شاگردان سیّدابوالحسن اصفهانى (5)

شاگردان سیّدابوالحسن اصفهانى (5)

نویسنده : محمد رضا زادهوش

146. ضیابرى، سیّدمحمود
سیّدمحمود موسوى رشتى ضیابرى (1307ق، ضیابر ) فرزند سیّدمهدى.

147. طه، شیخ محمّد
شیخ محمّد حویزى کرمى مشهور به طه (1317ق – 1388ق) فرزند شیخ نصراللَّه.

148. طباطبایى، سیّدمحمّدحسین
سیّدمحمّدحسین قاضى طباطبایى (1321ق ). فقیه ارجمند، مفسّر قرآن، شاعر، صاحب کمالات نفسانى. مشهورترین آثار قلمى او شیعه در اسلام و تفسیر المیزان است. آثار وى به زبان‌هاى مختلف ترجمه شده است، و در حوزه‌ها و دانشگاه‌ها تدریس مى‌شود.

149. طبسى، ابراهیم
شیخ ابراهیم طبسى. پس از تکمیل تحصیلات به زادگاهش طبس بازگشت، و مشغول به خدمات دینى شد.

150. طبسى، محمّدرضا
شیخ محمّدرضا طبسى خراسانى (18 شعبان 1324ق، مشهد -1404ق) فرزند عبّاس بن علىّ بن حسن بن عبداللَّه. در طبس، مشهد و قم به تحصیل پرداخت، آن‌گاه به نجف اشرف مهاجرت کرد و پانزده سال از محضر مرحوم سیّد بهره برد. وى از اعضاى هیأت رییسه در شوراى استفتاى مرحوم سیّد بود. از آثار قلمى او است:
1. الشّیعه و الرّجعه، 1ج.
2. ذخیرهالصالحین فى شرح تبصرهالمتعلّمین، 8ج.
3. النّجعه فى الرّجعه.
4. حاشیه بر وسیلهالنّجاه مرحوم سیّد.

151. طوسى، محمّدعلى
شیخ محمّدعلى یزدى کرمانشاهى طوسى. از آثار قلمى او کتابى در ارث است.

152. طیّب، سیّدعبدالحسین
سیّدعبدالحسین طیّب (7 محرّم 1312ق، اصفهان – 9 محرّم 1412ق). پس از تحصیل در اصفهان و قم به نجف اشرف شتافت و از محضر مرحوم سیّد بهره برد. آن‌گاه به اصفهان بازگشت، و به تألیف و تحقیق پرداخت. هم‌چنین حلقه درس وى در مدرسه صدر، سال‌ها برپا بود. مدفن او در مسجد کازرونى در خیابان میر اصفهان واقع شده است. ازجمله آثار او است:
1. کلم الطّیب.
2. تفسیر بى‌نظیر أطیب البیان در چهارده جلد که در طىّ هیجده سال به رشته تحریر درآمده، و دو بار به چاپ رسیده است.
3. العمل الصالح.

153. عاملى، محمّدحسین
شیخ محمّدحسین نجفى عاملى (1323ق، نجف ) فرزند محمّدجواد بن على مجتهد.

154. علامى، حسن
شیخ حسن علامى اصفهانى کرمانشاهى (1305ق، کرمانشاه ) فرزند محمّدصادق تاجر.

155. علم‌الهُدى، سیّدعلى
سیّدعلى نجفى کربلایى مشهور به علم‌الهُدى فرزند سیّدمحمّدحسین.

156. علم‌الهُدى، سیّدمرتضى
سیّدمرتضى جزایرى شوشترى مشهور به علم‌الهُدى.

157. علوى، سیّدابراهیم
سیّدابراهیم علوى خویى (1328ق، خوى – 1409ق، خوى). صاحب اجازه اجتهاد از مرحوم سیّد. از آثار او است:
1. آیین پرهیزکاران.
2. آیین جهاندارى.
3. اصول الفقه.
4. دررالفواید.
5. شرح اسماء الحسنى.

158. علوى، احمد
شیخ احمد علوى اردکانى (1319ق، یزد – 1393ق) فرزند آخوند ملاّحسین.

159. علوى، سیّدحسین
سیّدحسین علوى موسوى خوانسارى (1368 – 1278ش) فرزند میرزا محمّد مهدى بن على. از آثار او صلاهالمسافر است که تقریر بحث‌هاى مرحوم سیّد در این زمینه به شمار مى‌رود. این کتاب به سال 1415ق توسّط دفتر انتشارات اسلامى در قم در 252ص به چاپ رسیده است.

160. علوى، سیّدسجّاد
سیّدسجّاد علوى گرگانى (1332ق، النگ ) در گرگان به تحصیل علوم اسلامى روى آورد، سپس در حوزه‌هاى مشهد و قم به تکمیل تحصیلاتش پرداخت. آن‌گاه به نجف اشرف هجرت کرد، و در حلقه درس مرحوم سیّد شرکت جست. پس از آن به زادگاهش بازگشت، و مشغول به تدریس سطوح عالى در حوزه شد.

161. علوى، سیّدمحمّد
سیّدمحمّد علوى تبریزى (1330ق، تبریز ) فرزند میرزایوسف. در آستان قدس رضوى اقامه جماعت داشت.

162. علیارى، على
شیخ على غروى علیارى تبریزى (12 رمضان 1319ق، تبریز ) فرزند میرزا محسن بن محمّدحسن بن على. از آثار فقهى ایشان است:
1. شرح استدلالى عروه.
2. شرح استدلالى وسیلهالنّجاه.

163. عینکى، سیّدعلى
سیّدعلى طباطبایى عینکى تبریزى (1311ق – 1394ق) فرزند سیّدمحمّدتقى بن ابوالقاسم.

164. عینکى، سیّدمحمّدجواد
سیّدمحمّدجواد طباطبایى عینکى تبریزى (1315ق – 1387ق) فرزند سیّدمحمّدتقى بن ابوالقاسم. از آثار قلمى او بغیهالهداه در شرح وسیلهالنّجاه مرحوم سیّد است که در نجف به چاپ رسیده.

165. غروى، غلام‌حسین
شیخ غلام‌حسین غروى اردبیلى مجتهد (1308ق، اردبیل – 1368ق).

166. غروى بروجردى، على
شیخ على غروى تبریزى (1334ق) فرزند اسداللَّه بن حسن.

167. غروى، محمّد
شیخ محمّد غروى بروجردى (1321ق، نجف) فرزند محمّدحسین. پس از تحصیلات، در بروجرد مورد توجّه عوام و خواص قرار گرفت.

168. غروى، محمّد
شیخ محمّد غروى نطنزى کاشانى تهرانى (1313ق، کاشان) فرزند محمّدحسین. از علماى مجاهد.

169. غروى، محمّدحسین
شیخ محمّدحسین غروى رفسنجانى (1308ق، رفسنجان) فرزند آخوند ملاّمحمّدعلى. مقدّمات و سطوح را در رفسنجان و اصفهان فراگرفت، آن‌گاه به نجف اشرف هجرت کرد، و در درس مرحوم سیّد حاضر شد.

170. غروى، محمّدحسن
شیخ محمّدحسن غروى نجفى رفسنجانى فرزند آخوند ملاّمحمّدعلى.

171. فائق، مصطفى
شیخ مصطفى فائق تهرانى (1338ق)فرزند کاظم. پس از تکمیل تحصیلات، مشغول به خدمات دینى در تهران شد.

172. فاضل، عبّاس
شیخ عبّاس فاضل حائرى تهرانى (1298ق، تهران – 1370ق) فرزند ملاّحاجى.

173. فاضل تونى، محمّدحسین
محمّدحسین فاضل تونى (1309ق – 1380ق). وى حکمت را نزد جهان‌گیرخان قشقایى آموخت، و مرحوم سیّد او را در اجازه‌نامه‌اى، «در تدریس و افاضات علمیه»، مجاز دانست.

174. فالى، سیّدحسام‌الدّین
سیّدحسام‌الدّین فال‌اسیرى شیرازى مشهور به فالى (1316ق، شیراز) فرزند سیّدمحمّد بن على‌اکبر.

175. فرید، حسن
شیخ حسن فرید گلپایگانى (1319ق) فرزند ملاّمحمّدمهدى. مقدّمات و سطوح را در گلپایگان، اراک و قم به اتمام رسانید، و سه سالى نیز در نجف اشرف به تکمیل تحصیلات پرداخت.

176. فشارکى، سیّدعبّاس
سیّدعبّاس طباطبایى فشارکى اصفهانى متولّد سامرّا فرزند سیّدمحمّد و داماد میرزااحمد آشتیانى. پس از دریافت درجه اجتهاد، سال‌ها در مدرسه مروى به تدریس اشتغال داشت.

177. فقیه، محمّد
شیخ محمّد فقیه اشکورى (1320ق، نجف ) فرزند محمّدحسین.

178. فقیه، سیّدابوالقاسم
سیّدابوالقاسم فقیه ارسنجانى شیرازى (1318ق، ارسنجان ) فرزند سیّدمحمّدرضا.

179. فومنى، جواد
شیخ جواد فومنى حائرى تهرانى (1320ق – 1384ق) فرزند محمّدجعفر. مدفن او در رى است.

180. فلاورجانى، حاج امیرآقا
حاج شیخ محمّدحسن کیانى فلاورجانى مشهور به حاج امیرآقا (7 دى 1267ش، فلاورجان -1403 ق). در اصفهان نزد علماى این شهر ازجمله سیّدعلى مجتهد نجف‌آبادى، آقا سیّدمحمّد نجف‌آبادى، شیخ محمّدرضا نجفى و میرمحمّدصادق خاتون‌آبادى تحصیل کرد. سپس در نجف اشرف از درس سیّدابوالحسن اصفهانى و دیگران بهره برد. پس از انجام تحصیلات به اصفهان بازگشت، و در مدرسه جدّه بزرگ ساکن شد.
هم‌چنین روزهاى پنج‌شنبه و جمعه را در فلاورجان به اقامه جماعت و ترویج و تبلیغ احکام و وعظ و خطابه مى‌پرداخت. وى عالمى خوش‌محضر، نکته‌دان و مورد علاقه مردم بود؛ چنان‌که به صورت رسمى تدریس نداشت؛ امّا بسیارى از فضلاء از او بهره‌مند مى‌شدند. او تا آخر عمر مجرّد زیست، و در اواخر عمر، دارایى خود را به دولت واگذار کرد تا صرف مدرسه‌سازى و بهداشت و درمان شود. پیکرش در قبرستان عمومى فلاورجان به خاک سپرده شد.

181. فیض‌الاسلام، سیّدعلى‌نقى
سیّدعلى‌نقى حسینى دیباجى مشهور به فیض‌الاسلام سدهى اصفهانى (1284ش، خمینى‌شهر – 24 اردیبهشت 1364ش، تهران). فرزند محمّد بن مهدى. وى صاحب اجازاتى از مراجع و بزرگان معاصر بود؛ ازجمله اجازه اجتهاد از سیّدابوالحسن اصفهانى (م1365ق)، به تاریخ رجب 1352ق. مدفن او در بهشت زهرا(سلام الله علیها) است. این عالم فرزانه، صاحب آثارى گران‌سنگ است:
1. اشارات الرّضویّه.
2. الإفاضات الغرویّه فى اصول الفقهیّه که در هنگام سکونت در نجف اشرف تألیف شده است.
3. بنادر البحار که تلخیص بحارالانوار علاّمه محمّدباقر مجلسى است.
4. پاسخ‌نامه ازگلى، رساله‌اى است در اثبات رجعت که در پاسخ نامه عیسى ازگلى شمیرانى تهرانى، به زبان ساده و فارسى نگاشته آمده و به چاپ رسیده است.
5. ترجمه خاتون دو سرا سیّدتنا المعصومه زینب الکبرى ارواح العالمین لتراب اقدمها الفداء یا احوالات حضرت زینب کبرى سلام اللّه علیها که تاریخ زندگى حضرت زینب (سلام الله علیها) به زبان فارسى است، و چندین بار چاپ شده.
6. ترجمه صحیفه علویّه.
7. الثّقلان فى تفسیر القرآن که تفسیر سوره مبارکه فاتحه الکتاب است.
8. چراغ راه.
9. رهبر گم‌شدگان فى اثبات‌الرّجعه که ردّیّه‌اى است به زبان فارسى، در برابر کتاب اسلام و رجعت اثر عبدالوهاب فرید تنکابنى (م1360ق) و دو بار به چاپ رسیده است.
10. صحیفه کامله سجّادیّه، ترجمه تفسیرى یا ترجمه و شرح فارسىِ پنجاه و چهار دعاى امام زین‌العابدین‌علیه السلام که داراى چاپ‌هاى مکرّر است.
11. قرآن عظیم که ترجمه فارسى و تفسیر کوتاهى از آیات قرآن است و با کتابت طاهر خوش‌نویس و هم با کتابت عثمان طه به چاپ رسیده است.
12. ترجمه و شرح نهج‌البلاغه، خطبه‌ها و نامه‌ها و سخنان کوتاه امیرالمؤمنین‌علیه السلام که ترجمه تفسیرى نهج‌البلاغه است و با کتابت طاهر خوش‌نویس به صورت مکرّر چاپ شده است.

182. فیّاض، احمد
حاج شیخ احمد فیّاض فروشانى سدهى (17 ذى‌قعده 1324ق، خمینى‌شهر – 1 ذى‌قعده 1407ق) فرزند ملاّمصطفى بن ملاّمحسن، مقدّمات را نزد پدر و آقا سیّدمصطفى سدهى آموخت؛ سپس در اصفهان نزد میرزا ابوالهدى کلباسى، آقامیرزا احمد مدرّس، آقاسیّدمحمّدباقر درچه‌اى، میرزا جمال‌الدّین کلباسى، ملاّحسن دولت‌آبادى، شیخ محمّدرضا مسجدشاهى، میرمحمّدصادق مدرّس خاتون‌آبادى، میرزا على‌آقا شیرازى، شیخ على مدرّس یزدى، میرسیّدعلى مجتهد نجف‌آبادى، ملاّمحمّدعلى عالم حبیب‌آبادى، شیخ محمّد حکیم خراسانى، سیّدمحمّد نجف‌آبادى و سیّدمهدى درچه‌اى تحصیل کرد، و از آنان موفّق به دریافت اجازه روایت و اجتهاد شد.
سپس به نجف اشرف عزیمت کرد، و در محضر آیات عظام، سیّد جمال‌الدّین گلپایگانى، سیّدعبدالهادى شیرازى، سیّدعلى بهبهانى، شیخ محمّدکاظم شیرازى و سیّدمحسن حکیم به تکمیل تحصیلات خود پرداخت، و از سیّدجمال‌الدّین گلپایگانى، سیّدعبدالهادى شیرازى، آقابزرگ تهرانى، احمد آشتیانى، سیّداحمد جزایرى معروف به سیّدآقا و مرحوم سیّد اجازه روایت و اجتهاد دریافت کرد. ایشان پس از بازگشت به اصفهان، به تدریس در مدرسه صدر بازار و اقامه نماز جماعت در مدرسه صدر خواجو پرداخت. پس از وفات، در جوار مسجد ملاّحیدرعلى در خمینى‌شهر مدفون شد. شروط ضمن العقد از آثار او است. وى تقریرات فقهى و اصولى استادان خود را مرقوم کرده است؛ امّا مرتّب نشده، و غیر مدوّن است. او علاوه بر فقه و اصول در سیر و سلوک و عرفان و سرودن شعر نیز دستى داشت؛ این بیت از او است:
خوبان سزد که دور تو گردند جملگى
پروانه‌وار زان‌که تو شمع میانه‌اى

183. فیروزآبادى، سیّدمرتضى
سیّدمرتضى فیروزآبادى شیرازى نجفى (1329ق، نجف) فرزند سیّدمحمّد. صاحب آثار قلمى فراوان ازجمله:
1. عنایهالأصول.
2. فضائل الخمسه.
3. خلاصه الجواهر.
184. فیض، سیّدفخرالدّین
سیّدفخرالدّین فیض دزفولى تهرانى (1313ق، دزفول) فرزند سیّدمحمّدعلى.

185. قزوینى، هاشم
شیخ هاشم قزوینى خراسانى. تولّد او در قزوین و مدفن او در مشهد مقدّس است.

پی نوشت :

1 . حسینى میبدى، سیّدناصر، سراج‌المعانى، ص157.
2 . نام ناحیه‌اى است در رشت.
3 . حسینى میبدى، سیّدناصر، سراج‌المعانى، ص157.
4 . حسینى میبدى، سیّدناصر، سراج‌المعانى، صص158 – 157.
5 . حسینى میبدى، سیّدناصر، سراج‌المعانى، ص158.
6 . بنگرید به:
مجلّه حوزه، شماره 31؛
شریف رازى، محمّدتقى، گنجینه دانشمندان، ج2، ص193؛
موسوى اصفهانى، سیّدجعفر، حیات جاودانى، صص278 – 276؛
حسینى میبدى، سیّدناصر، سراج‌المعانى، صص250 – 249 ،232 ،228 – 227 ،159 – 158؛
قرقانى، مهدى، زندگانى حکیم جهان‌گیرخان قشقایى، ص99.
7 . حسینى میبدى، سیّدناصر، سراج‌المعانى، ص159.
8 . بنگرید به:
مهدوى، سیّدمصلح‌الدّین، مزارات اصفهان، صص332 – 331؛
کتابى، سیّدمحمّدباقر، رجال اصفهان، ج1، صص242 – 241.
9 . حسینى میبدى، سیّدناصر، سراج‌المعانى، صص160 – 159.
10 . حسینى میبدى، سیّدناصر، سراج‌المعانى، ص160.
11. حسینى میبدى، سیّدناصر، سراج‌المعانى، ص160.
12 . حسینى میبدى، سیّدناصر، سراج‌المعانى، ص161.
13. بنگرید به:
رازى، محمّد، آثارالحجّه، ج2، صص296 – 295؛
مشار، خان‌بابا، فهرست مؤلّفین کتب چاپى، ج1، ص19؛
شریف رازى، محمّدتقى، گنجینه دانشمندان، ج5، صص91 – 77؛
گروه نویسندگان، موسوعه مؤلّفى الامامیّه، ج1، ص418.
14 . حسینى میبدى، سیّدناصر، سراج‌المعانى، ص161.
15 . حسینى میبدى، سیّدناصر، سراج‌المعانى، صص162 – 161.
16 . حسینى میبدى، سیّدناصر، سراج‌المعانى، ص162.
17 . نام ناحیه‌اى است در گرگان.
18 . حسینى میبدى، سیّدناصر، سراج‌المعانى، ص162.
19. بنگرید به:
مجلّه حوزه، شماره 64 – 63؛
موسوى اصفهانى، سیّدجعفر، حیات جاودانى، صص270 – 269؛
حسینى میبدى، سیّدناصر، سراج‌المعانى، ص163؛
شریف رازى، محمّدتقى، گنجینه دانشمندان، ج3، ص320.
20. حسینى میبدى، سیّدناصر، سراج‌المعانى، ص163.
21 . حسینى میبدى، سیّدناصر، سراج‌المعانى، صص228، 164 – 163.
22 . حسینى میبدى، سیّدناصر، سراج‌المعانى، صص184 – 183.
23 . 186) حسینى میبدى، سیّدناصر، سراج‌المعانى، ص164. 24 . حسینى میبدى، سیّدناصر، سراج‌المعانى، صص165 – 164.
25 . بنگرید به:
دوانى، على، نهضت روحانیون ایران، ج2، صص331 – 227؛
حسینى میبدى، سیّدناصر، سراج‌المعانى، ص165؛
قرقانى، مهدى، زندگانى حکیم جهان‌گیرخان قشقایى، صص157 – 155.
26 . حسینى میبدى، سیّدناصر، سراج‌المعانى، ص165.
27 . حسینى میبدى، سیّدناصر، سراج‌المعانى، ص207.
28 . حسینى میبدى، سیّدناصر، سراج‌المعانى، صص166 – 165.
29 . حسینى میبدى، سیّدناصر، سراج‌المعانى، ص166.
30 . قرقانى، مهدى، زندگانى حکیم جهان‌گیرخان قشقایى، صص158 – 157.
31 . نشریه دانشکده ادبیات تهران، سال نهم، شماره 3، ص48.
32 . حسینى میبدى، سیّدناصر، سراج‌المعانى، صص167 – 166.
33 . حسینى میبدى، سیّدناصر، سراج‌المعانى، ص167.
34 . حسینى میبدى، سیّدناصر، سراج‌المعانى، ص167.
35 . حسینى میبدى، سیّدناصر، سراج‌المعانى، ص168.
36 . حسینى میبدى، سیّدناصر، سراج‌المعانى، ص168.
37 . نام ناحیه‌اى است در شیراز.
38 . حسینى میبدى، سیّدناصر، سراج‌المعانى، صص169 – 168.
39 . بنگرید به:
مهدوى، سیّدمصلح‌الدّین، تاریخ علمى و اجتماعى اصفهان، ج2، ص290؛
همو، اعلام اصفهان، ج1، صص610 – 609.
40 . نام ناحیه‌اى است در اصفهان.
41. بنگرید به:
سازمان اسناد ملّى ایران، فهرست راه‌نما، شماره 10442؛
کتابى، سیّدمحمّدباقر، رجال اصفهان، ج1، ص482؛
صرامى فروشانى، رسول، سده در گذر زمان، صص340 – 339؛
گروه نویسندگان، یادگارنامه فیض‌الاسلام.
42 . بنگرید به:
شریف رازى، محمّدتقى، گنجینه دانشمندان، ج7، ص349؛
مشار، خان‌بابا، مؤلّفین کتب چاپى، ج4، ص609؛
گروه نویسندگان، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهى، ج2، ص1611؛
ماه‌نامه کیهان فرهنگى، سال دوم، اردیبهشت 1364ش، شماره 2، ص32؛
گروه نویسندگان، اثرآفرینان، ج4، ص306. 43 . بنگرید به:
شریف رازى، محمّدتقى، گنجینه دانشمندان، ج8، ص228؛
جواهرى، ابراهیم، علوم و عقاید، ص65؛
کتابى، سیّدمحمّدباقر، رجال اصفهان، ج1، صص528، 238؛
مهدوى، سیّدمصلح‌الدّین، تاریخ علمى و اجتماعى اصفهان، ج2، صص287 – 285؛
همو، اعلام اصفهان، ج1، صص483 – 482؛
مجلّه حوزه، شماره 18، دى 1365ش؛
موحّد ابطحى، سیّدحجّت، ریشه‌ها و جلوه‌هاى تشیّع و حوزه علمیّه اصفهان، ج1، صص618 – 617؛
خمینى‌شهر، شهرى که از نو باید شناخت، صص354، 179 – 176؛صرامى فروشانى، رسول، سده در گذر زمان، ص433.
44 . حسینى میبدى، سیّدناصر، سراج‌المعانى، ص169.
45 . 208) حسینى میبدى، سیّدناصر، سراج‌المعانى، صص170 – 169.
46 . حسینى میبدى، سیّدناصر، سراج‌المعانى، ص170.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید