مهمترین و خدا پسندترین و پرجذبه ترین مشاوره در ابعاد مختلف و در شرایط خاص امروزی باید به چه نحو و بر چه اساس و دارای چه ویژگی هایی باشد آنچه که در فر هنگ های غربی از مشاوره صحبت به عمل می آید تا چه اندازه خوب است؟

مهمترین و خدا پسندترین و پرجذبه ترین مشاوره در ابعاد مختلف و در شرایط خاص امروزی باید به چه نحو و بر چه اساس و دارای چه ویژگی هایی باشد آنچه که در فر هنگ های غربی از مشاوره صحبت به عمل می آید تا چه اندازه خوب است؟

مهمترین و خدا پسندترین و پرجذبه ترین مشاوره در ابعاد مختلف و در شرایط خاص امروزی باید به چه نحو و بر چه اساس و دارای چه ویژگی هایی باشد آنچه که در فر هنگ های غربی از مشاوره صحبت به عمل می آید تا چه اندازه خوب است؟

میزان علم و دانش ما انسان های غیر معصوم، کامل و همه بعدی نیست. ما به تنهایی قادر نیستیم همه مشکلات خود را حل کنیم. تصمیم گیری برای درک و رفع تمام موانع زندگی از عهده‌ یک انسان ناممکن است. پس چه باید کرد؟
بهترین راه، بهره گرفتن از عقل دیگران است. یعنی مشورت کردن با انسان های عالم و متعهد، راهی که در آن عقل ما با عقل افراد عالم و مورد اعتماد به گفتگو می نشیند تا نور علم و معرفت آنان بر مجهولات و مشکلات ما بتابد و بتوانیم موانع را درک کرده و طریقه عمل را بیاموزیم. به قول مولوی:
مشورت ادراک و هوشیاری دهد
عقل ها مر عقل را یاری دهد
گفت پیغمبر بکن ای رایزن
مشورت، کالمُستَسار مُوتَمَن
مشورت در کارها واجب بود
تا پشیمانی در آخر کم شود
مشورت کن با گروه صالحان
بر پیمبر، امر شاورهم بخوان
(امرهم شوری) برای این بود
کز تشاور سهو و کژ کمتر شود
این خردها چون مصابیح انور است
بیست مصباح از یکی روشن تر است[1] مشاوره جریان بحث و بررسی مشکلات و مسائلی است که مراجِع (مشورت کننده) با آنها روبه روست و علاقه مند به طرح آنها می باشد. مراجع، از طریق بحث و گفتگو درباره مشکلش در جریان مشاوره ای همراه با درک و تفاهم، به خود شناسی و کشف راه حلی منطقی موفق می گردد و سرانجام تصمیم معقول و مناسبی اتخاذ می کند.
در فرهنگ اسلامی اولین مشاور انسان ها خداوند است که با احاطه و تسلط کامل بر تمام جنبه های انسان، هم سعادت انسان و هم راه های رسیدن به آن را از طریق ارسال پیامبران و عقل و فطرت درونی روشن و مشخص کرده است. در قرآن می خوانیم که «پروردگار ما آن خداوندی است که خلقت هر چیزی را عطا فرمود و سپس آن را هدایت نمود.»[2] پس مشاوره در اسلام ادامه همان هدایت و ارشاد انسان ها است که در طول تاریخ بر عهده پیامبران و جانشینان صالح آنان بوده است تا در دریای خروشان هستی سکان هدایت را به سوی کمال مطلق ثابت نگه دارند. در طول قرون متمادی، مسلمین برای حل و رفع مشکلات خود به اساتید اخلاق و عالمان دینی و روحانیون معتمد و مورد اطمینان مراجعه می کردند.
در این روزگار با پیچیده شدن مشکلات لازم است تا روحانیون و اساتید اخلاق هم به علوم تخصصی مثل روانشناسی، جامعه شناسی، مسائل تربیتی، علوم اقتصادی و غیره مجهز شوند تا بتوانند مثل گذشته وظایفشان را در ارشاد و هدایت مردم به خوبی انجام دهند و به هنگام مشورت، بهترین راه حل ها را پیشنهاد کنند.
مشاوره در فرهنگ غرب رفته رفته تخصصی تر و حرفه ای تر شده و در تمام امور انسان ها جریان دارد. مشاوره در مسائل اخلاقی، تربیتی، اعتقادی، شغلی، تحصیلی، ازدواج، اقتصادی، نظامی و غیره تبدیل به یک عادت اجتماعی خواهد شد. ولی یک مشاوره سودمند و اسلامی و خداپسند، ویژگی های خاص خود را دارد. این ویژگی ها بیشتر در اصول و ارزشهای حاکم بر مشاوره است. در جریان مشاوره هر تصمیمی که گرفته می شود باید بر مبنای این اصول و ریشه ها باشد. روش ها و شیوه های مشاوره ممکن است در زمان ها و مکان های مختلف تغییر کند ولی این اصول و ارزش ها ثابت هستند و هیچ موقع کهنه نمی شوند به طور خلاصه: ارزش ها ثابت اند ولی روش ها متغییر اند و روش ها از ارزشها استفاده می کنند. این اصول عبارتند از:
اول ـ اصل فطرت: انسان در عمق وجدان و درون خویش خداجو و خداپرست است. هدایت و تربیت و مشاوره او هم باید با فطرتش هماهنگ باشد و به گونه ای نباشد که تصمیم های پیشنهادی مشاوره، در جهت خلاف فطرت انسانی قرار نگیرد.
دوم ـ اصل عزت و کرامت: خداوند انسان را عزیز و شریف آفریده است. همانطور که می فرماید: «ما انسان را گرامی داشتیم.»[3] پس هیچ انسان یا نظام اجتماعی حق ندارد به نام مشورت یا هدایت، عزت و کرامت و شرافت انسان ها را نادیده گرفته یا پایمال کند.
سوم ـ اصل کمال جویی: هیچ انسانی به آنچه دارد قانع نیست و به دنبال چیزی کاملتر و بهتر است. این میل به کمال، در درون هر انسانی هست. زیرا خداوند آن را در نهاد بنی آدم نهاده است. «ای انسان! همانا تو سخت کوشایی به سوی پروردگارت.»[4] و کاملترین وجود، وجود خداوند متعال است و باید هدف از تمام افعال انسانها حرکت در مسیر الهی و تقرب به او باشد، و مشورت هم از این قاعده مستثنی نیست.
چهارم ـ اصل چند بعدی بودن انسان: انسان موجودی است مادی و معنوی. و در هر امری باید هر دو بعد او مورد توجه قرار گیرد. البته با توجه به اصل بودن بعد روحانی و این امر که انسانیت انسان به خاطر جنبه معنوی اوست، باید تامین نیازهای مادی باعث تکامل معنوی انسان شود.
پنجم ـ اصل اختیار و مسولیت: اراده و اختیار از مشخصات انسان است. او می تواند در برابر امیال درونی خود یا فرامین دیگران ایستادگی و نافرمانی کند و یا به آنها پاسخ مثبت دهد، اگر مشاوره تبدیل به زورگوئی شود و اختیار انسانی را نادیده بگیرد، چندان تاثیری نخواهد داشت. پس باید شرایط به گونه ای باشد تا انسان ها با میل و رغبت به حرفهای مشاور گوش دهند و با استقلال خود اقدام به عمل کنند. از سوی دیگر، انسان به دلیل مختار بودنش مسئول هم هست. او مسئول خود، خانواده و جامعه خویش هم می باشد و در برابر هر کاری که می کند و هر تصمیمی که می گیرد مسئول است و باید پاسخگو باشد، البته به اندازه امکانات زیرا خداوند فرموده: «البته هر آنچه می کرده اید از همه سوال خواهد شد.»[5] ششم ـ اصل تغییر پذیری: ویژگی دیگر انسان ها قابلیت آنها در تغییر و متحول نمودن اخلاق و عقایدشان است. انسان قادر است با این دگرگونی درونی، جامعه و محیط اطرافش را نیز تغییر دهد. پس یک مشاوره سازنده باید انسان ها را در مسیری قرار دهد تا خود و جامعه شان را به بهترین شکل اصلاح کنند.
هفتم ـ تفاوت های فردی: مردم از لحاظ استعداد و توانایی های جسمانی، روانی و عقلانی مثل هم نیستند و به دلایل وراثتی، محیطی و تربیتی، استعدادهایشان هم متفاوت است. پس مشاور باید به هنگام مشورت با هر کس راه حل های متناسب با توان افراد ارائه دهد.»[6] اکتفاء و قناعت به این اصول کلی کافی نیست و مشاوره صحیح اسلامی شرایط دیگری هم دارد. این شرایط مربوط به خصوصیات شخص مشاور و راهنما است که عبارتند از:
«1. از سلامت روانی و جسمانی برخوردار باشد و از بخل و حسد و دروغ بپرهیزد.
2. باهوش باشد و به راحتی و صراحت و فصاحت صحبت کند و توانایی لازم برای استدلال و درک و فهم مطالب را داشته باشد.
3. به انسان ها و حل مسائل و مشکلات آنها علاقه مند باشد.
4. در روابطش با دیگران انعطاف پذیر و جسور باشد و کسی را به بحث و تبعیت از خودش مجبور نکند.
5. صمیمی، مهربان و راز دار باشد و به دیگران احترام بگذارد.
6. از توانایی ها و محدودیت های خود، آگاه باشد.
7. در زمینه مشاوره، روان شناسی، تعلیم و تربیت،‌ جامعه شناسی و نیز امکانات شغلی، تحصیلی و بهداشتی جامعه آگاهی داشته  باشد.
8. با تقوا و خوش نام باشد و خدمت صادقانه و خالصانه به هم  نوع را مد نظر داشته باشد.
9. حضور ذهن داشته باشد و بتواند سوالات دقیق و مناسب را به موقع مطرح سازد.
10. به مطالعه و افزایش دانش خود علاقه مند باشد و بکوشد در جریان جدیدترین مطالب علمی درباره رشته اش قرار گیرد.
11. در برقراری رابطه با انسان ها، مجرب بوده و تحمل شنیدن مطالبی را که خود به آنها معتقد نیست، داشته باشد.»[7] در آخر باید گفت مشاوره ای که در فرهنگ غرب وجود دارد، همان مشاوره تخصّصی می باشد که در کلینیک های مشاوره ای عرضه می گردد. با در نظر گرفتن اینکه مشاوره در فرهنگ غرب بر اساس ارزشهای حاکم در آن فرهنگ پایه ریزی شده، پر واضع است که در فرهنگ اسلامی نیازمند بازنگری مبنایی در مبانی، اصول و ارزشهای حاکم بر آن می باشد.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مشاوره و راهنمایی از دیدگاه اسلام، علی قائمی.
2. فنون و روشهای مشاوره، دکتر عبدالله شفیع آبادی، انتشارات ترمه.
3. آشنایی با اصول فنون مشاوره، سید احمد رهنمائی، موسسه آموزش و پژوهشی امام خمینی.

پی نوشت ها:
[1] . مولوی، مثنوی معنوی، نیکلسون، انتشارات هرمس، چاپ اول، 1382، ص50، 271، 1024.
[2] . طه/49 –50.
[3] . اسراء/7.
[4] . ‌انشقاق/6.
[5] . نحل/93.
[6] . مطهری، محمد رضا، راهنمائی و مشاوره از دیدگاه اسلام، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ص 48 –32.
[7] . همان، ص 169.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید