کاوشی در نقش رذایل اخلاقی در ایجاد تفرقه از نگاه ثقلین (1)

کاوشی در نقش رذایل اخلاقی در ایجاد تفرقه از نگاه ثقلین (1)

چکیده

تفرقه در لغت، جداگشتن، و فاصله‌ گرفتن معنا می‌دهد و در فرهنگ قرآن و معارف اهل بیت :، دورشدن قلب‌ها، عواطف اعتقادات از یکدیگر است. این عمل، پی‌آمد رذالت‌ها و صفات ناپسندیده‌ی انسانی است که ریشه در اعتقادات ناصحیح دارد.
هدف اصلی نوشتار حاضر دستیابی به عوامل اخلاقی تفرقه‌ از منظر قرآن و سنّت معصومین :است. نتیجه و ثمره‌ی این پژوهش، تبیین علمی، جامع و دقیق عوامل اخلاقی تفرقه، جهت دستیابی به آن در تمام ابعاد زندگی دنیوی و اخروی مسلمانان و امّت اسلام است. برای تحقّق این خواسته، نگارنده به استقصای تمام آیات قرآن و نیز قسمت اهمّ روایات ائمّه‌ی معصومین : پرداخته است.

1- آشنایی با مفاهیم

1- اخلاق

دین مبین اسلام بر سه شاخه است، و از مهمّ‌ترین آنها علم اخلاق است. امام موسی کاظم 7چنین می‌فرمایند: «چون رسول خدا 6وارد مسجد شدند. دیدند جماعتی گرد مردی را گرفته‌اند. فرمودند: چه خبر است؟ گفتند: علّامه‌ای است. فرمودند: علّامه یعنی چه؟ گفتند: داناترین مردم است به دودمان عرب و حوادث ایشان و به روزگار جاهلیّت و اشعار عربی. پیغمبر 6فرمودند: اینها علمی است که نادانش را زیانی ندهد و عالمش را سودی نبخشد.سپس فرمودند: همانا علم سه چیز است: آیه‌ی محکم، فریضه‌ی عادله، سنّت پا برجا (قائمه) و غیر از اینها فضل است.» [1] آقای مصطفوی سخن فیض کاشانی را در شرح حدیث چنین آورده است: «علم سودمند در نظر شرع را بیان کرده و به سه قسم منحصر نموده است: آیه‌ی محکمه که به اصول عقاید اشاره دارد، زیرا براهین آن آیات محکمات جهان و قرآن کریم است و در قرآن دلایل مبدأ و معاد به لفظ «آیه» و «آیات» بسیار ذکر شده است. فریضه‌ی عادله اشاره به علم اخلاق است که خوبش از لشکر عقل و بدش از لشکر جهل است و بر انسان فریضه (واجب) است که لشکر عقل را داشته باشد و از لشکر جهل تهی باشد و عدالت آن کنایه از حدّ وسط بین افراط و تفریط است. سنّه قائمه، اشاره به احکام شریعت یعنی مسأله‌ی حلال و حرام است.»[2]

2- تفرقه[3]

واژه‌ی تفرقه دارای معانی گوناگونی است که عبارتند از:

الف- دسته و گروه:

زمخشری گوید: «فِرْق به دسته‌ای از گوسفندان،[4] پرندگان و یا مردم گفته می‌شود. عربی به کودکان نگریست و گفت: ایشان دسته‌ای بد [کردار]اند. این واژه جز برای چیزهای اندک کاربرد ندارد.»[5] در کتاب‌های معتبر واژه‌شناسی زبان عربی[6] و نیز کتب واژه‌شناسی قرآنی[7] و تفاسیر اثری،[8] این معنا مدّ نظر قرار گرفته است.

ب- جدا ساختن میان دو امر:

جوهری پس از بیان این معنا، این ریشه را متعدّی و مطاوعه‌پذیر دانسته است.[9] علاوه بر این، به «جدا شدن حق از باطل» و «دور شدن دو چیز» نیز فِرق گویند.[10] نیز «تَفارَق القومُ وافترقوا» به‌معنای «گروهی ازگروه دیگر جدا گشت» است.[11] مرحوم طَبَرسی (م 560) در تفسیر ارزشمند خود، جوامع الجامع، در واژه‌شناسی آیه‌ی )وَ إِذْ فَرَقْنَا بِکُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَیْنَاکُمْ وَ أَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ([12] درباره‌ی معنای «فرقنا» چنین نگاشته است: «میان عدّه‌ای از ایشان و عدّه‌ای دیگر جدایی افکندیم تا این که راه‌هایی برای شما گشوده شد.»[13] واژه‌ی «فرقان» از «فِرق» رساتر است؛ زیرا این واژه درباره‌ی جدایی میان حق و باطل به‌کار می‌رود، ولی فِرق در این مورد و موارد دیگر کاربرد دارد. در آیه‌ی )…یَوْمَ الْفُرْقان …([14] مراد روزی است که میان حقّ و باطل و نیز حجّت[15] و شبهه[16] جدایی صورت می‌پذیرد. این سخن خداوند )یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَل لَّکُمْ فُرْقاناً…( [17] بدین معناست که خداوند چنان نوری بر قلب‌هایتان قرار می‌دهد که میان حقّ و باطل را تمیز می‌دهید. کلام خداوند از این روی «فرقان» نامیده شده است که میان حقّ و باطل در اعتقادات و راست و نادرست در سخن و نیکو و زشت در کردار جدایی می‌افکند و این شامل قرآن، تورات و انجیل است.
در آیه‌ی )فَافْرُقْ بَیْنَنا وَ بَیْنَ الْقَوْمِ الْفاسِقِینَ([18] جدایی بدین خاطر است که میان ما و ایشان، به هر آنچه سزای هریک است، حکم گردد.[19]

ج- قرار دادن یک چیز همراه با اشیاء دیگر:

واژه‌ی فِرْق، خلاف جمع و جمع قرار دادن یک چیز همراه با اشیای دیگر است، ولی فَرْق مخالف آن است، مؤیّد این سخن آیه‌ی)آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَ قَالُوا سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا غُفْرَانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ([20] است بدین معنا که پیام‌آوران الهی :را جدای از یکدیگر قرار نمی‌دهیم بدین صورت که به برخی ایمان بیاوریم و به برخی کفر بورزیم.[21] تفرقه[22] در اصل به‌معنای دسته و گروه، پراکندن، شکافتن، جدا کردن، و گاهی نیز به‌معنای ترس (در غیر از متون قرآنی) است و برخلاف جمع به‌کار می‌رود. خداوند در قرآن کریم بارها و بارها مسلمانان را از تفرقه برحذر داشته و آن را جهل و تباهی و نکبت برای ایشان برشمرده است[23] و هرجا مسلمانان و حتّی امّت‌های گذشته ضربه خورده‌اند، ریشه در تفرقه داشته است.[24[

پی نوشت ها :

[1] – کلینی، محمّد بن یعقوب، الکافی، ترجمه و شرح: مصطفوی، سیّد جواد، ج 1، ص 37.
[2]- همان، ص 38.
[3]- معنای واژه در زبان انگلیسی عبارت است از: dispersion و separation.
[4]- زمخشری، جارالله، الفائق فی غریب الحدیث، ج 3، ص 26.
[5]- ابن سکّیت أهوازی، یعقوب، ترتیب اصلاح المنطق، ص 281.
[6]- ابن‌منظور، جمال‌الدّین ابوالفضل، لسان‌العرب، ج 10، ص 300، جوهری، اسماعیل بن حمّاد؛ الصحاح تاج اللغه و صحاح العربیه، ج 4، ص 1542.
[7]- طریحی، فخرالدّین، مجمع البحرین و مطلع النورین، ج 3، ص 393؛ همو، تفسیر غریب القرآن، ص 426؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمّد، مفردات الفاظ القرآن، ص 377.
[8]- قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج 1، ص 254؛ کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی، ص510 ؛ عیّاشی، محمّد بن مسعود، تفسیر عیّاشی، ج 2، ص 35 و 110.
[9]- جوهری، اسماعیل بن حمّاد، الصحاح تاج‌اللغه و صحاح العربیه، ج 4، ص1540.
[10]- ابن سکّیت أهوازی، یعقوب، ترتیب اصلاح المنطق، ص 281.
[11]- فراهیدی، خلیل بن احمد، پیشین، ج 5، ص 147.
[12]- «وهنگامى‌که دریا را براى شما شکافتیم وشما را نجات بخشیدیم؛و فرعونیان را- در حالى که شما نظاره می‌کردید- غرق کردیم.» [بقره/50].
[13]- طَبْرِسی، ابوعلی فضل بن حسن، جوامع الجامع، ج 1، ص 103.
[14]- «… روز جدایی …» [انفال/ 41] [15]- «دلالت روشن برای راه و طریق و راه درست است و چیزی است که صحت یکی از دو نقیض را روشن کند.» [راغب اصفهانی، حسین بن محمّد، مفردات ألفاظ القرآن، ص 107].
[16]- حضرت علی 7می‌فرمایند: «شبهه را شبهه نامیده‌اند، چون حق را ماند، لیکن دوستان خدا را- فریفتن نتواند- که یقین، چراغ – رهگذر- ایشان است و رستگاری راهبر.» [سیّد رضی، ابوالحسن حسین بن محمّد، نهج‌البلاغه، ترجمه‌: شهیدی، سیّدجعفر، خطبه‌ی 38].
[17]- «اى کسانى که ایمان آورده‏اید اگر از خدا پروا دارید براى شما [نیروى] تشخیص [حق از باطل] قرار می‌دهد؛ … .» [أنفال/ 29] [18]- مائده/ 25.
[19]- طریحی، فخرالدّین، تفسیر غریب القرآن، ص 426.
[20]- بقره/ 285.
[21]- عسکری، ابوهلال حسن بن عبدالله، الفروق اللغویه، ص 403.
[22]]- Separation و distribution و distraction و dispersion و differentiation وcausing division.
[گروهی از پژوهشگران، فرهنگ اصطلاحات عرفانی اسلامی، ص 348].
[23]- أنعام/ 65، 153، 159؛ روم/ 32؛ بقره/ 213؛ یونس/ 19؛ نحل/64؛ شوری/ 13.
[24]- هود/ 91- 92.

منبع:ماهنامه اخلاق شماره 18

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید