نصایح اخلاقی

نصایح اخلاقی

نویسنده: محمد باقری زاده اشعری

غصه ی معیشت دنیا

الحذر که فکر دنیا بر قلبت مستولی نشود و غصه معیشت دنیا، تو را از مطلوب حقیقی، دور نکند؛ چرا که این، خیلی خسران است و تضاد با حق عبودیت هم دارد. چنان که غلامان سادات دنیوی هم اگر فکر نان خود باشند، فضولی است و آقایان بدشان می آید، علاوه بر این که از اخلاق اراذل و پست ها و دون همتان است که انسان، همتش بطن و فرج و مال و جاه این دنیای دروغ باشد.
حیف نیست که انسان، سرمایه خود را که می تواند با آن، کسب عالمی نماید که مقرب درگاه حضرت ملک الملوک- تعالی – باشد، آن را صرف دنیای دنی فانی لاشی ء بکند! لا سیما به ملاحظه این که در کارهای دنیویه هم، نص و تجربه، هر دو حکم می کند که به دست آوردن دنیا، به سعی و تلاش نیست. هر کس قسمتی دارد و آنچه تقدیرش شده، اگر از آن فرار هم بکند، آن را پیدا خواهد کرد.
میرزا جواد آقا ملکی تبریزی «رساله لقاء الله» (یا تصرف)

دروغگویی

فرمود حضرت باقر العلوم(ع): « خدای تعالی قرار داد برای شر، قفل هایی و کلیدهای آن فقل ها را شراب قرار داد، و دروغگویی از شراب، بدتر است».
اکنون قدری تفکر کن در این حدیث شریف که از عالم آل محمد (ص) صادر شده است و در کتابی که مرجع تمام علمای امت است، مذکور گردیده و تمام علما (رضوان الله علیهم) آن را قبول فرمودند، ببین آیا راهی برای عذر، باقی می ماند؟ آیا این سهل انگاری از دروغ، جز از ضعف ایمان به اخبار اهل بیت عصمت (ع)، از چیز دیگر [ناشی] می شود؟
ما صور غیبیه اعمال را نمی دانیم و ارتباطات معنویه ملک و ملکوت را واقف نیستیم. از این جهت از این نحو اخبار، تحاشی می کنیم و امثال اینها را حمل به مبالغه مثلاً می نماییم و این خود، طریقه ی باطلی است که از جهل و ضعف ایمان می باشد. فرضاً که این بحث شریف را با مبالغه حمل کنیم. آیا این مبالغه باید به موقع باشد؟ آیا هر چیزی را می شود گفت از شراب، بدتر است، یا باید طوری شر آن، عظیم باشد که با مبالغه توان گفت از شراب، بالاتر است؟
«چهل حدیث»، امام خمینی (ره)، حدیث

حب دنیا

استغراق در بحر لذایذ و مشتهیات، قهراً حب به دنیا آورد و حب به دنیا، تنفر از غیر آن آورد، و وجهه به ملک، غفلت از ملکوت آورد، چنان که به عکس اگر انسان از چیزی بدی دید و ادراک در نفس، ایجاد تنفر نماید و هر چه آن صورت قوی تر باشد، آن تنفر باطنی، قوی تر گردد. چنان که اگر کسی در شهری رود که در آن جا امراض و آلام بر او وارد شود و ناملایمات خارجی و داخلی بر او رو آورد، قهراً از آن جا متنفر و منصرف شود و هر چه ناملایمات بیشتر باشد، انصراف و تنفر، افزون شود و اگر شهر بهتری سراغ داشته باشد، کوچ به آنجا کند و اگر نتواند به آنجا حرکت کند، علاقه به آنجا پیدا کند و دلش را به آنجا کوچ دهد.
پس اگر انسان، از این عالم هر چه دید، بلیات و آلام و اسقام و گرفتاری دید و امواج فتنه ها و محنت ها بر او رو آورد، قهراً از آن متنفر گردد. و دل بستگی به آن کم شود و اعتماد بر آن نکند، و اگر به عالم دیگری معتقد باشد و فضای وسیع خالی از هر محنت و آلمی سراغ داشته باشد، قهراً بدان جا سفر کند و اگر سفر جسمانی نتوان کرد، سفر روحانی کند و دلش را بدان جا فرستد.
و پر واضح است که امام مفاسد روحانی و اخلاقی و اعمالی، از حب به دنیا و غفلت از حق تعالی و آخرت است. و حب به دنیا، سرمنشأ هر خطیئه است، چنان که تمام اصلاحات نفسانی و اخلاقی و اعمالی، از توجه به حق و دار کرامت آن و از بی علاقگی به دنیا و عدم رکون و اعتماد به زخارف آن است.
«چهل حدیث»، امام خمینی (ره)، حدیث 15

فقر در دنیا

صفت فقر، فی نفسه به نسبت به غنا، افضل است و اخبار در ستایش آن، بسیار است. حضرت رسول (ص) فرمودند که: «بهترین این امت، فقرای ایشان اند». و فرمود: « پروردگارا! مرا زندگانی درویشان ده و مردن ایشان و در زمره ایشان مرا محشور گردان». و فرمود که: « زینت فقرا از برای مؤمن، بیشتر است از لجام بر سر اسب؛ یعنی همچنان که لجام، اسب را در ورطه های هلاکت نگاه می دارد، فقر، مؤمن را از آن بهتر، از فساد محافظت می کند.» شخصی از حضرت رسول از فقر سؤال کرد. فرمود: «خزینه ای است از خزاین خدا». بار دوم بپرسید فرمود: «کرامتی است از خدا». سوم باز پرسید فرمود: «چیزی است که نمی دهد خدا آن را مگر به پیغمبر مرسل یا مؤمنی که در نزد خدا کریم باشد.» و فرمود که: «در بهشت غرفه ای است از یک دانه یاقوت سرخ که اهل بهشت، نگاه به آن می کنند، چنان که اهل زمین به ستارگان نظر می کنند. داخل آن جا نمی شود مگر پیغمبر فقیر یا مؤمن فقیر».
«معراج السعاده »، ملا احمد نراقی

نتایج صبر

بدان که از برای صبر، نتایج بسیار است که از جمله آنها ارتیاض و تربیت نفس است. اگر انسان، مدتی در پیش آمدهای ناگوار و بلیات روزگار و در مشقت عبادات و مناسک و تلخی ترک لذات نفسانیه، به واسطه فرمان حضرت ولی النعم، صبر کند و تحمل مشاق را گر چه سخت و ناگوار باشد- بنماید، کم کم نفس، عادت می کند و مرتاض می شود و از چموشی بیرون می آید و سختی تحمل مشاق بر آن آسان می شود، و از برای نفس، ملکه راسخه نوریه پیدا می شود که به واسطه آن، از مقام صبر، ترقی می کند و به مقامات عالیه دیگر نایل می شود؛ بلکه صبر در معاصی، منشأ تقوای نفس شود و صبر در طاعات، منشأ انس به حق گردد، و صبر در بلیات، منشأ رضا به قضای الهی شود. و اینها از مقامات بزرگ اهل ایمان، بلکه اهل عرفان است.
«چهل حدیث»، امام خمینی(ره)، حدیث 16
منبع: نشریه پاسدار اسلام، شماره 341.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید