وصیت کردن، سنت دیرین و روشی است که اکثر مردم و همه عالمان به آن عمل می نمایند.
بر طبق روایتی، رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله می فرمایند:
ما ینبغی لأمری مسلم ان یبیت لیله الا و وصیته تحت راسه؛ برای هیچ مسلمانی سزاوار نیست شبی را بگذراند، مگر اینکه وصیت خود را نوشته و زیر سرش گذاشته باشد.
یکی از جنبه های مثبت این سنت نیکو، افزون بر سفارش به پرداخت حقوق مردم و تدارک تکالیف و بازمانده الهی، وصیت بازماندگان به تقوا و رعایت حریم خداوند و دعوت به ترک دنیا و عبرت آموزی از تحولات آن می باشد. در این راستا، برخی از وصیت نامه های علما و دانشمندان، زبانزد عام و خاص شده است که از آن جمله می توان به وصیت نامه سید بن طاووس و علامه حلی اشاره کرد که در آنها به بهترین وجهی به آنچه یک مسلمان به آن احتیاج دارد پرداخته و توجه خواننده به مسائل مبدا و معاد جلب شده است.
وصیت نامه آیت الله العظمی قاضی نیز از جمله وصیت نامه های بسیار مفید و آموزنده است که متن آن از این قرار است:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله الذی لا یبقی الا وجهه و لا یدوم الا ملکه و الصلوه و السلام علی خاتم النبیین الذی هو البحر و الائمه الاطهار من عترته جواریه و فلکه، صلی الله علیه و علیهم ما سلک سلکه و نسک نسکه.
و بعد، وصیت از جمله سنن لازمه است و بنده عاصی، علی بن حسین الطباطبایی چندین مرتبه وصیت نامه نوشته ام و اینکه در این تاریخ که روز چهارشنبه، دوازدهم ماه صفر سنه هزار و سیصد و شست و پنج (1365) است و این وصیت نامه دو فصل است: یک فصل در امور دنیا، فصل دیگر در امور آخرت است. مقدم دارم ذکر دنیا را چنان که حق – تبارک و تعالی – در خلقت و ذکر آخرت مقدم داشته است.
دیگر آنکه از جمله قروض، پنجاه تومان است که مال الوصیه علیین رتبت، حاج سید قریش قزوینی است و بعد از ایشان به حاجی امام قلی رسیده است و از حاجی قلی به والد حقیر رسیده است – رضوان الله علیهم اجمعین. این وجه باید در دست کسی که اهلیت آن را داشته باشد برسد که در دهه محرم از فایده شرعیه آن عزاداری بکند، چیزی از آن به روضه خوان برسد، به چای و قهوه و امثال این صرف نشود- ان شاء الله تعالی.
واگر شخص دیگری را معرفی کردم، در حاشیه همین وصیت نامه می نویسم و بعد از این اگر تغییر و تبدیل به نظر رسید، در ذیل ورقه نوشته می شود.
و فصل دوم در امور آخرت و عمده آنها توحید است. خدای تعالی می فرماید: ان الله لا یغفر ان یشرک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء (نساء 48) همانا خداوند شرک به خود را نمی بخشد و جز آن را برای هر که بخواهد می بخشد. و این مطلب حقیقتش به سهولت به دست نمی آید و از اولادهای بنده کسی تا حال مستعد تعلیم آن ندیده ام و از رفقا هنوز وصی آخرتی معین نکرده است که شما را به پیروی او امر کنم. عجالتا این شهادت را از بنده تحمل نمایید:
اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له کما شهد الله لنفسه و ملائکته و اولوا العلم من خلقه لا اله الا هو العزیز الحکیم الها واحدا احدا صمدا لم یتخذ صاحبه و لا ولدا و لا شریک له فی الوجود و لا فی الالوهیه و لا فی العبودیه و اشهد الله سبحانه و ملائکته و انبیاءه و سماءه و ارضه و من حضرنی من خلقه و ما یری و لا یری و اشهدکم یا اهلی و اخوانی علی هذه الشهاده بل کل من قرا هذا الکتاب و بلغه شهادتی و اتخذکم جمیعا شاهدا و اشهد ان محمدا عبده و رسوله جاء بالحق من عنده و صدق المرسلین و ان اوصیاءه من عترته اثنا عشر رجلا اولهم امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و آخرهم الامام منتظر لدوله الحق و انه یَظهر و یُظهر دین الحق – صلی الله علیه و علیهم – و اشهد ان البعث حق و النشور حق و کلما جاء به رسول الله او قاله اوصیاؤه – صلی الله علیه و علیهم – حق لا ریب فیه. اسال الله الموت علی هذه الشهاده و هو حسبنا جمیعا و نعم الوکیل. الحمد لله رب العالمین.
اما وصیتهای دیگر، عمده آنها نماز است. نماز را بازاری نکنید، اول وقت به جا بیاورید با خضوع و خشوع! اگر نماز را تحفظ کردید، همه چیزتان محفوظ می ماند و تسبیحه صدیقه کبری سلام الله علیها و آیهالکرسی در تعقیب نماز ترک نشود؛… واجبات است و در مستحبات تعزیه داری و زیارت حضرت سیدالشهداء مسامحه ننمایید و روضه هفتگی ولو دو سه نفر باشد، اسباب گشایش امور است و اگر از اول عمر تا آخرش در خدمات آن بزرگوار از تعزیت و زیارت و غیرهما به جا بیاورید، هرگز حق آن بزرگوار ادا نمی شود و اگر هفتگی ممکن نشد، دهه اول محرم ترک نشود.
دیگر آنکه، اگر چه این حرفها آهن سرد کوبیدن است، ولی بنده لازم است بگویم، اطاعت والدین، حسن خلق، ملازمت صدق، موافقت ظاهر با باطن و ترک خدعه و حیله و تقدم در سلام و نیکویی کردن با هر بر و فاجر، مگر در جایی که خدا نهی کرده. اینها را که عرض کردم و امثال اینها را مواظبت نمایید! الله الله الله که دل هیچ کس را نرنجانید!
تا توانی دلی به دست آور – دل شکستن هنر نمی باشد
و عن تقریر الاحقر،
علی بن الحسین الطباطبایی
(محل مهر)
در زیر وصیت نامه، مرحوم سید هاشم حداد، آیت الله شیخ عباس هاتف قوچانی، آیت الله سید جمال موسوی گلپایگانی و آیت الله عبدالنبی عراقی آن را تایید نموده و به درستی آن گواهی داده اند.
دریای عرفان (زندگی نامه و شرح احوال آیت الله سید علی قاضی)
نویسنده : هادی هاشمیان