رحمت خدا چیست و در چه صورتی ممکن است خداوند رحمت خود را از بنده خود دور سازد؟
پاسخ در چند محور ارائه می شود:
الف: رحمت معنای بسیار وسیع و گسترده ای دارد که تمام مواهب جهان را شامل می شود، گاه جنبه معنوی دارد، و گاه جنبه مادی، به همین دلیل گاه که انسان تمام درهای ظاهری را به روی خود بسته می بیند احساس می کند رحمت الهی به قلب و جان او روان است، لذا شاد و خرسند است، آرام و مطمئن، هر چند در تنگنای زندان گرفتار باشد،[1] و به دلیل آن که رحمت خدا مفهوم وسیعی دارد و دنیا و آخرت را در بر می گیرد، در قرآن کریم به معانی زیادی اطلاق شده است، گاه بر مسأله هدایت، گاه نجات از چنگال دشمن، گاه باران پربرکت، گاه به نعمت های دیگر مثل نعمت نور، و در بسیاری موارد به بهشت و مواهب خدا در قیامت نیز اطلاق شده است.[2]
نکته دیگر آن است که خداوند دو گونه رحمت دارد یکی رحمت عام خدا است که شامل دوست و دشمن، مؤمن و کافر، نیکوکار و بدکار می باشد، زیرا می دانیم باران رحمت بی حسابش، همه جا به همه می رسد و خوان نعمت بی دریغ او همه جا گسترده است، همه بندگان از مواهب گوناگون حیات بهره مندند، و روزی خویش را از سفره گسترده نعمت های بی پایان او برمی گیرند، این همان رحمت عام او است که پهنه هستی را در بر گرفته و همگان در دریای آن غوطه ورند.
رحمت دیگر خداوند رحمت خاص اوست که از آن به رحمت(رحیمیه) یاد می شود. این نوع رحمت، ویژه بندگان صالح و فرمان بردار اوست، زیرا آنها به حکم ایمان و عمل صالح، شایستگی این را یافته اند که از رحمت و بخشش و احساس خاصی که آلودگان و تبهکاران از آن بهره ای ندارند برخوردار شوند.[3]
بهترین دلیل بر این که خداوند دو نوع رحمت دارد آن است که صفت(الرّحمن) که ناظر به رحمت عام الهی است و اصطلاحاً آن را(رحمت رحمانیّه) می گویند، در قرآن کریم به صورت مطلق آمده است که نشانه عمومیت آن است، در حالی که(الرّحیم) که ناظر به رحمت خاصه است، گاهی به صورت مقید ذکر شده که دلیل بر خصوصی بودن آن است مثلاً فرمود: (کان بالمؤمنین رحیما)[4]یعنی خداوند نسبت به مؤمنان رحیم است، و در روایتی از امام صادق ـ علیه السّلام ـ نیز چنین رسیده است:«والله اله کل شئی، الرحمان بجمیع خلقه، الرحیم بالمؤمنین خاصه» یعنی خداوند معبود همه چیز است، نسبت به تمام مخلوقاتش رحمان، و نسبت به خصوص مؤمنان رحیم است[5] و دلیل دیگر آن است که(رحمان) صیغه مبالغه است که گستردگی رحمت را می رساند و(رحیم) را صفت مشبهه می گویند که نشانه ثبات و دوام است که ویژه مؤمنان می باشد و شواهد قرآنی و روایی دیگر نیز فراوان بر این مطلب وجود دارد.[6]
از آنچه بیان شد چیستی رحمت خداوند به طور کامل و همه جانبه مشخص شد.
ب: اما درباره فراز دوم پرسش باید به اختصار گفت: با توجه به مفهوم رحمت خداوند و گسترده بودن آن و این که رحمت خدا به دو قسم(عام و خاص) است، و با عنایت بدین نکته که رحمت خداوند همواره و در هر جا و برای هر پدیده و همه مردم روی حکمت و اسرار نهفته الهی استوار است, لذا مواردی که رحمت خدا از کسی گرفته می شود و یا کسی مشمول رحمت او می گردد متفاوت است و به طور دقیق و کامل هیچ کسی نمی داند که در چه موارد رحمت خدا از انسان گرفته می شود و در چه موارد گرفته نمی شود، بخصوص رحمت عام(رحمت رحمانیّه) به اندازه ای گسترده و عمومی است که هر پدیده ای حتی ملحدان و خدا گریزان نیز بر سرآن سفره الهی در ناز و نعمت اند، پس تشخیص موارد سلب رحمت الهی بخصوص رحمت عامه خداوند به طور کامل و دقیق ممکن نخواهد بود، اما بعضی روایات نشان می دهد که در برخی شرایط رحمت خداوند از انسان ممکن است گرفته شود که به نمونه هایی از آن اشاره می شود:
1. (مَن لا یرحم لا یرحم)[7] یعنی کسی که اهل رحمت نباشد، مورد رحمت الهی قرار نخواهد گرفت.
2. (من لا یرحم الناس لا یرحمه الله)[8] یعنی کسی که به مردم رحم نکند مورد رحمت خدا قرار نمی گیرد.
3. (من لا یرحم تمنع الرحمه)[9] یعنی کسی رحم ننماید رحمت خدا از او گرفته می شود.
4. (من لا یرحم الناس منعه الله رحمته)[10] کسی که به مردم ترحم نکند خداوند او را از رحمت خود محروم می کند.
در روایات نوعاً به موارد سلب رحمت الهی از انسان به این موارد تکیه شده اما به صورت قاعده کلی در خصوص رحمت خاصه خداوند که تنها نصیب مؤمنان و صالحان می شود، طبیعی است که تا انسان اهل ایمان و تقوا و عمل صالح و سایر شرایط باشد رحمت خاصه الهی نصیب او می شود و هرچه سبب سلب ایمان، تقوای انسان می گردد موجب سلب رحمت خاصه خداوند نیز خواهد شد، البته این مسئله شرایطی دارد که تفصیل آن را در منابع ذیل باید ملاحظه کرد.
ج: نکته دیگر که لازم است اشاره شود آن است که برخی لعنت الهی را به معنای سلب رحمت دانسته لذا گفته اند:«لعن در اصل به معنای طرد و دور ساختنی است که آمیخته با خشم و غضب باشد، بنابراین لعن از ناحیه خداوند یعنی دور ساختن کسی از رحمت خویش و از تمام مواهب و برکاتی که از ناحیه او به بندگان می رسد و این که بعضی از بزرگان اهل لغت گفته اند: لعن در آخرت به معنای عذاب و عقوبت و در دنیا به معنای سلب توفیق است در واقع از قبیل بیان مصداق می باشد نه این که مفهوم لعن منحصر به این دو موضوع گردد.»[11] اما به نظر می رسد که لعن از موارد سلب رحمت نیست؛ چون لعن به معنای نفرین است چنان که در جای دیگر خود نیز اشاره کرده است.[12]
و در عبارت یاد شده ایشان نیز آمده:«که لعن به معنای سلب مواهب و برکات خداوند است. پس معلوم می شود که لعن به مفهوم سلب رحمت نخواهد بود.
و در مجموع تعیین موارد سلب رحمت خداوند بخصوص رحمت عامه کار آسانی نخواهد بود، و الله اعلم
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. علامه طباطبائی، المیزان، مجلدات: 1ص16، 19ص105، ج 4ص7، ج7 ص296، ج8 ص289، نشر مؤسسه اسماعیلیان، قم 1370ش.
2. ناصر مکارم، تفسیر نمونه، مجلدات: 20 ص303، 6 ص393، 24 ص357، 10 ص223، 15 ص141، نشر دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1370ش.
پی نوشت ها:
[1] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، نشر دارالکتب الاسلامیه، 1370، ج 18، ص 171.
[2] . همان، ج 21، ص 282.
[3] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، نشر پیشین، ج 1، ص 22.
[4] . احزاب/ 43.
[5] . الصدوق، التوحید، نشر جامعه مدرسین، قم، 1416 ق، ص 203.
[6] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، نشر پیشین، ج 1، ص 23.
[7] . میزان الحکمه، قم، نشر مکتب الاعلام الاسلامی، 1362ش، ج 4، ص 69.
[8] . همان.
[9] . همان، ص 77.
[10] . میزان الحکمه، نشر پیشین، ج 4، ص 77.
[11] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، نشر پیشین، ج1، ص 52.
[12] . همان، ص 548.