عنایت های قائم آل محمد (عج) (2)

عنایت های قائم آل محمد (عج) (2)

نویسنده: دکتر احمد (رجبعلی) زمانی

 

 

1. پاسخ به درخواست و استغاثه
ارادتمندان و علاقه مندان به صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به هنگام گرفتاری های فردی و اجتماعی، اعمّ از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، اخلاقی، روانی و نظامی هرگز از او غافل نشده اند، بلکه او را محرَم راز خود و اسرار خلقت دانسته، مشکلات خویش را با او در میان گذاشته اند و به او متوسّل شده اند و استغاثه جسته اند پاسخ خویش را شنیده و به درمان درد خویشتن رسیده اند و قدرت لایزال خداوند از آستین حضرت بقیه الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به سراغشان آمده و کمکشان نموده است، زیرا او همانند دیگر امامان معصوم است و هر آن چه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره ی آنان فرموده است، به طور یقین درباره ی آن ذخیره ی الهی نیز صادق است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: هُوَ إِمَامُ المُسلِمِینَ وَ مَولَی المُؤمِنینَ وَ خَلِیفَهُ رَبِّ العَالَمیِنَ وَ غِیَاثُ المُستَغِیثِینَ وَ حُجَّهُ اللهِ عَلَی خَلقِهِ أَجمَعِینَ (1)؛ او زعیم مسلمانان است و ولی امر مؤمنین است. جانشین خدا بر جهانیان است. فریادرس گرفتاران است. پناهگاه درماندگان است و حجّت خدا بر همه آفریدگان اوست.
در خصوص دست رسی به امام دوازدهم در عصر غیبت امام علی الهادی (علیه السلام) به محمد بن الفرج فرمود: وَ الطَّرِیقُ مَفتُوحَهٌ إِلَی إَمَامِکَ لِمَن یُرِیدُ اللهُ – جَلَّ جَلالُهُ – عِنَایَتَهُ بِهِ وَ تَمَامَ إِحسَانِهِ إِلَیهِ؛ برای رسیدن به امام معصوم و دست رسی به پیشوایت، راه باز است، برای کسی که عنایت خداوند شامل حالش شود و بخواهد تمام نعمتش را به وی احسان کند. (2)
حضرت مهدی (علیه السلام) در نامه ی شریف خود به شیخ مفید (رحمه الله) نوشت : سَلامُ اللهِ عَلَیکَ أَیُّهَا النَّاصِرُ لِلحَقِّ، الدَّاعِی إِلَیهِ بِکَلِمَهِ الصِّدقِ… وَ لَو أَنَّ أَشیَاعَنَا – وَفَّقَهُمُ اللهُ لِطَاعَتِهِ – عَلَی إجتِمَاعٍ مِنَ القُلُوبِ فِی الوَفَاءِ بِالعَهدِ عَلَیهِم لَمَا تَأَخَّرَ عَنهُمُ الیُمنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَت لَهُمُ الَّعَادَهُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَی حَقِّ المَعرِفَهِ وَ صِدقِهَا مِنهُم بِنَا فَمَا یَحبِسُنَا عَنهُم إِلّا مَا یَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَکَرَهُهُ وَ لا نُؤثِرُهُ مِنهُم وَاللهُ المُستَعانُ و هُوَ حَسبُنَا وِ نِعمَ الوَکِیلُ وَ صَلاتُهُ عَلَی سَیِّدِنَا البَشِیرِ النَّذِیرِ محمّد وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ سَلَّمَ (3)؛ درود خدا بر تو ای یاور حق که مردم را با صداقت و راستی به خدا دعوت می کنی…! همانا اگر شیعیان ما – خداوند به آنان توفیق اطاعت و بندگی اش را عنایت فرماید – قلب هایشان را در وفای به پیمان با ما یکی می کردند و متفق می شدند، ملاقات پربرکت ما برای آنان به تأخیر نمی افتد، بلکه با ملاقات [و تشرّفی که] براساس معرفت شامل حال آنان می شد سعادت به سرعت سراغشان می آمد. پس دوری و محرومیت از فیض ملاقات نیست مگر به خاطر آن چه را که انجام داده اند و ما آن را کراهت داریم و خوش آیند ما نیست و ما بر گفتار و کردار آنان متأثّر شده ایم و آن را از آنان نمی پسندیم. خداوند مددکار ماست و ما را کفایت می کند و بهترین وکیل در امور ما است و درود خدا بر سرور ما، کسی که بشارت دهنده و انذار کننده بود. او محمد [بن عبدالله] و اهل بیت پاکش می باشد. درود بر او و آلش باد. (4)

محرومیت از ملاقات به خاطر معصیت

سؤال: چرا توفیق ملاقات و تشرّف پیدا نمی کنیم و به خواسته های ما پاسخ نمی دهند؟

پاسخ:
ابتدا باید گفت: آیا شما به خواسته ها و انتظار امام زمان خویش عمل کرده اید که چنین انتظار و توقعی را دارید؟! شما فقط در گرفتاری ها و مشکلات خود به یاد او هستید و او را صدا می زنید و هرگز تصور نمی کنید که این امت در برابر امت معصوم خویش وظایف و تکالیفی دارد، چنان چه به تکالیف خود عمل کند، نوبت انتظار و توقع و طلب استغاثه و بیان نیازمندی ها می رسد. در آن زمان او در کمترین فرصت، پاسخ شما را خواهد داد.

ثانیاً:
چه بسا او را می بینید و به خواسته خویش می رسید و لکن او را نمی شناسید و برآوردن حاجات خویش را از جانب او نمی دانید، مگر ممکن است (امامی که در میان جمع زندگی می کند و صبح گاهان و شام گاهان همراه مردم است و برای ما و همه دعا می کند) او را نبینیم؟! بله. او را می بینیم و از وجودش بهره مند می شویم، ولی نمی شناسیم.

ثالثاً :
چنان چه انسانی بخواهد او را ملاقات کند و تشرّف حاصل شود و مطالب خویش را با او در میان بگذارد و در کنارش از دیدارش بهره ای وافر برد، باید تکالیف محوّله ی در زمان غیبت را خوب انجام دهد و معصیت نکند، زیرا گناهان قلب او را به درد می آورد و او را از معصیت کار متنفر می سازد. فرمایش امیرمؤمنان (علیه السلام) در کوفه بر منبر مسجد جامع آن شهر در برگیرنده ی پاسخ فوق است. امام جعفر صادق (علیه السلام) به عمربن مفضل (رحمه الله) فرمود : إنّ أمیرالمؤمنین – علیه السلام – قال علی منبر الکوفه: إِنَّ مِن وَرَائِکُم فِتَناً مُظلِمَهً عَمیَاءَ مُنکَسِفَهً لا یَنجُو مِنهَا إِلّا النُّوَمَهُ. قِیلَ : یَا أَمِیرَ المُؤمِنِینَ وَ مَا النّوَمَهُ؟ قَالَ: الَّذِی یَعرِفُ النَّاسَ وَ لا یَعرِفُونَهُ وَ اعلَمُوا أَنَّ الأَرضَ لا تَخلُو مِن حُجَّهٍ لِلهِ – عَزَّ وَ جَلَّ – وَ لَکِنَّ اللهُ سَیُعمِی خَلقَهُ عَنَها بِظُلمِهِم وَ جَورِهِم وَ إِسرَافِهِم عَلَی أَنفُسِهِم وَ لَو خَلَتِ الأَرضُ سَاعَهً وَاحِدَهً مِن حُجَّهٍ لِلهِ لَسَاخَت بِأَهلِهَا وَ لَکِنَّ الحُجَّهَ یَعرِفُ النَّاسَ وَ لا یَعرِفونَهُ کَمَا کَانَ یُوسُفُ یَعرِفُ النَّاسَ وَ هُم لَهُ مُنکِرونَ. ثُمَّ تَلا: (یَا حَسْرَهً عَلَى الْعِبَادِ مَا یَأْتِیهِم مِّن رَّسُولٍ إِلاَّ کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُون)؛ (5)
همانا امیرمؤمنان (علیه السلام) بر روی منبر مسجد جامع کوفه در برابر مردم فرمود: همانا در نسل های آینده شما آزمایش ها و فتنه های تاریک کور و مبهمی به وجود می آید که نجات نمی یابد احدی ار مگر « نُوَمَه » [آن کسی که در فتنه ها آرام و ساکت است و از خود عکس العملی نشان نمی دهد]. سؤال شد: امیر مؤمنان! « نُوَمه » چه کسی است؟!
پاسخ داد: کسی که مردم را می شناسد، ولی مردم از او شناختی ندارند. بدانید همانا کره زمین از حجت خدا خالی نخواهد ماند و همیشه در میان مردم حضور دارد و لکن خداوند مردمی را که به خاطر ظلم و ستم و نادانی و اسراف کردن در امور خویش جفا کرده اند، کور و نابینا می کند و از دیدن او محروم می گردند و چنان چه زمین یک ساعت از حجت خدا خالی بماند، زمین اهلش را فرو می برد. بلی. حجت خدا مردم را می بیند و می شناسد ولکن مردم او را نمی شناسند؛ همان طور که حضرت یوسف (علیه السلام) مردم [و برادران خویش] را می شناخت، ولی آنان وجود او را منکر بودند و وی را نمی شناختند. سپس امیر مؤمنان (علیه السلام) آیه ذیل را تلاوت فرمود: « افسوس بر این بندگان که هیچ پیامبری برای هدایت آنان نیامد مگر این که او را استهزاء کردند ». (6)
گویا امیرمؤمنان فرمودند که بودن امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در میان آن جمع بی اثر است. آنان از وجود او و ملاقات با او و تشرف در نزد او بی بهره هستند. پس حجت خدا (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در میان مرد هست ولکن این تشنگان به خاطر گناه از آب زلال و گوارا بهره مند نمی گردند.

2. بررسی پرونده ی اعمال بندگان با عنایت خاص
عرضه پرونده اعمال بر پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و امیر مؤمنان (علیه السلام) و دیگر امامان معصوم در زمان امامت آنان از جمله عقایدی است که محدثان و مفسران عالی قدر بر آن اصرار ورزیده اند و در جاهای مختلف بر آن تصریح کرده اند. قرآن کریم می گوید: (وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَیَرَى اللّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَهِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ)؛ (7) بگو عمل کنید! خداوند و پیامبرش و مؤمنان [خاص] اعمال شما را می بینند و به زودی به خداوند دانای نهان و آشکار بازگردانده می شوید و شما را به آن چه عمل کرده اید آگاه می سازند.
محدثان و راویان عالی مقدار روایات زیادی را ذکر کرده اند و این که عرضه اعمال بر پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و جانشینان معصوم او در هر هفته یک بار و یا هر روز و یا بیشتر، مورد کاوش و جرح و تعدیل و نقّادی قرار داده اند و بر آن اساس، احادیثی را نقل کرده اند. مرحوم شیخ حر عاملی و علامه نوری، بابی را به همین منظور آورده اند و در آن ده ها روایت مختلف ذکر کرده اند؛ مثل « باب وجوب الحذر من عرض الأعمال علی الله و رسوله و الأئمه علیهم السلام »؛ باب لزوم و توجه و ترس از عرضه ی اعمال و کردار بندگان بر خدا و پیامبر و امامان معصوم (علیهم السلام). (8)
حال با توجه به مطالب فوق باید گفت: عرضه و نشان دادن پرونده اعمال به حضرت بقیّه الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) جهت ارزیابی، از جمله امور مسلّمی است که روایات بر آن دلالت دارد و آن حضرت به هنگام ملاحظه و رؤیت متأثر می گردد. گاهی دعا می کند و درخواست توفیق بیشتر می نماید و گاه طلب استغفار و آمرزش برای صاحب پرونده خواهد نمود.
ابوسعید خدری گفته است: در محضر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بودم. عمّاربن یاسر در آن جا بود و عرض کرد: دوست داشتم در میان ما عمری طولانی همانند نوح پیامبر (علیه السلام) می کردی و ما بهره ی بیشتری می بردیم. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: یَا عَمَّارُ حَیَاتِی خَیرٌ لَکُم وَ وَفَاتِی لَیسَ بِشَرٍّ لَکُم أَمَّا فِی حَیَاتِی فَتُحدِثُونَ وَ أَستَغفِرُ اللهَ لَکُم وَ أَمَّا بَعدَ وَفَاتِی فَاتَّقُواللهَ وَ أَحسِنُوا الصَّلاهَ عَلَیَّ وَ عَلَی أَهلِ بَیتِی فَإِنَّکُم تُعرَضُونَ عَلیَّ (وَ عَلَی أَهلِ بَیتِی) وَ أَسمَاؤُکُم وَ أَسمَاءُ آبَائِکُم وَ قَبَائِلِکُم فَإِن یَکُن خَیراً حَمِدتُ اللهَ وَ إِن یَکُن (سِوَی ذَلِکَ) أَستَغفِرُ اللهَ لِذُنُوبِکُم … فَأَنزَلَ اللهُ – جَلَّ جَلالُه ُ – (وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَیَرَى اللّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ)؛ ای عمّار! زندگی من برای شما همراه با برکت و خیر است و مرگ من، امر شر و بدی نخواهد بود. شما در حیات و زندگی من گناه می کنید و من برای شما از خدا آمرزش می خواهم و لکن بعد از مرگ من برحذر باشید و از خدا بترسید [حدود و احکام او را مراعات کنید] و با زیبایی کامل بر من و بر اهل بیتم درود بفرستید. [برای من و اهل بیتم دعا کنید.] همانا پرونده اعمال شما به من (و اهل بیتم) عرضه خواهد شد. نام شما و پدران شما و قبائل شما در آن محفوظ است. پس چنانچه کار خیری انجام داده باشید خدا را سپاس می گویم و چنان چه غیر از اعمال خیر وجود داشته باشد برای گناهان شما از خداوند آمرزش می خواهم و استغفار می کنم. در آن هنگام خداوند آیه شریفه (وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَیَرَى اللّهُ …) نازل کرد: « بگو عمل کنید، خداوند و فرستاده ی او و مؤمنان اعمال شما را می بینند ». (9)
در پایان روایت فوق و دیگر روایات آمده است: مقصود از کلمه ی « مؤمنون » در این آیه، امامان و پیشوایان معصوم از آل محمد (علیهم السلام) هستند. یعقوب بن شعیب از امام صادق (علیه السلام) پرسید: مقصود از واژه « مؤمنون » در آیه شریفه ی (وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَیَرَى اللّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ) چیست؟ امام (علیه السلام) فرمود: هُم الائمه (علیهم السلام)؛ اینان پیشوایان معصوم بعد از رسول خدایند. (10)
برید عجلی گفته است: درباره آیه فوق از امام باقر (علیه السلام) پرسیدم، فرمود:
مَا مِن مؤمِنٍ یَمُوتُ وَ لاکَافِرٍ فَیُوضَعُ فِی قَبرِهِ حَتَّی یُعرَضَ عَمَلُهُ عَلَی رَسُولِ الله (صلی الله علیه و آله و سلم) وَ عَلَی عَلِیٍّ وَ هَلُمَّ جَرّاً إِلَی آخِرِ مَن فَرَضَ اللهُ طَاعَتَهُ عَلَی العِبَادِ؛ هر مؤمن و کافری که از دنیا برود، او را در خانه قبر نمی گذارند مگر این که اعمال و کردار گذشته او بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و علی [بن ابی طالب (علیه السلام)] عرضه می گردد که این شیوه در زمان هر امامی به اجرا درخواهد آمد تا آن امامی که خدا اطاعت او را بر بندگانش واجب نموده است. (11)

3. عنایت ویژه به شیعیان
در برخی روایات آمده است که امامان معصوم، شیعیان خویش را مورد عنایت و تفضل خاص قرار می دهند و بر پرونده آنان نظر کریمانه ای خواهند افکند؛ همان طور که امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) به موسی بن یسار فرمود: أَمَا عَلِمتَ أَنَّا مَعَاشِرَ الأَئِمَّهِ تُعرَضُ عَلَینَا أَعمالُ شِیعَتِنَا صَبَاحَاً وَ مَسَاءً فَمَا کانَ مِنَ التَّقصِیرِ فِی أَعمَالِهِم سَأَلنَا اللهَ تَعَالَی الصَّفحَ لِصَاحِبِهِ وَ مَا کَانَ مِنَ العُلُوِّ سَأَلنَا اللهَ الشُّکرَ لِصَاحِبِهِ؛ آیا می دانی همانا موقعیت ما، امامان معصوم این است که اعمال شیعیان ما هر بامداد و شبان گاه به ما عرضه می گردد؟ اگر در پرونده اعمال آنان کوتاهی [نسبت به واجبات و محرمات و …] مشاهده شود از خداوند درخواست گذشت و چشم پوشی خواهیم نمود و چنان چه دارای اعمال زیبا و والا باشند از خداوند و برای صاحبش درخواست شکرگزاری خواهیم نمود. (12)

4. حضور در موسم حجّ ابراهیمی و همراهی با زائران بیت الله الحرام
مراسم حج واجب در ماه ذی حجه، بزرگ ترین جلوه اجتماع توحیدی سالانه ی انسان های موحدی است که بندگی خویش را به مرحله ی ظهور و بروز می گذارند این مانور عظیم، جلوه ای از هماهنگی فطری، معنوی و تسلیم بودن انسان های موحّد در برابر خالق یکتاست. کنگره ی عظیم سیاسی – الهی – حج مظهر اقتدار، یک دلی، یک رنگی و اندیشه ی توحیدی اسلامی است؛ اندیشه ای که زیربنای ساختار توحیدِ کلمه و وحدت یک پارچه موحدان در برابر شیاطین بزرگ و ابرقدرت ها است.
لباس اِحرام، تَلبیه (13) شعار واحد میلیون ها انسان مُحرم، طواف گرد خانه معشوق، سعی و تلاش برای موحّد شدن، سرتراشی و حلق، برائت و بی زاری از دشمنان قسم خورده دین و مکتب، هجوم یک پارچه جهت نابودی دشمن، آن هم با سلاح واحد و شعار واحد و … آیا می تواند بدون امیر الحاج معصوم و منهای خلیفه ی خدا در روی زمین و محور عالم امکان یعنی حجه بن الحسن المهدی، صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تحقق پذیرد و به اجرا درآید؟! مسلّم باید گفت: خیر، زیرا حجّ بدون حضور حضرت بقیّه الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در چنین موسم بزرگی، حج نخواهد بود. حج بدون او عرفان، معنویت، صفا و حقیقت ندارد. حج بدون صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، گردش بر خانه معشوق بدون عشق است که نتیجه آن پاسخ نشنیدن است.
عبید بن زراره گفته است از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که فرمود: یَفقِدُ النَّاسُ إِمَامهم فَیَشهَدُ المَوسِمَ فَیَرَاهُم وَ لا یَرَونَهُ؛ مردم [حاجیان] امام زمان خودشان را نمی یابند، در حالی که او در موسم حج حاضر است، آما آن ها او را نمی بینند. (14)
حضرت مهدی، دوازدهمین جانشین رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در کنگره ی سالانه ی حج، در عرفات، مشعر الحرام، منا و مسجد الحرام حضور به هم می رساند و همانند دیگران مناسک خویش را به جا می آورد و لکن قبولی حج دیگر زائران بیت الله الحرام با پذیرش و امضای اوست؛ همان طور که بسیاری از زائران عارف آن را در عالم رؤیا و واقع دیده اند و شنیده اند.
عبدالله بن جعفر حمیری گفته است بعد از موسم حج به محضر نایب خاص حضرت بقیّه الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، محمد بن عثمان عمری (رضی الله عنه) رسیدم. از او پرسیدم: آیا صاحب الأمر (علیه السلام) را ملاقات کردی؟ او در مراسم حضور داشت؟ پاسخ داد:نَعَم وَ آخِرُ عَهدِی بِهِ عِندَ بَیتِ اللهِ الحَرَامِ وَ هُوَ یَقُولُ اللهُمَّ أنجِزلِی مَا وَعَدتَنی؛ بلی. آخرین لحظه ای که وی را ملاقات کردم در کنار کعبه و خانه ی خدا می فرمود: بار خدایا! آن چه را به من وعده دادی خود آن را قطع کن و زمانش را برسان. (15)
هم چنین محمد بن عثمان عمری گفته است: رَأَیتُهُ صلوات الله علیه مُتَعَلِّقاً بِأَستَارِ الکَعبَهِ فِی المُستَجَارِ وَ هُوَ یَقُولُ الَّهُمَّ انتَقِم لِی مین أَعدَائِکَ؛ دیدم حضرت صاحب الزمان – صلوات الله علیه – را در حالی که به پرده ی کعبه در ناحیه « مستجار » (16) چنگ زده بود و ملتمسانه مناجات می کرد و می گفت: بار خدایا! انتقام مرا از دشمنانت بگیر. [و در آن سرعت بخش]. (17)
محمد بن عثمان عمری، خود به زیارت بیت الله الحرام رفته بود تا در غیبت صغری جواب گوی بعضی از امور زائران و حجّاج بیت الله الحرام باشد. عده ای از او خواستند به خدمت حضرت مهدی (علیه السلام) تشرّف پیدا کنند. از وی پرسیدند: آیا امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در موسم حج حضور داشته اند؟ او در پاسخ همگی گفت: وَاللهِ إِنَّ صَاحِبَ هَذَا الأَمرِ لَیَحضُرُ المَوسِمَ کُلَّ سَنَهٍ یَرَی النَّاسَ وَ یَعرِفُهُم وَ یَرَونَهُ وَ لا یَعرِفُونَهُ؛ سوگند به خدا! همانا صاحب الامر و امام زمان شما در موسم حج در هر سال شرکت می کند. آن حضرت مردم را می بیند و آنان را می شناسد و مردم او را می بینند و لکن او را نمی شناسند. (18)

ادامه دارد…

پی‌نوشت‌ها:

1. طبری، بشاره المصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) لشیعه المرتضی، ص 308، ح 6.
2. بحارالانوار، ج 53، ص 306.
3. الاحتجاج، ج 2، ص 449 و بحارالانوار، ج 53، ص 176.
4. نامه ی فوق از ناحیه ی مقدسه در اول شوال 412 هـ.ق صادر گردید.
5. یس، آیه 30.
6. نعمانی، کتاب الغیبه، ص 140، ب 10، ح 2، باب ما رُوِیَ فی غیبه الامام المنتظر الثانی عشر – علیه السلام – و بحار الانوار، ج 51، ص 112، ح 8.
7. توبه، آیه 105.
8. مستدرک الوسائل، ج 12، باب 100، ص 161 و وسائل الشیعه، ج 16، ص 107، باب 101.
9. مستدرک الوسائل، ج 12، ص 163، شماره مسلسل 13788، ح 8.
10. وسائل الشیعه، ج 16، ص 107، شماره مسلسل حدیث 21104 و 21122.
11. همان، ج 16، ص 113، شماره مسلسل حدیث 21123.
12. میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج 12، ص 164 و بحارالانوار، ج 49، ص 98.
13. تلبیه: لبیّک، اللهُمّ لبیّک، لبیّک لا شریکَ لکَ لبیّک، انّ الحمد و النعمه لک و الملک، لا شریک لَک، لبّیک.
14. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج 2، ص 170، ح 7.
15. من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 520، ح 3115 و وسائل الشیعه، ج 12، ص 259، ح 17690.
16. مستجار، قسمتی از کعبه کنار رکن یمانی است و مقابل درب فعلی کعبه واقع شده است، زیرا قبل از تجدید بنا در زمان گذشته، درب دیگر مقابل درب فعلی در ضلع جنوبی بود. زائر جهت پناه بردن به خدا از آتش جهنم بدان قسمت پناهنده می گردد. (طریحی، مجمع البحرین، ج 3، ص 253).
17. من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 520، ح 3115 و شیخ طوسی، الغیبه، ص 364.
18. همان، ح 3115؛ مستدرک الوسائل، ج 10، ص 43 و بحارالانوار، ج 51، ص 350.
منبع مقاله :
زمانی، احمد؛ (1393)، اندیشه انتظار (شناخت امام عصر(عج) و چگونگی حکومت جهانی صالحان)، قم: بوستان کتاب، چاپ پنجم

 

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید