تَجَسُّس یک آسیب اجتماعی

تَجَسُّس یک آسیب اجتماعی

 

سخنران : حجت الاسلا شکوری امام جمعه و مسئول محترم حوزه های علمیه خوی

تَجَسُّس:

یکی از صفات رذیله و نکوهیده در آیات قرآن و احادیث اهل بیت (ع) تجسّس در زندگی و احوال دیگران است.
در ارتباط با موضوع تجسّس عناوین متعددی برای بررسی وجود دارد لکن با توجه به گستردگی دایره این بحث چند عنوان انتخابی را در حوصله یک جلسه و اجتماع عمومی مورد بررسی قرار می دهیم از قبیل:
1- معنی و مفهوم تجسّس
2- حکم شرعی تجسّس با تمسّک به آیات و احادیث
3- پیامد ها و آثار سوء تجسّس
4- بررسی انگیزه های اقدام به تجسّس
5- درمان بیماری تجسّس
6- موارد استثناء در تجسّس

الف: معنی تجسس:

1- صاحب مجمع البحرین می نویسد:
اَلتَّجَسُّسُ:
التَّفْتیشُ عَنْ بَواطِنِ الْأُمُورِ وَ تَتَبُّعُ الْأَخْبارِ وَ اَکْثَرُ ما یُقالُ فِی الشَّرِّ وَ مِنْهُ الْجاسُوس(1)
لازم به ذکر است که مجمع البحرین ذیل همین واژه حدیثی را نقل می کندکه :
اَلنّاسُ جَواسیسُ الْعُیوبِ فَاحْذَرُوهُمْ
2- زُبیدی در تاج العروس می نویسد:
اَلجَسُّ:
اَلْمَسُّ بِالْیَدِ وَ مِنَ الْمَجازِ اَلْجَسُّ:
تَفَحُصُّ الْأَخْبارِ وَ الْبَحْثُ عَنْها(2)
3- در تفسیر نمونه ذیل آیه شریفه 12 سوره حجرات می نویسد:
تجسُّس و تحسُّس:
هردو بمعنای جستجوگری است ولی اوّلی معمولاً در امور نامطلوب می آید و دوّمی غالباً در امر خیر که حضرت یعقوب به فرزندانش دستور می دهد
یا بَنِیَّ اِذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یُوسُفَ وَ اَخیهِ (3)
ای فرزندانم بروید و در جستجوی یوسف باشید.(4)
4- مرحوم علامه طباطبائی در تفسیر المیزان می نویسد:
اَلتَّجَسُّس بِالْجیمِ تَتَبُّعُ ما اِسْتَتَرَ مِنْ اُمُورِ النّاسِ لِلْاِطِّلاعِ عَلَیْها(5)
5- در فرهنگ قرآن می نویسد:
تجسّس در اصطلاح قرآن به معنای کسب اطلاعات از لغزشهای مؤمنان است که در شمار رذایل اخلاقی قرار دارد. (6)

ب: حکم شرعی تجسّس:

1- در قرآن می فرماید:
یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ اِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا(7)
ای کسانیکه ایمان آورده اید از بسیاری از گمانها بپرهیزید چرا که بعضی از گمانها گناه است و هرگز ( درکار دیگران ) تجسّس نکنید
در ارتباط با تفسیر آیه شریفه چند نکته لازم به یادآوری است:
1- علّت اینکه پس از نهی از سوءظن اِجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ
نهی از تجسّس را مطرح فرمود: وَ لا تَجَسَّسُوا
بدلیل این است که شاید کسی بگوید حالا که سوءظن مورد نکوهش قرار گرفته است من برای رهایی از آن و کشف حقیقت به جستجو از حالات شخصی دیگران می پردازم تا ظن خود را به یقین تبدیل کنم لذا نهی از تجسّس می خواهد از این اقدام خلاف جلوگیری بکند.(8)
2- از ظاهر آیه شریفه استفاده می شود سوءظن سرچشمه تجسّس است و تجسّس موجب افشای عیوب و اسرار پنهانی ، و آگاهی بر این امور سبب غیبت می شود که در ادامه آیه شریفه می فرماید:
وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً
لذا دین اسلام از معلول و علت ، همگی نهی کرده است.(9)

تجسّس از دیدگاه روایات:

1-عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ و أَبِی عَبْدِاللهِ عَلَیْهِما السَّلام:
قالا: أَقْرَبُ مَا یَکُونُ الْعَبْدُ إِلَی الْکُفْرِ أَنْ یُواخِیَ الرَّجُلَ عَلَی الدّینِ فَیُحْصِیَ عَلَیْهِ عَثَراتِهِ وَ زَلاّتِهِ لِیُعَنِّفَهُ بِها یَوْماً مّا (10)
امام باقر و امام صادق (ع) ، فرمودند:
نزدیکترین وضعی که بنده به کفر دارد این است که با مردی برادر دینی باشد و لغزشها و خطاهای او را شماره گیرد تا یک روزی او را بدانها سرزنش کند
2- عَنْ إِسْحاقَ بْنِ عَمّارٍ :
قالَ: سَمِعْتُ أَباعَبْدِاللهِ (ع) یَقُولُ : قالَ رَسُولُ اللهِ (ص):
یا مَعْشَرَ مَنْ أَسْلَمَ بِلِسانِهِ وَ لَمْ یُخْلِصِ الْإِیمانَ إِلی قَلْبِهِ لا تَذُمُّوا الْمُسْلِمینَ وَ لا تَتَبَّعُوا عَوْراتِهِمْ فَإِنَّهُ مَنْ تَتَبَّعَ عَوْراتِهِمْ تَتَبَّعَ اللهُ عَوْرَتَهُ وَ مَنْ تَتَبَّعَ اللهُ تَعالی عَوْرَتَهُ یَفْضَحْهُ وَ لَوْ فِی بَیْتِهِ (11)
از امام صادق (ع) که رسولخدا (ص) فرمود:
ای گروه کسانیکه به زبان اسلام آورده و ایمان به دلش خوب ننشسته ! مسلمانان را نکوهش مکنید و عیبهای آنها را دنبال نکنید زیرا هرکه از عیوب آنها دنباله گیری کند ، خدا از عیوب او دنباله گیری کند و هر که را خدا دنبال عیبش برآید رسوایش کند گرچه در خانه اش باشد
3- عَنْ اَبِی جَعْفَرٍ (ع) قالَ رَسول اللهِ (ص) :
… لا تَتَبَّعُوا عَثَراتِ الْمُسْلِمینَ فَاِنَّهُ مَنْ تَتَبَّعَ عَثَراتِ الْمُسْلِمینَ تَتَبعَ اللهُ عَثْرَتَهُ وَ مَنْ تَتَبعَ اللهُ عَثْرَتَهُ یَفْضَحْهُ (12)
دنبال لغزشهای مسلمانان نباشید چون کسیکه لغزشهای مسلمین را دنبال کند خداوند نیز پیگیر لغزشهای او خواهد بود و هر کس خدا پیگیر لغزشهایش باشد او را مفتضح خواهد کرد

انگیزه های تجسّس :

یکی از مباحث مهم در موضوع تجسّس انگیزه های آن است.
چون شناخت انگیزه ها رسیدن به درمان را آسان می کند لذا لازم است به مواردی از این انگیزه ها که نوعاً در احادیث اهل بیت (ع) وارد شده است اشاره گردد:
1- صفات رذیله :
در کُتب اخلاقی مطرح شده است عامل بسیاری از اعمال ناپسند از جمله تجسس، بودن صفات و ویژگیهای رذیله در وجود انسان است از قبیل : حسادت ، بدخواهی دیگران ، کینه توزی ، عداوت ، تنگ نظری ، غرور و عقده حقارت
2- بدبینی :
بعضی انسانها در اثر عوامل متعدد ژنتیکی ، تربیتی و محیطی آدمهای بدبینی هستند و در ارتباط با همه پدیده ها دیدگاه منفی دارند لذا از جمله آثار و تبعات بدبینی تجسّس در اسرار دیگران است که به شدت مورد نکوهش قرار گرفته اند.
رسولخدا (ص) می فرماید :
شَرُّ النّاسِ الظّانُّونَ وَ شَرُّ الظّانّینَ اَلْمُتَجَسِّسُونَ وَ شَرُّ الْمُتَجَسِّسینَ اَلْقَوّالوُنَ وَ شَرُّ الْقَوّالینَ اَلْهَتّاکُون (13)
بدترین مردم سوء ظن برندگانند و بدترین سوءظن برندگان تفتیش کنندگانند و بدترین تفتیش کنندگان پُرحرفان نند و بدترین پرحرفان هتاکان هستند.
3- ماجراجویی :
بعضی افراد از روحیّه شرارت و ماجراجویانه برخوردارند ، مدام دنبال این هستند که از ویژگیها و خصوصیات زندگی دیگران مطّلع باشند و همیشه پرس و جو می کنند تا اطلاعات جدیدی از اسرار مردم داشته باشند.
4- قدرت طلبی :
در جامعه هستند افرادی که علاقه دارند با از بین بردن آبروی دیگران خودشان را در میان مردم محبوب القلوب ببینند و برای رسیدن به این هدف روش تجسّس از عیوب آنان را انتخاب می کنند.

آثار و نتایج تجسّس :

برای تجسّس در جامعه آثار زیانبار متعددی وجود دارد بویژه در صورتیکه خدایی نکرده به فرهنگ تبدیل شود چند نمونه از این آثار را از دیدگاه روایات مورد اشاره قرار می دهیم:
1- نفرت مردم :
تمامی مردم از جاسوس نفرت دارند و از او کناره گیری می کنند.
امیرالمؤمنین (ع) فرمود :
کسیکه در جستجوی عیوب پنهانی دیگران باشد خدا او را از دوستی دلهای مردم محروم می سازد.(14)
از امام صادق (ع) نقل شده فرمود :
لا تُفَتِّشِ النّاسَ عَنْ اَدْیانِهِمْ فَتَبْقی بِلا صَدیقٍ(15)
از دین و آیین مردم پرس و جو مکن که بی دوست می مانی
2- حاکمیّت ناامنی بر جامعه :
از جمله آثار سوء تجسّس حاکم شدن ناامنی بر جامعه ، حراج شدن آبروی مردم ، رواج بدبینی و خصومت در میان انسانهاست.
متّقی هندی در کنزالعمال نقل می کند :
اَنَّ عُمَرَ بْنَ الْخَطّابِ کانَ یَعُسُّ بِالْمَدینَهِ مِنَ الْلَیْلِ ، فَسَمِعَ صَوْتَ رَجُلٍ فِی بَیْتٍ یَتَغَنّی ، فَتَسَوَّرَ عَلَیْهِ ،
فَقالَ : یا عَدُوَّا اللهِ اَظَنَنْتَ اَنَّ اللهَ یَسْتُرُ کَ وَ اَنْتَ فِی مَعْصِیَهٍ ؟
فَقالَ : وَ اَنْتَ یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ (ع)
لا تَعْجَلْ عَلَیَّ ، اِنْ اَکُنْ عَصَیْتُ اللهَ واحِدَهً فَقَدْ عَصَیْتَ اللهَ فِی ثَلاثٍ :
1- قالَ : (وَ لا تَجَسَّسُوا) (16) وَ قَدْ تَجَسَّسْتَ
2- وَ قالَ ( وَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ اَبْوابِها ) وَ قَدْ تَسَوَّرْتَ عَلَیَّ وَ دَخَلْتَ عَلَیَّ بِغَیْرِ اِذْنٍ
3- وَقالَ اللهُ تَعالِی:(لا تَدْخُلُوا بُیُوتاً غَیْرَ بُیُوتِکُمْ حَتّی تَسْتَأنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلی اَهْلِها)(17)
قالَ : عُمَرُ فَهَلْ عِنْدَ کَ مِنْ خَیْرٍ ، اِنْ عَفَوْتُ عَنْکَ ؟
قالَ : نَعمْ ! فَعَفا عَنْهُ وَ خَرَجَ وَ تَرَ کَهُ (18)
عمر بن خطاب در مدینه شب گردی می کرد. صدای آواز خواندن مردی را از خانه ای شنید. از دیوار خانه بالا رفت و گفت :
ای دشمن خدا خیال کرده ای که خداوند برای تو گنهکار پرده پوشی می کند؟
آن مرد گفت : ای امیر مؤمنان (ع) تو هم درباره من تند مرو
اگر من یک گناه کردم تو سه گناه مرتکب شدی
خداوند فرموده است : تجسّس نکنید و تو تجسّس کردی
فرموده است از درها وارد خانه شوید و تو از دیوار بالا آمدی
بدون اجازه بر من وارد شدی در حالیکه خداوند متعال فرموده است
وارد خانه های جزخود نشوید مگرآنکه اجازه بگیرید و براهل آنها سلام کنید
عمر گفت اگر تو را ببخشم دست از این کارها برمیداری؟
گفت : آری . عمر او را بخشید و از منزلش بیرون رفت.
3- آثار وضعی تجسّس :
نوع گناهان آثار وضعی دارند ، تجسّس نیز از جمله آنهاست.
در بعضی از روایات قبلی وارد شده بود که در عیوب دیگران تجسس نکنید چراکه خداوند تجسس کننده را رسوا خواهد نمود. (19)
و از امیرالمؤمنین (ع) نقل شده می فرماید :
کسیکه از اسرار دیگران تفتیش کند خدا اسرار او را برملا می سازد. (20)
و باز در روایت دیگر می فرماید :
کسیکه از اسرار همسایه خود تفتیش کند پرده اسرار او پاره می شود.(21)

مواردی که تجسّس جایز است :

تاکنون مطالبی در ارتباط با حرمت و عدم جواز تجسّس در امورات شخصی دیگران مطرح گردید در پایان این بحث لازم است موارد استثنائی تجسّس را مورد اشاره قرار بدهیم:
1- تجسّس در جنگ :
بر اساس مفاد روایات و مستندات تاریخی پیامبر بزرگوار اسلام (ص) در جنگهای اسلامی برای کسب اطلاعات از امکانات و طرح ها و توطئه های دشمنان از افرادی بعنوان جاسوس استفاده می فرمودند.
الف : از امام رضا (ع) نقل شده است فرمود :
کانَ رَسُولُ اللهِ (ص) اِذا بَعَثَ جَیْشاً فَاتَّهَمَ اَمیراً بَعْثَ مَعَهُ مِنْ ثِقاتِهِ مَنْ یَتَجَسَّسُ لَهُ خَبَرَهُ(22)
پیامبر خدا (ص) هرگاه سپاهی را گسیل می داشت و به فرماندهی بد گمان بود یکی از افراد مورد اعتماد خود را به عنوان جاسوس همراه او می فرستاد
ب : باز در زمینه جنگ احزاب وارد شده :
قالَ النَّبِیُّ (ص) یَوْمَ الْاَحْزاب : مَنْ یَأتینا بِخَبَرِ الْقَوْمِ ؟ فَقالَ الزُّ بَیْرُ : اَنَا، قالَها ثَلاثاً وَ یُجیبُهُ الزُّبَیْرُ ، ثُمَّ قالَ (ص) : اِنَّ لِکُلِّ نَبِیٍّ حَوارِیَّ وَ اِنَّ حَوارِیَّ الزُّبَیْرُ(23)
پیامبر خدا (ص) در جنگ احزاب فرمود :
چه کسی حاضر است از آنان (دشمن) برای ما خبر بیاورد ؟ زبیرعرض کرد : من.
پیامبر (ص) سه بار سخن خود را تکرار کرد و هر بار زبیر اظهار آمادگی کرد.
آنگاه پیامبر (ص) فرمود : هر پیامبری حواری دارد و حواری من زبیراست.
ج : در سنن ابی داوود نقل شده است :
بَعْثَ – یَعْنِی النَّبِیُّ (ص) بُسْبَسَهَ عَیْناً یَنْظُرُ ما صَنَعَتْ عِیرُ اَبِی سُفْیانَ (24)
یعنی پیامبر (ص) بُسبَسه را بعنوان جاسوس فرستاد تا ببیند کاروان ابی سفیان چه می کند؟
لازم به یادآوری است در زمینه جاسوسی در جنگ در کتب روائی، سیره و تاریخی مطالب زیادی نقل شده است که در صورت لزوم مراجعه شود. از آن جمله است : السیره النّبویه ابن هشام
2- تجسّس برای حفظ امنیّت عمومی :
با توجه به توسعه و گستردگی توطئه های دشمنان بویژه کشورهای استعمارگر و راه اندازی باندهای متعدد تروریستیِ قاچاق اجناس ، باندهای مافیایی مواد مخدر، باندهای مفاسد اخلاقی برای انحراف جوانان جامعه در این قبیل موارد با احرازضرورت و با رعایت مقررات و ضوابط شرعی کسب اطلاعات، مجاز شمرده شده است.
3- تجسّس در مسائل شخصی که جنبه حیاتی دارد:
در مواردی که مصالح فردی و اجتماعی اقتضاء می کند تحقیقات و بررسیهایی در امورات شخصی دیگران جایز شمرده شده است
الف :در موضوع ازدواج هرکدام از زن و مرد حق دارند در ارتباط با اموراتی که در امر ازدواج نقش اساسی دارد، به تحقیق و بررسی بپردازند.
و کسانیکه از آنها بعنوان مشاور استفاده می شود مجازند اطلاعات لازم را در اختیار عامل تحقیق قرار بدهند و مطالبی که احیاناً علیه فرد مورد نظر مطرح می شود از جمله موارد استثنایی غیبت است.
ب :در مورد تجارت و شراکت در امورات کاری
ج : در انتخاب فردی بعنوان کارمند بویژه در مسئولیتهای حساس
د : انتخاب و گزینش معلم و استاد که با عقاید جوانان جامعه سروکار دارد
هـ : انتخاب مدیر و مسئول یک اداره و مجموعه مهم و اساسی

پی نوشت ها :

(1) مجمع البحرین / طریحی ج1 ماده (جَسّ)
(2) تاج العروس / زبیدی ج 15 ماده (جس)
(3) تفسیر نمونه/جمعی از نویسندگان ج 22 ص 192
(4) سوره یوسف آیه 87
(5) تفسیر المیزان / علامه ج 18 ص 327
(6) فرهنگ قرآن / رفسنجانی ج 7 ص 412
(7) سوره حجرات آیه 12
(8) المعجم فی فقه لغه القرآن / مجمع البحوث ج 9 ص 606
(9) تفسیر نمونه ج 22 ص 193
(10) اصول کافی/ کلینی ج 2 ص 354
(11) البرهان فی تفسیر القرآن / بحرانی ج 7 ص 363
(12) اصول کافی/ کلینی ج 2 ص355
(13) مستدرک الوسائل / نوری ج 9 ص 147
(14) شرح غرر حدیث 8800
(15) بحار الانوار / علامه مجلسی ج 78 ص 253
(16) سوره حجرات آیه 12
(17) سوره نور آیه 27
(18) کنزالعمال / متقی هندی ح 8827
(19) اصول کافی / کلینی ج 2 ص 354
(20) شرح غرر ج 5 ص 371
(21) غررالحاکم ح 8798
(22) وسائل الشیعه / حر عاملی ج 11 ص 44/4
(23) التاج الجامع للاصول ج 4 ص 402
(24) سنن ابی داوود ج 3 ص 38/2618

منبع:سایت شورای سیاستگذاری ائمه جمعه

 

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید