اشاره:
همه سخنان پیشوایان دین راهگشا، پندآموز و روحافزا هستند و آدمی را در رسیدن به سر منزل مقصود یاری میدهند؛ ولی برخی از این سخنان حوزه تأثیرگذاری گستردهتری دارند و چون چراغی فروزنده، همه گستره راهی را که انسان در مسیر کمال در پیش رو دارد، روشن میسازند. ما از این احادیث با عنوان احادیث راهبردی تعبیر میکنیم.
در یکی از کلمات قصار امام علی(ع) چنین آمده است:
«هر کس رابطه میان خود و خدا را نیکو سازد، خداوند رابطه او را با مردم نیکو سازد و هر که کار آخرت را به صلاح آورد. خداوند کار او را اصلاح فرماید و هر کس اندرز دهنده خود باشد، خدا بر او نگهبانی گمارد.»1
حضرت امیر(ع) در این کلام کوتاه، ولی بسیار پرمعنا و ارزشمند، از یک سو رابطه انسان با خدا، خود و دیگران و از سوی دیگر، رابطه او را با دنیا و آخرت بیان میکند و تصویر جامعی از نظام ارتباطات اسلامی ارائه میدهد.
الف) رابطه انسان با خدا و دیگران
برخلاف تصوّر بسیاری از ما که رابطه با خدا را در عرض دیگر روابط اجتماعیمان و گاه حتّی در حاشیه آن تحلیل و ارزیابی میکنیم، امام علی(ع) رابطه با خدا را اساس ارتباطات اجتماعی و اصلاح این رابطه را مقدّمه و زمینهساز اصلاح دیگر روابط میداند.
این دیدگاه، دو نتیجه اساسی در پی دارد. نخست اینکه اگر در پی اصلاح رابطه خود با دیگران، اعمّ از پدر و مادر، همسر، فرزندان، خویشان، بستگان، دوستان، همسایگان، همکاران، همشهریها و هممیهنان خود هستیم، باید رابطه خود را با خدا اصلاح کنیم. در این صورت، خداوند، خود رابطه ما را با دیگران نیکو میسازد.
دوم اینکه، اگر در رابطه اجتماعیمان نقص و خللی احساس میکنیم، باید در درجه نخست، رابطه خود با خدا را وارسی و عیب و نقصهای آن را برطرف کنیم.
هیچ اندیشیدهایم که چرا مردم، ناخودآگاه مردان خدا و انسانهای شایسته را دوست میدارند و به آنها احترام میگذارند؟! این نیست مگر به دلیل مهری که خداوند در دل مردمان نسبت به این بندگان ایجاد میکند.
ب) رابطه انسان با دنیا و آخرت
برخی انسانها در مسیر رسیدن به جاه، مال، مقام و موقعیّت اجتماعی و همه آنچه که از مظاهر فریبنده دنیا به شمار میآید، همه باورها و ارزشها را زیر پا میگذارند و آخرت خود را به قیمت دنیا بر باد میدهند؛ غافل از اینکه اگر در پی اصلاح امر آخرت خود برآیند و در همه فعل و ترکشان حساب و کتاب روز جزا را در نظر داشته باشند، خداوند، امر دنیای آنها را هم به بهترین شکل اصلاح میگرداند.
این مطلبی است که در دومین فراز سخن امیرمؤمنان، علی(ع) به آن تصریح شده است.
قرآن کریم نیز در این باره میفرماید:
«مَن کَانَ یُؤْمِنُ بِاللهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَمَن یَتَّقِ الله یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا٭ وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ و َمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ؛2
و هر کس از خدا پروا کند، [خدا] برای او راه بیرون شدنی قرار میدهد و از جایی که حسابش را نمیکند، به او روزی میرساند و هر کس بر خدا اعتماد کند، او برای وی بس است.»
ج) رابطه انسان با خود و خدا
سومین مطلبی که در کلام امیرالمؤمنین(ع) به آن پرداخته شده، موضوع رابطه انسان با خود از یکسو و رابطه او با خدا از سوی دیگر است. براساس این کلام، انسان زمانی میتواند به خوبی با خدا ارتباط برقرار کند و از حفظ و حراست الهی بهرهمند شود که ابتدا با خود رابطه خوبی برقرار کرده و نظارت مناسبی بر اعمال و رفتار خود داشته باشد.
این همان حالتی است که مولا علی(ع) از آن به عنوان داشتن اندرزگوی درونی تعبیر کرده است؛ یعنی حالتی که انسان، پیوسته پندار، رفتار و گفتار خود را واکاوی کند و در صورت بروز هرگونه خطا، لغزش و اشتباه، چون اندرزگویی مشفق، نفس خود را نصیحت کند و از سرانجام ناگوار گناه و معصیت برحذر دارد. در این صورت خداوند با گماردن نگهبانی از فرشتگان، او را از افتادن در وادی هلاکت و گمراهی در امان نگه می دارد.
پینوشتها:
1. نهجالبلاغه، ترجمه: محمّد مهدی فولادوند، مواعظ (کلمات قصار)، ش 89، ص 433.
2. سوره طلاق (65)، آیات 2 و 3.
منبع:ماهنامه موعود