اولیای گرامی اسلام ، ائمه معصومین ـ علیهم السّلام ـ ، جوانی را یکی از نعمتهای پرارج الهی و از سرمایههای بزرگ سعادت در زندگی بشر معرفی نمودهاند و از راههای مختلف، این مهم را خاطر نشان کردهاند . ما نیز بایستی از ایشان و سخنانشان مدد گرفته و رهنمون گردیم، اصولاً باید آب را از سرچشمهها برداشت و سرچشمههای اخلاقی را میتوان درسنت پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و خاندان علی و فاطمه یافت. به کلمات و سخنان پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) که قرآن مجید او را اینگونه معرفی مینماید:
«إنّکَ لَعَلی خُلُقٍ عظیم»1 و کتاب نهج البلاغه که ملقّب به «اخ القرآن» است و دعاهای صحیفهی کاملهی سجّادیه که آن را «اخت القرآن و زبور آل محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) » نامیدهاند مراجعه کرد، اینها منبع فوّار فضایل اخلاقی و خداپسند اسلامند.
می دانیم که در پس پرده هر علمی؛ اعم از: عرفان ، فلسفه ، فقه ، حقوق حکمت (نظری و عملی) و …اخلاق وجود دارد و زمانی این علوم برای انسان مفید فایده خواهند بودکه اخلاق برآنها غالب گردد.چه کسی بهتر و زیباتر از حضرت علی (علیه السّلام) خود را به اخلاق الهی، فردی و اجتماعی قرین و همنشین کرده که هم قول هست و هم عمل. آنگونه این امور را بیان مینماید که چون از دل برخاسته،بر دل نیز مینشیند.
در نامهی31 نهج البلاغه علی (علیه السّلام) پدر بزرگواری که به حق ، ولایت و سرپرستی تمام فرزندان مسلمان جهان را دارد ، به گونهای آنان را موعظه و نصیحت مینماید که بر دل و جان آنان مینشیند، چرا که خود اهل عمل و اخلاق بوده و بندبند نصایح و سخنانش که نه بصورت حضوری، بلکه مکتوب (که در آن نیز رازی است) بیان میفرماید، مطابق با فطرت است و عقل و وحی . دستورات اخلاقی اسلامی ایشان را نه تنها باید شنید، بلکه باید نوشید؛ چرا که وجود نازنین ایشان، خود قرآن مجسم و صامت است و کلامش عطر آیات قرآن مجید و یادآور وحی میباشد.
تأسیس علم ا خلاق
آیت اللّه صدر در کتاب گرانبهای «تأسیس الشّیعه لعلوم الاسلام» نوشته است: اوّلین کسی که علم اخلاق را تأسیس کرد امیرمؤمنان علی (علیه السّلام) بود.وی در نامهی معروفش به امام مجتبی (علیه السّلام)، اساس و ریشهی مسایل اخلاقی را تبیین فرمود، و ملکه فضیلت و صفات رذیله را به عالیترین شکل مورد تحلیل قراردادهاست!2
بعضی از دانشمندان اهل سنت مانند: ابواحمد حسن بن عبداللّه عسکری نیز در کتاب «الزّواجر والمواعظ»، تمام نامه را آورده و میافزاید: «لَو کانَ مِنَ الحکمهِ ما یجبُ اَن یکتبَ بِالذَّهبَ هذِه؛
اگر از کلمات پندآموز، چیزی باشد که با آب طلا باید نوشته شود، همین نامه است!»3
حضرت علی (علیه السّلام) در این نامه با روانشناسی دقیق از جوان، مباحث اخلاق الهی، فردی و اجتماعی را بیان فرموده و هر از گاهی با لفظ «یا بُنَی» ای پسرکم! دلبندم، نور دیدهام و خلاصه با نهایت عشق و محبت سخن را آغاز فرمودهاند.
طرح انواع ارزش های اخلاقی
«پسرم!…هنگامی که دیدم سالیانی از من گذشت و تواناییام روبه کاستی رفت، به نوشتن وصیت برای تو شتاب کردم، و ارزشهای اخلاقی را برای تو برشمردم، پیش از آنکه أجل فرا رسد و رازهای درونم را برای تو منتقل نکرده باشم… و تو را دیدم که پارهی تن منی، بلکه همهی جان منی، آنگونه که اگر آسیبی به تو رسد به من رسیده است، و اگر مرگ به سراغ تو آید، زندگی مرا گرفته است، پس کار تو را کار خود شمردم، و نامهای برای تو نوشتم، تا تو را در سختیهای زندگی رهنمون باشد. حال من زنده باشم یا نباشم…4
چو خواهی که نامت بماند به جای
پســـر را خردمندی، آموز و رای
خردمنـــد و پرهیـزکارش بــــرآر
گرش دوست داری بنازش مدار5
از آنجایی که میدانیم، اجتماع بزرگ ،از جامعههای کوچکتری تشکیل شده که هر واحد آن را خانواده مینامند. حضرت علی (علیه السّلام) بسیار زیبا مسؤولیت رئیس خانواده را در برابر اعضای خانواده، طرح نموده و با بیانی ظریف ، روشن میکند که وظیفهی سرپرست خانواده تنها برآوردن نیازهای مادی آنها از جمله خوراک، پوشاک و…نیست؛ بلکه مهمتر و پایدارتر از آنها ، تعلیم و تربیت اعضای خانواده، به ویژه جوانان میباشد که با امربه معروف و نهی از منکر و در نظر داشتن شرایط آنها، به نتیجه مطلوب خواهد رسید.
به پایان میرسد کیسهی سیم و زر
نگــردد تهــــی کیســه پیشـهور6
میتوان گفت: مراد از پیشهوری همان پرداختن به معنویت و تعالی و تکامل انسان است.
خداوند در قرآن مجید ، آیاتی بیان فرموده که عطر سخنان حضرت علی (علیه السّلام) برگرفته از آن است، در سورهی رعد ربّ العالمین بیان میدارد:«آن منزلگاه بهشتهای عدن است که در آن خود و همه پدران و زنان و فرزندان شایسته خویش داخل شوند در حالی که فرشتگان برآنها از هر در وارد میگردند و میگویند: سلام و تهنیت بر شما بادکه صبر پیشه کردید تا عاقبت نیکو منزلگاهی یافتید.»7 این بهشت به چه کسانی وعده داده شده است؟!! آنهایی که به عهد خدا وفا کردند، پیمان حق را نشکسته، خدا ترس بوده و از روز حساب میترسیدند، در راه خدا صبر کرده و نماز بپا دا شتهاند و به صورت پنهان و آشکارا، انفاق کردهاند و ایشان به عنوان سرپرست خانواده، هم خود این چنین بوده و هم اعضای خانواده در نتیجه بهشت، جایگاه خانوادگی آنهاست، خداوند دگربار دربارهی این مهم میفرماید: فرشتگان برای ایشان دعا کرده و بهشت عدن را که وعده پروردگار است برای او و خانوادهاش درخواست می کنند.8
تا نـخیزد بانگ حق از عالمی
گر مسلمانی، نیاسایی دمی
نکته سنجان را صلای عام ده
از علـوم امـــّتی پیغـام ده9
گروهی دیگر از آیات بیان میدارند که سرپرستی نامناسب و رها کردن خود و خانواده در همهی امور و شئون زندگی و دور شدن از خداوند ،خسرانی است که باعث میگردد آنان از تعالی و تکامل و تقرّب الهی که هدف خلقت است، دور گردند. درسوره زمر و سوره شورا خداوند میفرماید:«…إنَّ الخاسِرینَ الّذینَ خَسِروُا اَنفُسَهُم وَ اَهلیهِم یومَالقیامهِ…؛…همانا زیانکاران آنانی هستند که خود و اهل بیت خود را در قیامت به خسران جاودان درافکنند…».
خداوند در سوره تحریم ایه 6 خطاب به مؤمنان میفرماید: «یا ایها الّذینَ امَنُوا قُوا اَنفُسَکُم وَ اهلیکُم ناراً وَ قُودُها النّاسُ وَالحِجارَهُ…».
در تفسیر نمونه جلد13 آمده است: آیه متذکر میشود که نگهداری خویشتن ،ترک معاصی و عدم تسلیم در برابر شهوات سرکش، فقط وظیفه پدر و مادر نیست، بلکه امر به معروف و نهی از منکر و فراهم ساختن محیطی پاک و خالی از هرگونه آلودگی برای همهی اعضای خانواده نیز از وظایف آنان است و چه زیبا سخن قرآن مجید و کلام امیرمؤمنین علی (علیه السّلام) در یک راستا قرار دارند که این برنامهی تربیت فرزندان از همان بدو تولّد لازم و ضروری است و به تعبیر دیگر ، حق زن و فرزند تنها با تأمین هزینهی زندگی و مسکن و تغذیه حاصل نمیشود و مهمتر ازآن، تغذیه روح و جان آنها و به کارگرفتن اصول تعلیم و تربیت صحیح است.
ای که مینازی به قرآن عظــیم
تا کـجا در حجره میباشی مقیم
در جهان اسرار دین را فاش کن
نکتـهی شرع مبین را فاش کن10
کلام را با حدیثی از امیرمؤمنان علی (علیه السّلام) که در ذیل آیهی پایانی بیان شدهاست به اتمام میرسانیم، امام در تفسیر آیهی فوق فرمودهاند:
«منظور این است که خود و خانوادهی خویش را نیکی بیاموزید و آنها را ادب کنید.»11
پىنوشتها:
1ـ سورهی قلم، آیهی4.
11- سیوطی، جلال الدین عبدالرحمن، «تفسیر درّالمنثور»، جلد ششم،ص244.
2ـ مکارم شیرازی، ناصر، «اخلاق در قرآن»، جلد یک،ص40.
3ـ پیشین،ص40.
4ـ دشتی، محمّد، «ترجمهی نهج البلاغه»، انتشارات مشرقین، چاپ چهارم؛…519.
5ـ بوستان سعدی،ص227.
6ـ پیشین.
7ـ سورهی رعد، آیات 24ـ23. ترجمهی مهدی الهی قمشهای، انتشارات صداقت.
8ـ سورهی مؤمن (غافر)، آیهی8. «رَبَّنا وَ اَدخِلهُم جَنّاتِ عَدنٍ الّتی وَعَدتَهُم وَ مَن صََلَحَ مِن ابآئهِم وَ اَزواجِهِم وَ ذُرّیاتِهم اِنّکَ انت العزیزُ الحَکیمُ»
9ـ دیوان اقبال لاهوری، ص95.
10ـ دیوان اقبال لاهوری،ص402.