تا دلت نرفته، برگرد!

تا دلت نرفته، برگرد!

نویسنده:الناز باقری نژاد

چگونه یک رابطه نابسامان را سامان دهیم؟

زندگی بالا و پایین و خوبی و بدی دارد اما قرار نیست همیشه یک روال داشته باشد. تغییر هم لازم دارد که گاهی خوشایند است و گاه ناخوشایند. پدیده «قهر»‌ و در کنار آن «آشتی»، در زندگی همه ما اتفاق افتاده است. بزرگ و کوچک و دختر و پسر هم ندارد. چیزی که در این میان اهمیت دارد تکرار این قضیه است. داشتن قهر و آشتی زیاد در روابط یک ضعف است. بهتر است بدانید که یک رابطه چه‌طور و تحت چه شرایطی دوباره آغاز می‌شود. قصه‌های تکراری زندگی باید جایی تمام شود. آن هم با مهارت احیای روابط خوبی که داشته‌ایم و گاه قطع روابطی که جز تنش و گرفتن انرژی منفعتی برای ما ندارد.
هر کسی برای قهر کردن هم دلیل دارد و هم هدف. به همین دلیل برقراری مجدد یک رابطه یا همان «آشتی» نیز باید هم دلیل داشته باشد و هم هدف. چرا می‌خواهید با دوست‌تان دوباره صحبت کنید و در کنار هم باشید؟ اگر به این نتیجه رسیده‌اید که به هم‌فکری و حضور آن فرد در زندگی‌تان احتیاج دارید،‌ اول با خودتان کنار بیایید. به رابطه‌تان و به خصوص مشکلات‌تان فکر کنید. با خودتان روراست باشید و در یک دادگاه شخصی، خودتان را محاکمه و به مشکلات‌تان اعتراف کنید. هیچ وقت یک نفر مقصر نیست‌.

رو راست باشید

«مصطفی اقلیما»، رییس انجمن مددکاران ایران،‌ معتقد است که شرط اول اصلاح و شروع دوباره یک رابطه روراستی است: «هر کسی باید با خودش خلوت کند و درباره رفتار خودش قضاوت کند. ‌فقط رفتار خودش. اگر هر دو طرف می‌خواهند که رابطه گذشته را دوباره آغاز کنند، باید بدون تعارف گذشته‌شان را مرور کنند. آن خلوت‌های تک نفره باعث می‌شود که در مقابل صحبت های طرف مقابل خیلی گارد نگیرید. اعتراف به مشکلات نشانه ضعف نیست. نشانه عقل و کفایت است.» «منت‌کشی» نام اشتباهی است که ما برای اصلاح رابطه‌‌های گذشته‌مان گذاشته‌ایم و گاه آن قدر بار منفی می‌یابد که قدرتش بر داشتن دوستی صمیمی می‌چربد و همه چیز را خراب می‌کند.

گذشته را فراموش کنید

گاه اصلاح یک رابطه تحمیل می‌شود. در یک پروژه کاری امکان دارد با فردی همکار شوید که زمانی دوستی‌تان صفت «صمیمی» را هم داشته است. شما برای یک بازه زمانی مشخص در کنار هم هستید و تنها موضوع مشترک بین شما کار است. احتیاجی نیست مشکلات گذشته را دوباره به یاد بیاورید و آنها را به روز کنید. تنها موضوع مشترکی که برای حرف زدن دارید، کار است. در حالتی کاملا رسمی و اداری صحبت کنید و تمامی گذشته‌ها را فراموش کنید تا کینه‌های قدیمی مشکلاتی در کار شما ایجاد نکند. به همین دلیل هدف شما از یک دوستی اهمیت فراوانی دارد؛ ‌همیشه لازم نیست یک رابطه دوباره آغاز شود.

صحبت رو در رو

«چه نوع رابطه‌هایی دوام می‌یابند؟» یا «چه طور از قهر مجدد جلوگیری کنیم؟» صحبت کردن مستقیم این فایده را دارد که تمام خصوصیاتی را که در رابطه‌تان، بنا به هر دلیلی از جمله خجالت، از یکدیگر پنهان کرده‌اید مستقیم بگویید. اینکه از چه چیزی خوش‌تان می‌آید و چه موضوعات و کارهایی آزارتان می‌دهد. شناخت کامل از یک انسان‌ به سال‌ها وقت و تخصص نیاز دارد. حال که فرصتی پیش آمده که حرف‌هایی را که همیشه ناگفته گذاشته‌اید، به یکدیگر بگویید بهتر است از علایق‌تان بی‌پرده صحبت کنید. مواردی که شما را آزار می‌دهد، به احتمال زیاد همان‌هایی است که بر هم خوردن رابطه و قهر را در پی داشته است. وقتی رودررو درباره آن حرف بزنید، ضریب تکرار آن را کاهش می‌دهید. اگر یک فرد یا رابطه آن قدر برایتان اهمیت داشته که دوباره به سوی آن بازگشته‌اید،‌ باید دقیق باشید. انجام مجدد کارهایی که در گذشته باعث کدورت و آزار شده‌اند یعنی بی‌ارزشی این رابطه و دوستی عواملی است که سوءتفاهم ایجاد می‌کند و به تبع آن دلخوری و کدورت.»

دو طرف اصلاحات

هر رابطه‌ای حداقل میان دو نفر به وجود می‌آید و هر دو طرف باید برای اصلاح آن تلاش کنند. تلاش‌های یک‌طرفه به طور حتم در آینده مشکل‌ساز می‌شود. وقتی یک نفر مدام احساس کند که اوست که از خودگذشتگی می‌کند و از مواضع‌اش کوتاه می‌آید بی‌آنکه پاسخ متقابلی ببیند، در برهه‌ای از زمان کنترل خود را از دست می‌دهد. تمام بخشش‌های گذشته را چون پتک بر سر طرف مقابل می‌کوبد و او را به بی‌محلی و بی‌علاقگی متهم می‌کند و یک دور باطل در رابطه آنها شکل می‌گیرد. اگر طرف مقابل شما علاقه و تمایلی به ادامه رابطه ندارد، به نظر او احترام بگذارید که تلاش‌های یک جانبه جز دردسر چیزی برای شما و او ندارد.

قهرهای بچه‌گانه

دنیای بچه‌ها خیلی ساده‌تر از آن چیزی است که بزرگ‌ترها تصور می‌کنند. مشکلات و دعواهای آنها با خواهر و برادر یا هم‌سن و سالانشان به ندادن اسباب‌بازی و کمی بی‌محلی منتهی می‌شود. معمولا دخالت‌های والدین در آشتی دادن‌های به زور در سنین پایین، موثر است اما فقط در سال‌های پیش از دبستان. با ورود بچه‌ها به مدرسه و آغاز شکل جدید از اجتماعی شدن در آنها، دیگر نمی‌توان هر چیزی را با امر و نهی یا قصه‌های تکراری از آنها خواست.
دعواهای آنها با هم‌کلاسانشان حتما دلیل دارد و برای خودشان بسیار مهم است. هم‌فکری و نشان دادن راه درست برای کمک به حل مسایلی از این قبیل، بهترین کاری است که والدین می‌توانند انجام دهند. مستقیم گفتن و به زبانی نصیحت کردن بچه‌ها باعث می‌شود آنها مقاومت کنند و کاری از پیش نرود. قصه‌های ساختگی و مطابق حال و احوال آنها، بیش از هر چیز دیگری موثر است. به هیچ وجه سعی نکنید آنها را در یک مجلس خانوادگی و در حضور بزرگ‌ترها آشتی دهید. به دنیای آنها و دلایلی که برای کارشان می‌آورند، احترام بگذارید تا به شما اعتماد کنند. بچه‌های هزاره سوم، از لحاظ جسمی و فکری بسیار زود بزرگ می‌شوند و دنیا را گاه دقیق‌تر از ما می‌بینند. نظارت دورادور بهترین کاری است که می‌توان برای آنها انجام داد. سعی نکنید به زور به آنها کمک کنید چرا که به جای حل مشکل قبلی، باعث می‌شود با خود شما هم دچار چالش و تنش شوند.در سنین نوجوانی و جوانی، به واسطه بلوغ، امکان بالا رفتن تنش‌های آنها با اطرافیان بیشتر است. تندخویی‌ها و دعواهای متعدد آنها طبیعی است اما اگر این روند ادامه‌دار بود، باید به مشاور مراجعه کنید. هیچ‌کس به اندازه پدر و مادر به فرزندش نزدیک‌تر نیست اما هر کسی را بهر کاری ساخته‌اند!
منبع: www,salamat,c0m

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید