نویسنده: علی محمدی آشنانی
موانع تشکیل و ارتقای جامعه ی آرمانی مطلوب قرآن، خود بر دو گونه اند:
الف) موانع خاص تحقق جامعه ی آرمانی نهایی
در روایات، موانع خاص ایجاد جامعه ی آرمانی نهایی چنین معرفی شده است:
الف) فقدان هم پیمانان و یاران همراه؛ (1)
ب) عدم پیدایی و تربیت 313 نفر یاور خاص (2) که پنجاه نفر از آنان زنان هستند؛ (3)
ج) فراهم نیامدن فضا و زمینه ی لازم؛ (4)
د) بدیِ اعمال بندگان و…
بدون شک همگان موظفند برای برداشتن این موانع و چالش ها تلاش نمایند و زمینه ی ظهور حضرت مهدی (علیه السّلام) را فراهم سازند، و معنای درست انتظار نیز همین است.
ب) موانع عام تحقق و تعالی جوامع آرمانی
موانع و چالش های عام و فراگیر جوامع آرمانی میانی، خود به دو قسم اساسی تقسیم می گردد:
1. موانع و چالش های بیرونی
کافران، (5) دگراندیشان دینی، (6) مفسدان، (7) ستمگران(8) و شیاطین (9) از دشمنان، موانع و چالش های بیرونی تشکیل و تعالی جوامع آرمانی الهی هستند ولی ره به جایی نمی برند، زیرا از یک سو خداوند وعده داده است که دشمنان جامعه ی دینی را در صورت انجام وظیفه دفع کند:
( إِنَّ اللَّهَ یُدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لاَ یُحِبُّ کُلَّ خَوَّانٍ کَفُورٍ )؛ (10)
قطعاً خداوند از کسانى که ایمان آوردهاند دفاع مىکند، زیرا خدا هیچ خیانتکار ناسپاسى را دوست ندارد.
و از سوی دیگر، بر اساس آیات قرآن، خداوند با ارائه ی برنامه ی کامل دین الهی و با انتصاب اولیای معصوم برای رهبری اجتماعی امت، دین اسلام را به اتمام و کمال خود رسانده است و حفظ آن را وعده داده است. (11) بدیهی است که پس از اتمام و اکمال دین و وعده ی حفظ آن از سوی خداوند، اساس دین چنان بیمه شده که چالش ها و دشمنان بیرونی، هرگز توان تغییر دادن و ضربه زدن کلی و اساسی به اسلام را ندارند و به همین جهت خود آنان نیز از انحراف اساسی دین الهی مأیوس می باشند:
( الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دِینِکُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلاَمَ دِیناً )؛ (12)
امروز کسانى که کافر شدهاند، از کارشکنى در دین شما نومید گردیدهاند. پس، از ایشان مترسید و از من بترسید. امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم و اسلام را براى شما به عنوان آیینى برگزیدم.
اما همه می دانیم که دشمنان پنج گانه ی بیرونی دین، هرگز از تلاش های مرموزانه ی خود دست بر نخواهند داشت، بنابراین باید توجه داشت که آنان چاره ای جز ایجاد و تشدید موانع و آفاتِ درونی ندارند و به آن دل بسته اند و در جهت استفاده از آن ها برآمده و بر خواهند آمد. پس ما نیز باید به رفع موانع درونی توجه کنیم.
2. موانع و چالش های درونی
در آیات و روایات بسیاری از موانع و چالش هایی هم چون: استیلای جهل و نادانی، غفلت، فرو گذاردن واجبات و ارتکاب تخلفات سخن به میان آمده است. به عنوان نمونه امام علی (علیه السّلام) در بیانات خود اسباب افول جوامع دینی و چالش های حکومت برانداز را چنین معرفی می فرماید:
1. ضایع نمودن اصول؛ 2. مغرور شدن؛ 3. فرومایگان را پیش انداختن؛ 4. شایستگان و فرزندگان را کنار زدن. (13) آن حضرت در بیان دیگری امور ذیل را افزوده اند: 5. سوء تدبیر و برنامه ریزی بد؛ 6. هزینه های زیان بار و اسراف کاری ناروا؛ 7. عدم عبرت آموزی از حوادث؛ 8. توجیه خطا و عذرخواهی نمودن مکرر. (14)
در نگاهی دقیق، همه ی عوامل منفی از موانع و چالش های درونی، به حساب می آیند ولی از آن جا که نمی توان به تمام آن ها پرداخت، در این بخش به مهم ترین موانع و چالش های تشکیل و ارتقای جامعه ی آرمانی میانی، اشاره می شود:
الف) فقدان رهبری صحیح و سوء مدیریت
یکی از چالش های اساسی، فقدان رهبری صحیح است. قرآن کریم، استیلای طاغوت ها را یکی از موانع و چالش های فراروی جوامع بشری، معرفی کرده است، زیرا طاغوت ها، توده مردم را به بردگی گرفته (15) و به سوی آتش غضب الهی رهنمون می کنند. (16) به همین جهت ایمان به طاغوت، (17) پذیرفتن ولایت و بردگی آن ها (18) و همراهی با اقدام های ظالمانه شان، (19) راه سعادت جامعه را مسدود می کند. آنان مردم را از نور به ظلمت سوق می دهند (20) و موجب گمراهی نابود کننده مردمان می شوند. بدین رو خداوند به وسیله ی همه ی پیامبران الهی به مردم همه ی زمان ها فرمان داده است که از طاغوت ها دوری جویند:
( وَ لَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّهٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ )؛ (21)
و در حقیقت، در میان هر امتى فرستادهاى برانگیختیم تا بگوید خدا را بپرستید و از طاغوت بپرهیزید.
قرآن کریم، رهبری های فرعون گونه را چالش اصلی و عامل سقوط جامعه به جهنم معرفی کرده است. (22)
بر این اساس، پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در مورد چالش سوء مدیریت جامعه به امت اسلامی هشداری داده، می فرماید:
ما اَخافُ علی اُمّتی الفَقرَ وَ لکن اَخافُ عَلیهِم سُوءَ التَّدبیرِ؛ (23)
من بر امت خود از فقر و تنگ دستی نمی ترسم ولی بر آنان از مدیریت و تدبیر بد می هراسم.
بدبختانه هم اکنون سوء مدیریت در جوامع اسلامی بسیاری واقعیت پیدا کرده و چالش اساسی تعالی آن ها برای ارتقا و تکامل به جامعه ی آرمانی قرآنی شده است.
قرآن کریم در مورد پی آمد مبارک کنار نهادن و اجتناب از طاغوت چنین نوید و بشارت می دهد:
( فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَى لاَ انْفِصَامَ لَهَا وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ )؛ (24)
پس هر کس به طاغوت کفر ورزد، و به خدا ایمان آورد، به یقین، به دستاویزى استوار، که آن را گسستن نیست چنگ زده است. و خداوند شنواىِ داناست.
و بدین وسیله جامعه ی مسلمانان را به کنار نهادن طاغوت ها و پیروی از رهبران الهی فرا خوانده است.
ب) عدم پذیرش، اراده و مشارکت مردم
پذیرفتن دعوت رهبران الهی و پشتیبانی از اهداف و آرمان های الهی آنان، جامعه ی بشری را به سوی جامعه ی مطلوب سوق می دهد و مخالفت یا عدم پذیرش دعوت و عدم مشارکت یا حداقل عدم تلاش لازم مردم، مهم ترین مانع تشکیل یک جامعه ی آرمانی است، زیرا انسان، فاعلِ علمی بوده و بر اساس اختیار خود به انتخاب و عمل می پردازد، در نتیجه تشکیل و تداوم یک جامعه ی آرمانی، به اراده و مشارکت عمومی و مداوم مردم بستگی دارد؛ به همین جهت خداوند، همگان را به پذیرش دعوت حیات بخش پیامبران الهی فرا خوانده است:
( یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ )؛ (25)
اى کسانى که ایمان آوردهاید! چون خدا و پیامبر، شما را به چیزى فرا خواندند که به شما حیات مىبخشد، آنان را اجابت کنید.
و از مخالفت با فرمان الهی و پیامبران، بر حذر داشته است:
( فَلْیَحْذَرِ الَّذِینَ یُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِیبَهُمْ فِتْنَهٌ أَوْ یُصِیبَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ )؛ (26)
پس کسانى که از فرمان او تعرض مىکنند، بترسند که مبادا بلایى بدیشان رسد یا به عذابى دردناک گرفتار شوند.
( إِنَّ عَذَابَ رَبِّکَ کَانَ مَحْذُوراً )؛ (27)
چرا که عذاب پروردگارت همواره در خور پرهیز است.
ج) رواج عقاید خرافی و سنّت های غلط
با آن که آموزه های اصیل قرآن کریم و سنّت های نبوی و علوی که معیار تشخیص حق از باطل و سره از ناسره هستند، در همه ی زمان ها در اختیار امت اسلامی بوده و هم اکنون نیز هست ولی با کمال تأسّف چنان به تدریج توحید ناب به شرک و عقاید صحیح به عقاید و باورهای غلط و خرافی آمیخته شده است که بسیاری از مؤمنان جوامع اسلامی، ایمانی آمیخته با شرک دارند:
( وَ مَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِکُونَ )؛ (28)
و بیشترشان به خدا ایمان نمىآورند جز اینکه با او چیزى را شریک مىگیرند.
چنان که سنت های غلط و بدعت ها، در میان امت های گذشته و امت اسلامی چنان رایج و معمول شده و حتی رنگ دینی را گرفته، که جای گزین آداب و سنن دینی اصلی شده است:
( وَ رَهْبَانِیَّهً ابْتَدَعُوهَا مَا کَتَبْنَاهَا عَلَیْهِمْ )؛ (29)
و اما ترک دنیایى که از پیش خود درآوردند ما آن را بر آنان مقرّر نکردیم.
این گونه شرک و باورهای غلط و بدعت های سنّت شده، یکی از موانع و چالش های اساسی تحول به جامعه ی آرمانی مطلوب قرآن است. به همین جهت همه ی انبیا و اولیای الهی در جهت شرک زدایی علمی و عملی گام برداشته، مردم را به توحید خالص و عبادت و بندگی خالصانه خداوند فرا خوانده اند.
د) شکل گیری و نهادینه شدن جریان نفاق
مانع و چالش اساسی بلکه خطر بسیار مهمّ دیگری که جامعه ی اسلامی را برای تعالی تهدید می کند، شکل گیری و نهادینه شدن جریان نفاق است که به وسیله ی اقلیتی منافق ولی زیرک، گاه اکثریت متعبد ولی جاهل و ساده دل را می فریبد و با خود همراه ساخته، موجب تباهی جامعه می شوند.
به گفته ی استاد مطهری:
آن زیرک ها اگر این جاهل ها نباشند کاری نمی توانند بکنند؛ آن جاهل ها هم اگر این زیرک ها نباشند کسی آن ها را به راه کج نمی برد. (30)
امام علی (علیه السّلام) فرموده اند که: من از پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) چنین شنیدم:
إنّی لا أخاف عَلی اُمّتی مُؤمناً و لا مُشرکاً أمّا المُؤمن فَیمَنعُه اللّهُ بِالیمانهِ أمّا المُشرِک فَیقَمعُه اللّهُ بِشِرکه وَلکنّی اَخاف عَلَیکم کُلَّ منافِقِ الجنانِ عالمِ اللّسان یقول ما تَعرفونَ و یَفعل ما تُنکِرونَ؛ (31)
من بر امت خویش از مؤمن و مشرک بیم ندارم، زیرا مؤمن را خداوند با ایمانش از آسیب رسانی منع می کند و مشرک را با شرکش قلع و قمع می کند، اما بر شما از هر منافق به قلب و گشاده زبانی که آن گونه که شما با آن آشنایید سخن می گوید ولی عملش به گونه ای است که شما آن را انکار می کنید، بیمناکم.
بر اساس حدیث دیگری، امام علی (علیه السّلام) فرمودند:
قَصمَ ظَهری رَجُلان، عالمٌ مُتَهتِّکٌ وَ جاهِلٌ متَنَسِّکٌ (32)؛
دو دسته کمر مرا شکستند، دانشمند پرده در و نادان اهل تعبد و انجام مناسک.
تاریخ اسلام، همواره گویای آسیب رسانی های جریان نفاق بوده است و هم اکنون نیز جوامع اسلامی از این جریان زیان می بینند.
هـ) فساد و تباهی گسترده
گسترش و عمیق بودن فساد در هر جامعه، یکی از موانع مهمّ تشکیل جامعه ی آرمانی نهایی و از چالش های اساسی تکامل جوامع میانی قرآن است، زیرا فضای فرهنگی جامعه بر آدمیان تأثیری ژرف گذاشته و بر عرصه های گوناگون وجودشان سیطره می یابد، آنان را از گرویدن به پاکی منع نموده و از پیمودن راه هدایت باز می دارد.
افزون بر آن، گسترش فسق و تباهی در جامعه، دشواری حیات بلکه عذاب الهی را در پی دارد:
( ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُمْ بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ )؛ (33)
به سبب آنچه دستهاى مردم فراهم آورده فساد در خشکى و دریا نمودار شده است، تا سزاىِ بعضى از آنچه را که کردهاند به آنان بچشاند، باشد که بازگردند.
( وَ کَأَیِّنْ مِنْ قَرْیَهٍ عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهَا وَ رُسُلِهِ فَحَاسَبْنَاهَا حِسَاباً شَدِیداً وَ عَذَّبْنَاهَا عَذَاباً نُکْراً * فَذَاقَتْ وَبَالَ أَمْرِهَا وَ کَانَ عَاقِبَهُ أَمْرِهَا خُسْراً * أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذَاباً شَدِیداً فَاتَّقُوا اللَّهَ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ )؛ (34)
و چه بسیار شهرها که از فرمان پروردگار خود و پیامبرانش سرپیچیدند و از آنها حسابى سخت کشیدیم و آنان را به عذابى بس زشت عذاب کردیم تا کیفر زشت عمل خود را چشیدند، و پایان کارشان زیان بود. خدا براى آنان عذابى سخت آماده کرده است. پس اى خردمندانى که ایمان آوردهاید! از خدا بترسید.
به همین رو یکی از مأموریت های مهمّ فرستادگان الهی و پیروان راه آنان مبارزه با فساد حاکم بوده است. (35)
گفتنی است تباهی و فساد معطوف به یک عرصه و منحصر به یک موضوع نیست، بلکه برقراری روابط ستمگرانه یکی از مظاهر روشن فساد است. امام علی (علیه السّلام) به مالک اشتر می فرماید:
و لیس شَیء أدعی إلی تغییرِ نعمه اللّه وَ تَعجیلِ نِقمتِه مِن اِقامَهٍ عَلی ظُلمٍ؛ (36)
هیچ چیز همانند ظلم نعمت خدا را سلب و دگرگون نمی سازد و نقمت و عذاب الهی را سرعت نمی بخشد.
چنان که روابط ناصحیح اقتصادی هم چون: کم فروشی و کاستن از حقوق مردم، مصداق دیگر فساد است:
( قَدْ جَاءَتْکُمْ بَیِّنَهٌ مِنْ رَبِّکُمْ فَأَوْفُوا الْکَیْلَ وَ الْمِیزَانَ وَ لاَ تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ وَ لاَ تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ )؛ (37)
شما را از جانب پروردگارتان برهانى روشن آمده است. پس پیمانه و ترازو را تمام نهید و اموال مردم را کم مدهید و در زمین پس از اصلاح آن فساد مکنید. این رهنمودها اگر مؤمنید، براى شما بهتر است.
به همین جهت، مقابله با انحراف های اقتصادی برای سلامت و بهبود زندگی مردم نیز از وظایف پیامبرانه بود. (38)
و) تفرقه و تشتّت اجتماعی
تفرقه و تشتّت یکی از موانع و چالش هایی است که سستی اجتماع و استیلای دشمنان را در پی دارد:
( وَ لاَ تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِیحُکُمْ )؛ (39)
و با هم نزاع نکنید که سُست شوید و مهابت شما از بین برود.
به همین جهت خداوند متعال اُمت اسلامی را به دوری از هر آنچه موجب تفرقه می گردد دعوت نموده است. (40)
ز) تجمل و مادی گرایی
غوطه شدن در لذایذ مادی و روی آوردن به تجملات و تفاخر و غفلت از یاد خدا و قیامت، یکی از آسیب ها و چالش های جوامع آرمانی الهی است؛ حضرت هود در هشدار توبیخ آمیزی به امت خود چنین می فرماید:
( أَ تَبْنُونَ بِکُلِّ رِیعٍ آیَهً تَعْبَثُونَ * وَ تَتَّخِذُونَ مَصَانِعَ لَعَلَّکُمْ تَخْلُدُونَ )؛ (41)
آیا بر هر تپّهاى بنایى مىسازید که در آن دست به بیهودهکارى زنید؟ و کاخهاى استوار مىگیرید به امید آنکه جاودانه بمانید؟
ح) خشونت به نام قاطعیت
یکی از چالش های مهمّ جوامع اسلامی برای تبدیل و ارتقا به جامعه ی آرمانی، انجام اعمال خشونت آمیز و تندروی های غیر صحیحی است که گاه با عنوان قاطعیت صورت می پذیرد. قرآن کریم، اگر چه قاطعیت در اجرای حدود الهی را تحسین می کند و بر آن تأکید می ورزد (42) برخی از جوامع دینی، به نام قاطعیت، به خشونت می پردازند!
حضرت هود در بیان یکی از آسیب های جامعه و قوم خود می فرماید:
(وَ إِذَا بَطَشْتُمْ بَطَشْتُمْ جَبَّارِینَ * فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُونِ )؛ (43)
و چون حملهور مىشوید، چون زورگویان حملهور مىشوید؟ پس، از خدا پروا دارید و فرمانم ببرید.
امام علی (علیه السّلام) نیز در مورد برخی از اقدام های خلفای پیش از خود به این چالش اشاره کرده، چنین می فرماید:
فصَیِّرها فی حوزهٍِ خشناءَ یَغلُظ کَلمُها ویَخشُنِ مَسُّها وَیکثُر العِثارُ فیها والاعتذارُ منها؛ (44)
پس او ( ابابکر ) خلافت را به عرصه ای خشن و درشت ناک افکند ( حکومت را به عُمَر خشن و درشت خو واگذار کرد ) که سخنش پر خشونت بود و ملاقات و تماس با وی سخت و رنج آور. لغزش هایش فراوان بود و عذرخواهی اش بسیار.
ط) متروک شدن امر به معروف و نهی از منکَر
کنار نهادن امر به معروف و نهی از منکَر در هر جامعه، یکی از موانع و چالش هایی است که بدون شک فنا، اضمحلال و تباهی آن جامعه را به دنبال خواهد داشت؛ در سوره ی مبارکه ی هود می خوانیم:
( فَلَولا کانَ مِنَ القُرُونِ مِن قَبلِکُم اَؤلُو بَقیَهٍ یَنهونَ عَنِ الفَسادِ فِی الأَرضِ )؛ (45)
پس چرا از نسل های پیش از شما خردمندانی نبودند که مردم را از فساد در زمین باز دارند؟
قرآن درباره ی انتقاد از عملکرد عالمان یهودی می فرماید:
( وَ تَرَى کَثِیراً مِنْهُمْ یُسَارِعُونَ فِی الْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ وَ أَکْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ * لَوْ لاَ یَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِیُّونَ وَ الْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَکْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا کَانُوا یَصْنَعُونَ )؛ (46)
و بسیارى از آنان را مىبینى که در گناه و تعدّى و حرامخوارى خود شتاب مىکنند؛ واقعاً چه اعمال بدى انجام مىدادند. چرا الهیّون و دانشمندان، آنان را از گفتار گناه آلود و حرام خوارگىشان باز نمىدارند؟ راستى چه بد است آنچه انجام مىدادند.
پی نوشت ها :
1. « فأذا أجتمع علیه العقدُ و هو عشرهٌ آلافِ رَجُل خرج »؛ شیخ صدوق، کمال الدین، ج1، ص 331 و علامه مجلسی، بحارالانوار، ج51، ص 157.
2. « إنّه یَخرجُ مَعه مِثلُ عدّهِ أهلِ بَدر، ثلاثمائه و ثلاثه عشر رَجُلاً »؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج52، ص 323.
3. « یَجیءُ و الله ثلاثمائه وَ بضعه عشر رَجُلاً فیِهم خَمسون اِمرأه »؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج52، ص 223؛ ابی النضر محمد بن مسعود بن عیاش السلمی السمرقندی، تفسیر عیاشی، ج1، ص 65.
4. تشدید شدن اختلاف ها، « لا یکون الامر الذی تنتظرونه حتی یبرأ بعضُکم من بعضٍ… و یَلعنُ بعضُکم بعضاً »؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، تحقیق فارس حسون کریم، ص 206؛ و فراگیری ظلم، ( کمال الدین، ج1؛ ص 318 )؛ مردم را تشنه ی حضور منجی خواهد کرد.
5. بقره، آیه ی 98 و ممتحنه، آیه ی 1.
6. مائده، آیه ی 82.
7. بقره، آیه ی 12؛ مائده، آیه ی 64، و یونس، آیه ی 81.
8. بقره، آیه ی 193.
9. بقره، آیات 168، 208؛ انعام، آیه ی 142؛ یوسف، آیه ی 5، کهف، آیه ی 50، فاطر، آیه ی 6 و… .
10. حج، آیه ی 38.
11. حجر، آیه ی 9؛ هود، آیه ی 57 و سبأ، آیه ی 21.
12. مائده، آیه ی 3.
13. « یستدلّ علی إدبار الدول بأربع، تضییع الاصول و التمسّک بالغرور و تقدیم الأراذل و تأخیر الأفاضل »؛ آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ج6، ص 311.
14. « یستدلّ علی الأدبار بأربع، سوء التّدبیر وَ قبح التبذیر و قِلهٌ الاعتبار وَ کثره الأغترار »؛ همان، ص 309.
15. شعرا، آیه ی 22.
16. هود، آیه ی 98.
17. نساء، آیه ی 51.
18. مائده، آیه ی 6.
19. نساء، آیه ی 76.
20. بقره، آیه ی 257.
21. نحل، آیه ی 36.
22. ( وَ ما أَمرُ فَرعَونَ بِرشیدٍ * یَقدُمُ قَومَهُ یَومَ القِیامَهِ فَأَورَدَهُمُ النَّارَ وَ بِئسَ الوَردُ المَورُودُ * وَ أتبِعوُا فِی هَذِهِ لَعنَهً وَ یَومَ القِیامَهِ بِئسَ الرَّفدُ المَرفُودُ )؛ هود، آیه ی 97-99.
23. احصائی، عوالی اللالی، ج4، ص 39.
24. بقره، آیه ی 256.
25. انفال، آیه ی 24.
26. نور، آیه ی 63.
27. اسراء، آیه ی 57.
28. یوسف، آیه ی 106.
29. حدید، آیه ی 27.
30. مطهری، پانزده گفتار، ص 70.
31. الامام علی (علیه السّلام)، نهج البلاغه، نامه ی 27.
32. القندوزی، ینابیع الموده، ج2، ص 451.
33. روم، آیه ی 41.
34. طلاق، آیه ی 8-10.
35. هود، آیه ی 116 و اعراف، آیه ی 80-81.
36. الامام علی (علیه السّلام)، نهج البلاغه، نامه ی 53.
37. اعراف، آیه ی 85.
38. قرائتی، تفسیر نمونه، ج4، ص 116.
39. انفال، آیه ی 46.
40. آل عمران، آیه ی 103 و 105؛ شوری، آیه ی 13 و انعام، آیه ی 153.
41. شعرا، آیه ی 128-129.
42. نور، آیه ی 2.
43. شعراء، آیه ی 130-131.
44. الامام علی (علیه السّلام)، نهج البلاغه، خطبه ی شقشقیه.
45. آیه ی 116.
46. مائده، آیه ی 62-63.
منبع مقاله :
محمدی آشنانی، علی؛ (1392)، جامعه آرمانی قرآن کریم، قم: مؤسسه بوستان کتاب، ( مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، چاپ اول