با عنایت به این که تنها چیزی که خداوند از آن نمی گذرد حق الناس است، آیا میشود حق الله را رعایت نکرد و مؤمن بود؟
توجّه به حق الناس از مهمترین دستورهای اسلامی است و طولانی ترین آیه قرآن [1] درباره حق الناس است، در بسیاری از ابواب فقه، سخن از حق الناس است. در نماز تأکید بر آن است که لباس و مکان نماز گزار غصبی نباشد. در معامله و کسب، سخن از رضایت طرفین است. به طور کلی در حق الناس، مال و جان و عرض مسلمانان حرمت خاصّی دارد و اگر تضییع شود، تنها با ندامت و پشیمانی جبران نمیشود.
امیر المؤمنین یکی از شرایط توبه را ادای حقوق مردم ذکر نموده است.[2]
اگر کسی از راه حرام، مالی به دست آورده، باید برگرداند و اگر آبروی کسی را برده، باید حلالیّت بطلبد. خداوند متعال به خاطر مصالح و حساسیّتهایی که در مورد حق النّاس وجود دارد، سختگیری زیادی نشان داده است؛ لذا باید سعی کنیم، در طول زندگی حقّی از حقوق مردم را ضایع نکنیم و اگر چنین کاری انجام دادیم تا فرصت باقی است، حلالیّت بطلبیم. چرا که در آخرت، محلی برای عفو و بخشش در مورد حق النّاس وجود ندارد.
از سویی دیگر همه واجبات و محرّمات به نحوی حقوق الهیاند و یقیناً خدای متعال، به هیچ وجه راضی به ضایع شدن حقّ خود نیست؛ چرا که حقوق الهی، بر مبنای مصالح و مفاسدی است که انسان را در راستای رسیدن به کمال حقیقی و سعادت واقعی رهنمون میسازد. اما این که در تعالیم و آموزههای دینی ما، نسبت به حقّ الناس، حسّاسیت بیشتری نشان داده است؛ بخاطر این است که در حقّ النّاس سروکار ما، با انسان هاست، انسانهایی که خود گرفتار وضع خویشند، ولی در حق الله سر و کار انسانها، با خدای تبارک و تعالی است که ارحم الراحمین است و لذا طمع و امید به عفو و بخشش فزونی مییابد، ولی این رجاء و امید به عفو و بخشش نباید انسان را گستاخ کند که حقوق الهی را زیر پا بگذارد.
در قرآن کریم و آیات و روایات ما، تا حدود زیادی به نشانهها و خصائص و صفات مؤمنین اشاره شده است و ما در این مثال یکی از آیات قرآن را شاهد میآوریم که به صراحت یکی از نشانهها و صفات مؤمنین را حافظان حدود و مرزهای الهی بر شمردهاند و یقیناً کسی که حقوق الهی را زیر پا بگذارد و حدّ و مرزهای الهی را رعایت نکند، مؤمن واقعی نخواهد بود، مگر این که توبه و انابه کند و به حرم امن الهی بازگردد و از گذشته خود پشیمان گردد.
خداوند متعال در سوره مبارکه توبه، مؤمنان را که فروشندگان جان و مال به خدا هستند، با نُه صفت بارز معرفّی میکند.
«التّائبون العابدون الحامدونَ السّائحون الراکعون الساجدون الآمرون باالمعروفِ و الناهون عن المنکر و الحافظون لحدود الله و بشّر المؤمنین.»[3]
«(مؤمنان) توبه کنندگان و عبادت کاران و سپاس گویان و سیاحت کنندگان و رکوع کنندگان و سجدهآوران و آمران به معروف و نهی کنندگان از منکر و حافظان حدود (و مرزهای) الهی اند و بشارتبده به (این چنین) مؤمنان.»
چنان که در پایان این آیه شریفه شاهد هستید، یکی از صفات بارز مؤمنان « حافظان حدود و مرزهای الهی» است. که طبیعتاً کسی که حقوق الهی را رعایت نمیکند، با توجه به این آیه، نمیتواند مؤمن حقیقی و واقعی تلقّی شود. هر چند که همیشه و همواره در توبه برای همه انسانها باز است، که از گذشته خویش توبه کنند و رو به سوی معبود بیاورند.
به عنوان مثال یکی از حقوق الهی که بر ما مسلمانها واجب است، انجام دادن فریضه نماز است که در بین آیات و روایات تأکید زیادی بر این تکلیف عظیم الهی شده است. به نحوی که ایمان و کفر دائر مدار خواندن و یا ترک نماز شده است.
رسول گرامی اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ میفرمایند: « بین الایمان و الکفر ترکُ الصلوه »[4]مرز میان ایمان و کفر ترک نماز است.
و با این حال چگونه میشود کسی که حقوق الهی را زیر پا میگذارد، مؤمن خواند.
پی نوشت ها:
[1]. بقره/282.
[2] . نهج البلاغه، حکمت417.
[3] . توبه/ 112.
[4] . محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج5، ص 402.