماید:
حُرْمَهُ الْجارِ عَلَى الْإنسانِ کَحُرْمَهِ أُمِّهِ.
(همان، ج 76، ص 154)
احترام همسایه، مانند احترام مادر، بر انسان لازم است.
صبورى و رازدارى با همسایگان
اگر افراد یک محل به مدت طولانى با یکدیگر همسایه باشند، کم کم بر اسرار زندگى همدیگر آگاه خواهند شد. از آنجا که آشکار ساختن اسرار زندگى مردم و فاش کردن عیب هاى آنان بسیار نکوهیده است، مؤمن نباید در کار دیگران کنجکاوى کند و به دنبال عیب جویى باشد. اگر هم بر حسب اتفاق بر رازى آگاه شد، باید آن را مخفى دارد و مصداق این مثل که: »خدا مى بیند و مى پوشد، همسایه ندیده مى خروشد« نباشد. از این رو، امام سجاد7 یکى از حقوق همسایگان را بر یکدیگر، رازدارى معرفى مى کند و مى فرماید:
فَإِنْ عَلِمْتَ عَلَیْهِ سُوءً، سَتَرْتَهُ عَلَیْهِ.
(همان، ج 74، ص 7)
چنانچه بر عیب همسایه ات آگاه شدى، باید آن را مخفى دارى.
از سوى دیگر تضاد و مزاحمت، از پى آمدهاى زندگى اجتماعى است و وقتى گروهى با هم در یک محیط زندگى مى کنند، ممکن است کم توجهى و عمل نکردن بعضى افراد به آداب اسلامى، آسایش را از دیگران بگیرد و آنان را بیازارد و این خود، زمینه ساز کدورت ها و درگیرى هاى بعدى شود. در این صورت شایسته است طرفى که مورد کم لطفى همسایه خود واقع شده است، تا مى تواند آزار همسایه را براى رضاى خدا تحمل کند و چنانچه ناچار به نشان دادن واکنش شد، با رویى گشاده و زبانى نرم به وى گوشزد کند؛ به گونه اى که این تذکر به اصلاح وى کمک کند و رنجش خاطر او را موجب نشود. امام کاظم7 مى فرماید:
لَیْسَ حُسْنُ الجَوارِ کَفَّ الْأَذى ولکِنَّ حُسْنَ الجَوارِ الصَّبْرُ عَلى الاَذى.
(همان، ج 78، ص 320)
همسایه دارى نیکو، به آزار نرساندن نیست، بلکه همسایه دارى نیکو، در صبر بر آزار همسایه است.
آثار مثبت رعایت حقوق همسایگى
رفتار نیک همسایگان با یکدیگر، مى تواند سرچشمه برکت هاى فراوانى باشد. تقویت روحیه همکارى و همفکرى به منظور پاکیزه و آباد نگه داشتن محیط زندگى، یکى از آنهاست که خود، آرامش روانى و طول عمر انسان را در پى دارد. امام صادق7 در این باره مى فرماید:
حُسْنُ الجَوارِ یُعَمِّرُ الدِّیارَ و یَزیدُ فى الْأَعمارِ.
(اصول کافى، ج 2، ص 667)
همسایه دارى نیکو، شهرها را آباد و عمرها را طولانى مى کند.
در جاى دیگر این امام همام، خوش رفتارى با همسایه را موجب زیاد شدن روزى معرفى مى کند و مى فرماید: »حُسْنُ الجَوارِ یَزیدُ فى الرِّزْقِ؛ همسایه دارى نیکو، روزى را زیاد مى کند«.
(بحارالانوار، ج 74، ص 153)
آمرزش گناهان نیز پاداش خداوند به کسانى است که همسایه ها از آنان راضى باشند. پیامبر خدا9 فرمود:
مَن ماتَ وَ لَهُ جیرانٌ ثلاثَهٌ کُلُّهُمْ راضُونَ عَنهُ غُفِرَ لَهُ.
(مستدرک الوسائل، ج 8، ص 422)
هر کس بمیرد، در حالى که سه همسایه داشته باشد و همگى از او راضى باشند، آمرزیده مى شود.
نتیجه بى تفاوتى نسبت به همسایگان
بى خبرى از حال همسایگان و بى توجهى به حقوق آنان، از امورى است که در اسلام نکوهش و از آن به زشتى یاد شده است. پیامبر بزرگوار اسلام، کسى را که خود، سیر بخوابد و همسایه اش گرسنه باشد، مؤمن نمى داند.
ما امَنَ بى مَنْ باتَ شَبْعانَ و جارُهُ جائِعٌ.
(اصول کافى، ج 2، ص 668)
به من ایمان نیاروده است، کسى که با شکم سیر بخوابد، در حالى که همسایه اش گرسنه باشد.
همچنین، از امام صادق7 نقل است:
پس از جدایى حضرت یعقوب از فرزندش یوسف، فرزند دیگرش بنیامین نیز از وى جدا شد. این پیامبر بزرگ، روزى در حال مناجات به درگاه خداوند عرض کرد: بارالها، دورى از یوسف و نابینایى، مرا کم بود که بنیامین را نیز از من گرفتى! به او وحى شد: اى یعقوب! من اگر فرزندانت را میرانده باشم، برایت زنده مى کنم و به تو برمى گردانم، ولى آیا به یاد دارى که در فلان روز، گوسفندى کشتى و آن را کباب کردى و با اهلت خوردى و به فلانى و فلانى که همسایه تو و روزه دار بودند، چیزى ندادى؟
(مستدرک الوسائل، ج 8، ص 429)
این حکایت، مى آموزد که این بلا به سبب بى توجهى حضرت یعقوب7 به آن همسایه است.
اى که بر مرکب رهوار سوارى هشدار
خر هیزم کش همسایه تپیده به گلِ است
آتش از خانه همسایه درویش مخواه
کانچه برروزن او مى گذرد، دودِ دل است
آزار به همسایگان
آزار دیگران، با فطرت آدمى ناسازگار است و هیچ عقل سلیمى آن را نمى پسندد. وقتى خداوند، بى توجهى به حال همسایگان را منشاء کم لطفى مى شمارد، آزار رسانى به آنها، حتماً پى آمدهاى سنگین ترى را در پى مى آورد.
به رسول خدا9 عرض شد: فلان زن، روزها روزه مى گیرد و شب ها به نماز مى ایستد و صدقه مى دهد، ولى همسایه خود را نیز با زبانش مى آزارد. حضرت فرمود: »لا خَیْرَ فیها، هِىَ مِن أهْلِ النّارِ؛ خیرى در او نیست، او اهل آتش است«.
(بحارالانوار، ج 74، ص 153)
اسلام پیروان خود را از همسایه آزارى بازداشته و هیچ ارج و حرمتى براى فرد همسایه آزار قائل نشده و دستور داده است با وى برخورد جدى کنید و او را به اشتباه خویش آگاه سازید. امام باقر7 درباره متوجه کردن همسایه به عمل نادرست خود، در حدیثى چنین مى فرماید:
شخصى از آزار همسایه اش نزد رسول خدا9 شکایت کرد. حضرت او را به صبر فراخواند. بار دیگر نیز به شکایت آمد، حضرت باز هم او را به خویشتن دارى دعوت کرد. بار سوم آمد و شکایت خود را تکرار کرد، پیامبر فرمود: چون روز جمعه شود، زمانى که مردم براى نماز جمعه مى روند، اثاثیه ات را از منزل خارج کن و بر سر راه مردم بیاور. چون از تو علت این کار را جویا شدند، ماجراى خود را براى آنان بازگو کن. آن شخص به دستور پیامبر عمل کرد. چون ساعتى گذشت، همسایه اى که آزارش مى داد، سراسیمه نزد او آمد و از او خواست اثاثیه اش را به منزل بازگرداند و گفت: با خداوند عهد مى کنم که دیگر تو را نیازارم.
(اصول کافى، ج 2، ص 668)
همسایگان را دریابیم
وجود همسایه خوب، براى آدمى نعمتى ارزشمند و همسایه خوب بودن، مایه محبت و دوستى است. دل ها همواره متوجه جایى مى شود که نیکى و مهربانى در آن حاکم باشد و هرجا که شهد خیر باشد، افراد گرد هم مى آیند. نقش رفتار نیک در همسایگى، در ایجاد تجمع هاى پرشکوه و الفت هاى اجتماعى، فراوان است. حضرت على7 مى فرماید: »مَنْ حَسُنَ جِوارِه کَثُرَ جیرانُهُ؛ آن که همسایگى اش نیکو باشد، همسایگانش روزافزون مى شود.«
(غررالحکم و دررالکلم، ج 7، ص 49)
ایشان در حدیثى دیگر مى فرماید: »حُسْنُ الجوار یَعْمُرُ الدّیارَ و یزیدُ فى الأعمار؛ خوش همسایگى، هم آبادى ها را آباد و هم عمرها را زیاد مى کند«.
(اصول کافى، ج 1، ص 667)
امام صادق7 نیز در سخنى فرمود: »بر شما باد نماز خواندن در مسجدها و همسایگى خوب با مردم«.
(همان، ج 2، ص 635)
گاهى تحمل سختى ها و ناسازگارى هاى همسایگان، براى حُسن هم جوارى لازم است. اگر بخواهیم روابطمان از هم نگسلد، باید صبور بود و تحمل کرد و بدى را با بدى پاسخ نداد.
رفت و آمد، رسیدگى، احوالپرسى، یارى، عیادت، انفاق و صدقه، رفع نیاز و همدردى، از جمله وظایفى که بر عهده همسایه و نیز نشانه جوانمردى و انسان دوستى است. حضرت على7 مى فرماید: »مِنَ المُروّهِ تَعَهُّدُ الجیرانِ؛ رسیدگى به همسایگان، جوانمردى است«.
(غررالحکم و دررالکلم، ج 7، ص 49)
همچنین حضرت امام باقر7 یکى از ویژگى هاى مهم شیعه را، رعایت حق همسایگى مى داند و مى فرماید:
والتعاهُدُ لِلجیرانِ مِنَ الفُقراءِ وَ اَهلِ المَسکَنَهِ وَ الغارِمینَ و الأَیتام.
(اصول کافى، ج 2، ص 74)
از نشانه هاى پیروان ما، رسیدگى به همسایگان نیازمند و تهى دست و بدهکاران و یتیمان است.
انسان شرافتمند و با وجدان چگونه مى تواند آسوده خاطر و با شکم سیر بخوابد، در حالى که در همسایگى او محروم و گرسنه و نیازمند باشد و با آنکه او مى تواند گرهى را از آنان بگشاید، کوتاهى کند!؟ چگونه مى تواند این سخن پیامبر را از یاد ببرد که:
ما امَنَ بى مَنْ باتَ شَبعاناً وَ جارُهُ المُسلمُ جائعٌ.
(سفینه البحار، ج 1، ص 192)
هر کس سیر بخوابد، در حالى که همسایه مسلمانش گرسنه باشد، به من ایمان نیاورده است!
اگر این حق و حریم اسلامى، مسئولانه شناخته و رعایت شود، در جامعه اسلامى نیازمند و گرفتارى که صورت خود را با سیلى سرخ نگه دارد، پیدا نخواهد شد.