بیکاری چیست؟ آیا به شغلهای کاذب هم کار اطلاق میشود و عوارض بیکاری را بفرمائید و تأثیرات فردی و اجتماعی آنرا بیان نمائید.
مقدمه: سوال شما در واقع به سه موضوع مهم و مرتبط بهم اشاره دارد. 1ـ بیکاری چیست؟ 2ـ آیا به شغلهای کاذب هم کار اطلاق میشود؟ 3ـ عوارض و پیامدهای فردی و اجتماعی بیکاری کداماند؟
در تعاریفی که از سوی صاحبنظران در مورد کار، شغل و اشتغال ارایه شده است، دو دیدگاه (جامعه شناختی اقتصادی) وجود دارد در دیدگاه اقتصادی، ملاک سنجش و شاخص ارزشیابی این مفاهیم، «تولید» و «درآمد» و «دریافت مزد» و مفاهیمی از این قبیل معرفی شده است. براساس این دیدگاه، کار عبارتست از فعالیت انسانی که به قصد تولید انجام شود.[1]
اشتغال نیز به معنای مشغول بودن در کاری است که پاداش و دستمزد به همراه داشته باشد.[2] مرکز آمار ایران نیز در نظام آمارگیری خود «شاغل» را چنین تعریف کرده است: «کلیه جمعیّت ده ساله و بیشتر که در هفت روز پیش از مراجعه مأمور سرشماری به کاری اشتغال داشتهاند.»[3] براساس این معیار همه افراد ده ساله و بیشتر که حداقل هشت ساعت کار کرده باشند، شاغل محسوب میشوند.
نتیجه آنکه، طبق معیارهای یاد شده به همه فعالیتهایی که به «درآمد» ، «پاداش» و «دستمزد» منجر شود چه از طریق مشاغل تخصصی و رسمی باشد و یا کارهای غیر رسمی مانند کاسبی و …، «کار» و «اشتغال» صدق میکند و اساساً در طبقهبندیهای اشتغال از نظر اقتصادی، اصطلاح «شغل کاذب» وجود ندارد. بلکه به جای آن مفاهیمی چون اشتغال اتفاقی، اشتغال کامل، اشتغال ناقص، اشتغال رسمی و غیر رسمی، کار تولیدی و غیر تولیدی و کار فکری و کار دستی، آمده است.
امّا از نظر جامعهشناسی که بیشتر به هنجارها و ناهنجارها و بررسی زمینهها و علل پدیدههای اجتماعی میپردازد، مفهوم «کار»، «اشتغال» و «بیکاری»، معانی دیگری به خود میگیرد که مشخصه اصلی آنها با توجّه به فرهنگ و ارزشهای اجتماعی هر جامعه تعیین شده است. و این مفاهیم در جامعه شناسی از آن نظر طرح میشود که تا راه حلّی برای مشکلات اجتماعی و امنیت و آسایش روانی افراد در جامعه بهدست آید. با این دید کار و اشتغال به معنای فعالیتهایی است که از ثبات و پایداری بیشتری برخوردار بوده و فرد در یکی از مراکز دولتی و یا شخصی به فعالیت قابل توجّه و آبرومندانهای مشغول باشد بهگونهای که از نظر هنجار اجتماعی مورد پذیرش دیگران بوده و فرد در برابر کار خود درآمد و یا حقوقی را نیز دریافت نماید. بنابراین به فعالیتهایی که مطابق با هنجارهای اجتماعی نیست مانند قاچاق فروشی و … یا آنکه مورد رضایت فرد نبوده و کفایت اقتصادی او را نمیکند چون از ثبات لازم برخوردار نیست، نمیتوان کار و شغل اطلاق نمود، بلکه از آنها به شغل کاذب، یاد میشود و از نظر تحلیل جامعهشناختی عوامل بسیاری ممکن است باعث شود تا افراد بهجای انتخاب شغل مناسب و آبرومندانه به شغلهای کاذب روی آورند. و از سوی دیگر خود نیز ممکن است تأثیرات فردی و اجتماعی چندی را در پی داشته باشد.
از بررسی و تعریف مفاهیم یاد شده، به این نتیجه رسیدیم که بر اساس آن دسته از نظریّه های اقتصادی که ملاک کار و اشتغال را «درآمد» و «دستمزد» میدانند، به شغلهای کاذب نیز به شرط آنکه فرد بتواند از طریق آن مخارج و هزینههای زندگی خود را تأمین نماید، کار اطلاق میشود، امّا بر اساس رویکرد جامعه شناختی، شغلهای کاذب را نمیتوان در گستره مفهوم «کار» و «اشتغال» داخل نمود.
2ـ بیکاری چیست؟
در پاسخ به این بخش از پرسش شما که «بیکاری چیست؟» به طور خلاصه میتوان گفت که «بیکاری» وضعیتی است که در آن گروهی به کار اشتغال نداشته باشند یا در جریان انتقال بهکار جدیدی باشند یا نتوانند در سطح دستمزدهای واقعی موجود، کاری بیابند.[4] و بنا بر تعریف دفتر بینالمللی کار، تمام افرادی که در یک روز معیّن در جستجوی کارند امّا با وجود داشتن توان برای انجام کار موفق به کسب کار نمیشوند، بیکار به حساب میآیند.[5] و به تعبیر دیگر بیکار کسی است که در جستجوی کار است و در فنّ و حرفه عادی خود کاری را نمییابد که مزد عادی را به دست آورد.[6] و از سوی دیگر اصطلاح بیکاری را میتوان هم در مورد یک صنعت یا یک ماشین و هم در مورد یک کارگر به کار برد ولی، در زبان محاوره، بیکاری به معنای توقف اجباری کار، توسط کارگران یا مزد بگیران است. خواه به جهت پیدا نکردن کار باشد خواه به دلیل اخراج آنها از محل کار قبلی.[7]
3ـ عوارض و پیامدهای فردی و اجتماعی بیکاری
بیکاری پیامدهای منفی بسیاری هم از نظر فردی و هم از نظر خانوادگی و اجتماعی در پی دارد که کمترین آنها عبارتند از:
1ـ احساس بی ارزشی؛
بیکاری به هر علتی باشد باعث میشود که فرد مورد سرزنش اطرافیان بهخصوص خانواده قرار گیرد و یا حدّاقل اطرافیان توجّه لازم را نسبت به فرد بیکار نداشته باشند، در این صورت، فرد احساس بیارزشی میکند.
2ـ فقر و تنگدستی؛
دومین پیامد بیکاری، فقر و تنگدستی و محرومیت از رفاه و آسایش مادی است. بیکاری باعث میشود که فرد و خانواده از امکانات مورد نیاز و رفاه و آسایش زندگی محروم گردد. این مسئله به مرور زمان، آرامش روانی خانواده را متزلزل نموده و چه بسا باعث محرومیت فرزندان از تحصیل و دیگر مزایای زندگی اجتماعی میگردد و….
3ـ زمینه ساز بزهکاری؛
بیکاری باعث میشود جوانان برای تأمین زندگی خود مرتکب کارهای خلاف نظیر اعتیاد به مواد مخدر، فحشاء سرقت… شوند.[8] تحقیقات نشان داده است که بیش از نصف افرادی که مبتلا به بزهکاری شدهاند، افراد بیکار بودهاند و یا حداکثر عمر خود را به صورت فصلی کار کرده و مرتب تغییر شغل دادهاند.[9]
4ـ یکی از عوامل عقبماندگی کشور و جامعه؛
در میان کشورهای جهان، بعضی از ملّتها را میبینیم که میانگین کار در میان آنان به ساعتها میرسد و بدین سبب از نظر اقتصادی به رتبههای بالایی رسیده و به پیشرفتهای چشمگیری نایل شدهاند تا جاییکه مورد تحسین و حسرت و حسادت کشورهای دیگر حتّی ابرقدرتها واقع گردیدهاند، در حالیکه شاید از کشورهای دیگر این میزان به دقایقی چند، بیشتر نرسد و از این روی باعث شده تا در زمره کشورهای عقب مانده و توسعه نیافته و یا در حال رشد باقی بمانند و نتوانند لذت رشد و پیشرفت و استقلال اقتصادی را درک نمایند. [10]
5- بیکاری و قوه خیال:
انسان یک نیرویی دارد و آن این است که دائما ذهنش و خیالش کار میکند. انسان اگر نفس خود را همیشه مشغول داشت، یعنی همیشه یک کاری داشته باشد که او را متمرکز کنند و وادار به آن کار نماید؛ در این صورت قوّه خیال او متمرکز است و الاّ اگر شما به او کار نداشته باشید او شما را به آنچه که دلش می خواهد وادار می کند، و آنوقت است که دریچه خیال به روی انسان باز می شود؛ در رختخواب فکر میکند، در بازار فکر میکند، همینطور خیال خیال خیال، و همین خیالات است که انسان را به هزاران نوع گناه میکشاند. اما بر عکس، وقتی که انسان یک کار و یک شغل دارد، آن کار و شغل، او را به سوی خود میکشد و جذب میکند و به او مجال برای فکر و خیال باطل نمیدهد.[11]
6ـ بیماری جسمی و روانی
یکی از عوامل سلامتی فعالیت و تحرک است. کسی که بیکار است، به دلیل نداشتن کار نشاط و تحرک هم ندارد، لذا از میزان سلامتی کمتریبرخوردارند. پژوهشهای بهعمل آمده در خصوص عوارض بیکاری نشان میدهد که بیکاری تحرک کمتر، نارضایتی از زندگی، مصرف بیشتر نیکوتین، و بستری شدن طولانیتر در بیمارستانها را به همراه دارد. از سوی دیگر این بررسیها نشان میدهد که وضعیت سلامتی افراد بیکار به مراتب بدتر از افراد شاغل است. آنها با اطمینان کمتری نسبت به سلامتیشان در مقایسه با انسانهای شاغل زندگی میکنند. این نتایج از یک پژوهش جدید به دست آمده است که تحت عنوان “بیکاری و سلامت” منتشر شده است. در این تحقیق 7124 نفر از سنین 20 تا 59 سالگی مورد مطالعه قرار گرفته است. بر اساس این تحقیق 23% افراد بیکار سلامتی خود را «پایینتر از خوب» تا «بد» معین کردهاند. در حالی که از افراد شاغل فقط 11% وضعیت سلامتی خود را چنین توصیف نمودهاند. هر چه میزان بیکاری طولانی تر باشد، افراد از سلامت کمتری برخوردارند و نظر منفی نسبت به سلامتی خود پیدا میکنند. علاوه بر این، افراد بیکار به احتمال بالایی به سوی سیگار و مواد مخدر رو میآورند. در تحقیق فوق در میان افراد بیکار 49% سیگاری و در میان افراد شاغل فقط 34% سیگاری مشاهده شد.[12]
در گزارش دیگر در مورد افرادی که به علت بحران مالی غرب در سال 2009 بیکار شدهاند، ابتلا به بیماری روانی افزایش یافته است. نتایج نظرسنجی های اخیر شبکه خبری سی بی اس و روزنامه نیویورک تایمز نشان می دهد که 50 در صد از بیکاران آمریکایی دچار افسردگی های روانی وبرخی دیگر از روان نژندی ها شده اند و 40 در صد از آنان این افسردگی ها و روان نژندی ها را به افراد خانواده های خود نیز انتقال داده اند.[13]
7ـ تنفر خداوند از افراد بیکار
امام باقر (ع) میفرماید که حضرت موسی (ع) به خداوند فرمود که مبغوضترین بنده تو چه کسی است؟ خداوند فرمود کسی که شب مانند جیفه (تن بیروح) خواب و روزها بیکار باشد. «قَالَ مُوسَى (ع) یَا رَبِّ أَیُّ عِبَادِکَ أَبْغَضُ إِلَیْکَ قَالَ جِیفَهٌ بِاللَّیْلِ بَطَّالٌ بِالنَّهَار»[14] امام کاظم (ع) میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ لَیُبْغِضُ الْعَبْدَ الْفَارِغَ»[15] خداوند از فرد بیکار تنفر دارد.
8ـ دور شدن از خوشبختی
فرد زمانی به سعادت و خوشبختی در این دنیا و در آخرت میرسد که تلاش و کوشش کند و در زندگی خود برای حوایج دنیوی و اخروی خود زحمت بکشد. اما فرد بیکار هرگز به سعادت و خوشبختی نخواهد رسید. حضرت امیرالمؤمنین (ع): «هَیْهَاتَ مِنْ نَیْلِ السَّعَادَهِ السُّکُونُ إِلَى الْهُوَیْنَا وَ الْبَطَالَهِ»[16] سستی و بیکاری کجا، رسیدن به سعادت و خوشبختی کجا!. امام باقر (ع): « مَنْ کَسِلَ عَنْ أَمْرِ دُنْیَاهُ فَهُوَ عَنْ أَمْرِ آخِرَتِهِ أَکْسَلُ»[17] کسی که نسبت به مسائل دنیایی خود کسل و بیحال باشد، نسبت به مسائل اخرویی بیحالتر و کسلتر خواهد بود.
9ـ از دست دادن توان کار
کار و فعالیت نیاز به آمادگی دارد. کسی که مدام کار میکند، آمادگی کار در او وجود دارد. اما بیکاری آمادگی را از انسان سلب میکند، فردی که مدتی بیکار میماند، توان و تحمل کار را ندارد. امام علی (ع): «آفه العمل البطاله»[18] آفت کار کردن بیکاری است. ظاهرا منظور امام این نیست که بیکاری آفت کار است. چون این یک امر روشن است و نیاز به گفتن ندارد، بلکه منظور امام این میتواند باشد که بیکاری آفت برای کار است از این جهت که توان کار را از انسان سلب میکند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. دکتر غلام علی عباس توسلی، جامعهشناس کار و شغل، سمت، 1375.
2. علیرضا علیآبادی، ریشههای توسعه نیافتگی در جهان سوّم، رامین، 1372.
3. ریچارد جولی و همکاران، اشتغال و جهان سوّم، ترجمه احمد خزاعی، وزارت برنامه بودجه، 1368.
4. تعلیم و تربیت در اسلام، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا.
5. روان شناسی نوجوانان، سید احمد احمدی، انتشارات مشعل.
پی نوشت ها:
[1] . توماس سووه، فرهنگ اصطلاحات اجتماعی و اقتصادی، ترجمه م.آزاده، مازیار، 1354، ص 373، ذیل واژه کار.
[2] . توماس سووه، همان، ص 124، ذیل واژه اشتغال.
[3] ـ توماس سووه، همان.
[4] ـ مریدی، سیاوش، فرهنگ اقتصادی، انتشارات نگاه، 1373، ص 190، ذیل واژه بیکاری.
[5] ـ ساروخانی، باقر، درآمدی بر دایره المعارف علوم اجتماعی، تهران، کیهان، 1370، ص 831.
[6] ـ توماس سووه، فرهنگ اصطلاحات اجتماعی و اقتصادی، همان، ص 124.
[7] ـ بابایی، فاطمه، تعدیل ساختاری فقر و ناهنجاریهای اجتماعی، کویر، 1380، ص 40 ـ 39.
[8] ـ احمدی، سیّد احمد، روانشناسی نوجوانان و جوانان، مشعل، 1374، ص 150 به بعد.
[9]ـ همان.
[10] ـ مظاهری، اخلاق و جوان، شفق، 1371، ص 206.
[11] ـ مطهری، مرتضی، تعلیم و تربیت در اسلام، انتشارات صدرا، چاپ سی و پنچم، 1379، ص414.
[12] – سایت باشگاه اندیشه، http://www.bashgah.net/pages-589.html
[13] – خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، 25/9/1388.
[14] – بحارالأنوار، ج 13، ص354.
[15] – وسائلالشیعه، ج17، ص58.
[16] – تصینف غررالحکم، ص326.
[17] – کافی، ج5، ص85. وسائل الشیعه، ج17، ص58.
[18] – تصنیف غررالحکم، ص463.