در محضر خورشید پنجم

در محضر خورشید پنجم

بهره ای از دانش امام باقر علیه السلام
دیگرخواهی، یک هنر است. چنانچه فرد بتواند از خود بگذرد و به دیگری توجه کند، از توان مندی روانی بالاتری برخوردار است. ماندن در خویش و چشم بستن بر روی دیگران و مسائلی که دارند، از نشانه های کاستی است. در آموزه های دینی، به این فضیلت سفارش ویژه ای شده است. در سخنان امام باقر علیه السلام با قوانین و راهکارهای به دست آوردن چنین روحیه ای، بیشتر آشنا می شویم.

برادران تنی
احساس بیگانگی از دیگران، مانع جدی برای برقراری ارتباط است. این احساس را در زندگی مدرن، بهتر می توان دید. افراد زیادی سوار بر مترو، در کنار هم قرار می گیرند، دریغ از یک سلام یا لبخندی که کم ترین ارتباط را رقم بزند. جمعی دیگر در دنیای مجازی با هم گفت وگو می کنند، بدون آنکه احساس وابستگی حقیقی داشته باشند. در رفت وآمدهای روزمره، این سردی ارتباطی فراوان دیده می شود که در واقع، ارمغان غرب است، نه آموزه دین. همچنین اگر بی احساسی و بی عاطفگی اتفاق بیفتد، بی خیالی هم به دنبال آن خواهد آمد. عبارت «این مشکل شماست» را زیاد در فرهنگ وارداتی می شنویم، ولی در فرهنگ دینی ما، همه دین داران، اعضای یک خانواده بزرگ هستند، در برابر هم احساس تعهد و تکلیف دارند و مشکل یک نفر، به دست یک گروه برطرف می شود. این نگاه را به گونه ای ژرف در سخن امام باقر علیه السلام می خوانیم، آنجا که می فرماید: «المؤمنُ أخو المؤمِن لأبیهِ و اُمِّهِ؛ مؤمن، برادر تنی مؤمن است».1

مهارت جذب
مهرورزی، مهارتی است چند شاخه. بخشی از نیازهای روانی ما هم نیاز به محبت است؛ هم نیازمند محبتیم و هم نیازمند کسانی تا به آنها محبت کنیم. شاخه دیگری هم در آموزه های دینی وجود دارد به نام اعلام دوستی. زمانی که ما در روابط کوچک و بزرگ خود، خرد و کلان به این مسئله توجه کنیم، فضای عاطفی بیشتری در جامعه شکل می گیرد. وقتی بدانیم کسی ما را دوست دارد، به حس مهرجویی خود پاسخ گفته ایم و زمانی که بتوانیم به کسی ابراز دوستی کنیم، به مهرورزی خود پاسخ داده ایم. در خاطره ای از امام باقر علیه السلام چنین می خوانیم:مَرّ رجلٌ فی المسجدِ و أبو جعفرٍ علیه السلام جالسٌ و أبو عبدِ اللّه علیه السلام ، فقالَ له بعضُ جُلَسائهِ: و اللّهِ، إنّی لاَُحِبُّ هذا الرّجُلَ. قالَ لَه أبو جعفرٍ علیه السلام : ألاَ فأعْلِمْهُ؛ فإنَّهُ أبقی لِلمَوَدّه و خَیْرٌ فی الاُلْفهِ.2
امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام در مسجد نشسته بودند. مردی از آنجا گذشت. یکی از هم نشینان امام باقر علیه السلام عرض کرد: به خدا، من این مرد را دوست دارم. امام فرمود: پس به او اعلام کن؛ چرا که دوستی را پایدارتر و الفت را بیشتر می کند.

گذرگاه دوطرفه محبت
محبت ها زمانی کارسازند که هم بی قید و شرط باشند و هم صادقانه. رنجی که جامعه مدرن امروز از آن شکایت دارد، محبت های طمع ورزانه است. حتی ممکن است این پدیده نامبارک در یک مجموعه خانوادگی اتفاق بیفتد. برای نمونه، فرزندان، پدرشان را به خاطر شرایط مالی اش دوست بدارند. نکته دیگر اینکه شخصیت سالم، شخصیت یک لایه است؛ آنچه ابراز می کند، همان را در وجود خود دارد. در روابط بین فردی نیز چنین قانونی، یک راهکار بزرگ شناخته می شود. زمانی که ما با افراد فریب کار روبه رو باشیم، احساس محبت او برای ما، نه تنها آرامش آفرین نیست، بلکه آزاردهنده است و تمایلی برای تداوم آن نداریم. وجود شائبه های عاطفی، یک طرفه نمی شود و این شائبه ها را از هر نوعی که باشند، می توان شناخت. امام محمد باقر علیه السلام در سخنی، محبت قلبی هر فرد را ملاک عاطفی او می خواند و می فرماید: «اعرِفِ المَودّهَ لکَ فی قلبِ أخیکَ بما لَهُ فی قلبِکَ؛ محبت قلبی برادرت را نسبت به خودت، از محبتی که در قلبت نسبت به او داری، بشناس».3

مهارت دوست شناسی
رخدادهای زندگی، همچنان که نیاز انسان را به همراهی شخص دیگری بیشتر می کنند، فرصتی برای شناخت دوستان واقعی و دروغین نیز هستند. دوستی پایدار، در این فراز و فرودها نمایان می شود. بنا بر سخن امام باقر علیه السلام ، دوستی واقعی، چنان جامع و کامل است که شکست و موفقیت دوست از جنبه های مالی، اجتماعی و دیگر موارد، نقشی در میزان دوستی ندارد: «بِئسَ الأخُ أخٌ یَرعاکَ غَنِیّا وَ یقطعُکَ فَقیرا؛ چه بد برادری است آن که به هنگام توانگری، هوادار توست و در وقت تهی دستی، رهایت می کند».4

مهارت صمیمیت
صمیمی شدن با کسانی که این شایستگی را دارند، توان مندی عاطفی افراد را بیشتر می کند. احساس تنهایی، احساس آزاردهنده ای است که گذر از دیوار بن بست ها را دشوار می نماید. در مقابل، داشتن یاوری مؤمن در مسیر شکفتن، پیمودن راه را برای ما هموارتر می کند. امام باقر علیه السلام ، صمیمیت بالا را نشان بالندگی عقلی می دارند. آن حضرت در پرسشی از یاران خویش، چنین می فرماید: «آیا چنین هست که فردی از شما نزد برادرش بیاید و دست در جیب او کند و به اندازه ای که نیاز دارد، بردارد و او مانع نشود؟» عرض شد: در میان ما چنین چیزی سراغ نداریم. امام فرمود: «پس، فایده ای ندارد.» گفتند: پس هلاک شدیم! حضرت فرمود: «مردم هنوز به کمال عقلی خود نرسیده اند».5

پی نوشت ها :

1. الکافی، ج۲، ص۱۶۶، ح ۲ و ۷.
2. بحارالانوار، ج۷۴، ص۱۸۱، ح۱ .
3. کشف الغمه، ج۲، ص۳۳۱.
4. الإرشاد، ج۲، ص۱۶۶ .
5. الکافی، ج۲، ص۱۷۳، ح۱۳.
منبع : فصلنامه اشارت، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، شماره 148.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید