حقیقت توبه و مراحل و قبول شدن آن (1)

حقیقت توبه و مراحل و قبول شدن آن (1)

نویسنده : عباس یسلیانی

هدف از این نوشتار این است که بدانی توبه از معاصی، سرمایه‌ی سالکین و اول مقامات دین است، نور قرب پروردگار عالمیان و کلید استقامت در راه دین و ایمان است و موجب محبت حضرت باری و سبب نجات و رستگاری است؛ و از آنجا که وعده و وعیدهای الهی پشتوانه اجرایی قوی برای رفتارهای انسانی می‌باشد سعی گردیده که اکثر آیات و روایات در این باب و همچنین نظرات بزرگان و علمای دین و کسانی که عمری در راه حق کوشش نموده‌اند را بیان نماییم تا عزیزان خواننده خود تأمل نمایند و از هم اکنون، آینده خود را به گونه ای زیباتر رقم زنند.

مقدمه

توبه، اول منزل سالکین و سرمایه‌ی آن‌ها و کلید استقامت برای بندگی است و راهی است برای تبدیل و تربیت بدترین انسان‌ها به بهترین انسان‌ها است.
برای اینکه ما بتوانیم به آن قله‌ی کمال و مقامات والا برسیم باید با برنامه و اصول و مقررات خودش پیش برویم که برای این کار ابتدا باید خود را از آن رذائل اخلاقی درونی پاک کنیم در یک جمله ابتدا توبه کنیم و بعد مراتبی که برای توبه بیان شده رعایت نماییم – از جمله مراتب توبه: (توبه از کفر به ایمان، توبه از گناهان کبیره، توبه از گناهان صغیره، توبه از غفلت‌ها و قصور در بندگی) و …
ما در این نوشتار ابتدا به تعریف واژه‌ی توبه و حقیقت توبه پرداخته‌ایم بعد از آن متوسل به حضرت حق (خدای سبحان) شدیم و آیات قرآن را در این باره بیان نموده‌ایم و سپس دست توسل به بهترین مخلوقات او یعنی ائمه اطهار علیهم السلام زده‌ایم، صحبت‌ها، بیانات این بزرگواران را راجع به بحث بیان نمودیم و در ادامه از بزرگ مردانی که در این راه زحمت‌ها کشیده‌اند و عمر خود را صرف معارف اهل بیت علیهم السلام نموده اند سخنانی را طبق آراء و نظرات ایشان بیان کرده‌ایم. در قرآن کریم 47 آیه، در میزان الحکمه 81 روایت و در بحارالانوار ج 6/ ص 11، 77 روایت در باب توبه ذکر شده است. (1)

تعریف واژه توبه

بازگشت و توقف از گناهان قولی، رفتاری و فکری.
تنزیه و پاکی دل از گناه و بازگشت از دوری خدا و تقرب به او.
ترک گناه و پشیمانی از آن و عزم بر ترک آن در آینده و جبران گناهان گذشته.
پس از تعریف واژه توبه، لازم دیدیم گفتاری پیرامون توبه بیان نماییم و بعد از آن به بیان آیات و روایات بپردازیم تا کمی موضوع برای خوانندگان روشن‌تر شود. (2)
عنوان «توبه» با همه‌ی معانی‌اش که در قرآن کریم آمده از تعالیم حقیقی است که مختص به این کتاب آسمانی است؛ چون توبه‌ی به معنای ایمان آوردن از کفر و شرک هر چند در سایرادیان آسمانی؛ مانند دین موسی و عیسی علیهماالسلام نیز دایر است اما نه از جهت تحلیل حقیقت توبه و سرایت دادن آن به ایمان بلکه به اسم این که خود توبه ایمان است. حتی از اصول مستقله ای که آیین مسیحیت را بر آن اصول پی نهاده‌اند بر می‌آید که اصلاً توبه فایده ای ندارد بلکه ناممکن است که انسان از توبه‌اش بهره مند شود مخصوصاً این معنا از مطالبی که در توجیه به دار آویخته شدن مسیح و جان خود را فدای بشر کردن آورده‌اند به خوبی مشاهده می‌شود.
از طرفی بدان که ارباب کلیسا بعد از افراط در مسأله توبه آن قدر در این مسأله که آن را محال می‌دانستند بی حد و مرز شدند که به مردم گنهکار، اوراق مغفرت می‌فروختند! و از این راه تجارت می‌کردند.
پی قرآن کریم نه آن راه تفریط را رفته و نه این راه افراط را بلکه حال انسان را از نظر دعوت شدن و هدایت پذیرفتنش تحلیل کرده و دیده که انسان از نظر پذیرفتن هدایت او و رسیدنش به کمال و کرامت و سعادتی که باید در زندگی آخرتی‌اش نرد خدای سبحان داشته باشد؛ سعادتی که برایش حیاتی واجب کرده و در سیر اختیاری به سوی پروردگارش بی نیاز از آن نیست، به تمام معنا فقیر است؛ یعنی فقر و تهیدستی در حاقّ ذات اوست همچنان که خود در کلام مجیدش فرموده:
«هان ای مردم! شما همه محتاجان به خدا و خدای متعال بیگاانه بی نیاز است. » (3)
و نیز فرموده: «… و لا یملکون لانفسهم ضرا و لا نفعاً و لا یملکون موتاً و لا حیوهً و لا نشوراً» (4)
نه مالک نفع و ضرر خویشند و نه مالک و اختیار دار مرگ و حیات و زنده شدن خویشند.
خدای متعال می‌دانست که بشر اگر به حال خود واگذار گشته دستگیری نشود در پرتگاه شقاوت و خطر سقوط، دوری از خدا و در کنج مسکنت قرار می‌گیرد همچنان که در آیه زیر به آن اشاره نموده، می‌فرماید:
«لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم، ثم رددناه اسفل سافلین» (5)
ما انسان را در بهترین وجه متصور بیافریدیم و سپس همو را به پست‌ترین مراحل پستی برگرداندیم.
و نیز می‌فرماید: «و ان منکم الا واردها کان علی ربک حتماً مقضیاً، ثم ننجی الذین اتوقا و نذر الظالمین فیها جثیا» (6)
هیچ یک از شما نیست مگر آن که وارد جهنم می‌شود این مقدری است که قضایش به طور حتم از ناحیه‌ی پروردگارت رانده شده و آن گاه خصوص مردم با تقوا را نجات می‌دهیم و آن‌ها با کفر و شرک خود ستم کرده‌اند به زانو در آمده وا می‌گذاریم.
نیز در آغاز خلقت آدم ابوالبشر و همسرش زنهار داده شود که: «… فلا یخرجنکما من الجنه فتشقی» (7)
زنهار! که ابلیس شما را از بهشت بیرون نکند که به زحمت خواهید افتاد.
خدای تعالی چون بر این علم داشت و می‌دانست که نزدیک شدن بشر به منزلگاه کرامت و استقرارش در مقرّ سعادت موقوف بر این است که از آنچه او را به خطرهای نامبرده می‌افکند منصرف شود و اگر هم مبتلا بدان شده از آن دل برکند و به سوی پروردگارش رجوع کند، به همین جهت خدای سبحان باب توبه را فتح نمود، توبه از کفر و شرک و توبه از فروعات آن، که همان گناهان باشد.
پس توبه به معنای رجوع به خدای سبحان و دل زده شدن از لوث گناهان و تاریکی و دوری از خدا و شقاوت، مشروط بر این است که قبلاً انسان به وسیه ی ایمان آوردن به خدا و روز جزا خود را در مقرّ دار کرامت و در تفسیر تنعّم به اقسام نعمت اطاعت‌ها و قربت‌ها قرار داده باشد.
به عبارتی دیگر، موقوف بر این است که قبلاً از ترک و از هر گناهی توبه کرده باشد همچنان که فرموده: «… و توبوا الی الله جمیعاً ایّه المؤمنون لعلکم تفلحون» (8)
هان ای مؤمنین! همگی به سوی خدا توبه برید تا شاید رستگار گردید.
در کتاب معراج السعاده این چنین بیان شده که: بدان که خدا اصرار بر معاصی، توبه و پشیمانی است؛ و اصل «توبه» به معنی بازگشت و رجوع است؛ و مراد اینجا بازگشت به خداست به حالی ساختن دل از قصد معصیت، و رجوع از دوری از درگاه الهی به قرب و نزدیکی، و حاصل آن ترک معاصی است در حال، و عزم بر ترک آن‌ها در آینده، و تلافی تقصیرات؛ و حقیقت توبه به سه چیز محقق می‌گردد:
1-به قوت ایمان و نور یقین؛ زیرا هرگاه بنده ای را ایمان به خدا و اعتقاد به پیغمبر او باشد و به فرموده‌ی ایشان اعتماد داشته باشد و بداند گناهی که از او صادر شده حجابی است میان او و آنچه خدا وعده فرموده است از سعادات دنیویّه و اخرویه و مراتب عالیه و درجات متعالیه، البته آتش پشیمانی در دل او افروخته می‌شود، و از معاصی گذشته، متألّم می‌گردد و اگر ایمان او سُست و اعتماد او نادرست باشد، از این حالت، خالی و پشیمانی که یکی از اجزای توبه است از برای او حاصل نمی‌گردد.
2- به پشیمانی و ندامت از کرده‌ی خود؛ به این معنی که دل به یاد آنچه از او صادر شده از گناهان متألّم و محزون شود و آرزو کند که ای کاش! آن عمل از او صادر نشده بود؛ و به سبب صدور آن قرین تأسف و الم باشد؛ و این نتیجه یقین سابق است؛ زیرا مادامی که یقین به این که به واسطه‌ی معصیت به درجه‌ی هلاکت می‌رسی نداشته باشد، پشیمانی از برای تو حاصل نمی‌گردد.
3- ترک آنچه مرتکب آن است از معصیت در حال، و عزم بر ترک آن در تتمه‌ی عمر خود، و قصد تلافی تقصیری که از او صادر شده؛ و این نتیجه پشیمانی مذکور است. پس مادامی که این امر متحقق نشود توبه حاصل نمی‌گردد؛ و بعضی توبه را عبارت از این سه می‌دانند؛ و جمعی دیگر می‌گویند: توبه همان ندامت و پشیمانی است و یقین مذکور مقدمه‌ی آن، و ترک در مستقبل ثمره‌ی آن است. (9)

آیات

در قرآن کریم خداوند متعال آیات فراوانی را در باب توبه بیان فرموده است که ما برای اهمیت بحث به بیان بعضی از این آیات می‌پردازیم:
«وَ هُوَ الَّذی یَقْبَلُ التَّوْبَهَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَعْفُوا عَنِ السَّیِّئاتِ وَ یَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ» (10)
«اوست که توبه‌ی بندگانش را می‌پذیرد و از بدی‌ها و گناهان در می‌گذرد و آنچه می‌کنید، می‌داند».

توبه باعث عفو گناهان است.

«فَأُولئِکَ عَسَى اللَّهُ أَنْ یَعْفُوَ عَنْهُمْ وَ کانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُوراً» (11)
«ممکن است خداوند، آن‌ها را مورد عفو قرار دهد؛ و خداوند عفو کننده و آمرزنده است.»

مقام توبه گر

«إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرینَ» (12)
«همانا خداوند توبه گران و پاکیزگان را دوست دارد»

توبه از گناه همیشگی است

«وَ مَنْ یَعْمَلْ سُوءاً أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللَّهَ یَجِدِ اللَّهَ غَفُوراً رَحیماً» (13)
«کسی که کار بدی انجام دهد یا به خود ستم کند، سپس از خداوند طلب آمرزش نماید، خدا را آمرزنده و مهربان خواهد یافت.»

تشویق همگان به توبه

«وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» (14)
«ای مؤمنان! همگی به درگاه به خدا توبه کنید باشد که رستگار شوید».

پذیرش توبه

«أَ لَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ یَقْبَلُ التَّوْبَهَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَأْخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحیمُ» (15)
«آیا ندانسته‌اند که خداست که توبه بندگانش را می‌پذیرد و صدقات را می‌ستاند و خداست که توبه پذیر و مهربان است».

کِی توبه پذیرفته می‌شود؟

«وَ لَیْسَتِ التَّوْبَهُ لِلَّذینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّی تُبْتُ الْآنَ وَ لاَ الَّذینَ یَمُوتُونَ وَ هُمْ کُفَّارٌ» (16)
«کسانی که کارهای زشت می‌کنند و چون مرگشان فرا رسد می‌گویند که اکنون توبه کردیم و نیز آنان که کافر بمیرند، توبه ندارند».
«إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا بَعْدَ إیمانِهِمْ ثُمَّ ازْدادُوا کُفْراً لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ» (17)
«کسانی که بعد از ایمان آوردن کافر شدند و بر کفر خود افزودند توبه‌شان پذیرفته نخواهد شد».

توبه همراه با امید بخشش

«قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ» (18)
«بگو! ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده‌اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه‌ی گناهان را می‌آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.»

اعتراف حقیقی به گناه

«وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً عَسَى اللَّهُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ» (19)
«و گروهی دیگر به گناه خود اعتراف کردند که اعمال نیکو را با کارهای زشت آمیخته‌اند، شاید خدا توبه‌شان را بپذیرد».

توبه نصوح وسیله‌ی تکفیر سیئات و دخول به بهشت

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَهً نَصُوحاً عَسى‏ رَبُّکُمْ أَنْ یُکَفِّرَ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ یُدْخِلَکُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تحت‌ها الْأَنْهارُ یَوْمَ لا یُخْزِی اللَّهُ النَّبِیَّ وَ الَّذینَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ یَسْعى‏ بَیْنَ أَیْدیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا وَ اغْفِرْ لَنا إِنَّکَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدیرٌ» (20)
«ای کسانی که ایمان آورده‌اید به سوی خدا توبه کنید، توبه ای خالص؛ امید است (با این کار) پروردگارتان گناهانتان را ببخشد و شما را در باغ‌هایی از بهشت که نهرها از زیر درختانش جاری است وارد کند، در آن روزی که خداوند پیامبر و کسانی را که با او ایمان آوردند خوار نمی‌کند؛ این در حالی است که نورشان پیشاپیش آنان و از سوی راستشان در حرکت است، و می‌گویند: «پروردگارا! نور ما را کامل کن و ما را ببخش که تو بر هر چیز توانایی!

پایه های توبه

«فَمَنْ تابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَ أَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ یَتُوبُ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ» (21)
«هر کس پس از ستمش توبه کند و به صلاح آید خدا توبه‌ی او را می‌پذیرد، همانا خداوند آمرزنده و مهربان است.»
«أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْکُمْ سُوءاً بِجَهالَهٍ ثُمَّ تابَ مِنْ به عدهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ» (22)
«هر کس از شما که از روی نادانی کاری بد کند آنگاه توبه نماید و به صلاح آید بداند که خدا آمرزنده و مهربان است.»
«وَ إِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدی» (23)
«همانا من می‌آمرزم کسی را که توبه کند و ایمان آورد و کار شایسته انجام دهد و سپس به راه هدایت رود.»
«وَ الَّذینَ عَمِلُوا السَّیِّئاتِ ثُمَّ تابُوا مِنْ بَعْدِها وَ آمَنُوا إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحیمٌ» (24)
«آنان که مرتکب کارهای بد شدند، آن گاه توبه کردند و ایمان آوردند، بدانند که پروردگار تو پس از توبه آمرزنده و مهربان است.»
«إِنَّمَا التَّوْبَهُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَهٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَریبٍ فَأُولئِکَ یَتُوبُ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ کانَ اللَّهُ عَلیماً حَکیماً» (25)
«جز این نیست که توبه از آنِ کسانی است که به نادانی مرتکب کارهای زشت می‌شوند و توبه می‌کنند خدا توبه‌ی اینان را می‌پذیرد».

توبه‌ی کسانی که حق الناس به گردن دارند.

«فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا به حربٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِنْ تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُؤُسُ أَمْوالِکُمْ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ» (26)
«و هرگاه چنین نکنید پس با خدا و پیامبر او اعلان جنگ دهید؛ و اگر توبه کنید سرمایه های شما از آنِ شماست در این حال نه ستم کرده‌اید و نه مورد ستم واقع شده‌اید.»

به تأخیر انداختن توبه

تبدیل بدی‌ها به خوبی‌ها
«إِنَّمَا التَّوْبَهُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَهٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَریب …»
«إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً» (27)
«مگر آن کسان که توبه کنند و ایمان آورند و کارهای شایسته کنند. خدا بدی‌هایشان را به نیکی‌ها بدل می‌کند و خدا آمرزنده و مهربان است.»

استغفار و توبه، مانع نزول عذاب الهی

«وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فیهِمْ وَ ما کانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ» (28)
«ولی (ای پیامبر!) تا تو در میان آن‌ها هستی، خداوند آن‌ها را مجازات نخواهد کرد؛ و (نیز) تا استغفار می‌کنند، خدا عذابشان نمی‌کند.»

روایات

پس از بیان سخنان زیبا و گهربار خدای متعال که از طریق معجزه‌ی خاتم الانبیاء «قرآن کریم» برای بندگان بیان شد، حالا به توصیه های بهترین مخلوقین عالم و علت آفرینش هستی (ائمه معصومین علیهم السلام) می‌پردازیم تا با عمل به توصیه‌ها و سفارش‌های این بزرگواران بتوانیم به آن هدف خلقت و رسیدن به کمال دست یابیم:
«عن ابی عبدالله (ع) قال التوبه النصوح ان یکون باطن الرجل کظاهره و افضل» (29)
امام صادق (ع) فرمود: توبه‌ی نصوح آن است که باطن و ظاهر توبه کننده یکسان باشد و شخص تائب با دل و زبان به خدا باز گردد و درخواست آمرزش نماید، حتی خیرش بهتر از زبان عذرخواه گناه باشد.
«عن زراره قال سمعت اباعبدالله (ع) یقول ان العبد اذا اذنب ذنباً اجل من غدوه الی اللیل فان استغفرالله لم یکتب علیه» (30)
زراره گوید شنیدم که امام صادق (ع) می‌فرمود: بنده هرگاه گناهی کند، از بامداد تا شب فرصت دارد، پس اگر از خدا آمرزش می‌خواست، آنگاه بر او نوشته نشود.
«قال رسول الله (ص): التائب من الذنب کمن لا ذنب له» (31)
پیامبر خدا (ص): کسی که از گناه توبه کند مانند کسی است که گناهی نکرده باشد.
«قال رسول الله (ص): اما علامه التائب فاربعه: النصیحه لله فی عمله، و ترک الباطل و لزوم الحق و الحرص علی خیر» (32)
پیامبر خدا (ص): نشانه‌ی توبه گر چهار است: اخلاص عمل برای خدا، فرو گذاشتن باطل، پایبندی به حق و شوق و آزمندی به نیکی.
«و عنه (ص): ان الله تعالی یقبل توبه العبد ما لم یغرعز» (33)
خدای متعال توبه بنده را، پیش از آن که نفسش به شماره افتد، می‌پذیرد.
«قال الامام الرضا (ع): و قد سئل عن عله اغراق الله فرعون و قد آمن به و اقله بتوحیده-: لانه آمن عند رؤیه البأس، و الایمان عند رؤیه البأس غیر مقبول» (34)
امام رضا (ع) فرمودند در پاسخ به این پرسش که: چرا خداوند فرعون را با آن که ایمان آورد به یگانگی او اقرار کرد غرق ساخت؟ زیرا او هنگامی ایمان آورد که عذاب را مشاهده کرد و ایمان آوردن به هنگام مشاهده‌ی عذاب پذیرفته نیست.

پشیمانی نوعی توبه است

«قال الامام الباقر (ع): کفی بالدم توبه» (35)
امام باقر (ع): برای توبه کردن پشیمانی کافی است.

پایه های توبه

«قال رسول الله (ص): التائب اذا لم یستبن علیه اثر التوبه فلیس بتائب: یرضی الخصماء، و یعید الصلوات و یتواضع بین الخلق و یتقی نفسه عن الشهوات و یهزل رقبته به صیام النهار» (36)
پیامبر (ص) فرمودند: اگر نشان توبه در توبه گزار آشکار نشود توبه نکرده است، طلبکاران را خشنود سازد، نمازها را اعاده کند، میان مردم فروتنی کند، خود را از شهوات و خواهشهای نفسانی به دور دارد و با روزه گرفتن گردن خود را انزار کند.
«قال الامام علی (ع): التوبه علی اربعه دعائم: ندم بالقلب، و استغفار باللسان، و عمل بالجوارح و عزم ان لا یعود». (37)
امام علی (ع) فرمودند: توبه بر چهار پایه استوار است: پشیمانی در دل، آمرزش خواهی به زبان، عمل کردن با اعضای بدن و تصمیم بر بازنگشتن به گناه.
از اینجا به بعد سعی شد که روایات را بدون متن عربی ذکر کنیم تا هم حوصله‌ی خواننده سر نرود و هم عزیزان را ارجاع می‌دهیم که به آدرس وارده مراجعه نمایند.
از معاویه بن وهب شنیدم که امام صادق (ع) می‌فرمود: چون بنده توبه‌ی نصوح کند، خدا او را دوست دارد و در دنیا و آخرت بر او پرده پوشی کند، من گفتم: چگونه پرده پوشی کند از او؟ فرمود: هر چه از گناهان که دو فرشته متوکل بر او برایش نوشته‌اند از یادان ببرد و به اعضای بدنش و می‌کند که گناهان او را نهان دارند و به هر تیکه ای از زمین وحی کند که آنچه گناه به روی کرده است نهان ساز و در هنگام ملاقات او با خدا هیچ گواهی بر گناهانش اقامه نشود. (38)
در پاورقی اصول کافی برای این روایت صحبت‌هایی بیان شده که مطالب بسیار جالبی بود و به ذکر آن‌ها پرداختیم از مجلسی (ره) مفسران در تعبیر توبه‌ی نصوح چند وجه گفته‌اند: 1- توبه‌ی اندرز بخش که مردم را بمانند خود تشویق کنند چون آثار خوبش در توبه کارها آشکار شده. 2- توبه‌ی خالص و پاک برای رضای خدا که به منظور خدا از گناه پشیمان شده باشد نه از ترسِ دوزخ توبه نیست. 3- توبه‌ی خو کننده از نصاحت به معنی خیات زیرا به وسیله‌ی آن هر آنچه از پرده‌ی دیانت پاره شده دوخت شود و توبه کار ر با اولیاء خدا و دوستان او به هم گرد آورد. 4- توبه‌ی توبه کار ناصح، یعنی توبه ای که از روی اندرزگیری و بر وجه کامل باشد که تمام آثار گناه را از دل ریشه کن کند و به وسیله‌ی اکه خود را در بوته‌ی ریاضت آب کند و تیرگی گناهان را از آن بزداید و به پرتو حسناتش بیاراید. شیخ طبرسی در تفسیر این آیه از امیرالمؤمنین (ع) روایت کرده است که: توبه، باید شش چیز را دارا باشد: از گناهان گذشته پشیمانی و برای واباتی که از دست رفته جبران و تدارک و نسبت به مظالم و حقوق مردم که به عهده دارد رد کند و از ظرف‌های خود حلالیت طلبد و عزم کنی که بر نگردی و خود را در طاعتِ خدا لاغر کنی به اندازه ای که در نافرمانی خدا پرورش دادی و به خود بچشانی تلخی طاعت خدا را چنانچه به او چشاندی شیرینی گناه را؛ و سید رضی هم همین مضمون را در نهج البلاغه از علی (ع) نقل کرده است، و یکی از اکابر گفته: در جلا دادن آینه تنها قطع نفس و دود سیاه بس نیست بلکه باید آن را صیقل داد و آن را صیقل داد و آنچه سیاهی بر جرمش نشسته پاک کرد و دل هم بمانند آینه است به مجرد ترک گناه پاک نشود بلکه باید جرم گناهان گذشته را هم که بر آن نشسته پاک کرد و به نور طاعتش روشن ساخت.
امام صادق (ع) فرمود: چون بنده‌ی مؤمن گناهی کند، خدا هفت ساعت به او مهلت دهد و اگر از خدا آمرزش خواست، چیزی بر او نوشته نشود و اگر این ساعت‌ها گذشت و آمرزش نخواست یک گناه بر او نوشته شود، راستی که مؤمن تا پس از بیست سال هم گناه خود را یادآور شد تا از آن به درگاه پروردگارش آمرزش جوید و او را بیامرزد و کافر همان ساعت آن را فراموش کند. (39)
از ابن به کیر، از امام صادق (ع) یا از امام باقر علیهماالسلام فرمود: به راستی آدم (ع) عرض کرد: پروردگارا! شیطان را بر من چیره ساخت و چون خونش بر من روان کردی، برای من هم چیزی مقرر فرما، در پاسخ فرمود: ای آدم! برای تو مقرر کردم که هر کدام از فرزندانت قصد گناهی بر او نوشته نشود و اگر آن را بکند، بر او یک گناه نوشته شود، عرض کرد: پروردگارا! برایم بیفزا، فرمود: برای تو مقرر کردم که هر کدامشان گناهی کرد و سپس آمرزش خواست او را بیامرزم، عرض کرد: پروردگارا! برایم بیفزا، فرمود: برای آن‌ها توبه را مقرر داشتم یا آنکه توبه را به میان گذاشتم تا آنکه نفس به این جا رسد (یعنی به گلوگاه) عرض کرد: برای من بس است. (40)
از امام صادق (ع) که رسول خدا (ص) فرمود: هر که یک سال پیش از مرگ خود توبه کند، خدا توبه‌اش را بپذیرد. سپس فرمود: یک سال هر آینه بسیار است، هر که یک ماه پیش از مرگ توبه کند، خدا توبه‌اش را بپذیرد، سپس فرمود: یک هفته بسیار است، هر که یک روز پیش از مرگش توبه کند، خدا توبه‌اش را بپذیرد، سپس فرمود: یک روز بسیار است، هر که پیش از دیدار آخرت (و ملک الموت) توبه کند، خدا توبه‌اش را بپذیرد. (41)
از حضرت پیغمبر (ص) مروی است که: توبه کننده، دوست خداست و توبه کننده از گناه مانند کسی است که هیچ گناهی از برای او نباشد. (42)
و لقمان به پسر خود گفت: ای فرزند! توبه را تأخیر مکن که مرگ ناگاه می‌رسد و هر که تأخیر اندازد توبه را، یکی از دو خطر عظیم به او می‌رسد: اگر زنده ماند دل او زنگ معصیت می‌گیرد و سیاه و تیره می‌شود و دیگر از آن محو نمی‌گردد، و اگر مرگ او را فرا گرفت دیگر مهلت تلافی نمی‌یابد. (43)
پس از بیان آیات و روایات و مختصری توضیح در مورد توبه از این جای بحث همان طور که سفارش کرده‌اند که برای هر علمی به اهل فن آن مراجعه کنید ما نیز این اصل را رعایت کرده‌ایم و سخنان اهل فن را در این قسمت بیان می‌کنیم:
البته لازم به ذکر است که ما بحث‌های این بزرگان را جمع بندی نکرده ایم و سعی کرده‌ایم دیدگاه های این عزیزان را بیان کنیم تا خوانندگان گرامی با این دیده‌ها و برداشت‌هایی که از روایات کرده‌اند آشنا شوند و به خوبی بحث برای آن‌ها تحلیل شود.
در کتب اسرار الصلوه از عالم ربانی حاج میرزا جواد ملکی تبریزی این گونه بیان شده است که:

حقیقت توبه

1- بنده از غیر خدا = به خدا برگردد.
2- بازگشت از ظلمت به = سوی نور
3- بازگشت از جهل= به علم
4- بازگشت از به = سعادت
5- بازگشت از معصیت به = طاعت.

ادامه دارد….

قسمت دوم مقاله را در لینک زیر مطالعه کنید.

حقیقت توبه و مراحل و قبول شدن آن (۲)

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید