خانواده، کوچک ترین واحد اجتماع و متشکل از مرد و زنی است که بر پایه ی سلسله ای از باورها و ارزش ها، از طریق قرارداد «ازدواج» به سرمایه گذاری مشترک عاطفی – معنوی پرداخته اند.
در فرهنگ اسلامی، ازدواج، پیوندی مقدس و میثاقی محکم، (1) بنایی محبوب در نزد خداوند(2)، عاملی مؤثر در دوام دینداری (3) و در پذیرفته شدن عبادت انسان (4) و شکل گیری مودت و رحمت (5) است. ازدواج، در اسلام، همچنین راه درست خویشتنداری و عفاف، (6) تضمین رزق و روزی (7) و اقتدا به سنت نبوی (8) است.
از نظر علم حقوق، «ازدواج، رابطه ای حقوقی است که برای همیشه یا مدتی معین، به وسیله ی عقد مخصوص، بین زن و مرد، برقرار می شود و به آنها حق می دهد که از یکدیگر ، بهره ی جنسی ببرند». (9)
در تعریفی دیگر، از ازدواج و زندگی زناشویی، به عنوان یک پدیده ی طبیعی و قرادادی نام برده شده است. (10) همچنین برخی ازدواج را فرآیندی از کنش متقابل بین یک مرد و یک زن، برخوردی دراماتیک بین فرهنگ (قواعد اجتماعی) و طبیعت (کشش جنسی) و پیوندی دائمی میان دو جنس مخالف می دانند که در یک چارچوب رسمی و قانونی، مجاز به برقراری مناسبات جنسی می شوند. (11)
ازدواج بر حسب تنوع فرهنگ ها و اقوام، دارای انواع گوناگونی همچون داخلی، خارجی، رسمی، غیر رسمی، صوری، خصوصی، موقت، دائم و… (12) است که هر کدام، دارای تعریف خاص خود است. در این مطالعه، ازدواج دائمی و رسمی – که به تشکیل خانواده و زن و شوهری منجر می گردد – مدنظر است.
علل فرار از ازدواج
نگرش افراد به ازدواج، به عنوان یک واقعیت اجتماعی، تحت تأثیر فرهنگ و نقش و موقعیتی است که فرد، در آن زندگی می کند. بنابراین، دیدگاه فرد نسبت به ازدواج، تابع فرهنگی است که به آن تعلق دارد. این دیدگاه، همچنین با جایگاه فرد در جامعه، ارتباط تنگاتنگ دارد.
از طرف دیگر، مسئله ی مشکلات و موانع ازدواج از یک سو و آرزوها و ایده آل ها و تصویری که دختران و پسران از آینده و زندگی مشترک خود دارند، از سوی دیگر، موجب شده است که جوانان، به آسانی، تن به ازدواج ندهند و به عبارت دیگر، از آن بگریزند.
عوامل بسیاری در این زمینه، مؤثرند که برخی از آنها واقعی و برخی دیگر ساخته و پرداخته ی ذهنیات فرد هستند. این عوامل، عبارت اند از:
1. تحول در الگوهای رفتاری
در دهه های اخیر، در الگوهای رفتاری خانواده ها، تحول جدی ای به وجود آمده است. تغییر در الگوی مصرف، نوع پوشاک، مسکن، سطح انتظارات خانواده ها و توجه به آراسته بودن ظاهری، موجب گردیده است که مفهوم زندگی، به طور کلی دگرگون شود. امروزه رفاه، از مهم ترین مسائلی است که خانواده ها توجه بیشتری به آن مبذول می دارند.
جوان امروز، در جستجوی رسیدن به شکلی از زندگی است که رهیافت واقعی جامعه است؛ اما از سوی دیگر، فرصت ها و امکانات مساوی برای دستیابی به این شرایط، برای همگان وجود ندارد. بسیاری از جوانان می اندیشند که تأمین هزینه های گزاف عقد و عروسی، تهیه منزل و پرداخت اجاره خانه، بسیار سخت است و از آن جا که نمی توان از عهده ی مخارج آینده ی زندگی برآمد، بر خلاف میل باطنی، از ازدواج می گریزند.
در پژوهش آماری صورت گرفته از میان دانشجویان، بسیاری از آنان، مشکلات مالی را از موانع ازدواج ذکر کرده اند. (13) و متأسفانه تعداد این قبیل افراد، نسبتا زیاد است.
امروزه با توجه به تغییرات کیفی صورت گرفته در امر ازدواج، در مورد مهریه، گرایش برتر جامعه، موافقت با تعیین مهریه است؛ اما اغلب خانواده های دختران، مهریه ی بالایی را پیشنهاد می کنند که معقول و منطقی نیست و معولا یک جوان یا حتی یک فرد میان سال شاغل در ایران، با چند سال پس انداز کردن تمامی درآمد خویش هم به سختی از عهده ی پرداخت آن بر می آید.چنین تعهدی (که طبق قوانین ایران، مرد در لحظه ی ثبت ازداج، پرداخت نقدی آن را تضمین می نماید)، کارایی دیگری جز ایجاد نگرانی و اضطراب و دلخوری و کدورت ندارد.
تا چندی قبل، زندگی بسیاری از زوج های جوان، در کنار پدر و ماد پسر آغاز می گردید؛ اما امروزه، تشکیل یک زندگی باید در محل جدیدی باشد و همین موضوع، توقع دختران را از پسرها، برای داشتن توانایی و قدرت اقتصادی، افزایش می دهد و تأمین مالی، اشتغال و نوع شغل پسران را حائز اهمیت می کند.
2. ادامه ی تحصیل و تحول در موقعیت زنان
یکی دیگر از عواملی که موجب فرار جوانان ز ازدواج شده است، گرایش به ادامه ی تحصیل در بین جوانان است. در جامعه ی امروز ایران، اغلب پسران و دختران، علاقه دارند که تحصیلات خود را ادامه دهند و برداشت بسیاری از آنان این است که ازدواج، فرصت ادامه ی تحصیل را از آنها سلب می کند. بویژه تحول موقعیت اجتماعی زنان و گرایش آنها به تحصیلات عالی، موجب شده که در امر ازدواج جوانان، تأخیر رخ دهد. (14)
خانواده ها عقیده دارند که دختر و پسر، پس از ازدواج، به دلیل پذیرش مسئولیت همسری، نمی توانند درس بخوانند و غالبا حاضر نیستند که درباره ی ازدواج فرزندان خود در ایام تحصیل آنها اقدام کنند.
3. وسواس بیش از حد در انتخاب همسر
یکی دیگر از عوامل گریز جوانان از ازدواج ، وسواس و احتیاط بیش از اندازه ی دختر و پسر؛ در مورد همسر آینده است. افرادی که بیش از اندازه؛ در این زمینه وسواس به خرج می دهند، نمی توانند در مورد ازدواج و انتخاب همسر آینده ی خود، تصمیم قطعی بگیرند و حتی گاهی ساعت قبل از مراسم خواستگاری یا چند روز مانده به مراسم عقد، قول و قرارها را زیر پا می گذارند و حاضر به ازدواج نمی شوند.
وسواس در انتخاب همسر، تقریبا هیچ گاه موجب انتخاب بهتر و مناسب تر نمی شود و تنها سالیانی از عمر دختر یا پسر را هدر می دهد و روحیه ی آنها را با اندوه و حسرت و افسردگی و بدبینی همراه می سازد.
4. فراهم بودن زمینه ی ارضای نیاز جنسی در بیرون از چارچوب خانواده
بین فرار از ازدواج و انحرافات اخلاقی، رابطه ای دوسویه وجود دارد. برخی پژوهش ها نشان می دهند که روابط آزاد بین دختر و پسر و امکان ارضای جنسی در بیرون از چارچوب خانواده (چه به صورت مشروع و چه نامشروع)؛ نیاز به ازدواج را در جوانان، کم رنگ کرده است.
برخی جوانان برای ارضای غرایز طبیعی خود، به ارتباط آزاد با جنس مخالف، بسنده می کنند (15) و چون این گونه روابط، مسئولیت چندانی بر عهده ی فرد نمی گذارد، خود زمینه ساز فرار دختران و پسران از ازدواج می شود.
5. اعتقاد به داشتن زندگی آزاد
برخی از جوانان، بر این باورند که ازدواج، باعث ایجاد محدودیت در بسیاری از خواسته ها و نیازهای آنان می شود و از این رو، ترجیح می دهند که به شکل آزاد زندگی کنند.
شاید بیشتر افرادی که ازدواج را عمل محدود کننده ی آزادی های فردی می دانند، فلسفه و حقیقت ازدواج را به خوبی درک نکرده و طرفدار آزادی به معنای غربی آن باشند و از این رو، حاضر نمی شوند که ازدواج کنند.
فرجام سخن
فرار از قانون طبیعت، ممکن نیست و غریزه و فطرت را نیز نمی توان سرکوب کرد. همسر خوب، در درجه ی نخست، یک تکیه گاه روحی و مایه ی آرامش روانی است که هیچ چیز حتی تحصیلات دانشگاهی، نمی تواند جای آن را بگیرد، به علاوه، میل فطری انسان به زندگی مشترک و داشتن فرزند، برای همیشه، قابل سرکوب کردن نیست. جوامع غربی که امروزه با پیری جمعیت و عدم تمایل جوانان به ازدواج مواجه اند، از طرق دیگری همچون پذیرش مهاجران خارجی، سعی در جوان نگه داشتن جامعه ی خود دارند. به علاه، در این جوامع، زنان و مردان میان سال، بدون ازدواج، از طریق پذیرفتن فرزندخوانده ها، سعی در تشکیل خانواده دارند، دو پدیده ی غیر اخلاقی خریدن کودکان جهان سومی و قاچاق آنها به غرب و نیز زندگی کردن زن و مرد در زیر یک سقف و بدون عقد ازدواج ، از دیگر تبعات کاهش ازدواج در جوامع غربی و بالا رفتن سن ازدواج در این جوامع (و طبعا بی فرزند ماندن زوجین) است.
ازدواج کردن زمان مناسب و بدون سختگیری و وسواس، پیشنهاد عقل، دین و حتی دانش جدید است.
پی نوشت:
1. سوره ی نساء، آیه ی 21.
2. وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، تهران: مکتبه الاسلامیه، ج 14، ص 3.
3. کتاب من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، مترجم: غفاری، تهران: نشر صدوق، ج 5، ص 9.
4. وسائل الشیعه، ج 14، ص 7.
5. سوره ی روم، آیه ی 21.
6. مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری، بیروت: آل البیت لاحیاء التراث، ج 14، ص 150.
7. کتاب من لا یحضره الفقیه، ج 5، ص 9.
8. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 103، ص 220.
9. فرهنگ معین، واژه «ازدواج».
10. نظام حقوق زن در اسلام، مرتضی مطهری، قم: صدرا، 1357.
11. بررسی وضعیت ازدواج جوانان، نجما رضوی و دیگران، تهران: سازمان ملی جوانان، 1381، ص 8.
12. ازدواج و ازدواج درمانی، حسین مصلحتی، تهران: البرز، 1379، ص 42.
13. ر.ک: مسائل و مشکلات زنان، اولویت ها و رویکردها، غلامحسین سفیدگران، تهران: دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، 1380، ص 715.
14. همان جا.
15. همان، ص 632.
منبع:مجله ی حدیث زندگی