جوان و کنکور

جوان و کنکور

اگر صمیمانه همه تلاشتان را کرده باشید، شکست اسباب خجالت نیست.[1]»
حضرت زهرا (س)
«انجام کارهای بزرگ و ماندنی، احتیاج به زمان و پشتکار دارد.[2] جواهر لعل نهرو
از مسائل مهم و سرنوشت سازی که جوانان را عمیقاً تحت تأثیر قرار می دهد، کنکور دانشگاه است. در حقیقت اضطراب ناشی از نتایج کنکور بر فرایند یادگیری آنان نیز تأثیر منفی دارد.
باید دانست که اضطراب به میزان کم، برای کارکردهای درسی و آموزشی، نه تنها زیان آور نیست، بلکه در مواردی می تواند مفید باشد، زیرا بر حجم تلاش فرد می افزاید و سطح موفقیت او را بالا می برد. معمولاً افرادی که هیچ گونه نگرانی برای امتحانات از خود نشان نمی دهند، توان رقابت با دیگران را نیز ندارند و انگیزه های آنان در سطح پائینی قرار دارد، ولی با اضطرابهایی که از این میزان، بالاتر باشد، لازم است مقابله نموده و آنها را تحت کنترل درآورد. به بیان مهمترین شیوه های کنترل اضطراب می پردازیم:
1. همبستگی مثبت میان تسلط و آرامش درونی
در پژوهشها و نیز تجربیات آموزشی، این امر به اثبات رسیده است که هر اندازه میزان احاطه و تسلط به دروس، بیشتر باشد و به همان نسبت، آرامش و اطمینان درونی فرد، فزونی می یابد. لذا چنانچه بتوانند، خود را به مرز تسلط درسی برسانند، خواهند توانست بر اضطراب خویش، فائق آیند.
2. گفتگو درباره اضطراب، از شدت آن می کاهد
جوانانی که ارتباط انسانی مطلوبی با اطرافیانشان دارند، بهتر می توانند بر اضطرابشان غلبه نمایند، از نقطه نظر علمی، افراد مضطرب، زمانی که با دیگران در مورد مشکل خویش گفتگو می کنند، بار اضطراب، آنها کاهش می یابد. تشویق جوانان به گفتگو و مذاکره در مورد مشکلاتشان، موجب آرامش روحی آنان می شود.
3. مباحثه علمی، موجب تقویت یادگیری و نیز خودباوری می شود
جوانان با بحث و گفتگوی علمی، ضعفها و کمبودهای آموزشی خود را می شناسند و در صورت وجود نقطه های قوت علمی، مورد تشویق همسالان خود قرار می گیرند و این امر، موجب یادگیری عمیقتر و در نتیجه موفقیت بیشتر در امتحانات می شود. ازیاد نبریم که هر نوع تأئید نسبت به جوانان، اعتماد به نفس آنان را افزایش می دهد.
4. جوانان اگر بدانند که اطرافیان و والدینشان از آنها می خواهند که نهایت تلاش خویش را به کار گیرند و نتیجه تلاش در مرحله دوم اهمیت قرار دارد، آرامش خاصی در خود احساس می کنند. از نقطه نظر درونی، چنانچه شخصی بداند که نهایت تلاش خویش را به کار گرفته است، رضایت خاطر خاصی پیدا می کند.
5. یاد خدا دلها را آرامش می بخشد
ذکر خداوندی که نشانه ای از ارتباط انسان و پروردگار است، نه تنها آدمی را از غرق شدن در دریای اضطراب نجات می بخشد و به جایگزینی اندیشه های مثبت و سالم به جای افکار مغشوش و منفی مساعدت می کند، بلکه این احساس را در فرد تقویت می کند که او همچون تخته سنگی که در کویر برهوت پرتاب شده باشد، نیست. بلکه خود را در محضر خداوندی احساس می کند که احاطه کامل به همه عرصه عالم وجود دارد.
6. «تلقین به نفس»، نوعی فن «خودآموختگی» است
تحقیقات اخیر برخی از اندیشمندان علوم انسانی به ویژه «پل ژاگو»، ثابت کرده است که آدمی به همان اندازه که می تواند با تفکر خویش در دیگران نفوذ کرده و اراده خویش را به آنان تحمیل نماید، قادر است در شخصیت خویش نیز نفوذ کند و هر صفت یا پدیده رفتاری را که مایل است در خود ایجاد کند. برای مثال دانش آموز جوانی که از اضطراب درسی رنج می برد می تواند شب هنگام این جمله را حداقل ده بار به خود تلقین کند: «به یاری خدا، هر روز بیش از گذشته، احساس آرامش می کنم.»
7. آشنایی با نمونه سؤالات و شرکت در کنکور آزمایشی، ایجاد آرامش می نماید
اگر این حقیقت به وسیله جوانان پذیرفته شود که امتحان (کنکور)، چیزی فراتر از آنچه قبلاً آموخته شده نیست، موجب می شود که جوانان با شرکت در کنکور آزمایشی و آشنایی با نمونه سؤالات، توان علمی و آرامش روحی خود را افزایش دهند.
8. یکبار از رو خواندن، مستلزم دوبار از بر تعریف کردن است
«ارنست هومان» در کتاب «عصر روانشناسی» به جوانان توصیه می کند که چنانچه فقط یکساعت فرصت دارید، بیست دقیقه آن را صرف خواندن از روی متن و چهل دقیقه را به از بر تعریف کردن اختصاص دهید، زیرا این امر، موجب تقویت یادگیری آنان شده و در نتیجه علاوه بر رشد اعتماد به نفس، آرامش آنها را نیز تأمین خواهد نمود.[3] 9. آرامش جوانان به میزان موفقیت برنامه نیز بستگی دارد.
10. برای آرامش باطن، خوب است جوانان، هر شب لحظاتی با خویشتن خلوت کنند، این پدیده که با عنوان «خلوت شخصی» یا «غور باطن» Meditation)) نیز مرسوم است، موجب کاهش فشارهای درونی شده و بر بهجت خاطر می افزاید و علاوه بر آن، موجب درک جامعتری از زندگی می شود. بدیهی است «غور درونی» و «علم برونی» مکمل یکدیگرند.
[1] . همان.
[2] . رحیم عربیان- اندیشه های بشری و فرهنگ توسعه- صص 125 و 130.
[3] . ارنست هومان، عصر روانشناسی، ترجمه دکتر حمید صاحب جمع، ص 114.
محمدرضا شرفی – جوان و نیروی چهارم زندگی، ص 111- 113

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید