گاهی اوقات در بعضی از مکانهای عمومی از موسیقی استفاده می شود و با تذکر به آنها بحث موسیقی درمانی و آرامشی که به آنها می دهد را به میان می کشند. نظر شما در برخورد با این امر چیست؟
در رابطه با این سؤال توجهتان را به نکات ذیل جلب می نماییم:
1. بر خورد مناسب:
تذکرات باید کاملاً دوستانه و محترمانه باشد چون در اکثر مواقع زبان خوش جوابِ مثبت می دهد:
به شیرین زبانی و لطف و خوشی
توانی که پیلی به مویی کشی
آقای قرائتی نقل می کردند که یک بار سوار اتوبوس بین شهری شدم. راننده، نوار موسیقی لهوی گذاشته بود سریع از کیف خود مقداری سوهان و شیرینی بیرون آوردم و نزد راننده رفتم و به او شیرینی تعارف کردم بعد محترمانه در گوش او گفتم لطفاً این موسیقی را قطع کنید و راننده نیز نوار را خاموش کرد.[1] بی تردید زبان تند، فریاد زدن، تذکر و نصیحت در بین جمع و به شکل آمرانه، جواب معکوس خواهد داد[2] و ممکن است فرد را برای پذیرش حرف حق، مقاوم کند؛ اما اگر دعوت به کار نیک به شکل صحیح آن انجام گردد مسلماً به تدریج اثر خواهد گذاشت.
2. موسیقی درمانی:
برخی افراد به بهانه موسیقی درمانی قصد دارند در مکان های عمومی ترانه ای مبتذل گوش کنند[3] ما می توانیم با کسب اطلاعاتی در زمینه موسیقی درمانی و مسائل روان شناختی مستدل با آنها گفتگو کنیم. برخی از نکاتی که درباره موسیقی درمانی خوب است بدانیم عبارتند از:
1. موسیقی درمانی (Music – Thrapy) از جنگ جهانی اول جهت تغییر خلق بیماران استفاده شده است و بیشتر برای درمان بازماندگان و مجروحان جنگ استفاده می شد.[4] اما باز با این حال این رشته هنوز هم نوپا است و نیاز به پژوهش، تحقیقات و آزمایشهای میدانی دارد. در این درمان به طور گروهی به موسیقی گوش می دهند.[5]
2. اگرچه از موسیقی درمانی درباره مشکلات مختلفی استفاده می شود (مثل مصرف مواد مخدر) ولی معمولاً از موسیقی درمانی در مورد کسانی استفاده می شود که معلولیت های شدیدی دارند مثل معلولیت های یادگیری و اُتیسم (در خود فرومانده) اختلالات زبان و گفتار، معلولیت های بینایی و بیماری آلزایمر.[6]
3. موسیقی درمانی ای که در روان شناسی از آن بحث می شود به عنوان یک درمان جانبی و اغلب در کنار درمان های دارویی مورد استفاده قرار می گیرد.[7]
4. صحیح است که موسیقی درمانی حدود پنجاه سال است که در دنیا مطرح است اما به عنوان یک رشته علمی جدید هنوز در اول راه است و در این زمینه اطلاعات و تحقیقات اندک است و در کشور ما این امر به شدت مبهم است چون پژوهش های علمی زیادی در این امر انجام نشده است. درمان های رائج و روان درمانی های معتبر جهانی، در کشور ما هنوز به شکل صحیح انجام نمی شود چه رسد به موسیقی درمانی که تازه و نوپا است.
5. یکی از چیزهایی که روان شناسان و روان پزشکان دنیا برای درمان بیماران در نظر می گیرند مسئله فرهنگ، رسوم و آداب هر جامعه است یعنی صرف این که تست و وسیله سنجشی مثلاً در یک کشور جواب داد نمی توان همان را با همان شکل در کشور خود پیاده کرد،باید آن تست و وسیله سنجش در کشور جدید نیز به اصطلاح علمی نُرم شود و مطابق فرهنگ و ارزشهای آن کشور جدید مطرح گردد. در مورد اختلالات روان پزشکی و روان شناختی نیز درمانگر باید برای تشخیص و درمان بیماری به فرهنگ آن کشور توجه کند به همین خاطر ما نمی توانیم همان موسیقی درمانی را که مبتنی برای پژوهش های کشورهای دیگر است را در کشور خود عیناً مطرح کنیم و منتظر همان نتیجه باشیم. برخی موسیقی ها بر اساس تحقیقات و بررسی های علمی موجب پرخاشگری[8] و در عده ای دیگر سبب بروز حالات غیر طبیعی از قبیل اضطراب، نگرانی، غم شدید و ناامیدی افراد می شود.[9] بنابراین نوع موسیقی، مدت گوش دادن، محل و زمان و این که باید گروهی باشد یا فردی و … هنوز به طور دقیق تعریف نشده است. برخی از متخصصین امر عقیده دارند موسیقی باید تحت نظر یک موسیقی درمانگر تعلیم دیده برای بیمار در نظر گرفته شود[10] از سویی دیگر نیز انتخاب دقیق موسیقی یا فعالیت های موسیقیایی بستگی به میزان دانش و معلومات درمانگر از تأثیر موسیقی بر رفتار آدمی و درک نقاط قوت و ضعف درمانجو و مراجعه کننده و اهداف درمانی دارد[11] و چنین متخصصینی در کشور ما تقریباً وجود ندارد.
اطلاعات فوق به ما کمک می کند با طرف مقابل مستدل سخن بگوئیم.
3. رعایت حال دیگران:
در جامعه و اماکن عمومی باید شئون اسلامی و مصلحت جمع رعایت شود حتی در کشورهایی که دم از دموکراسی می زنند به فرد اجازه نمی دهند طبق میل و خواسته خود در اجتماع هر کاری را انجام دهد. و به شدت با این افراد برخورد می شود یعنی طبق مقررات آنها، کسی حق ندارد تحت عنوان آزادی، به آزادی دیگری لطمه زند. در اماکن عمومی باید حال همه افراد را در نظر گرفت به عنوان مثال کسی حق ندارد به خاطر این که عزادار است در اماکن عمومی برای همه نوار عزا بگذارد. گاهی شنیدن صدای غمناکی مثل سرودها و نغمه های دشتی برای برخی از افراد تبعات افسردگی را به بار می آورد. و برای عده ای نیز شنیدن موسیقی های شاد باعث می شود که فرد دچار آشفتگی روحی گردد؛ چون در بین بیماران نیز افرادی هستند که به خاطر اختلالاتشان هیجان های شادی مضاعف، و حالت انبساط بی حد و مرز را تجربه می کنند در این افراد هر فعالیتی ممکن است به ایجاد لذت وافر و شادی ناهنجار وی منجر شود و باعث آشفتگی روحی او (احساس خود بزرگ بینی، کاهش نیاز به خواب،حرافی، گریز افکار، ناآرامی حرکتی و روانی) گردد. طبق اصطلاح علمی این افراد را «مانیک»[12] گویند که یک نوع بیماری خلقی است.
پس کسی حق ندارد در اماکن عمومی برای آسوده شدن از افسردگی خود از ابزاری کمک بگیرد که منجر به آشفتگی روحی فرد دیگر و یا موجب ناراحتی متدینین گردد.
تمام بحث های فوق در جایی است که فرد موسیقی لهوی گوش می دهد و آن را با عنوان موسیقی درمانی توجیه می کند.
4. شرع:
طبق نظر شرع، شنیدن موسیقی مبتذل حرام است. و این امر بر اساس قرآن، روایات و دلیل عقلی و علمی مطرح شده است و همه علما در این مورد اتفاق نظر دارند. حال ممکن است فردی چنین مطرح کند که آیا می توان برای درمان افسردگی از موسیقی مبتذل و ترانه های لهوی استفاده کرد؟ همان گونه که بیان شد موسیقی درمانی ای که در غرب مطرح شده به عنوان درمان جانبی (نه انحصاری) در کنار داروها و شیوه های درمانی دیگر استفاده می شود یعنی این گونه نیست که شنیدن موسیقی، حلّال همه مشکلات باشد اما اگر نظر متخصصین و روان شناسان حاذق و با تجربه این باشد که چیزی جایگزین موسیقی لهوی نمی شود و خاصیت درمانی آن را ندارد (که قائل شدن به این امر با توجه به تحقیقات و پژوهش های اندک مشکل است) شنیدن موسیقی با رعایت قوانین خاص برای آن افراد بدون اشکال خواهد شد. پس در این مورد نیز موسیقی لهوی به شرط انحصار درمان به این شیوه برای عده ای خاص با شرایط خاص تجویز می شود و کسی نمی تواند به خاطر خود مزاحم دیگری گردد.
راهکارهای کاربردی:
1. در تذکر خود از زبان خوش کمک بگیریم که به حق معجزه می کند.
2. گاهی هدیه ای کوچک، بسیار اثر بخش تر از مدتها جر و بحث اثر می گذارد.
3. در حضور جمع به فرد تذکر ندهیم که باعث صدمه روحی و عاطفی فرد می گردد.
4. ابتدا از بیان نکات مثبت فرد شروع کنیم.
5. از جایگزین مشروع و مناسب برای حذف موسیقی مبتذل کمک بگیریم. این امر حالت پذیرش فرد را مساعد می کند.
6. تهدید ممکن است لحظه ای اثر بخش باشد اما در دراز مدت بی نتیجه است یعنی تا زمانی که عامل تهدید در کار باشد به هدف رسیده ایم اما به محض اینکه، عامل تهدید برود رفتار دوباره تکرار می شود اما اگر ناچار شدیم چون منفعت عمومی مهم تر است در آخر از کانال مأمور دولتی و مربوطه به حل مشکل اقدام می کنیم.
7. از اطلاعات علمی یاد شده برای سخنان متقن خود کمک بگیرید.
8. از هدایای کلامی و غیر کلامی کمک بگیرید. گاهی یک برخورد سالم دوستانه اثر بخش تر از هر کار دیگری است. امر به معروف باید بر اساس محبت باشد یعنی من واقعاً دلم بسوزد که چرا برادر دینی ام به بی راهه می رود اگر چنین شد آن وقت است که حرفی که از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. قربانی، نیما، مهندسی رفتار ارتباطی (مفید برای ارتباطات و اثر گذاری)، تهران، نشر سینه سرخ .
2. قرائتی، محسن، قرآن و تبلیغ، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن .
3. ناجی، محمدرضا، شرایط موفقیت در تبلیغ، چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی .
پی نوشت ها:
[1] . جلسات تلویزیونی استاد قرائتی .
[2] . ر.ک : شرفی . محمدرضا . جوان و نیروی چهارم زندگی . (بحث انتقاد). نشر سروش .
[3] . البته فراموش نکنیم که برخی افراد بخاطر دوستان ناسالم ، محیط بد و عدم تربیت صحیح دینی در گذشته ، از حرام بودن و اثرات مضر آن بی اطلاع هستند.
[4] . WWW. Roshd.ir .
[5] . پورافکاری . نصرت الله . فرهنگ معاصر جامع روان شناسی و روان پزشکی . ج 2 . تهران . نشر فرهنگ معاصر . 1380 ش .
[6] . اس شارف . ریچارد . نظریه های روان درمانی و مشاوره . ترجمه مهرداد فیروزبخت . ص 517 . مؤسسه خدمات فرهنگی رسا . چاپ اول .
[7] . عمرانی گرگری . آذر . موسیقی درمانی تد ـ اندروز . ص 7 . نشر روان . چاپ اول . 1380 ش .
[8] . WWW. Roshd.ir .
[9] همان .
[10] . WWW.Harmony Talk.com .
[11] . WWW.Aineh.com .
[12] . اقتباس : دادستان . پری رخ . روان شناسی مرضی تحولی . ج اول . ص 367- 369 . سمت . چاپ چهارم . 1380 ش .