نویسنده: آیتالله جوادی آملی
وجود مبارک خاتم پیامبران، محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم سزاوارترین فرد به ابراهیم است: «اِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِیمَ لَلَّذِینَ اتَّبَعُوهُ وَهَـذَا النَّبِیُّ وَالَّذِینَ آمَنُواْ»،1 زیرا هرچه را ابراهیم نگریست، آن وجود مبارک نیز دید: «مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى»2 و بدان چه ابراهیم با آن بینا شد، بدان بینا گردید: «مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى»3 و آن کسی را که ابراهیم علیه السلام سرپرست و دوست گرفت، آن حضرت به سرپرستی و دوستی برگزید: «إِنَّ وَلِیِّـیَ اللّهُ الَّذِی نَزَّلَ الْکِتَابَ وَهُوَ یَتَوَلَّى الصَّالِحِینَ»4 و از آنچه ابراهیم بیزاری جست، آن حضرت تبری نمود: «أَنَّ اللّهَ بَرِیءٌ مِّنَ الْمُشْرِکِینَ وَرَسُولُهُ»5 و آنگاه پیامبر صل الله علیه و آله و سلم نزدیک و نزدیکتر شد: «ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى* فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى»6 و چیزی قربانی کرد که ابراهیم نکرده بود: آن حضرت کسی را به قربانگاه برد که هم او از رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم بود و هم رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم از او و آن قربانی، وجود مبارک حسین بن علی علیه السلام بود که مرگ و شهادت با عزّت و کرامت را بر طاعت فرومایگان مقدم شمرد، تا در نهایت به بهای ایمنی کعبه از سرکشان فرومایه، سرمبارکش از تن جدا گردید.
راز مطلب اخیر آن است که رسول اعظم صل الله علیه و آله و سلم فرمود که من از حسینم و حسین از من: حسین منّی و أنا من حسین7 و از سوی دیگر امام حسین علیه السلام فرمود که از رسول خدا شنیدم که فرمود: هر کس سلطان ستمگری را دید که حرام خدا را روا میشمارد و عهد او را میشکند و در میان بندگان خدا به ستم عمل میکند، چنانچه با گفتار و کردار بر او نشورد، سزاست که خدا او را در جایگاه آن ستمگر یعنی در آتش داخل کند: من رإی سلطانا جأئراً مستحلا لحرم الله ناکثا لعهدالله، مخالفا لسنه رسول الله صل الله علیه و آله و سلم یعمل فی عبادالله بالاثم و الـعدوان، فـلم یغیر علیه بفعل و لا قول، کان حقا علی الله ان یدخله مدخله 8 از این رو امام حسین علیه السلام که از رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم بود و رسول خدا از وی، خویشتن و اهل بیت و اصحابش را قربانی کرد، تا دین خدا از کجی و تحریف در امان ماند و پیمان خدا را از شکستن و خلق خدا را از ستمدیدن نگاهبان باشد.
از آنچه گذشت واز کلام وجود مبارک امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف آشکار است که در آغاز قیام عدل گسترانه خود بر ضد ستم، پس از اقامه نماز نزد مقام ابراهیم، خویش را سزاوارترین فرد به پیامبران، به ویژه ابراهیم خلیل و رسول اکرم صل الله علیه و آله و سلم میخواند: إن القائم علیه السلام إذا خرج، دخل المسجد الحرام فیستقبل الکعبه و یجعل ظهره إلی المقام؛ ثم یصلی رکعتین ثم فیقول: یا أیها الناس! أنا أولی الناس بآدم. یا أیها الناس! أنا أولی الناس بإبراهیم. یا أیها الناس! أنا اولی الناس بإسماعیل، یا أیها الناس أنا أولی الناس بمحمد صل الله علیه و آله و سلم؛ ثم یرفع یدیه إلی السماء فیدعوا و یتضرع حتی یقع علی وجهه و هو قوله (عزّوجلّ): (أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ وَیَجْعَلُکُمْ خُلَفَاء الْأَرْضِ اَ اِلهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِیلاً مَّا تَذَکَّرُونَ).9
(زمانیکه قائم علیه السلام خروج کند وارد مسجدالحرام میشود و در برابر کعبه میایستد به صورتی که پشت به مقام قرار میگیرد پس دو رکعت نماز میخواند سپس میگوید: ای مردم من سزاوارترین مردم به آدم هستم، من سزاوارترین مردم به ابراهیم هستم، من سزاوارترین مردم به اسماعیل هستم، من سزاوارترین مردم به محمد هستم. آنگاه دستانش را به آسمان بلند نموده و دعا میکند و تضرع مینماید تا این که صورتش را به زمین مینهد(یعنی به سجده می رود) و این قول خداوند است که میفرماید: کیست که دعای مضطر را اجابت کند و گرفتاری را برطرف میسازد و شما را خلفای زمین قرار میدهد؛ آیا معبودی با خداست؟! کمتر متذکر میشوید!)10
پی نوشت ها :
1. سوره آل عمران، آیه68.
2. سوره نجم، آیه11.
3. سوره نجم، آیه17.
4. سوره اعراف، آیه 196.
5. سوره توبه، آیه3.
6. سوره نجم، آیات 8 ـ 9.
7. الارشاد، ج2، ص127.
8. تاریخ طبری، ج3، ص306؛ احقاق الحق، ج11، ص609؛ ر.ک: بحارالانوار، ج44، ص382.
9. سوره نمل، آیه62.؛
10. برگرفته از کتاب مهدی موعود موجود، حضرت آیتالله جوادی آملی دامت برکاته.
منبع:ماهنامه امان شماره 15