آیا افکار منفی مثل سوء ظن، حسد و … که یک آن در فکر شخص خطور میکند گناه حساب میشود؟ ؛ در صورتی که شخص از لحاظ باطنی سعی در درست کردن خود دارد این افکار منفی چه حکمی دارند؟ و با آن چه باید کرد؟
بیتردید نمیتوان مطلق گمان را بدون قید و شرط، گناه و حرام دانست؛ زیرا خاطرات زودگذر و تصوّرات ذهنی در برخورد با حوادثی که در اطراف انسان میگذرد امری قهری و طبیعی و خارج از دایره اختیار انسان است. این گونه خاطرات به هیچ وجه قابل اتصاف به خوب و بد اخلاقی یا حرام و غیر حرام شرعی و تکلیفی نیست؛ مگر آنکه در پیدایش آن اراده شخص دخیل باشد و مقدماتش را با اراده و اختیار فراهم کند و یا آنکه به گمانش ترتیب اثر سوئی بدهد؛ مثلاً با تجسّس در اسرار دیگران مقدمات پیدایش سوءظن را ایجاد کند و یا آنکه به صرف سوءظن دیگران را متّهم سازد. در این صورت، سوءظن به دایره اختیارات بازمیگردد و دیگر یک پدیده قهری و طبیعی به حساب نمیآید؛ بنابراین از مقدمات سوءظن مانند تجسّس و گوش دادن به شایعات باید پرهیز کرد و نیز در صورت بروز سوءظن باید آن را به فراموشی سپرد و از پی گیری و ترتیب اثر دوری جست.
نکته دیگری که یادآوری آن مفید به نظر میرسد، آن است که ترتیب اثر دادن به سوءظن به دو گونه است: 1. ترتیب اثر قلبی که علمای اخلاق از آن به «عقد القلب» تعبیر کردهاند. 2. ترتیب اثر دادن عملی که عملاً به صورت تهمت و غیبت یا تضییع حقوق دیگران تحقّق میپذیرد.
1. ترتیب اثر قلبی
ترتیب اثر قلبی آن است که انسان گمان خود را که در ابتدا یک تصوّر ساده و خاطره زودگذر بیش نیست، در ذهن بسپارد، پس آن را پرورش دهد و به صورت نوعی باور (عقد القلب) درآورد. بطوری که امر بر خودش نیز مشتبه شود و گمانش را به جای یقین بگیرد و آثار علم و یقین بر آن بار کند. مثلاً بگوید: حتماً فلانی این چنین … است. در چنین وضعی انسان نسبت به دوستش بدگمان شده و حس اعتمادش سلب میگردد. این حالت، نوعی بیماری روحی و اخلاقی است که در صورت شمول و عمومیت، اساس زندگی را متزلزل میکند و جامعه را به فساد و تباهی میکشد.
پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ میفرماید: «هر گاه گمان بردید پیرامون آن جستجو و تحقیق نکنید و هر گاه حسد ورزیدید آن را دنبال نکنید و هر گاه فال بدزدید (اعتنا نکرده) کار خود را انجام دهید.»[1]
مرحوم شهید ثانی – رحمه الله علیه ـ در این باره میفرماید: «همان گونه که بدگویی پشت سر انسان مؤمن حرام است و کسی حق ندارد در غیاب دیگری بدگویی کند و بدیهای او را به دیگران بازگو نماید، سوءظن و حدیث نفس به آن نیز جایز نیست. (آنگاه میفرماید:) مقصود از سوءظن عقد قلب است، به این معنی که انسان آنچه را که در ذهنش وارد شده است بپذیرد و به آن معتقد باشد و گناه وی را قطعی بداند؛ با اینکه در واقع برای او ثابت نشده است و تنها به صرف سوءظن او را محکوم کند و آبروی او را در میان مردم ببرد. این سوءظن گناه دارد و حرام است؛ امّا خاطرههای زودگذر را خدا میبخشد.»
پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ راه رفع این مرضی را این چنین بیان میدارد: «اذا طَنَنْتَ فَلا تُحَقَّقْ[2]» هر گاه به کسی بدگمان شدی آن را تصدیق مکن، یعنی به صرف گمان چیزی را باور مدار.
2. ترتیب اثر عملی:
عبارت است از این که انسان گمان خود را یک واقعیّت مسلّم تلقّی کرده و آثار واقع را بر آن بار کند. مثلاً ظن خود را به صورت یک خبر قطعی بازگو نماید و دیگران را به صرف گمان، متّهم و محکوم سازد. بدیهی است نتیجه این گونه برخورد جز تهمت و غیبت و هتک آبرو و تضییع حقوق افراد و جامعه چیز دیگر نمیتواند باشد. این قسم از صور سوءظن حرام مسلّم است.
رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ میفرماید: «خداوند خون و مال و آبروی مسلمان را محترم شمرده و سوءظن به مسلمانان را تحریم فرموده است.[3]
انسان مجاهد که در صدد اصلاح نفس خود برآمده و میخواهد باطن را صفایی بدهد و از شیطان آن را خالی کند، باید زمام خیال را در دست بگیرد و نگذارد هر جای میخواهد پرواز کند و مانع شود از اینکه خیالهای فاسدِ باطل مثل: سوءظن، حسد و … برای او پیش آید و بر عکس، همیشه خیال خود را متوجّه امور شریفه مثل: حسن ظن و … بکند.
این کار اگر چه اوّل قدری مشکل به نظر میرسد و شیطان آن را به نظر بزرگ جلوه میدهد؛ ولی با قدری مراقبت و مواظبت کار آسانی میشود.
راهکارها
1. مراقبت از ورودی های قلب
گوش و چشم، ورودیهای قلب هستند. باید نگهبان خوبی باشیم و از ورود افکار متفرقه مثل غیبت و … جلوگیری کنید امام علی ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «دل کتاب دیده است.»[4]
2. خود داری از اعمال سوء ظن و…
از اعمال و ظاهر کردن حسد و تحقیق در مورد سوءظن نسبت به دیگران خودداری کنیم. پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ میفرماید: «… اذا حَسَدتَ فلا تَبْغِ و اذا ظَننْتَ فلا تحقق.»[5]
3. ذکر
هنگام خطور افکار شیطانی مثل: حسد، سوءظن، … یاد خدا و کلمه لا اله الا الله را فراموش نکنیم. و فی روایه حمران بن ابی عبدالله ـ علیه السّلام ـ عن الوسوسه و ان کثرت، قال:«لا شیء فیها، تقول: لا اله الا الله.»[6]
4. پرهیز از تجسس
از تجسّس و دقّت در کارهای دیگران که ربطی به امور زندگی ما ندارد بپرهیزیم. پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ میفرماید: «از گمان دوری کنید. زیرا گمان دروغ ترین سخن است، به سخنان مردم گوش فرا ندهید و عیبشان را پیجویی نکنید.[7]
5. حمل بر صحت کردن کارهای دیگران
کارهای دیگران را حمل بر صحّت بکنیم و تا امکان دارد کار دیگران را به خوبی توجیه و تحلیل کنیم. پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ میفرماید: «برای گفتار و کرداری که از برادرت سر میزند، عذری بجوی و اگر نیافتی، عذری بتراش.»[8]
6. سعی کنیم بیشتر در رابطه با رفتار و اعمال خودمان دقّت کنیم.
مرا پیر دانای مرشد شهاب
دو اندرز فرمود بر روی آب
یکی آنکه بر خویش خوشبین مباش
دگر آنکه بر خلق بدبین مباش
پی نوشت ها:
[1] . ری شهری، منتخب میزان الحکمه، تلخیص حسینی، ترجمه شیخی، دارالحدیث، چاپ دوم، 83، ص353، ح3917.
[2] . انصاری – رحمه الله علیه ـ فرائد الاصول، مجمع الفکر الاسلامی، ج2، ص 37، به نقل از بحارالانوار، ج58، ص 320، ذیل حدیث 9.
[3] . مهدوی کنی، اخلاق عملی، نشر فرهنگ اسلامی، ص 168، به نقل از محجه البیضاء، ج5، ص 268.
[4] . ری شهری، منتخب میزان الحکمه، ترجمه شیخی، تلخیص حسینی، دارالحدیث، چاپ دهم، 83، ص473، ح5307.
[5] . انصاری – رحمه الله علیه ـ ، فرائد الاصول، کنگره مجمع الفکر الاسلامی، ج2، ص 37، به نقل از بحارالانوار، ج 58، ص 320، ح9.
[6] . همان، ج2، ص 39، به نقل از وسایل، ج4، از ابواب فکر، ح4.
[7] . پیشین، ص 103، ح 1071.
[8] . همان، ص 353، ح3910.