مقدمه
برقراری ارتباط و بهره برداری از معاشرت با دیگران، از لوازم زندگی است، زیرا بدون ارتباط و معاشرت، ادامه ی زندگی سخت و یا غیرممکن خواهد شد. قرآن مجید در این باره در سوره ی زخرف آیه ی 32 می فرماید:
«آیا آنان رحمت پروردگارت را تقسیم می کنند؟! ما وسایل زندگی آنان را در زندگی پست (دنیا) بین آنان تقسیم کردیم و رتبه های برخی آنان را بر برخی [دیگر] برتری دادیم، تا برخی آنان برخی [دیگر] را به خدمت گیرند، و رحمت پروردگارت از آنچه جمع آوری می کنند بهتر است.»
این مطلب در آیه ی 62 سوره ی نور با بیانی دیگر آمده و ضرورت زندگی دسته جمعی و معاشرت انسان ها با یکدیگر، لازمه ی زندگی معرفی شده است.
از آن جا که دین اسلام جامع و کامل است، همان گونه که معاشرت را لازمه ی زندگی می داند، برای آن حد و مرز هایی نیز قرار داده است که با توجه به دستور های اسلام محدودیت های جوان مسلمان در ارتباط تبیین می شود. منظور از محدودیت روابط و معاشرت ها در دین اسلام روشن شدن حد و مرز است و با آزادی انسان، ناسازگار نمی باشد، به تعبیر دیگر، تعیین حد و مرز برای روابط و معاشرت ها یکی از کارکرد های دین جامع و کامل اسلام است.
اسلام از سویی معاشرت و ارتباط را ضرورتی برای جامعه ی رو به پیشرفت و ترقی می داند، و از سوی دیگر، همین ارتباط و معاشرت را قانونمند و هدفمند کرده و روابط را با توجه به همین اهداف مدیریت می کند.
با تقسیم بندی اقسام ارتباط، حدود و مرز های هر قسم مشخص می شود:
الف ـ ارتباط با جنس موافق
در نگاه ابتدایی و سطحی، جوان مسلمان در ارتباط با جنس موافق هیچ محدودیتی ندارد، ولی در این نوع ارتباط نیز محدودیت هایی وجود دارد:
1. نوع نگاه (توضیح آن در بخش جنس مخالف خواهد آمد)؛
2. رعایت حقوق معاشرت؛
3. سخن گفتن و پیشگیری از انحراف های دروغ، غیبت و تهمت که از گناهان زبان محسوب می شود و در نتیجه ی ارتباط و معاشرت است.
ب ـ ارتباط با جنس مخالف
در این مورد افراد به دو دسته تقسیم می شوند، نخست افراد محرم، یعنی خویشاوندانی مانند پدر، مادر و همسر که احکام خاص دارند و انسان محدودیت کم تری در ارتباط با آن ها دارد و دیگر افراد نامحرم مانند افراد بیگانه که در ارتباط با آن ها انسان محدودیت بیشتری دارد.
دو. سخن گفتن یکی از شیوه های رایج ارتباط و معاشرت است.
در یک تقسیم بندی کلی: تفاوت این قسمت با نگاه کردن در این است که در نگاه کردن به نامحرم، غیر از دست و صورت جایز نبود، ولی در صحبت کردن تنها قصد شهوت مانع است، و از این باب، معاشرت در تعلیم و تعلم، خرید و فروش و معاملات و سایر معاشرت های روزمره جایز می باشد، مشروط به این که در آن ها قصد لذت نباشد. (1)
سه. سومین راه ارتباط و معاشرت دست دادن و تماس فیزیکی است:
چنانچه از آیات و روایات بر می آید و در فقه آمده است «تماس بدنی با کسانی که نگاه کردن به آنان حرام است، جایز نیست، بنابراین، دست دادن زن و مرد بیگانه با هم جایز نیست، ولی دست دادن از زیر لباس [یا دستکش] اشکالی ندارد، ولی نباید دست همدیگر را بفشارند.»(2)(و به قصد لذت هم نباشد.)
چهار. نامه نگاری های عادی یا رایانه ای (چت)
از شیوه های متداول امروزی که با استفاده از رایانه رواج یافته است، نامه نگاری اینترنتی است که اگر قصد شهوت رانی در آن ها نباشد، از نظر شرعی اشکالی ندارد، هر چند که از نظر اتلاف عمر، هر انسانی مسئول پاسخ گویی نسبت به چگونگی گذران عمر خویش است، چنان که از پیامبر اکرم روایت شده است: «پنج چیز را پیش از پنج چیز غنیمت شمار، جوانیت را پیش از پیری، سلامتت را پیش از بیماری، تمکنت را پیش از تهی دستی، فراغتت را پیش از گرفتاری و زندگانیت را پیش از مرگ.»(3)
پنج. بهره برداری جنسی
از نظر قرآن و روایات هرگونه بهره برداری جنسی به زن و شوهر اختصاص دارد:
«قد افلح المومنون … والذین هم لفروجهم حافظون الا علی ازواجهم او ما ملکت ایمانهم فانهم غیر ملومین فمن ابتغی وراء ذلک فاولئک هم العادون.» (4)
تصریح به ویژگی خاص مومنان در ابتدای سوره و نیز تصریح به تجاوزگری در صورت عدم پایبندی به این اصل، از مهم ترین دلایل تأکید قرآن مجید بر این گونه روابط است. تعبیر «عادون» که به معنای «متجاوزون» (تجاوزگران) به حدود الهی آمده، سخت ترین تعبیری است که در این باره شده است.
افزون بر این، در آیات آغازین سوره ی نور در برخورد جدی با زناکار، پیامبر خود را از برخورد مهربانانه با این پدیده ی شوم و زیان آور بر حذر و اعلام می دارد که عده ای از مومنان می باید عذاب و شکنجه ای که برای این گناه مقرر شده است، را شاهد باشند، و از سوی دیگر آن ها را از نظر اجتماعی مطرود و معاشرت با آنان را ممنوع کرده و ازدواج با آنان را اجازه نمی دهد.(5)
قرآن کریم در سوره ی اسراء آیه ی 32 می فرماید: «و لا تقربوا الزنی انه کان فاحشته و ساء سبیلا، و نزدیک زنا نشوید، [چرا] که آن، زشتکاری است، و بد راهی است».
و در سوره ی فرقان آیه ی 68 می فرماید: «والذین … ولا یزنون و من یفعل ذلک یلق اثاما، … و هر کس این (کارها) را انجام دهد، [کیفر] گناه را خواهد دید.»
لذت معاشرت و گفتگوی با جنس مخالف هر چند شیرین باشد، کوتاه مدت است و حزن و اندوه و نگرانی طولانی را به دنبال خواهد داشت.
آری، خداوند تمایل و غریزه ی جنسی را مانند غرایز و تمایلات دیگر در وجود انسان به امانت گذاشته و ما در قبال آن سه راه داریم:
1. سرکوب کردن یا از بین بردن غریزه ی جنسی؛
2. رها کردن افسار شهوت و غریزه ی جنسی؛
3. تحت برنامه ی دین در آوردن آن.
راه اول: یعنی راه سرکوب که باعث نقص جسمانی شده، و به دنبال آن بسیاری از استعداد های درونی انسان نابود می گردد و اجازه ی شکوفایی و رشد نمی یابد و دین اسلام با این راه مخالف است.
راه دوم: رها کردن افسار شهوت که این هم موجب هلاکت انسان و بروز بیماری های روحی و جسمی می شود که امروزه در بسیاری از کشور های غربی شاهد آن می باشیم و اسلام با این راه نیز مخالف است.
راه سوم: این که نه این غریزه و نعمت الهی را سرکوب کنیم، و نه آن را رها نماییم، بلکه طبق دستور های دین شهوت خود را مدیریت کنیم، از این رو در اسلام برای کنترل شهوت به، ازدواج،(6) کنترل چشم، (7) دوری از ناپاکان، (8) دوری از تخیلات شیطانی (9) و روزه گرفتن (10)توصیه شده است.
نتیجه گیری
از آنچه بیان شد، نتیجه می گیریم که دین اسلام نه تنها با معاشرت مخالف نیست بلکه به آن توصیه نیز می کند، ولی معاشرتی را می پذیرد و به آن توصیه می کند که دارای ضوابط خاص خود باشد، و به تعبیر دیگر قانونمند و هدفمند باشد، زیرا اگر هدفمند و قانونمند شد، این معاشرت به سیر تکاملی انسان کمک می کند، ولی اگر بدون ضابطه باشد، رهزن انسان می شود و مشکلات فراوانی به بار می آورد که نمونه های آن را در برخی جوامع شاهد هستیم.
بنابراین، دستور های دین «محدودیت» نیست بلکه مایه ی «مصونیت» است و با رعایت آن «بهداشت روانی» و «بهداشت جسمی» جامعه تأمین می شود.
پینوشتها:
1. ر.ک: معاشرت زنان و مردان در اسلام، ص 109.
2. ر.ک: رساله ی نوین امام خمینی، ج 3، ص 48، به نقل از تحریرالوسیله، ج 2، ص 236 ـ 242.
3. ر.ک: معاشرت زنان و مردان از دیدگاه اسلام، ص 113 و 114.
4. مومنون، 1 ـ 7.
5. نور، 1 ـ 3.
6. نور، 32.
7. نور، 30 و 31.
8. نساء، 27.
9. نور، 21.
10. بقره، 183.
منبع: رضایی اصفهانی، محمد علی؛ (1387) پرسش های قرآنی جوانان: روابط دختر و پسر، قم، انتشارات پژوهش های تفسیر و علوم، چاپ سوم.