در روایت است حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام) در مسجد الحرام معتکف بود و معلوم است که در حال اعتکاف از مسجد نباید حتی الامکان بیرون بیایند.
یک نفر از شیعیان آمد. گفت: آقا بدهکارم و گرفتار شده ام طرفم نمی خواهد مرا مهلت دهد، به فریادم برس. امام فرمود (حاصل روایت) فعلا مرا میسر نیست یعنی پولی که من بدهم بدهی ات اداء شود نیست.
گفت: پس بیایید مهلت بگیرید شفاعت کنید.
آقا کفش خود را برداشت و از در مسجد بیرون آمد. یکی از اصحاب رسید، گفت، آقا ای پسر پیغمبر کجا می روید؟ فرمود: می خواهم بروم ضمانتش کنم. گفت: آقا شما اعتکاف دارید. فرمود: شنیدم از پدرم امیر المومنین نقل فرمود از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) که فرمود:
کسی که حاجت مومنی را برآورد بهتر است از حج عمره و دو ماه اعتکاف (شهرین عکافا) دو ماه که دو ماهش می شود بیست اعتکاف. رفت حاجت آن مومن را بر آورد و بعد هم به مسجد مراجعت فرمود.
مسلمانان تا می توانید حاجت مومن را برآورید اگر مومنی با شما کاری داشته باشد، جهت مالی یا آبرویی یا بدهی هر نوع کمکی را غنیمت شمارید زهی سعادت که آدمی خیری از دستش جاری گردد. مشکل مومنی را حل کند دل مومنی را بدست آورد مومن را شادمان کند.
وقتی سر از قبر بیرون می آورد می بیند صورت زیبا و دلربائی، سر قبرش همراهش است می گوید بفرما همراهش می آید و بدون ترس از روی صراط او را رد می کند تا در بهشت آنگاه می خواهد خداحافظی کند می گوید: ای بنده خدا تو کی بودی؟ صراط و محشر کجاست؟
گوید: رد شدیم مؤمن می گوید بقدری با تو مانوس بودم که هول و هراس نداشتم تو کی هستی؟ گوید: من همان سرور هستم که در دنیا در فلان وقت دل فلان مومن را شاد کردی دل رنجیده بیچاره ای را بدست آوردی بدهیش را دادی یا بخشیدی و مومن را مسرور کردی