آیا احکام و دستورات اسلام، انسان و جامعه را بیشتر به سمت غصه و اندوه هدایت می کند یا به طرف شادی و خوشحالی؟
مقدمه: بشر همیشه در زندگی در جستجوی شادی بوده و شاد زیستن، آرزوی همیشگی برای انسان بوده است. علامت مشخصه شادمانی، احساس قدردانی، آرامش درونی، رضایت و علاقه به خود و دیگران واحساس ارزشمندی است. طبیعی ترین حالت روانی ما، حالت خرسندی و شادی است.
شادی چیست؟
ارسطو، شادی را از دیدگاه سه گروه از مردم، چنین بیان می کند؛
1. مردم عادی، لذت را شادی فرض می کنند. 2. افراد موفق، شادی را معادل عملکرد خوب می دانند. 3. و دانشمندان، زندگی متفکرانه را معادل شادی می شمارند.
تعریف بهتر این است که، شادی را معادل احساس خوشبختی و رضایت از روند کلی زندگی بدانیم.
اسلام دین شادی و نشاط؛
چه دستورات فردی و چه دستورات اجتماعی اسلام، همگی براساس رضایت، شادی، نشاط و تحرک است. دقت در این احکام، جدا از عنصر رضایت که شادمانی همیشگی را تضمین می کند، نشان دهنده رفتارها و اعمال شادی بخش و نشاط آور است. اعیاد اسلامی مانند عید فطر، عید قربان، عید غدیر، رفتارها و اندیشه های شادمانه زیستن را القاء می کنند. با صحه گذاشتن اسلام بر عید نوروز و تأیید و تکمیل آن، نیز تأکید بر رفتارها و لحظه های شادی کردن، برای انسان ها است. دستورات اجتماعی اسلام، برای خدمت به جامعه و خلق خدا، جدا از فلسفه بندگی و اطاعت خدا، موجب گسترش دوستی ها، محبت ها و همدلی ها، بین انسان ها می شود. وقتی انسانها، به همدیگر خدمت می کنند، جو محبت و رضایت و شادمانگی در جامعه، حاکم می شود و افراد آن جامعه از لحظه لحظه زندگی خود در آن جامعه، لذت می برند. البته اسلام در هیچ زمینه ای، تک بعدی عمل نکرده است. و همیشه افراط و تفریط را در هر زمینه ای ردّ می کند. اسلام دین اعتدال است. پیشوایان دینی، ما را هم به شادی و تفریح سفارش کردند و هم اندوه سبز را که مولود بهتر خواستن و به داشته های معنوی بسنده نکردن است ستایش کرده اند. و این هردو انگاه که کمال ادمی رادرپی داشته باشد مطلوب است.
.در اسلام، در کنار شادی، غم، و همگام با نشاط و شادابی، حزن و اندوه نیز مطرح است. اسلام تنها دین نشاط خالی نیست. چنانکه فقط اندوه و غم در آن مطرح نیست، بلکه هر دو مطرح اند. مهم شناخت جایگاه هر یک است.
حزن و شادابی؛
اشک و گریه انواع و اقسامی دارد. تمام آنها حزن آور نیست. گریه ای حزن آور است که به خاطر اندوه و غم باشد. اما گریه شوق، گریه فراق، گریه همدردی و رأفت، هر چند به ظاهر حزن و اندوه است، چون اظهار محبت و عشق و علاقه است، لذا نشاط وانبساط باطنی را در پی دارد. چرا که هماهنگی روحی با شخصیت با عظمتی چون ابا عبدالله الحسین و ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ نشاط و بسط باطنی را در پی دارد. چون امام حسین ـ علیه السلام ـ مصباح و چراغ هدایت است، هر کس در مسیر او قرار گرفت هدایت یافته است. همچنین گریه در مصائب اهل بیت ـ علیهم السلام ـ ، روح و جان انسان را زنده و نشاط می بخشد. در روایتی از امام هشتم می خوانیم: «کسی که مصیبت هایی را که بر ما وارد شده به یاد آورد و بر آن گریه کند، در قیامت همراه ما خواهد بود.»[1] لذا می بینیم هیچ کسی در عزای امام حسین با آن هم مصیبت خوانی سیاه پوشی و گریه و شنیدن داستان خونبار کربلا احساس افسردگی نمی کند احساس حزنی دارد که در دل نیز رضایت خاطر دارد. در واقع حزن و اندوه هایی که در اسلام وجود دارند، حزنی است که نتیجه آن نشاط و شادابی است.
گریه اثراتی دارد که علاوه بر روایات، حتی روان نیز به آن اعتراف کرده اند. «اویه» یکی از دانشمندان روسی می گوید: در گریستن، لذتی است، زیرا اندوهها و تأثیرات درونی که در اعماق روح و قلب انسان است، با سیلاب اشک بیرون آمده و نابود می شوند.»[2]
مؤمن، شادترین انسان؛
از نظر اسلام و قرآن، مؤمن شادترین انسان است. چون هرگز از سختی روزگار گلایه و شکوه و ناله نمی کند. دنیا را محل ماندن نمی داند. و یک توقفگاه موقت به حساب می آورد. سختی ها را تحمل می کند. و در انتظار وصال پروردگار، لحظه ها را با احساس رضایت و شادمانی، سیر می کند. و خداوند مهربان نیز به خاطر این رضایت و شادمانگی مؤمن، عاشقانه او را دعوت به بهشت مخصوص خود می کند. و لحظه های شادمانگی را برای او ابدی می کند ؛ « یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ ارْجِعِی إِلى رَبِّکِ راضِیَهً مَرْضِیَّهً فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی»[3]
بنابراین همه دستورات و احکام دین مبین اسلام، انسان را به طرف شادی و نشاط هدایت می کند. در بعضی مواقع از راه شادی مجاز، انسان را به نشاط سوق می دهد و در بعضی مواقع با گریه بر مصائب اهل بیت ـ علیهم السلام ـ ، به انسان نشاط و بساطت روحی می دهد. و بالاخره، اسلام دین اعتدال است. هم ما را به شادی و تفریح، سفارش می کند و هم به گریه و اندوه برای ترس و تقرب به خداوند.
به عبارت دیگر با توجه به معانی مختلف «شادی» و انواع «گریه» می توان گفت دستورات اسلامی همگی برای رشد و تکامل است و مخالف با حزن و شادی ای است که به قیمت زیرپا گزاردن ارزشهای انسانی باشدو در کل انسان را به سوی اعتدال سوق می دهد اما آنچه نباید فراموش کرد این است که حزن و غم اگر دردمندانه و ازسربیداری دل باشد
هیچ گاه باعث افسردگی و بی نشاطی نمیشود.بقول مولوی:
مردرادردی اگرباشد خوش است دردبیدردی علاجش اتش است
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. پند جاوید، محمدتقی مصباح یزدی، موسسه آموزش و پژوهشی امام خمینی.
2. پندهای امام صادق –علیه السلام-، محمدتقی مصباح یزدی، موسسه آموزش و پژوهشی امام خمینی.
پی نوشت ها:
[1] . سالک، علی، چراهای پزشکی، قم، انتشارات استاد مطهری، چاپ اول، ص 28.
[2] . مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، داراحیاء التراث العربی، چاپ بیروت، ج44، ص278.
[3] . فجر/27 الی آخر.