الإمام علیّ علیه السلام :قیلَ لِلعَبدِ الصّالِحِ لُقمانَ : أیُّ النّاسِ أفضَلُ ؟
قالَ : المُؤمِنُ الغَنِیُّ ، قیلَ : الغَنِیُّ مِنَ المالِ ؟
فَقالَ : لا ، ولکِنَّ الغَنِیَّ مِنَ العِلمِ الَّذی إنِ احتیجَ إلَیهِ انتَفَعَ بِعِلمِهِ ، وإنِ استُغنِیَ عَنهُ اکتَفى .
امام على علیه السلام :به عبد صالح ، یعنى لقمان ، گفته شد: کدام یک از مردمان ، با فضیلتترند؟
گفت: «مؤمنِ برخوردار» .
گفته شد: از مال؟
گفت: «نه ؛ لیکن برخوردار از دانشى که اگر به او محتاج شدند ، از دانشش سود برند و اگر از او بىنیاز شدند، خودش به آن اکتفا کند» .
الإمام علیّ علیه السلام :کانَ فیما وَعَظَ بِهِ لُقمانُ ابنَهُ أن قالَ لَهُ : یا بُنَیَّ ، لِیَعتَبِر مَن قَصُرَ یَقینُهُ وضَعُفَت نِیَّتُهُ فی طَلَبِ الرِّزقِ ، إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالى خَلَقَهُ فی ثَلاثَهِ أحوالٍ مِن أمرِهِ ، وآتاهُ رِزقَهُ ، ولَم یَکُن لَهُ فی واحِدَهٍ مِنها کَسبٌ ولا حیلَهٌ ، إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالى سَیَرزُقُهُ فِی الحالِ الرّابِعَهِ .
أمّا أوَّلُ ذلِکَ فَإِنَّهُ کانَ فی رَحِمِ اُمِّهِ یَرزُقُهُ هُناکَ فی قَرارٍ مَکینٍ حَیثُ لا یُؤذیهِ حَرٌّ ولا بَردٌ ، ثُمَّ أخرَجَهُ مِن ذلِکَ وأجرى لَهُ رِزقاً مِن لَبَنِ اُمِّهِ یَکفیهِ بِهِ ویُرَبّیهِ ویَنعَشُهُ مِن غَیرِ حَولٍ بِهِ ولا قُوَّهٍ ، ثُمَّ فُطِمَ مِن ذلِکَ فَأَجرى لَهُ رِزقاً مِن کَسبِ أبَوَیهِ بِرَأفَهٍ ورَحمَهٍ لَهُ مِن قُلوبِهِما ، لا یَملِکانِ غَیرَ ذلِکَ حَتّى أنَّهُما یُؤثِرانِهِ عَلى أنفُسِهِما فی أحوالٍ کَثیرَهٍ حَتّى إذا کَبِرَ وعَقَلَ وَاکتَسَبَ لِنَفسِهِ ضاقَ بِهِ أمرُهُ ، وظَنَّ الظُّنونَ بِرَبِّهِ ، وجَحَدَ الحُقوقَ فی مالِهِ ، وقَتَّرَ عَلى نَفسِهِ وعِیالِهِ مَخافَهَ إقتارِ رِزقٍ وسوءَ یَقینٍ بِالخَلَفِ مِنَ اللّهِ تَبارَکَ وتَعالى فِی العاجِلِ وَالآجِلِ ، فَبِئسَ العَبدُ هذا یا بُنَیَّ .
امام على علیه السلام ـ در بیان موعظههاى لقمان علیه السلام به پسرش ـ : اى پسرم! کسى که یقینش کم شده و نیّتش در طلبِ روزى ضعیف گشته ، [باید بداند که] خداوند ـ تبارک و تعالى ـ به اراده خود، او را در سه حالتْ آفریده و به او روزى داده است ، که در هیچ یک از آن [حالت]ها کارى از دست او بر نمىآمد. [بنابر این، او باید بداند که ]خداوند ـ تبارک و تعالى ـ او را در حالت چهارم نیز روزى مىدهد .
حالت اوّل، این است که او در رحم مادرش بود و خداوند عز و جل او را در جایى استوار، روزى رساند ، به طورى که گرما و سرما اذیّتش نکرد. سپس [در حالت دوم] او را از آن جا بیرون آورد و روزىِ او را از راه شیر مادرش جارى ساخت و با این وسیله، او را کفایت کرد و پرورش داد و بى آن که او توان و نیرویى داشته باشد، او را بزرگ کرد. سپس [در حالت سوم] ، او را از شیر گرفت و روزىِ او را در کسب و کار پدر و مادرش قرار داد، و چنان در دلهاى آنان براى او محّبت و رحمت نهاد که گویى غیر از آن، چیز دیگرى ندارند ؛ به طورى که در بسیارى از حالات ، او را بر خودشان مقدّم مىداشتند.
تا این که [به حالت چهارم رسید و] بزرگ و عاقل شد و براى خودش مشغول کسب و کار گردید . [در این حال ،] عرصه بر او تنگ شد و به پروردگارش بد گمان گشت و همه حقوق خدا را در مالش انکار کرد، و از ترس تنگىِ روزى و بدگمانى به این که خداوند ـ تبارک و تعالى ـ اکنون و در آینده، روزىِ بازماندگانِ او را بدهد ، بر خود و خانواندهاش سخت گرفت .
اى پسرم! بدترین بنده، همین است .
امام على علیهالسلام : کُلُّ یَومٍ لا یُعصَى اللّهُ فیهِ فَهُوَ عِیدٌ ؛
امام على علیهالسلام :هر روزى که در آن خداوند نافرمانى نشود ، عید است .
امام على علیهالسلام : النَّظَرُ إلَى الخُضرَهِ نُشرَهٌ ؛
امام على علیهالسلام :نگاه کردن به سبزه موجب شادابى است .
امام على علیهالسلام : لا لِباسَ أجمَلُ مِنَ السَّلامَهِ ؛
امام على علیهالسلام :هیچ لباسى زیباتر از سلامتى نیست .
امام على علیهالسلام : اِبدَؤوا بِالمِلحِ فی أوَّلِ طَعامِکُم ؛
امام على علیهالسلام :غذا خوردن را با چشیدن نمک آغاز کنید .
امام على علیهالسلام : نِعمَ البَیتُ الحَمّامُ تُذکَرُ فیهِ النّارُ و یَذهَبُ بِالدَّرَنِ ؛
امام على علیهالسلام :چه نیکو جایگاهى است حمّام ؛ یادآور دوزخ است و چرک را از میان مىبرد .
امام على علیهالسلام : النَّظیفُ مِنَ الثِّیابِ یُذهِبُ الهَمَّ و الحُزنَ ؛
امام على علیهالسلام :لباس پاکیزه اندوه را مىزداید .
امام على علیهالسلام : تَنَظَّفُوا بِالماءِ مِنَ النَّتِنِ الرِّیحِ الَّذی یُتَأذّى مِنهُ ؛
امام على علیهالسلام :خود را با آب از بوى ناخوشایند ، که دیگران را مىآزارد ، پاک کنید .
امام على علیهالسلام : نَظِّفُوا بُیُوتَکُم من حَوکِ العَنکَبوتِ ؛
امام على علیهالسلام :خانههایتان را از تار عنکبوت پاک کنید .
امام على علیهالسلام : الخَطُّ لِسانُ الیَدِ ؛
امام على علیهالسلام :خط ، زبانِ دست است .
امام على علیهالسلام : اِفتَح بَریَهَ قَلمِکَ وَ اسْمِک شَحمَتَهُ و أَیمِنْ قِطَّتَکَ یَجُدْ خَطُّکَ ؛
امام على علیهالسلام :تراشه قلمت را بشکاف و پره آن را ستبر کن و آن را به جانب راست بُرِش بزن تا خطّت زیبا شود .
امام على علیهالسلام : أَلِقْ دَواتَکَ و أطِلْ جِلفَهَ قَلَمِکَ و فَرِّج بَینَ السُّطورِ و قَرمِطْ بَینَ الحُروفِ فَإنَّ ذلِکَ أجدَرُ بِصَباحَهِ الخَطِّ ؛
امام على علیهالسلام :دوات خود را لیقه بگذار و نوک قلمت را دراز بتراش و میان خطها فاصله بگذار و حرفها را نزدیک هم بنویس ؛ این کار باعث زیبایى خط مىشود .
امام على علیهالسلام : أحسَنُ الکَلامِ ما زانَهُ حُسنُ النِّظامِ و فَهِمَهُ الخاصُّ وَ العامُّ ؛
امام على علیهالسلام :بهترین گفتار آن است که ترتیب نیک ، بدان آراستگى ببخشد و خاص و عام آن را بفهمند .