نویسنده: آیت الله سیدمحمّد تقی مدرسی
مترجم: محمد تقدمی صابری
نگاهی به درونمایه و محورهای سوره ی ق
حجابهای بسیاری وجود دارد که ما را از پی بردن به حقایق بزرگ، باز می دارد، مسؤولیت و جزا در شمار این حقایق اند و آن هنگام که آدمی این حجابها را از جان خویش برمی گیرد، حقایق را به روشنی می بیند و به این پرسش می رسد که چگونه و چرا پیشتر این حقایق را منکر می شدم؟
قرآن در سوره ی (ق) به بررسی حجابهایی روانی می پردازد که آدمی را از ایمان به آخرت باز می دارد، آنگاه شواهد و صحنه های رستاخیز و سردرگمی هایی را بیان می کند که مردم در آن روز دارند، جز اینکه سیاق گویا بر حجاب شگفت زدگی، که جریانی در میان کافران است، تأکید دارد. بر اساس سیاق، کافران با یادآوردن رستاخیز می گویند: این پدیده ی شگفتی است! چگونه ممکن است پس از اینکه خاک شدیم، دیگر بار زنده گردیم؟ این بازگشتی بعید است. (آیات 1-3) آیات قرآن پی در پی می آیند تا این حقیقت را با گفتارهایی به ذهن نزدیک کنند:
1- پروردگار آنچه را که زمین، ذرّه، ذرّه و سلول، سلول از بدن انسانها در کام خود فرو می برد، می داند و کتاب ضبط کننده ای نزد اوست که هیچ چیز را فرو نمی گذارد مگر اینکه آن را ضبط می کند. (آیه 4)
2- در پس دروغ انگاشتن حقیقت، حالتی روانی نهفته است و آن ترس از پذیرش مسؤولیت و جاودانگی در قلمرو شهوتهاست و این موجب می گردد آنان در کاری سردرگم بمانند. (آیه 5)
3- آیا این آسمان با استواری بنایی که دارد، گواهی بر قدرت پروردگار نیست؟ آیا این پدیده، وسیله ای برای گسترش اُفق علمی انسان نیست تا به توانایی پروردگار بر بازگرداندن دیگر باره ی او، زبان بگشاید؟ (آیه 6)
4- زمین، آیا نمی بینی که چگونه پروردگار آن را گسترانده و با لنگرهایی پایدارش ساخته و در آن از هر جفت دل انگیز رویانده است؟ (آیه 7)
آری؛ این دلایل بسنده اند، امّا برای که؟ برای هر بنده ی توبه کاری که خویش را از نظر روانی برای این بینش ها و نشانه ها آماده ساخته است. باران نیز در شمار همین آیات و نشانه ها است که پروردگار بدان باغها و دانه های درو کردنی را می رویاند، آیا درختان تناور خرما را ندیده ای که خوشه های روی هم چیده دارند؟ پروردگار تمام این نعمتها را آفرید، تا روزی بندگان او گردد.
سیاق با سخنی کوبنده، منبع معرفت را در دلهای پاک، می شکافد و می گوید: با آن آب، سرزمین مرده ای را زنده گردانیدیم، رستاخیز [نیز] چنین است … این سخنان، پرده های شگفتی و دورانگاری را می درد. آیا نمی نگری که هسته ی خرمایی چگونه آنگاه که پروردگار، آب را بر آن فرود می آورد و با وسایل رشد، یاریشان می رساند، نخلی تناور می شود؟ چگونه ممکن است با آدمی پس از مرگ نیز چنین نکند؟ (آیات 8-11)
سپس پروردگار جامهای خشم را بر سر دروغ انگاران می ریزد، تا مگر عامل بی توجهی آنان نسبت به رستاخیز را از میان ببرد، همان عاملی که به شگفتیشان واداشت. پروردگار، دروغ انگاران را به فرجام قوم نوح، اصحاب رس، ثمود، عاد، فرعون، قوم لوط، اصحاب ایکه و قوم تُبّع یادآور می شود که چگونه هنگامی که فرستادگان را دروغ انگاشتند، عذاب بر آنان فرود آمد؟
قرآن، آفرینش نخستین آدمی را گواه می گیرد، که استواری نظم و گوناگونی این آفرینش ما را به سوی قدرت آفریدگارش رهنمون می سازد، که این کار بر او آسان است، پس آیا این آفرینش گواهی نیست بر اینکه آن آفریدگار بر آفرینشی نو، توان دارد؟ (آیات 12-15)
در آیاتی پی در پی، قرآن ترس از پروردگار را در جان آدمی می نشاند تا مگر در برابر آنچه به او می گوید، احساس مسؤولیت کند. قرآن به آدمی هشدار می دهد که پروردگار او را آفریده و می داند نفس او چه وسوسه ای به او می کند (به رغم همه ادعاهای دروغین انسان)، زیرا پروردگار از شاهرگ، که در ظاهر، زندگی بسته به آن است، به آدمی نزدیکتر است. (آیه 16)
آن هنگام که دو فرشته دریافت کننده- که شاید دو فرشته یا دو سخنگو باشند که همه جا هستند- مراقب می نشینند، آدمی هیچ سخنی را به لفظ درنمی آورد مگر اینکه مراقبی آماده نزد او آن را ضبط می کند و با همه ی اینها هنگامی که سکرات مرگ به آدمی هجوم می آورد و حقیقت را پیش می نهد، توان دور داشتن آن را ندارد با اینکه همواره از دیرباز می کوشید تا از آن بگریزد. (آیات 17-19)
چون در صور دمیده شود روز جزایی که پروردگار وعده می داد، آغاز گردد، و در آن روز هر کسی می آید در حالی که با او سوق دهنده و گواهی دهنده ای هست… این همان روزی است که آدمی به ظاهر از آن در شگفت بود و از آن غفلت می ورزید، لیک امروز آن را در برابر دیدگان خود می بیند (دیده اش امروز تیز است). (آیات 20-22)
امّا همنشین او (که بر اساس نظر برخی از مفسران، فرشته ای است) می گوید: این است آنچه پیش من آماده است و آن را از روزهای نخست زندگی اش ثبت کرده ام و آن هنگام است که پروردگار، آن دو فرشته را فرمان می دهد که او را به همراه هر کافر سرسخت و هر بازدارنده از خیر و هر متجاوز شکاکی در جهنم فرو افکنند. او اینگونه جزای تردیدش را که برخاسته از مسؤولیت گریزی اش بود، می بیند و نیز جزای اینکه با خداوند، خدایی دیگر قرار می داد. (آیات 23-26)
امّا همدمش- که در اینجا همان شیطانی است که او را گمراه کرد- از او دوری می جوید و می گوید: بارخدایا! من او را به عصیان وانداشتم- شیطان می کوشد تا از پذیرش مسؤولیت گمراه کردن بگریزد- لیک پروردگار فرمان می دهد تا شیطان را نیز در جهنم افکنند، زیرا مسؤولیت هر یک، مسؤولیت دیگری را نفی نمی کند و پروردگار به بندگان خود، بیدادگر نیست. دوزخ، گنجایش گنهکاران بسیاری را دارد و هرگز گمان مبر که افکندن مسؤولیت غفلت بر دوش دیگران، تو را تبرئه می کند یا اینکه دوزخ تنها گنجایش تو یا شیطان را دارد. (آیات 27-30)
در سویی دیگر، صحنه هایی از پرهیزگاران را می بینیم که بهشت برای آنان نزدیک می گردد و بدان بشارت می یابند. آیا بدان وعده نیافته بودند که اگر توبه کنند و در نهان از خدای بخشنده بترسند و با دلی توبه کار باز آیند، به بهشت وارد می شوند؟ پس امروز به آنها گفته می شود: به سلامت و شادکامی به بهشت درآیید که این روز جاودانگی است، هر نعمتی بخواهید در آنجا دارید و پروردگار از روی فضل خویش، به آنها بیشتر نیز عطا می کند. (آیات 31-35)
غرور، مانعی دیگر فرا روی ایمان است، لیک آیا مردم تاریخ را نمی خوانند تا ببینند پروردگار چه نسلهای نیرومندتری را پیش از آنان به هلاکت رسانده است؟ همان نسلهایی که می خواستند از سرنوشت خویش بگریزند، امّا نتوانستند؟ لیک دلهای بیمار و گوشهای ناشنوا این حقایق را درک نمی کند و کافر همواره می گوید: پروردگار چگونه مردمان را پس از مرگ زنده می سازد؟ آیا اینان نمی نگرند که چگونه پروردگار بدون هیچ رنجی، آسمانها و زمین را در شش هنگام بیافرید؟ (آیات 36-38)
در پایان سوره (آیات 39-45) پروردگار پیامبرش را و در پی او مؤمنان را فرمان می دهد تا بر آنچه کافران می گویند، شکیب ورزد، تا این سخنان بر او دشوار نیاید، یا سخنان آنان را جدّی نگیرد. خداوند همچنین فرمان می دهد تا او را بامدادان و به هنگام غروب و شبانه و در سحرگاهان، تسبیح گوید و در انتظار روزی بماند که آوازگری از جایی نزدیک آواز درمی دهد و در صور دمیده می شود، در آن روز است که فریاد را به حق می شنوند و آن روز، روز بیرون آمدن از زمین است. در آن هنگام، خداوند مردگان را زنده می سازد تا به سوی او بازگردند و درآن روز، زمین به سرعت از اجساد آنان جدا و شکافته می شود و این حشری است که بر خدا آسان است. بنابراین ای پیامبر! به سخن آنان رویی نشان مده، که پروردگار به آنچه می گویند، داناتر است و تو مسؤول و به زور وادارنده ی آنان نیستی، تو تنها بیم دهنده ای هستی که کلام وحی را به آنان هشدار می دهی، پس با قرآن بیمشان ده و هر کس که از تهدید پروردگار می هراسد، بدان پاسخ می دهند.
منبع مقاله :
مدرسی، سید محمدتقی؛ (1386)، سوره های قرآن: درونمایه ها و محورها، ترجمه: محمد تقدمی صابری، مشهد: مؤسسه چاپ آستان قدس رضوی، چاپ اول.